10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
417.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸خـدایـا
✨صفحه ای دیگـر
🌸از عمـرمان ورق خورد
✨روز را در پنـاهت
🌸به شب رسـاندیم
✨پـروردگارا
🌸شب را بر همـه عزیزانمـان
✨سرشار از آرامش بفـــرما
🌸و در پناهت حافظشان باش
شبتون سرشاراز آرامش 🌸
🌸🍃
732.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸به نام خداے
✨بزرگ و احد ، قدیر و صمد
🌸به نام خداے
✨رئوف و غفور و
🌸حمید و لطیف و مجید
🌸به نام خداوند وجد و سرور
✨پدید آور عشق و احساس و شور
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
🌸🍃
داستان کوتاه و خواندنی سکه
روزی پسر بچه ای در خیابان، سکه ای یک سنتی پیدا کرد. او از پیدا کردن سکه، آن هم بدون زحمت خیلی ذوق زده شد. این تجربه باعث شد که او از بقیه ی روزهای عمرش هم با چشم های باز سرش را به سمت پایین بگیرد و به دنبال سکه بگردد!
او در طول عمرش، ۲۹۶ سکه یک سنتی، ۴۸ سکه ۵ سنتی، ۱۹ سکه ۱۰ سنتی، ۱۶ سکه ۲۵ سنتی، ۲ سکه نیم دلاری و یک اسکناس مچاله شده یک دلاری پیدا کرد، یعنی جمعا ۱۳ دلار و ۲۶ سنت!
اما در عوض به دست آوردن این ثروت ناچیز! او زیبایی دل انگیز ۳۱۳۶۹ طلوع خورشید، درخشش ۱۵۷ رنگین کمان و منظره درختان افرا درختی از تیره افراها جزو تیره های نزدیک به گل سرخیان که درختی است تنومند با برگهای پنجه ای که در باغها و جنگلها می روید. اسپندان. اسفندان. بوسیاه. (فرهنگ فارسی معین ) در سرمای پاییز را از دست داد.
او هیچ گاه ابرهای سفیدی را که بر فراز آسمان ها در حرکت بودند را ندید؛ پرندگان در حال پرواز، درخشش خورشید و لبخند هزاران رهگذر، هرگز جزیی از خاطرات او نشدند.
⚫️⚫️⚫️⚫️
داستان کوتاه احساس شکست!
روزي دانشمندى آزمايش جالبى انجام داد. او يك صندوقچه ساخت و با قرار دادن يک ديوار شيشهاى در وسط صندوقچه آن را به دو بخش تقسيم کرد.
در يک بخش، ماهى بزرگى قرار داد و در بخش ديگر ماهى کوچکى که غذاى مورد علاقه ماهى بزرگتر بود..
ماهى کوچک، تنها غذاى ماهى بزرگ بود و دانشمند به او غذاى ديگرى نمىداد.
ماهی بزرگ براى شکار ماهى کوچک، بارها و بارها به سويش حمله برد ولى هر بار با ديوار شیشۀ كه وجود داشت برخورد مىکرد، همان ديوار شيشهاى که او را از غذاى مورد علاقهاش جدا مىکرد…
پس از مدتى، ماهى بزرگ ازحمله به ماهى کوچک دست برداشت. او باور کرده بود که رفتن به آن سوى صندوقچه غير ممکن است!
در پايان، دانشمند شيشه ي وسط صندوقچه را برداشت و راه ماهي بزرگ را باز گذاشت.. ولى ديگر هيچگاه ماهى بزرگ به ماهى کوچک حمله نکرد و به آنسوى صندوقچه نيز نرفت!
⚫️⚫️⚫️⚫️