1.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای آنچه که اعتقاد دارید ایستادگی کنید؛ حتی اگر هزینهاش تنها ایستادن باشد.
حاج احمد متوسلیان فرمود
2.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عالمی که توانسته جلوی تخریب کامل قبور ائمه بقیع را بگیرد و کاری کرد که پادشاه عربستان حدود قبور ائمه را مشخص کند
گوشه ای از فعالیت شیخ عبدالرحیم حائری
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پاسخهای غیرمنتظره دانشمند معروف آمریکایی به مجری بیبیسی؛ ایران باید در برابر ترامپ موضع سرسختانه اتخاذ کند و نباید ضعف نشان دهد!
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
💫🌟🌙#داستان شـــــــــب🌙🌟💫
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁
🍃
در روزگار قدیم مرد سادهدلی به نام صفرقلی زندگی میکرد که دلش میخواست با وجود مال و ثروت کمی که داشت همه او را مالدار و توانگر بدانند. از این رو گاهی در بعضی کارها اسراف میکرد، در نتیجه در بین مردم کوچه و خیابان به صفرقلی خان مشهور شده بود و از این لقب دلخوش بود.
از قضا روزی از دهی به ده دیگر میرفت. وقت ناهار بود و پول کافی به همراه نداشت. پس صفر قلی تصمیم میگیرد نان و خربزهای کوچک را به عنوان ناهار تهیه کند. به سمت دکان میوهفروشی میرود تا خربزهای کوچک بخرد. از بخت بد میوهفروش او را به جا میآورد و با صدای بلند میگوید :"هان صفر قلی خان چه خبر؟ از این طرفها! "
صفر قلی بیچاره از یک طرف خوشحال شد و از طرفی دیگر ناراحت چون دیگر مجبور بود به جای خربزهای کوچک یک خربزه بزرگ بخرد، پس برای حفظ آبرو تمام پولش را میدهد و یک خربزه بزرگ میخرد.
صفر قلی زیر سایه درختی مینشیند و خربزه بزرگ را میشکند،با خودش میگوید:"بهتر است نصف خربزه را بخورم و باقی را جا بگذارم که هر کس که از این مسیر آمد بگوید، یک آدم چشم و دل سیر مثل صفر قلی خان از اینجا عبور کرده است. "
صفر قلی نصف خربزه را میخورد ولی هم چنان گرسنه هست، پس تمام خربزه به اضافه پوست آن را میخورد و فقط تخمها را به جا میگذارد، پس با خودش میگوید:"هر کس که از اینجا عبور کند گوید، حتماً خان چهار پایی داشته که پوست خربزهها را به او داده است!"
ولی چون به قول معروف خربزه آب است، باز هم صفرقلی سیر نشد، پس میگوید :"اصلا چه کسی میداند من از اینجا رد شدهام." پس تمام تخمهای خربزه را میخورد و با لهجه خودش میگوید:"هان، آیسه نه خانی آورده نه خانی رفته." یعنی حالا نه خانی آمده نه خانی رفته است!
🍃
🌺🍃
❣سلام امام زمانم❣
☀️صبحی نو سر زد و زندگی
به برکت نفس های زهرایی شما آغاز شد
و این نهایت امیدواری است
که در هوای یادتان، نفس می کشیم
و در عطر نرگس بارانِ نامتان،
دم می زنیم ...
شکر خدا که در پناه شماییم 🤲
🍃✋ السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الامان
امام زمان(عج)♥️
دنيا_پلی_برای_عبور
💎امیرالمؤمنین علی علیه السلام
💥وَ لَنِعْمَ دَارُ مَنْ لَمْ يَرْضَ بِهَا دَاراً، وَ مَحَلُّ مَنْ لَمْ يُوَطِّنْهَا مَحَلًّا، وَ إِنَّ السُّعَدَاءَ بِالدُّنْيَا غَداً هُمُ الْهَارِبُونَ مِنْهَا الْيَوْمَ.
🌎دنيا چه خوش سرايى است، ولى براى كسى كه بدان دل نبندد و چه دلپذير جايى است، ولى براى كسى كه آن را وطن اصلى خويش نداند. فرداى قيامت نيكبختان دنيا كسانى هستند كه امروز از آن گريزان اند.
📘خطبه_223
🔴 اثر وحشتناک ندادن قرض، در قیامت
✍ حاج ميرزا حسين نورى صاحب «مستدرك الوسائل» از دارالسلام نورى حكايت مى كند: از عالم زاهد سيد هاشم حائرى كه مبلغ يك صد دينار كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر يهودى به عنوان قرض گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت بقيه آن او را نديدم جستجو كردم، گفتند: به بغداد رفته.
شبى قيامت را در خواب ديدم، مرا در موقف حساب حاضر كردند، خداوند مهربان به فضلش مرا اذن رفتن به بهشت داد. چون قصد عبور از صراط كردم، زفير و شهيق جهنم مرا بر صراط نگاه داشت و راه عبورم را بست، ناگاه طلبكار يهودى چون شعله اى از جهنم خارج شد و راه بر من گرفت و گفت: بقيه طلب مرا بده و برو.
من تضرع كردم و به او گفتم: من در جستجويت بودم تا بقيه طلبت را بپردازم ولى تو را نيافتم. گفت: راست گفتى ولى تا طلب مرا ندهى از صراط حق عبور ندارى. گريه كردم و گفتم:
من كه در اينجا چيزى ندارم كه به تو بدهم. يهودى گفت: پس بجاى طلبم بگذار انگشت خود را بر يك عضو تو بگذارم. به اين برنامه راضى شدم تا از شرش خلاص شوم، چون انگشت بر سينه ام گذاشت از شدت سوزش آن از خواب پريدم!
📚 کتاب عرفان اسلامى