eitaa logo
صبرا قشم ( نشر خوبی‌ها)
174 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
6.6هزار ویدیو
103 فایل
این کانال با هدف تعامل و هم افزایی بانوان فعال و توانمند قشم، در عرصه فرهنگی و مذهبی و محوریت جهاد تبیین با نگاهی نو و متفاوت جهت صحنه گردانی ایجاد شده است. (صبرا=صحنه گردانان بردبار روایت امید) و وابسته به مدرسه علمیه ریحانه الرسول(س) قشم است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁سلام امام زمانم 🍁 🍁سر شد به شوق وصل تو فصل جوانیَم 🍁هرگز نمیشود که از این در برانیَم 🍁یابن الحسن برای تو بیدار میشوم 🍁روزت بخیر ای همه‌ی زندگانیَم اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 🍁🍂🍁
🌸ســــــــــــلام 🌸صبح زیبـاتون بخیر و نیکی 🌸صبحتون شاد و پرانرژی 🌿روزتون معطر به نور الهی 🌸سر آغاز روزتـون 🌿سرشـار ازعشق و شـادی 🌸و خبرهای  خوش و عالی 🌸دلتون شــــــاد 🌿و زندگیــــتون آرام 🌸پنجشنبه تــون زیبــا 🌿🌸
⏰یک دقیقه با نهج البلاغه بسم الله الرحمن الرحیم 🔹حکمت ۴۰۲🔹 امام در مورد ضرورت موقعیت شناسی به يكى از افراد كه در حضورش سخن نامناسب و كوچكى گفت فرمودند: پر در نیاورده پرواز کردی و به خردسالی آواز بزرگان سردادی. سید رضی می گوید: منظور از«شكير»در اينجا نخستين پرهائى است كه بر بال پرنده مى رويد پيش از آنكه قوى و محكم شود و «سقب » شتر نابالغ است، و شتر معمولا پيش از رسيدن به بلوغ، آن فرياد مخصوص را سر نمي‌دهد. 🌺صلوات🌺
*💠دعوت نامه میهمانی لاله ها💠* ▪️پنجمین یادواره شهید ابراهیم هادی ▪️سخنران: حجت السلام والمسلمین پولادی ▪️مداح: کربلایی مصطفی صفری ▪️پنجشنبه: 8 آذرماه ⏱ساعت: 19:00 🔸مکان:مسجد امام حسن مجتبی (ع) قشم ................................... 🏴اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🏴
پنج شنبه قشنگتـون بخیر لحظه هاتون مثل گلها🌺🍃 بـاطـراوت و پـر از عطر خـوش زنـدگی 🌸🍃 خنده هاتون همیشگی شادیهاتـون مانـدگـار 🌺🍃 و حال دلتون خوبِ خوب🌸🍃 آخر هفته ی خـوبـی داشتـه باشید🌺🍃
4.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه دوست دارید رزق و روزیتون پربرکت بشه این نکته رو رعایت کنید 🎙 استاد شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیٖم* ✍️ شخصی می گفت: من یک شب بعد از خواندن فاتحه برای❣️ اموات به مسجد مقدس جمکران می رفتم که دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده است ، به هر ماشینی میگفتم یا پر بود یا جمکران نمی رفت. خسته شدم گفتم برگردم و به منزل بروم . یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله ، به راننده گفتم جمکران ، گفت بفرمایید. تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران نمی رویم؟‼️ راننده به من گفت ابتدا مسافرین را می رسانم سپس شما را به جمکران می برم. بعد از رساندن آنها به مقصد ، به سمت جمکران رفتیم. گفتم چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود ؟ گفت:کسی بگوید جمکران، زانوهای من می لرزد و نمی توانم او را نبرم. مسجد جمکران حکایتی بین من و آقا دارد. گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمی شناسیم و بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا می شویم، پس حکایت را تعریف کن. گفت:شبی ساعت دوازده ، خسته از سرکار به سمت منزل می رفتم، هوا پاییزی و سوز و سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستاده اند. از کنار آنها که رد شدم، گفتند جمکران. گفتم من خسته ام و نمی برم. مقداری رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفه ای بر گردن من نهاده و لطف امام زمان(عج) باشد که آنها را برسانم. با وجود کم میلی آنها را به جمکران رسانده و به خانه برگشتم. به بچه هایم گفتم که من امروز آنقدر خسته ام و دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح من را بیدار کنید. ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم می برد که صدایی به من گفت خوابیدی؟ بلند شو. بلند شدم گفتم: کسی من را صدا زد؟ به خودم گفتم بخواب، خسته ای، هزیان می گویی‼️ دوباره دراز کشیدم نزدیک بود که بخوابم، صدایی دوباره گفت: باز خوابیدی؟ با صاحب صدا صحبت کردم، گفتم چرا نخوابم؟ گفت:برو جمکران. گفتم تازه جمکران بودم برای چه بروم؟ گفت:آن خانواده گریه میکنند و نگران هستند. گفتم به من چه؟ گفت:کیف پولشان در ماشینت جا مانده، برو و آنرا تحویل بده. به خودم گفتم ماشین را نگاه کنم، ببینیم اگر خواب می بینم و توهم است، برگردم بخوابم. در ماشین را باز کردم دیدم که کیفی در صندلی عقب است. آنرا باز کردم، دیدم که داخل آن چند میلیون پول وجود دارد. سوار ماشین شدم و رفتم جمکران. دیدم دم درب یکی از ورودی ها همان زن با دو بچه اش نشسته و در حال گریه کردن هستند. گفتم:خواهر چرا گریه میکنی؟ گفت:برادر من، شما که نمی توانی کاری بکنی، چرا سوال می کنی؟ گفتم:شوهرتان کجاست؟ گفت:چرا سوال میکنی؟ گفتم:من همان راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟ گفت:شوهرم در مسجد متوسل به امام زمان(عج) شده است. گفتم بلند شو، داخل مسجد برویم. به یکی از خدام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند، آن مرد با صورت و چشمانی سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمی گذاری به توسلم برسم چرا نمی گذاری به بدبختیم برسم و...؟ زن گفت:این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل میکنم. گفت شما کی باشید؟ کیف را در آوردم و به او دادم. مرد کیف را گرفت و درب آنرا با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟ گفتم آقا به من گفت که بیایم. چهره ها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام زمان(عج) ما را دیده؟ گفتم این جمله برای خود آقا امام زمان (عج) است که می فرمایند: *"«إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، و لاناسینَ لِذِکْرِکُمْ»"* دمی زحاجت ما نمی کنی غفلت که این سجیه به جز در شما نمی بینم. ز بس که گرد معصیت نشسته بر چشمانم تو در کنار منی و تو را نمی بینم. مرد گفت: ما با این پول می خواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیاییم و آنرا تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد. 💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفرج *ان شاالله،* *قلب مبارک حضرت مهدی (روحی فداه و عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اعمال همه ما راضی باشد.* 💦ملتمس دعای فرج و❣️شهادة ✨﷽✨✨✨ اللهم عجل لولیک الفرج 🍇🍇🍇🍇🍇 *☺️ اگر از این نوشته خوشت آمد پس سبب خیر باش و آن را نشر بده ، و اگر خوشت نیامد پس دیگران را محروم نکن ؛ شاید که وسیله ی نفع آن ها شدی .* *✨روزگارتان با یاد خدا خوش باد.* 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
لطفا این عکس رو پخش کنید. قبلش نیت کنید توسط شهید حاجت روا شوید ان‌شاءالله شهید مدافع حرم🌹 محمدهادی ذوالفقاری
زندگی نامه شهید محمدهادی ذولفقاری