eitaa logo
صبرا قشم ( نشر خوبی‌ها)
174 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
6.6هزار ویدیو
103 فایل
این کانال با هدف تعامل و هم افزایی بانوان فعال و توانمند قشم، در عرصه فرهنگی و مذهبی و محوریت جهاد تبیین با نگاهی نو و متفاوت جهت صحنه گردانی ایجاد شده است. (صبرا=صحنه گردانان بردبار روایت امید) و وابسته به مدرسه علمیه ریحانه الرسول(س) قشم است.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 برادرزاده عضو شورای رهبری گروهک تروریستی کومله اعدام شد 🔻 صبح امروز 4 تروریست عضو گروهک تروریستی کومله که قرار بود در اصفهان به دستور رژیم صهیونیستی اقدام تروریستی انجام دهند اعدام شدند 👈 یکی از این تروریست ها وفا آذربار از محافظان شخصی عبدالله آذربار و برادرزاده این عضو شورای رهبری کومله بود👉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برشی از سریال "شوق پرواز" و زندگی" شهید عباس بابایی" با صدای حاج آقا عالی :خدایا اگر این مرد مسلمان هست بنده از مسلمان بودنم خجالت میکشم 🌹بر روان پاکش صلوات🌹
نوزاد انسان بخشی از دوران تکاملیش رو در خارج رحم میگذرونه و تا دو سالگی طول میکشه. در این دو سال مادر و کودک یکی هستن. مادر سرش درد بگیره کودک سرش ذق ذق میکنه، یعنی نه تنها ارتباط معنوی و عاطفی دارند حتی ارتباط فیزیولوژیکی هم دارند وقتی که نوزاد را جدا میکنیم بعد میگیم بگذار گریه کنه و بغلی نشه این. کودک دچار فقدان مادری میشه. فقدان مادر، یعنی من حامی ندارم من کسی رو ندارم من خودم باید متکفل همه امور خودم باشم. بعد ها ما به این افراد میگیم درونگرا، اصلا ریشه اوتیسم در همین جدایی نابجاست 👇 join @nooredideh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون نگاه امضا زد.... خیلی زیباست ازدست ندینش😭😭😭😭 دلتون شکست التماس دعا
✍🏻 میگفت : هر‌کسی‌روزی‌³مرتبه خطاب‌‌به‌‌حضرت‌‌مهد؎'ﷻ'‌بگه؛↶ ˼بابی‌انتَ‌وامی‌یااباصالح‌المهد؎💙˹ حضرت‌یجور‌خاصی‌براش‌دعامیکنن˖𓄹♥️@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌎🌺🍃 🌺 ❇️ تقویم نجومی 🗓 سه شنبه 🔸 ۱۰ بهمن / دلو ۱۴۰۲ 🔸 ۱۸ رجب ۱۴۴۵ 🔸 ۳۰ ژانویه ۲۰۲۴ 🌗 امروز قمر در «برج سنبله» است. ✔️ برای امور زیر خوب است: امور مشارکت امور تجاری امور زراعی بنایی و ساخت و ساز خرید مغازه، باغ، منزل ارسال کالا نوشتن سند و قباله و قرارداد ⛔️ ممنوعات امور ازدواجی 👶‌ ‌زایمان خوب است. 🚙 مسافرت خوب است. 💑 انعقاد نطفه شهادت در راه خدا نصیب چنین فرزندی گردد. ان‌شاءالله 💇 اصلاح سر و صورت باعث غم می‌شود. 🩸حجامت، خون دادن، فصد و زالو انداختن باعث مشکلات مغزی می‌شود. ✂️ ناخن گرفتن روز مناسبی نیست. باید بر هلاکت خود بترسد. 👕 بریدن پارچه روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید. به روایتی آن لباس یا در آتش می‌سوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد. خرید لباس اشکال ندارد. کسانی که شغلشان خیاطی است می‌توانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند. 😴 تعبیر خواب رویایی که امشب (شب سه شنبه) دیده شود، تعبیرش در آیه ۱۸ سوره مبارکه "کهف" است. ﴿﷽ و تحسبهم ایقاظا و هم رقود﴾ و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که چیزی از دوست یا دشمن خواب بیننده، به وی برسد. چیزی همانند آن قیاس گردد. 📿 وقت استخاره از ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ از ساعت ۱۶ تاعشای آخر (وقت خوابیدن) 📿 ذکر روز سه شنبه یا ارحم الراحمین  ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه «یا قابض» که موجب رسیدن به آرزوها می‌گردد. https://20l.ir/MzMsO https://20l.ir/bMokP
