با اینکه بار بست، خدا را چه دیدهای
فرصت هنوز هست، خدا را چه دیدهای
شاید به بازگشتن خود دلخوشم کند
با یک تکان دست! خدا را چه دیدهای
بیرحم! داستان مرا نیز گوش کن
شاید دلت شکست، خدا را چه دیدهای
هرچند میرود، بروم چای دم کنم
شاید کمی نشست...خدا را چه دیدهای
#مجید_ترکابادی
گفتی بمیر! این که تقاضای کوچکی است
دنیا برای بودنِ ما جای کوچکی است
از این طرف به آن طرفِ تُنگ میگریخت
ماهی به گریه گفت: «چه دریای کوچکیاست!»
در خوابهای کودکیام قصر داشتم
حالا ببین که "قصر" چه رویای کوچکیاست ....
ایعشق! ای بزرگترین آرزوی من ...
فردایِ من بدون تو فردایِ کوچکیاست
اندوهگین نمیشوم از رفتنت، برو ....
میبینمت دوباره! که دنیای کوچکیاست
#مجید_ترکابادی
🇮🇷@sabzpoushan
گفتی بمیر! اینکه تقاضای کوچکیست
دنیا برای بودنِ ما جای کوچکیست
از اینطرف به آنطرفِ تُنگ میگریخت
ماهی به گریه گفت: «چه دریای کوچکیست!»
در خوابهای کودکیام قصر داشتم
حالا ببین که «قصر» چه رؤیای کوچکیست
ای عشق! ای بزرگترین آرزویِ من
فردای من بدون تو فردای کوچکیست
اندوهگین نمیشوم از رفتنت، برو
میبینمت دوباره! که دنیای کوچکیست
#مجید_ترکابادی
🇮🇷@sabzpoushan
شکر حق هم خون دل داریم هم اشکی روان
سفرهی درویش را زینت ببخشد آب و نان
در فراقت شعر میگویم، ببین این شعرها
حاصل داغ من است اما به کام دیگران
آه از دنیا که جام بیبهای عمر را
اندک اندک پر کند اما بریزد ناگهان
خیره بر تنهایی بیمرز خود در آینه
سهم ما این بوده شاید از تماشای جهان
آمد و با خود گمانکردم که قصدش ماندناست
رفت تا با رفتنش پایان بگیرد داستان
#مجید_ترکابادی
🇮🇷@sabzpoushan
گفتی بمیر! اینکه تقاضای کوچکیست
دنیا برای بودنِ ما جای کوچکیست
از اینطرف به آنطرفِ تُنگ میگریخت
ماهی به گریه گفت: «چه دریای کوچکیست!»
در خوابهای کودکیام قصر داشتم
حالا ببین که «قصر» چه رؤیای کوچکیست
ای عشق! ای بزرگترین آرزویِ من
فردای من بدون تو فردای کوچکیست
اندوهگین نمیشوم از رفتنت، برو
میبینمت دوباره! که دنیای کوچکیست
#مجید_ترکابادی