eitaa logo
صبرا قشم ( نشر خوبی‌ها)
174 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
6.5هزار ویدیو
103 فایل
این کانال با هدف تعامل و هم افزایی بانوان فعال و توانمند قشم، در عرصه فرهنگی و مذهبی و محوریت جهاد تبیین با نگاهی نو و متفاوت جهت صحنه گردانی ایجاد شده است. (صبرا=صحنه گردانان بردبار روایت امید) و وابسته به مدرسه علمیه ریحانه الرسول(س) قشم است.
مشاهده در ایتا
دانلود
نجار پیر نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده میکرد . یک روز او با صاحب کارخود موضوع را درمیان گذاشت . پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن ، حالا او به استراحت نیاز داشت وبرای یدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند . صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد . سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد ، از او خواست تا به عنوان آخرین کار ، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد .* *نجار در حالت **رودربایستی ، پذیرفت درحالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود. پذیرفتن ساخت این خانه برخلاف میل باطنی او صورت گرفته بود . برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی ، به ساختن خانه مشغول شد وبه زودی و به خاطر رسیدن به استراحت ، کار را تمام کرد . او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد . صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد . زمان تحویل کلید ، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری! نجار ، یکه خورد و بسیار شرمنده شد .در واقع اگر او میدانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود ، لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن بکار می برد و تمام مهارتی که در کار داشت برای ساخت آن بکار می برد . یعنی کار را به صورت دیگری پیش میبرد . این داستان ماست . ما زندگیمان را میسازیم . هر روز میگذرد . گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که میسازیم نداریم ، پس در اثر یک شوک و اتفاق غیرمترقبه میفهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم . اگر چنین تصوری داشته باشید ، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود میکنیم . فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم ، ممکن نیست . شما نجار زندگی خود هستید و روزها ، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشود . یک تخته در آن جای میگیرد و یک دیوار برپا میشود. مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید.   ⚫️⚫️⚫️⚫️
7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 هراس مدیر رادیو اسرائیل از حملات حزب‌الله لبنان و فاز بعدی عملیات محور مقاومت در تل‌آویو! منشه امیر: 🔺جنگ شروع شده است؛ سوال اینجاست که آیا حزب‌الله می‌خواهد با موشک به تل‌آویو و اهداف استراتژیک دیگر حمله کند؟! همه چیز مبهم است! فرودگاه بن‌گوریون بسته و پروازها تعطیل شده است؛ این وضعیت غیر قابل تحمل است! حمله روز ✌️
🔻برکات 🔻حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری حفظه‌الله : 🔮 گاهی یکی از این زیارت‌ها مثل زیارت کافی است که کار انسان را راه بیندازد. تأثیر و تغییر و برکات زیاد دارد. 🤲 خدا نصیبمان کند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷راه نجات ازهلاکت،فقط اعتماد به خدا 🌷داستان مرداعرابی باامام حسین ع 🌷شخصی خدمت حضرت حسين‌بن‌علي (عليهماالسّلام) آمد و گفت: اي پسر پيغمبر! براي كسي ديه كامله را ضمانت كرده ­ام و از اداي آن عاجز مانده­ام. با خود گفتم، بروم از كريم­ترين مردم تقاضا و استمداد بجويم، و كريم­تر از اهل بيت پيغمبر (صلی الله علیه واله وسلم)‌نيافتم!       امام حسين (عليه‌السلام)‌گفت: اي برادر عرب، سه مسأله از تو سؤال مي‌كنم، اگر يكي را جواب دادي يك سوّم ديه را مي­پردازم و اگر دو تا را جواب دادي دو سوّم و اگر سه تا راجواب دادي همة ديه را مي­دهم!     