و دوم ♥️عــشــــق پـــــایــــدار♥️ دردی سخت وجانکاه بود اما وقتی به این فکر میکردم که قرار است موجود شیرینی را ببینم حلاوتی در جانم میافتاد بالاخره وقت اذان صبح دخترم پا به روی این کره ی خاکی گذاشت ,موجودی زیبا وشکننده,صورتی که مثل خودم بودم وشباهت ظاهریش به مادر عیان بود. اسمش را معصومه گذاشتم,چون هم پاک ومعصوم بود وهم از قدمش, مجاور حرم بی بی شده بودم. معصومه خوش قدم بوددوروز بعدازتولد معصومه امام خمینی به وطن برگشت ودوازده روز بعد انقلاب پیروز شد..... انگار دنیا داشت روی دیگرش را نشانم میداد واینبار بع هرطرف مینگریدم,جشن بود وشادی ... ازخوشحالی درپوست خود نمیگنجیدیم,واقعا به معنای واقعی در زمستان ,بهار امده بود... زندگی روی خوشش را نشانم داده بود,انچه درخواب میدیدم ,درواقعیت محقق شده بود..... معصومه ی کوچک هرروز زیبا وزیباتر میشد ,دعا میکردم سرنوشتش هم به زیبایی صورتش باشد... وواقعا ازبرکت وجود معصومه ی کوچکم بود که عشقهای خفته بیدار شد.... واینبار روزگار عاشقانه تر میچرخید..... معصومه خوشحال روزنامه را به مادرنشون داد.. ماماااان ریاضی تهران قبول شدم زینب,معصومه رادرآغوش فشرد وگفت لیاقتش راداشتی دخترم,ان شاالله تمام تلاشت رابرای خدمت به جامعه بکنی وموفق وپیروز باشی. (ازاینجای داستان ,قصه از زبان معصومه,میباشد) تلفن زنگ زد,بدووو گوشی رابرداشتم ,فک میکردم ریحانه,دوستم باشه , _:الو ……:الو سلام معصومه خانم گل وگلاب ,میدونم که شیری نه روباه,فقط بگو چه رشته ای قبول شدی؟ گفتم:زن دایی,ریاضی,تهران زن دایی زهرا یک افرین محکمی گفت وامرفرمود گوشی رابدهم به مامانم. خداحافظی کردم وگوشی رادادم دست مامان... ودو دوست قدیمی مشغول گپ وگفت شدند..... با دایی عباس راهی تهران شدیم,کارای ثبت نام وخوابگاه و...را یک نفس انجام دادیم . دایی از جاگیرشدن من مطمئن شد,راهی قم شد وسفارش کرد هروقت خواستم بیایم یه زنگ بزنم تاخودش یا محمد بیاد دنبالم.. .. سه تا پسر دایی خیلی خوب با حجب وحیاوسربزیر بودندو من, مثل برادر نداشته دوستشون داشتم. درس ودانشگاه خوب پیش میرفت ,گاهی من میرفتم قم پیش مامان وگاهی مامان میومد به دیدنم, مادرم بعد از شهادت پدربزرگم اقاعزیز که در اخرین روزهای جنگ تحمیلی به شهادت رسید,تنهای تنها زندگی راچرخاند,یه جورزن خودساخته وهنرمندی بود ازخیاطی گرفته تا طراحی روی پارچه وحتی سرودن شعرو...ازهرانگشتش یک هنرمیبارید ,به من هم ازاینهمه هنر نقاشیش رسیده بود. به نقاشی چهره ی افراد علاقه ی خاصی داشتم اما هیچ وقت به طور حرفه ای دنبالش نرفتم،همیشه برای دل خودم طراحی میکردم اما طرحهایی که میکشیدم انقدر جان دار بود که خودم هم از دیدنشان حظ میکردم وهمین طراحها اخرش کار دستم داد... ادامه دارد..... واقعیت ▪کُپی برداری بدون ذکر نام نویسنده حَرام اَست▪ 💦⛈💦⛈💦⛈ نویسنده