eitaa logo
صبرا قشم ( نشر خوبی‌ها)
174 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
6.5هزار ویدیو
102 فایل
این کانال با هدف تعامل و هم افزایی بانوان فعال و توانمند قشم، در عرصه فرهنگی و مذهبی و محوریت جهاد تبیین با نگاهی نو و متفاوت جهت صحنه گردانی ایجاد شده است. (صبرا=صحنه گردانان بردبار روایت امید) و وابسته به مدرسه علمیه ریحانه الرسول(س) قشم است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 اهمیت یاد گرفتن قرآن توسط فرزند و تاثیر آن بر پدر و مادر بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم روایت نموده اند که رسول خدا (ص) روزی از قبرستان گذر می نمودند نزدیک قبری رسیدند به اصحاب خویش فرمودند: عجله کنید و بگذرید اصحاب تعجیل کردند و از آنجا گذشتند و در وقت مراجعت چون به قبرستان و آن قبر رسیدند خواستند زود بگذرند. حضرت فرمودند: عجله نکنید. اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! چرا در وقت رفتن امر به عجله کردن فرمودید؟!حضرت فرمودند: صاحب این قبر را عذاب می کردند و من طاقت شنیدن ناله و فریاد او را نداشتم. اکنون خدای تعالی رحمتش را شامل حال او کرد گفتند: یا رسول الله! سبب عذاب و رحمت به او چه بود؟ حضرت فرمودند: این مرد، مرد فاسقی بود که به سبب فسقش تا این ساعت در اینجا معذب بود کودکی از وی باقی مانده بود در این وقت او را به مکتب بردند و معلم به این فرزند《بسم الله الرحمن الرحیم》را تعلیم نمود و کودک آن را بر زبان جاری نمود، در این هنگام به فرشتگان عذاب خطاب رسید که: دست از این بنده فاسق بردارید و او را عذاب نکنید روا نباشد که پدر را عذاب کنیم در حالی که پسرش به یاد ما باشد منبع : مجموعه شهرحکایات 🍃🌺🌸🌺🍃
5.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠نکتـه‌هایی از گفتـه‌های آموزنده استاد فاطمی نیاازآداب دعاکردن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 ✍ غرور نداشته باش 🔹موش کوچکی، مهار شتری را در دست گرفته به جلو می‌کشید و به خود می‌بالید که این منم که شتر را می‌کشم. شتر با چالاکی در پی او می‌رفت. 🔸در این اثنا شتر به اندیشه غرورآمیز موش پی برد. پیش خود گفت: فعلا سرخوشی کن تا به موقعش تو را به خودت بشناسانم و رسوا کنم. 🔹همین طور که می‌رفتند، به جوی بزرگی رسیدند. موش که توان گذر از آن رودخانه را نداشت، بر جای ایستاد و تکان نخورد. 🔸شتر رو به موش کرد و گفت: برای چه ایستاده‌ای؟! مردانه گام بردار و به جلو برو. آخر تو پیشاهنگ و جلودار منی. 🔹موش گفت: این آب خیلی عمیق است. من می‌ترسم غرق شوم. 🔸شتر گفت: ببینم چقدر عمق دارد. 🔹و سپس با سرعت پایش را در آب نهاد و گفت: این که تا زانوی من است. چرا تو می‌ترسی و ایستاده‌ای؟! 🔸موش پاسخ داد: زانوی من کجا و زانوی تو کجا؟ این رودخانه برای تو مورچه و برای من اژدهاست. اگر آب تا زانوی توست، صد گز از سر من می‌گذرد. توبه کردم، مرا از این آب عبور بده. 🔹شتر جواب داد: بیا روی کوهانم بنشین، من صدهاهزار چون تو را می‌توانم از اینجا بگذرانم. 🔸غرور به خود راه نده. ابتدا پیروی کن، شاگردی کن، مرید باش، گوش کن تا زبانت باز شود، آنگاه زبان گشا و آن هم نخست به‌صورت پرسش و فروتنانه و در همه حال معنی و باطن موضوع و مطلب را بنگر تا به معرفت حقیقی برسی. 🍃🌺🌸🌺🍃
مهلت ثبت نام فقط تا 5 اردیبهشت 👆
به همسرت «چَشم» بگو!!! 🔹 شاید بپرسید مگر ما خدمتکار هستیم که «چَشم» بگوییم؟! خانم‌ها بدانند که «چَشم» گفتن درمقابل شوهر یک نوع مدیریت شما در دل همسر است. اگر شما بخواهید شوهرتان را شیفته‌ خودتان کنید؛ استفاده از کلمۀ «چَشم» معجزه می‌کند. 🔸 «چَشم» از زبان بیرون می‌آید و شما را روی «چِشم» شوهرتان می‌گذارد. این تعابیر شاعرانه نیست. تبعیت زن، خدمت هنرمندانه به خویش است. 🔹 باید ببینید آنها که جلوی شوهر، سینه سپر می‌کنند و از شوهرشان تبعیت نمی‌کنند، الان چه جایگاهی در مقابل همسرشان دارند؟! آیا همسرشان از دیدن آنها خوشحال می‌شود؟! آیا از گفتگو با آنها لذت می‌برند؟! 🔸 بهتر است بدانید که با «چَشم» گفتن جایگاه خانم ها پایین نمی‌آید بلکه باعث حفظ اقتدار مرد و بالا بردن جایگاه زن می‌شود! 🆔@fanoos_rah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در مناظره دیشب موسی غنی‌نژاد یک حرف درست زد و آن اینکه برای اظهارنظر درباره نظامات اقتصادی یک جامعه، باید ‎ دانست‌. لیکن عاقبت اظهارنظر درباره فلسفه سیاسی با مدرک حسابداری، همان پرت و پلاهایی است که از او شنیدیم؛ از چپ خواندن راسل لیبرال تا تشریک مساعی شهید بهشتی و بنی صدر! این گزاره نیز که "لیبرالیسم میگوید انسان بنده خدا باشد"، بلاتردید تن فیلسوفان لیبرال را در گور می‌لرزاند. غنی‌نژاد از قضا بر سبیل همان فرد است که نخواست نامش ببرد(موسوی خوئینی‌ها). او در مسجد جوزستان، قرآن را تفسیر ماتریالیستی می‌کرد، این بندگی خدا را از لیبرالیسم استنتاج می‌کند. 🖊سید یاسر جبرائیلی 🆔 @Hvasl_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┅─────۰••⊰🌺⊱••۰────┅ روزی آیت‌الله‌مجـتهدی‌تهرانی در نجف‌اشـرف پس از اقامه‌نماز دیدند که پشت سرشان آیت‌الله مدنی هستند و دارند گریه می‌کنند؛ و شانع‌هایشان از شدت گریه تکان می‌خورد... ایشان جلو رفتند و عرض کردند: اتفاقی افتاده است که اینگونه گریه می‌کنید؟! آیت‌الله مدنی هم فرمودند: یک لحظه امام‌زمان«عجل‌الله‌تعالےفرجه‌الشریف» را دیدم که به پشت سر من اشاره نموده و فرمودند: آقای‌مدنی؟ تماشاکن شیعیان من بعد از نماز سریع می‌روند دنبال کارشان و هیچ کدام برای فـــرج من دعا نم‌کنند. انگار نه انگار امام‌زمانشان غایب است❗️ 📚از کتاب مهربان‌تر مادر__ص۲۷۴ 💚الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌💚