ازهر تعلقی که گذشتم، تواناتر شدم.
هر روز چیزی را تَرْک کردم
و هر روز چیزی مرا تَرْک کرد.
با هر تَرْکی، خاکِ تنم تَرَکی برداشت
و چیزی از آن رویید،
بالی شاید، کوچک و شفاف و نامرئی.
پریدن با پرهایی نا پیدا مرا بی پروایی آموخت.
سبزبمـــآن🌱
وقتی مریض شدم توقع داشتم همه حواسشون فقط به من باشه! ولی بعد فهمیدم آدما باید زندگی خودشون رو بکنن و اگه شد و دوست داشتن گاهی کنارم باشن. کنارم باشن و بی حوصله باشن، کنارم باشن و دعوا کنن، کنارم باشن و شاد باشن، کنارم باشن و زندگی معمولیشون رو بکنن. کنارم باشن...
همینکه گاهی باشن بسه
سبزبمـــآن🌱
هیچ کس به ما نگفت به کارِ هم ، کار نداشته باشیم ، که با کوچک کردنِ آدم ها ، احساسِ بزرگی نکنیم ، که با قضاوت کردن و وصله چسباندن به دیگران ، نُقلِ هیچ مجلسی نباشیم !
کسی نگفت حقِ دخالت در افکار و باورهایِ هم را نداریم ،
که با خط زدنِ آرزویِ دیگران ، به آرزویمان نخواهیم رسید ،
که با زمین خوردنِ هیچ کس ، سربلند یا خوشبخت نخواهیم شد !
تا به اینجا رسیدیم ؛
جایی که سرهایمان همه جا هست ، جز در کار و زندگیِ خودمان !
سبزبمـــآن🌱
«إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا»
خدا میگه «حواسم بهت هست و مراقبتم..»
وقتی آنقدر قشنگ میگه؛ لطفا نه نگرانی برای مسیر آرزوهات داشته باش نه غصهشو بخور! اون همیشه و همه جا کنارته، بهش اعتماد کن
سبزبمـــآن🌱
زن در زبان کُردی به زیباترین نحو ممکن معنا شده
نه خانوم است ، نه زنیکه نه ضعیفه ، نه زن . .
او را ‹ آفرت › مینامند ، به معنای آفریننده
سبزبمـــآن🌱
که خدا در جواب صبر هايت، درهايی را برايت می گشايد كه هيچكس قادر به بستنش نيست. معجزات وقتی اتفاق می افتد كه تو برای آرزوهايت بيشتر از ترس هايت انرژی بفرستی
سبزبمـــآن🌱
ضرورتی ندارد همهی رنجشهایی را که بر ما روا شده، به زبان بیاوریم. این که بگذاریم رفتاری بیجواب بماند، گاهی میتواند نشانه بلوغ ما باشد.
سبزبمـــآن🌱
و خدایی که در این نزدیکی میزند لبخندی،
به تمام گرههایی که تصور دارم همگی کور شدند.
سبزبمـــآن🌱