eitaa logo
صادقیه ( محبّی )
2.7هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
10.9هزار ویدیو
320 فایل
09153052990 علی محبی ( صادقیه ) راه ارتباط با مدیر👇 @Sadeghiyon314
مشاهده در ایتا
دانلود
چند سال پیش همیشه فکر می کردم شبها کسی زیر تختم پنهان شده است. نزد پزشک اعصاب رفتم و مشکلم را گفتم. روانپزشک گفت: فقط یک سال هفته‌ای سه روز جلسه ای 80 تومان بده و بیا تا درمانت کنم. شش ماه بعد اون پزشک رو تو خیابان دیدم. پرسید چرا نیومدی؟ گفتم خب جلسه‌ای هشتاد دلار، برای یک سال خیلی زیاد بود. یه نجّار منو مجانی معالجه کرد. خوشحالم که اون پول رو پس‌انداز کردم و یه وانت نو خریدم. پزشک با تعجب گفت، عجب! میتونم بپرسم اون نجّاره چطور تو را معالجه کرد؟ گفتم: به من گفت اگه پایه‌های تختخواب را ببُرم؛ دیگه هیچکس نمی‌تونه زیر تختت قایم بشه! به همین راحتی .... 😳 😳
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
9.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️نشود فاش کسی آن چه میانِ من و توست...
27 - dar gusheye tanhaei.mp3
7.15M
▫️تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه...
خرج در راه خیر توفیق می خواهد
8.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یااباصالح المهدی ادرکنی: ‼️ خطرات کاهش جمعیت 😭 🌸 🌸🚼🚹🚼🚹🚼 🌸 🌸🚼🚹🚼🚹🚼 کاهش جمعیت بابت موسیقی متن فیلم عذر خواهیم
🔔 ما ایرانیا اگه همه گناهامون بخشیده بشه بازم واسه دوتا دروغ (اونم سلام میرسونه) و (قابل شما رو‌ نداره) میریم جهنم...☺️ 🙃🙃🙃🙃
🍃🌺🍃 ✍️بزرگی می‌گفت: هرچه هوا سردتر شد، لباس را ضخیم‌تــر میکنی. تا سرما به تو نفوذ نکند! هر چـه جامعه‌ ات فاسد ترشـد، تو لباس تقوایت را ضخیم‌ تر کن تا گناه به تو نفوذ نکنـد! و هـــرگز نگو محیط خراب‌بود، منم‌خراب شدم!
✨﷽✨ 🍃🌺🍃 ⛔️ ✍️در رستوران بودم که میز بغلی توجه‌ ام را جلب کرد.🤔 زن و مردی حدودا ۴۰ ساله روبه‌روی هم نشسته بودند و مثل یک دختر و پسر جوان چیزهایی می‌گفتند و زیرزیرکی می‌خندیدند. بدم آمد...😒 با خودم گفتم چه معنی دارد؟ شما با این سن‌تان باید بچه دبیرستانی داشته باشید. نه مثل بچه دبیرستانی‌ها نامزدبازی و دختربازی کنید. داشتم چپ‌چپ نگاهشان می‌کردم که تلفن خانم زنگ خورد و به نفر پشت خط گفت: آره عزیزم. بچه‌ها رو گذاشتیم خونه خودمون اومدیم. واسه‌شون کتلت گذاشتم تو یخچال. خوشم آمد. ☺️ ذوق کردم.😄 گفتم: چه پدر و مادر باحالی. 👌 چه عشق زنده‌ای که بعد از این همه سال مثل روز اول همدیگر را دوست دارند.❤️ چقدر خوب است که زن و شوهرها گاهی اوقات یک گردش دوتایی بروند. چقدر رویایی.🙏 قطعا اگر روزی پدر شدم همین کار را می‌کنم. داشتم با لبخند و ذوق نگاهشان می‌کردم که ناگهان مرد به زن گفت: پاشو بریم تا شوهرت نفهمیده اومدی بیرون! اَی تُف.☹️ حالم به هم خورد.🤮 زنیکه !تو شوهر داری آن‌وقت با مرد غریبه آمدی ددر دودور؟😲 ما خیر سرمان مسلمانیم. اسلام‌تان کجا رفته؟ زن و مرد نامحرم با هم چه غلطی می‌کنند؟😡 بی‌شرف‌ها...😭 داشتم چپ‌چپ نگاهشان می‌کردم که مرد بلند شد رفت به سمت صندوق تا پول غذا را حساب کند. زن هم دنبالش رفت و بلند گفت: داداش داداش بذار من حساب کنم. اون دفعه پیش مامان اینا تو حساب کردی. آخییی🤪 آبجی و داداش بودن. الهی الهی.🙏 چه قشنگ!🌸 چقدر خوبه خواهر و برادر اینقدر به هم نزدیک باشند.😍 داشتم با ذوق و شوق نگاه‌شان می‌کردم و لبخند می‌زدم که آمدند از کنارم رد شدند و در همان حال مرد با لبخندی شیطنت‌آمیز گفت: از کی تا حالا من شدم داداشت؟! زن هم نیش‌خندی زد و گفت: این‌جوری گفتم که مردم فکر کنن خواهر و برادریم! تو روح‌تان😐 از همان اول هم می‌دانستم یک ریگی به کفش‌تان هست.🤨 زنیکه و مرتیکه عوضی آشغال بی‌حیا. 😠 داشتم چپ‌چپ نگاهشان می‌کردم که خواستند خداحافظی کنند. زن به مرد گفت: به مامان سلام برسون. مرد هم گفت: باشه دخترم. تو هم به نوه‌های گلم... وای خدا...🙏 پدر و دختر بودند.🙃 پس چرا مرد اینقدر جوان به نظر می‌رسید؟🤔 خب با داشتن چنین خانواده دوست‌داشتنی باید هم جوان بماند. هرجا هستند سلامت باشند.❣️ ناگهان یادم افتاد یک ساعت است در رستوران منتظر..... هستم.😐 چرا نیامد.... ؟ 😒 ولش کن... بگذار بروم تا... شک نکرده است.🤥 ⭕️پی‌نوشت: این داستان نانوشته‌ی بسیاری از ماست. هرکدام‌مان به یک شکل، سرمان در زندگی دیگران است. زود قضاوت می‌کنیم... و حرام دیگران را برای خودمان حلال می‌دانیم. ‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️
🔔 ‏از دردسرهای خانواده پرجمعیت اینو بگم : یه بار رفتیم مهمونی خونه داییم موقع برگشت وسط راه بابام شمردمون دید یکیمون کمه! گفت اشکال نداره فردا میرم میارمش رسیدیم خونه دیدیم جلو تلویزیون خوابه :/ جاش گذاشته بودیم 😐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنبق دریایی، موجود عجیبی که نیمی از آن‌ شبیه پرنده و نیمی دیگر شبیه ماهی است!