مرد عرب گفت:‌اي پسر پيغمبر، آيا مثل توئي از مثل من سؤال مي‌كند؟ و خود از اهل علم و شرف هستي!     حضرت حسين(عليه‌السلام) گفت: آري شنيدم جدّم پيغمبر خدا(صلی الله علیه واله وسلم) مي‌فرمود:  اَلْمَعروُف بِقَدرِ الْمَعرِفَة؛ خوبي­ها به هر كس بايد بقدر معرفت او باشد!     عرب گفت: هر چه خواهي بپرس، اگر توانستم جواب مي‌دهم، وگرنه از شما ياد مي­گيرم وَ لا قُوَّةَ اِلا بِالله.     حضرت حسين(عليه‌السلام)پرسيد:‌كداميك اعمال برترين است؟ عرب گفت:ايمان به خدا؛الايمَانُ بِاللهِ. 🌷نجات از هلاكت به چیست؟ گفت: به اعتماد به خدا؛الثِّقَةُ بِاللهِ. 🌷.زینت انسان به چیست؟ گفت: علمي كه با او حلم باشد؛عِلْمٌ مَعَهُ حِلْمٌ. 🌷 اگر نداشت ؟ گفت : مالي كه با او مروّت باشد؛مالٌ مَعَهُ مُرُوَّةٌ. 🌷 اگر نداشت چه؟ گفت: فقري كه با آن صبر باشد؛فَقْرٌ مَعَهُ صَبْرٌ. 🌷اگر آن را هم نداشت چه؟ گفت: صاعقه ­اي از آسمان فرود آيد و او را بسوزاند، زيرا چنين كسي شايسته است كه سوخته شود!     آنگاه حضرت حسين(عليه‌السلام) خنديد، و كيسه ­اي از طلابه او داد كه حاوي هزار دينار بود(مقدار ديه) و انگشتر خود را به او بخشيد كه نگين آن دويست درهم قيمت داشت و گفت: اي اعرابي طلاها را به طلبكار ده، و انگشتر را براي نفقه­ات مصرف كن. اعرابي آنها را گرفت و گفت: اللهُ اَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَه خدا داناتر است كه رسالت از طرف خود را در كجا قرار دهد». بحارالانوار ج 44 ص 196 ⚫️⚫️⚫️
980K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 غذا دادن خادم عراقی به زائر معلول ایرانی
26.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆 آخه چرا امسال نشد برم اربعین... ━━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━━━
2.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴یار غربی اربعین ؛ زنی که عشق او را به زیر پای اربعینیان کشاند از فرانسه آمد منازل عرفانی خود را طی کرد و در منزل کربلا زیر پای کاروانیان اربعین دفن شد می‌بینی انسان اگر در تکاپو باشد به منزلگاه دوست می‌رسد ◀️ماری پیر والکمن در خانه‌ی مسیحی به دنیا امد شیعه شد عاشق شد مریم شد و در کاشانه‌ی امام حسین دفن شد راه اربعین را که بروی در عمود ۱۷۲ نشانی از قبر او می‌یابی عجیب است ما حسرت یکبار رفتن داریم و او از تاریکی‌های غرب می‌اید و در جوار امام صاحبخانه میشود نمیدانم چرا ؟ ولی مرا یاد آسیه انداخت ؛ در خانه کفار اسیه وار مبارزه کرد و مثل اسیه که همسایه خدا شد او هم همسایه خون خدا شد. ✍عالیه سادات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حالات همسر بانو امین جناب آقای معین التجار پس از دریافت کتاب ( اربعین هاشمیه ) ایشان و متوجه شدنِ رسیدن همسرش به درجه اجتهاد 👇👇👇 بخش اول: همسر با اخلاص کتاب اربعین هاشمیه که تازه به دستش رسیده بود را برداشت و زودتر از همیشه حجره را ترک و به سمت خانه رفت. باورش سخت بود. همسری که تمام لباس‌های شوهرش را خودش دوخته و در کارهای خانه سنگ تمام گذاشته بود. همسری که هر روز تا جلوی درب بدرقه اش می‌کرد و هنگام ورود با تواضع و محبت به استقبالش می آمد. همسری که مهمان‌های زیاد او را با خوش رویی پذیرایی می‌کرد. همسری که هیچ وقت گله و شکایتی از حجم کارهای خانه نکرده بود. باورش نمی‌شد که این اجازه نامه ها مربوط به او باشد. صفحه آخر کتاب نشان میداد همسر دانشمندش اجازه اجتهاد و استنباط احکام شرعی را از بالاترین مراجع زمان گرفته بود. گام‌هایش را تندتر کرد تا زودتر به منزل برسد. احساس تعجب و خوشحالی و افتخار در هم آمیخته و سراسر وجودش را فراگرفته بود و عجیب‌تر از همه اینکه همسرش در این‌باره هیچ‌گاه چیزی به او نگفته بود. البته شاید خیلی هم نباید تعجب می‌کرد. با آن پشتکار و صبوری و اخلاصی که از بانو دیده بود حقش بود که چنین بشود. خود بانو گفته بود که علم را می آموزد نه برای خود علم بلکه به عنوان مقدمه ای برای قرب خدا و خودسازی و معرفت النفس. از دست دادن هفت فرزند