5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پادشاهان همه مبهوت مَقامت، گویند:
این چه شاهیست مگر، این همه نوکر دارد . . 🖤
#یااباعبدالله
#اربعین
🇮🇷 @sabzpoushan
🇮🇷 @sabzpoushan
1_#حافظ:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکناباد و گلگشت مصلی را
2_#صائب:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز میبخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
3_#شهریار:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح و اجزا را
هر آنکس چیز میبخشد بسانِ مرد میبخشد
نه چون صائب که میبخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور میبخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را
#مجادله_شعری
#ادامه
4_#رند_تبریزی هم در پاسخ حافظ ، صائب و شهریار :
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
بهایش هم بباید او ببخشد کل دنیا را
مگر من مغز خر خوردم در این آشفته بازاری
که او دل را بدست آرد، ببخشم من بخارا را
نه چون صائب ببخشم من سر و دست و تن و پا را
نه من آن شهریارانم ببخشم روح و اجزا را
که این دل در وجود ما خدا دارد که می ارزد
هزاران ترک شیراز و هزاران عشق زیبا را
ولی گر ترک شیرازی دهد دل را بدست ما
در آن دم نیز شاید ما ببخشیمش بخارا را
#مجادله_شعری
#ادامه
5_#محمد_عبادزاده شاعر طنز سرا :
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورد دنیا را
نه جان و روح می بخشم نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟
و خال هندویش دیگر ندارد ارزشی اصلاً
که با جراحی صورت عمل کردند خال ها را
نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پا ها را
فقط می خواستند این ها، بگیرند وقت ما ها را...!
#مجادله_شعری
#پایان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید محمدعلی رجایی:
در جهنم خدا یک جایی داره، فشار و عذابش مساوی هست با گناه ۳۶ میلیون انسان؛ اونجا جای منه…
که حرکت و سخن و برخوردم روی زندگی ۳۶ میلیون انسان اثر میذاره. یک بله و یک نه روی زندگی ۳۶ میلیون انسان اثر میذاره.
🇮🇷 @sabzpoushan
4_6007944525891244565.mp3
1.77M
مفاعیلن.مفاعیلن.مفاعیلن. مفاعیلن
برای آسمان گردی چقدر ای ماه زیبایی
از آن بالا نگاهی کن که دورم از شکیبایی
تمام شب دلم لرزیداز یک بغض، تنهایی
دلم خوش بود از بالا تو مشغول تماشایی
ببین رویده در چشمم گل زنبق به هر آهی
شده همسوی آهم دل پیِ نوری ثریایی
سپردم دل به رقص مرگ و آواز خوشش حالا
که می رقصد به زیبایی و می خواند چه خنیایی