eitaa logo
صبرا قشم ( نشر خوبی‌ها)
174 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
6.6هزار ویدیو
103 فایل
این کانال با هدف تعامل و هم افزایی بانوان فعال و توانمند قشم، در عرصه فرهنگی و مذهبی و محوریت جهاد تبیین با نگاهی نو و متفاوت جهت صحنه گردانی ایجاد شده است. (صبرا=صحنه گردانان بردبار روایت امید) و وابسته به مدرسه علمیه ریحانه الرسول(س) قشم است.
مشاهده در ایتا
دانلود
577.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 خدایا ✨آغازی که تو صاحبش نباشی 🌸چه امیدی است به پایانش؟ ✨پس به نام و یاد تو 🌸آغاز می کنم روزم را ✨تا بهترینها را مقدرم سازی 🌸 بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ ✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو 🍁🍂
1.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍁عارفی را گفتند: 🍁کتابی در 🍁زمینه اخلاق معرفی کنید 🍁فرمود:لازم نیست 🍁یک کتاب باشد 🍁یک کلمه کافیست 🍁که بدانی " خدا " می بیند ... 🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 قضاوت مردی سرمایه‌دار که فرزندی نداشت تنها با همسرش در شهری زندگی می‌کرد اما به هیچ کسی ریالی کمک نمی‌کرد. در مقابل قصابی در آن شهر به نیازمندان گوشت رایگان می‌داد، روز به روز نفرت مردم از این شخص سرمایه دار بیشتر می‌شد مردم هر چه اورا نصیحت می‌کردند که این سرمایه را برای چه کسی می‌خواهی در جواب میگفت. نیاز شما ربطی به من ندارد بروید از قصاب بگیرید تااینکه او مریض شد هیچ‌کس به عیادت او نرفت این شخص در نهایت تنهایی جان داد. هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود همسرش به تنهایی او را دفن کرد اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد اوگفت کسی که پول گوشت رامیداد دیروز از دنیا رفت 🌿🍁🍂🌿🍁
👌 پسربچه اي پرنده زيبايي داشت. او به آن پرنده بسيار دلبسته بود. حتي شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش مي گذاشت و مي خوابيد. اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگي او به پرنده باخبر شدند، از پسرك حسابي كار مي كشيدند. هر وقت پسرك از كار خسته مي شد و نميخواست كاري را انجام دهد، او را تهديد مي كردند كه الان پرنده اش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرك با التماس مي گفت: نه، كاري به پرنده ام نداشته باشيد. هر كاري گفتيد انجام مي دهم. تا اينكه يك روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد و او با سختي و كسالت گفت، خسته ام و خوابم مياد، برادرش گفت: الان پرنده ات را از قفس رها مي كنم، كه پسرك آرام و محكم گفت: خودم ديشب آزادش كردم رفت، حالا برو بذار راحت بخوابم. كه با آزادي او خودم هم آزاد شدم. غلام همت آنم که زیر چرخ کبود هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است👌 🌿🍁🍂🍁🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 علیه السلام: أما تعْلَمُونَ أنَّ الاَْرْضَ لا تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ إمـّا ظاهِراً وَ إمـّا مَغْمُوراً؛ مـگر نمى‌دانيـد كـه زمـين، هرگز از خالى نخواهد بود، آشكار يا غايب و پنهان. 📚: ج ۵۳، ص ۱۹۱
1.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ادوارد سعید، ، نویسنده و متفکر مشهور ، داستان گذرنامه گرفتن خود را تعریف می‌کند. 🔺 حتماً ببینید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وَ رَایتَ الناسَ یَدخلونَ فی دینِ اللهِ افواجا و ببینى مردم گروه گروه وارد دین خدا می‌شوند ...
🔰اطلاعیه اطلاعیه🔰 💠به اطلاع کلیه مومنین و مردم ولایتمدار شهرستان قشم می رسانند جهت حمایت از مردم مظلوم (غزه) و فلسطین راهپیمایی محکومیت علیه رژیم کودک کش اسرائیل همزمان با سراسر کشور با حضور آحاد مردم حزب الله در شهرستان قشم برگزار میگردد💠 🔸زمان: شنبه مورخ ۱۴۰۲/۸/۲۷ راس ساعت ۱۵:۰۰ بعدظهر 🔸مکان: از مصلی امام علی (ع) تا امامزاده سید مظفر علیه السلام