🔴بیشتر هوای همدیگر را داشته باشیم
🔹آثار گچ روی ناخنهای مرد کارگر مشخص بود و دخترکش از اینکه مادرش پسری حامله است، خوشحال بود، ولی پدر در اعماق نگاهش غمی پنهان بود و لبخندی دروغین بر لب داشت.
🔸مادر دختر چند تکه لباس پسرانه ارزان برداشته بود و دخترک تندتند اجناس گرانقیمت را روی پیشخوان مغازه میگذاشت.
🔹مادر دوباره آنها را سر جای خود میگذاشت و میگفت:
دخترم اینها را آقای فروشنده برای بچههای خودش آورده است.
🔸دختر در جواب مادرش گفت:
پس چرا به خانهاش نمیبرد؟
🔹من هم بهعنوان فروشنده از اینکه اجناسم را میفروشم باید خوشحال میبودم ولی ناراحت بودم و پدرومادر نگران و دخترک خوشحال را یکییکی نگاه میکردم. این وسط فقط آن دخترک خوشحال بود.
🔸چه کسی یا چه چیزی باعث نگرانی این پدرومادر شده بود؟ آیا این پدرومادری که خدا داشت به آنها فرزندی دیگر میداد، نباید خوشحال میبودند؟
🔹یک نایلون روی میز گذاشتم تا مادر زودتر سروته کار را جمع کند. چند تکه لباس را در نایلون گذاشتم.
🔸مرد رو به من گفت:
چقدر شد عمو؟
🔹گفتم:
قابل شما را ندارد. ۱۵٠هزار تومان.
🔸مرد کارت بانکیاش را داد و گفت:
انشاءالله که داخلش چیزی مانده باشد.
🔹کارت را کشیدم و ۱۵۰هزار ریال وارد کردم و دکمه سبز را زدم. هنوز دستگاه کاغذش بیرون نیامده بود، مرد گوشی قدیمی شکسته خود را درآورد و نگاه به پیامک بانک کرد.
🔸من تند کاغذ را از دستگاه درآوردم و با کارت در دست مرد گذاشتم.
🔹تا خواست بگوید اشتباه کشیدی و به ریال کشیدی، دست او را فشار دادم و به او چشمک زدم و گفتم:
خدا برکت بدهد.
🔸زن و دخترک نایلون را برداشتند و تشکر کردند و بهراه افتادند. مرد خود را مشغول کرد تا کارت را داخل کیف کهنهاش جا بدهد. پشتسرش را نگاه کرد دید دخترومادر از مغازه بیرون رفتند.
🔹سپس گفت:
ان شاءالله هر چه از خدا میخواهی به شما بدهد. یک هفته است بیکارم.
🔸تازه متوجه علت ناراحتی او شدم. بهش گفتم:
مبارک شما باشد، کاری نکردم. کمی بیشتر به شما تخفیف دادم.
🔹مرد رفت و من ماندم و احساس کردم صدای خدا را شنیدم که گفت:
دمت گرم.
💢 آن روز اولین روزی بود که زیانی پر از سود کردم، چون هوای بنده خدا را داشتم.
#بهترین_سرآغاز
#موضوع: وظیفۀ حاجیان پس از توقف در عرفات و مشعر الحرام:
🔹اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
#آیه۱۹۹
✨﷽✨
ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ {۱۹۹}
#ترجمه:
شما هم مثل سایر مردم مسلمان (پس از توقف در عرفات و مشعر الحرام بطور دسته جمعی بسوی سرزمین منا) حرکت کنید و از خداوند طلب بخشش و آمرزش نمایید البته خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.
#جزء2
#سوره_بقره /صفحه ۳۱ /آیه ۱۹۹
#نزول؛ مدینه
🔹طرح#آیه_به_آیه قرآن کریم(موضوع و مفاهیم)
8.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠مژده خاص خدا
🔹کاری که خدا در ماه رجب با بندگانش میکند ...
✍️ #پاسخ_به_شبهات
6️⃣9️⃣ مگر امامان به دعا و خواسته ما آگاه نیستند؟! پس چرا ما باید خواسته خود را به آنها بگوییم؟
🔶 اول: خدا هم که از تمام نیازها و خواستههای انسانها آگاهی دارد، از ما خواسته تا دعا کنیم و خواستههایمان را به زبان بیاوریم.
🔷 دوم: بیان نیازها و آرزوهای ما از امامان، فقط برای این نیست که به خواسته خود برسیم؛ بلکه این دعا نوعی ارتباطگیری بین بندگان ما و امامان است تا عنایت آنها را به خودمان جلب، و سپس خواسته خود را مطرح کنیم.
🔻 توسل آثار فراوانی دارد. یکی از آنها فهمیدن ناتوانی ما و درک جایگاه بزرگ امامان است. در واقع توسل خودش موجب رشد وتعالی معنوی ماست.
🔶 سوم: تصور کنید پدر و مادری که از نیازهای فرزندشان خبر دارند ولی برای اینکه فرزند قدر برآورده شدن نیازش را بداند و موجب پرتوقعی یا توهم غرور نگردد میگذارند تا هر وقت بچه از آنها بخواهد برایش فراهم کنند.
1.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیروز ؛ پاریس....
منوتو رفت توی فاضلاب تاریخ ولی پرچم جمهوری اسلامی توی پاریس بالاست....
#نبرد_روایت_ها
💢 با توجه به استقبال علاقه مندان جهت شرکت، جشنواره سراسری قصههای جزیره «تیتوک» تمدید شد
◀️ بخشهای جشنواره
🔸 قصههای عامیانه جزیره (گویش قشمی و فارسی)
🔸 سفر خاطره / سفرنامه
🔸 حکمت و ضربالمثل (گویش قشمی و فارسی / حداقل ۲۰ ضربالمثل)
🔸 آداب و رسوم
🔸 بخش ویژه نوجوان
▫️آخرین مهلت ارسال آثار: ۱۵ بهمن ماه ۱۴۰۲
پست الکترونیک :
titevakfestival@gmail.com
شماره تماس دبیرخانه : ۰۹۱۷۲۳۱۹۷۶۳
🔹 وبسایت منطقه آزاد قشم
www.Qeshm.ir