#بهترین_سرآغاز
#موضوع ؛ داستانی از زندگی مریم(سلام الله علیها) (نحوه سرپرستی):
🔹اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
✨﷽✨
(آیه) ذَٰلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ ۚ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ (۴۴)
#ترجمه؛
🔹 داستانی از زندگی حضرت مریم(سلام الله علیها) (نحوه سرپرستی):
(خداوند از طریق وحی، داستان زندگانی حضرت مریم(سلام الله علیها) را چنین بیان می فرماید: ای پیامبر(صلاللهعلیهوآلهوسلم)) آن چیزهایی( که از واقعیتهای زندگی مریم خبر میدهیم، کاملاً دقیق و درست است و هیچگونه تحریفی در آن نیست زیرا) از خبرهای غیبی است و ما به تو وحی میکنیم و (برای سرپرستی مریم، در دوران کودکیش، علمای بزرگ بنی اسرائیل، بر یکدیگر سبقت می گرفتند و هر کدام افتخار سرپرستی او را میخواستند، پس تصمیم به قرعه کشی گرفتند و) چوبهای قرعه کشی حاضر کردند و هر کدام اسم خود را روی چوب نوشتند و به نهر آب افکندند(تنها چوبی که روی آب ماند و برنده شد به نام حضرت زکریا(علیهالسلام)بود) و تو آن صحنه را ندیدی.
#جزء3
#سوره_آلعمران /آیه ۴۴/صفحه ۵۵
#نزول؛مدینه
🔹طرح#آیه_به_آیه قرآن کریم(موضوع و مفاهیم)
▪️(ثواب آیه به آیه قرآن کریم، هدیه به روح ملکوتی و آسمانی عزیز سفر کرده #خانم_شکرانی)
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #امام_خمینی
🏷سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی:
▫️تو را سپاس می گویم زمانی اجازه ظهور و وجود به من دادی که عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم.
🇮🇷بسم رب الشهداء و الصدیقین
یاد و خاطره قیام پانزده خرداد و شهدای والامقام این قیام عظیم را گرامی میداریم.
🏴هدیه به امام و شهداء ،صلوات🏴
9.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢کلام شهید بهشتی درباره ظهور امام زمان(عج) و حکومت جهانی
(استاد علیرضا پناهیان
18.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بخشهایی از سخنان دکتر علمالهدی همسر شهید آیتالله رییسی در مراسم گرامیداشت شهدای خدمت در دانشگاه فردوسی مشهد
#عرفان_سوگ
#حکمت_فراغ
#مدبرات_امر
هیچکس نمیداند در اراک چه گذشت و او چه کرد....
✍🏼پرستو علیعسگرنجاد
من بیست سال در اراک زندگی کردم.
وقتی میگویند #هپکو من دقیقاً میدانم دارند از چه حرف میزنند. افتخار مدرسهٔ دولتی من این بود که هر سال ما را ببرد اردوی بازدید #کارخانه_هپکو.
من خیلی کوچک بودم که فهمیدم هپکو اولین و بزرگترین کارخانهٔ تولید تجهیزات سنگین، نه فقط در ایران، که در کل خاورمیانه است. موقع بازدید هپکو محو عظمتش شده بودم. در ۱۳سالگی بابت گزارشی که از آن بازدید نوشتم، در مدرسه تقدیر شدم، تازه گزارشی که مال سال ۸۳ بود، قبل عصر اینترنت، قبل این همه رشد و بالندگی صنایع کشور.
مادر شاگردم طلاق گرفت و رفت.
پدر دوستم از فرط غم، سرطان گرفت.
یکی از آشناهایم از شدت استیصال درگیر اعتیاد شد.
همهشان کارگر هپکو بودند
و همهٔ این بلاها، طی چهار سال اتفاق افتاد، از ۹۴ تا ۹۸ که بزرگترین کارخانهٔ تجهیزات سنگین خاورمیانه با سر زمین خورد.
کارگران هپکو در دولت مردی که برای بازدید از کارخانهها از اتومبیل ضدگلولهاش پیاده نمیشد، به خاک سیاه نشستند. دولت بنفش، هپکو را دو بار به ثمن بخس، به بیتعهدترین و غیرمتخصصترین گزینههای غیربومی واگذار کرد. همزمان، تمام قطعاتی را که پیش از آن کارگران اراکی با دست هنرمند خودشان در هپکو میساختند، وارد کرد!!! تولیدات هپکو ماهها خاک میخورد و بازار پر از قطعهٔ خارجی بود…
به همین سادگی، صنعتیترین شهر ایران که سهم مردمش از همهٔ ثروتش فقط دود و سرطان و کمبود بوده و هست، به آشوب کشیده شد. فضا امنیتی شد. اعتصاب پشت اعتصاب. بیفایده. هپکو شده بود درد لاعلاج، اسباب نفرت کارگرانی که روزگاری وقتی آرم کارخانه را میدیدند، سینهشان را جلو میدادند و به آن افتخار میکردند…
سیدابراهیم رئیسی هپکو را نجات داد.
رئیسی امید را به کارگران اراکی برگرداند.
رئیسی یکی از مهمترین کارخانههای ایران را احیا کرد.
رئیسی نان گذاشت سر سفرهٔ #نان_گزیده_ها
رئیسی با همان صبر و آرامش و تقوا و متانت عجیبش، درد کارگران هپکو را شنید و خودش آستین بالا زد تا دوباره چراغ کارخانه روشن شود.
این فیلم را خودم همین امروز گرفتهام، در خیابان آزادی تهران، هنگام عبور تابوت شهید سیدابراهیم رئیسی، وقتی کارگران هپکو با صدای بلند زار میزدند و به سر و سینه میکوفتند.
روی برگهای نوشته بودند: «جامعهٔ کارگری ایران داغدار شد».
کارگرهای هپکو، رئیس جمهور مملکتشان را یکی مثل خودشان و از خودشان میدانستند.
من تا آخر عمر، هروقت آرم هپکو را ببینم
دلتنگ مردی میشوم
که توهین شنید و قضاوت و تمسخر شد
اما آنقدر بیخوابی کشید و دوید تا کارگران هپکو، شب راحت بخوابند.
✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست