eitaa logo
سبزِیشمی .
1.2هزار دنبال‌کننده
105 عکس
38 ویدیو
0 فایل
برای فرج صلوات بفرست ، بندۀ خوبِ خدا . در فوج مدل های مُدرنیته هنوز او ابروش کمان دارد و گیسویش کمند است ؛ رقیہ نایب لو . https://daigo.ir/secret/419438343 🤍 . پناه و محفلِ اشک : @mahfel184 همون سبزیشمیِ سابق :) . کپی کردن ؟ لا .
مشاهده در ایتا
دانلود
Habib - KharchangHaye Mordabi (320).mp3
12.54M
به شب نشینی خرچنگ های مردابی ؛ چگونه رقص کند ماهیِ زلال پرس ؟
-
دستامُ بگیر شاید دفعهٔ بعد دستام زیر خاک باشه .
enc_16659516347301209707637.mp3
2.67M
بنبی عربی و رسول مدني و اخیه اسداللّٰه مسما بعلي و بزهراء بتول و به‌ ام‌ولدتها و بسبطیه و شبلیه هما نجلا زکی .
و تابستونِ خوبی بود تکرار نشه لطفا .
-
صدای جیرجیرک در میانه‌ی شب قلبِ من است که میزند کاش جیرجیرک نمیخواند تا قلبم در آرامش می‌تپید جیرجیرک ساکت شد . باد وزید ، کاش نمی‌وزید تا قلب در آرامش می‌تپید . سکوت حاکم شد ، صدایی میشنوم صدای زندگی ، شگفتا سکوتی فقط و فقط کاش صدای آن آشنا ظهور میکرد .
اشتیاقی که مرا هست به دیدارِ رُخَت شرحِ آن ای دل و دینم ، به زبان نتوان کرد .
سبزِیشمی .
-
اناالله و انا الیه راجعون ؛
به روز واقعه تابوت ما ز سرو کننید که می‌رویم به داغ بلند بالایی . .
یا صاحب الزمان الغوث و الامان .
احتمالا برایش دورانِ سختی بود ، دورانی که تقلا میکرد زندگی کند پیشرفت کند ، خوشحال باشد اشک بریزد اما خاموش نشود ؛ نفس بکشد بدون ترس ، نترسد بجنگد ، نرود و بماند ، بسازد انسان باشد . زنده بماند زنده بماند زنده بماند . .
ای یار بِکِش دستم آنجا که تو آنجایی .
-
سبزِیشمی .
یا صاحب الزمان الغوث و الامان .
دلِ آقامون شاد ان‌شاالله ✨ .
ندادی مهلتم حتی بگویم من خداحافظ که حافظ در گلو ماند و چه گریه با خدا کردم .
-
دلی ویرانه دنبالِ آن چشمانِ غمناک است ، کمی کوتاه بیا .
و بغل می‌کاهد اندوهِ مرا .
Homayoun Shajarian _ Havaye Geryeh (UpMusic).mp3
7.03M
ستاره ها نهفتن ، در آسمانِ ابری ؛
قایقِ قسمت اگر دور کند از تو مرا رود را سمتِ تو برعکس شنا خواهم کرد .
-
سخت دشوار است منظورِ خلایق زیستن .
‹ یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی‏ لِی فِی الْجَنَّةِ ›
enc_16369389908463944097140(1).mp3
2.07M
کربلامون دستِ دخترِ موسی‌بن‌جعفرِ !
در پنهان‌ترین زوایای روحِ خود ، رنجی نهفته داریم .
دلِ من ز غصه خون شد دلِ او خبر ندارد . .
-
می‌خواهم اقلا یک نفر باشد که من با او ، از همه چیز همان طور حرف بزنم که با خودم می‌زنم . ‹ ابله - فئودور داستایوفسکی ›