و در عین حال شاکر بودن کار هر زنی نیست. می دانست که بانو حتی کارهای خانه را هم با نگاهی متفاوت می‌نگرد و به کارهای خانه هم رنگ و بوی الهی و سلوک داده است. شنیده بود که بانو وقتی خانم‌های دیگر را موعظه می‌کند می‌گوید: اگر بناست نفس انسان به وسیله ریاضت از تعلق و حب دنیا خلاص شود پس چه ریاضتی بهتر از خوب خانه داری کردن و خوب همسرداری کردن! شنیده بود که می‌گفت: هیچ ریاضت نفسی مانند خانه‌داری نیست. لذا بهترین خانه‌داری‌ها را می‌کرد. دائما می‌گفت زن از خانه شوهر به بهشت می‌رود، از خانه شوهر هم به جهنم می‌رود. خود معین التجار پیش قدم شده بود تا بانو بتواند علاوه بر کارهای خانه به تحصیل علم هم بپردازد ولی نمی‌دانست بانویش آنقدر دانشمند شده که چنین کتابی چاپ کرده و در انتهای کتاب اجازه مراجع وجود دارد مبنی بر اجتهاد بانو. اتفاقی امروز یکی از دوستانش به حجره آمده بود و کتاب "اربعین هاشمیه" که همسرش نوشته بود و با عنوان بانوی ایرانی امضا شده بود را نشانش داده بود. وای! چرا امروز هر چه تندتر گام برمی‌دارد خانه دورتر می‌شود. انگار شوق رسیدن به خانه مسیر را طولانی کرده. یاد خاطره ای از بانو در ذهنش جولان می‌کند. بانو گفته بود روزی دایه، دختر چهارساله و طفل شیرخوارم را نزدم آورد. از دور که می‌آمد قلبم از محبت مادری برای دخترکم از جا کنده شده بود. آن گاه که جگر گوشه ام را شیر میدادم محو جمال او شده بودم، او را بوسیدم و احساس عجیبی سراپای وجودم را فرا گرفت. انگار تمام قلبم به سوی او میرفت. هنوز از این حالت روحی ساعتی نگذشته بود که نوزاد بیمار شد و در کمتر از یک روز از دنیا رفت. دختر چهار ساله هم به فاصله یک هفته درگذشت و مادر را تنها گذاشت. گویا خدا می‌خواست بانو هر چه بیشتر و بیشتر از دنیا و تعلقات دنیایی رها شود و قلبش هر چه بیشتر متوجه آن گمشده اش باشد. خود بانو گفته بود از کودکی احساس میکردم گمشده ای دارم و دنبال آن می‌گردم ولی نمی‌دانم آن را کجا و چگونه جستجو کنم تا اینکه خداوند با اشراق به قلبش راه را نشان داده بود ولی عطشش را صد چندان کرده بود. همین عطش و اشتیاق بود که از چهارسالگی او را پای درس نشانده بود و به جای بازی‌های کودکانه، عاشق مطالعه و شنیدن از خدا و اولیای خدا کرده بود. حالا بانو درگذشت هفت فرزندش را بخشی از آزمایش الهی می‌دید و همانند ابراهیم علیه السلام باید در امتحانات الهی استقامت می‌کرد و شکرگزاری. استادش آیه الله میر سید علی نجف آبادی گفته بود روزی که شنیدم فرزند ایشان فوت کرده فکر کردم خانم دیگر درس را تعطیل خواهد کرد ولی دو روز بعد خدمتکار ایشان سراغ من آمد تا برای تدریس به منزل ایشان بروم و من از علاقه او به تحصیل سخت تعجب کردم. خیلی وقت‌ها بانو این ابیات را زمزمه می‌کرد. آن کس که تو را شناخت جان را چه کند // فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی // دیوانه تو هر دو جهان را چه کند معین التجار بالاخره به خانه رسید. به به عجب بوی غذایی در خانه پیچیده است. چقدر امروز احساس خوشبختی می‌کند. مگر چند مرد در این دنیا وجود دارند که دستپخت یک بانوی فقیه و مفسر و عارف را خورده باشند. علی حسنوند
21.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه خانگی که مورد عنایت حضرت زهرا سلام الله علیها بود
🏴ابعاد تاثیر تربیتی زیارت اربعین قسمت اول تقویت ایمان و اعتقاد آشنایی عمیق با مفهوم شهادت و ایثار: پیاده‌روی اربعین، فرصتی برای آشنایی کودکان و نوجوانان با واقعه کربلا و مفهوم و فرهنگ شهادت و ایثار است. این آشنایی، باعث تقویت ایمان و اعتقاد آن‌ها به ارزش‌های اسلامی می‌شود. تقویت ارتباط با خدا: حضور در جمع عظیم زائران و انجام عبادات جمعی، احساس نزدیکی به خدا را در کودکان و نوجوانان تقویت می‌کند. شناخت بهتر معارف اسلامی: شرکت در برنامه‌های فرهنگی و مذهبی که در طول مسیر برگزار می‌شود، باعث افزایش آگاهی کودکان و نوجوانان از معارف اسلامی و شیعی می‌شود. https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi