🚦جامعهشناسی جنگ و ناسیونالیسم ایرانی (ریشهها، الگوهای تاریخی، چالش های آینده و تداوم الگوها)
#بخش_دوم
✍به قلم: دکتر رضا پارسامقدم
... در مقابل، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نمونه بارز نقش جنگ در فعالسازی ناسیونالیسم دفاعی بود. گفتمان «دفاع مقدس» و «تهدید موجودیت»، موجی عظیم از همبستگی ملی را برانگیخت. مردمی از اقوام و مذاهب مختلف در جبههها حضور یافتند. با این حال، مدیریت پساجنگ گویای تداوم الگوی تمرکزگرا بود: مناطق مرزی قومنشین، اغلب با محرومیت مضاعف مواجه شدند. این رویکرد هشدار میداد که در بلندمدت، میتواند به تعمیق شکافها بینجامد. حمله رژیم صهیونیستی به ایران بار دیگر آن الگوی تاریخی را فعال ساخت؛ تهدید خارجی علیه تمامیت ارضی ایران. واکنش رسمی و مردمی به این حمله، جنبههایی آشکار از ناسیونالیسم دفاعی و همبستگی موقت را به نمایش گذاشت. گفتمان «مقاومت در برابر متجاوز» و «وحدت برای دفع دشمن» بار دیگر برجسته شد. این حمله، همچون جنگ تحمیلی، کارکردِ تقویت همبستگی ملی را تکرار کرد؛ فعالسازی حس مشترک تعلق و دشمنی با «دیگری» تجاوزگر، ایجاد وفاقی گذرا فراتر از شکافهای داخلی. جامعهشناسی جنگ نشان میدهد که تجربه تهدیدات خارجی، ناسیونالیسم ایرانی را عمیقاً واکنشی، دفاعی و متمرکز شکل داده است. اولویت تاریخی، تقویت دولت مرکزی و ایجاد یکپارچگی – گاه به بهای نادیده گرفتن تنوع – برای مقابله با دشمن خارجی بوده است. اما پرسش حیاتی این است: آیا این الگو برای ساختن انسجام پایدار ملی در قرن بیست و یکم کافی است؟ تاریخ هشدار میدهد که سرکوب تنوع و نادیده گرفتن حقوق هویتی به عدالت اجتماعی آسیب میزند. در بلندمدت، با ایجاد نارضایتی، به عاملی برای آسیبپذیری در برابر تهدیدات خارجی تبدیل میشود. قدرتهای بیگانه همواره از این گسلها سوءاستفاده کردهاند. راه برونرفت، بازتعریف ناسیونالیسم ایرانی است؛ گذار از ناسیونالیسم مبتنی بر همسانسازی، به سوی ناسیونالیسمی مبتنی بر ملتسازی چندفرهنگی. این ناسیونالیسم نوین باید تمامیت ارضی و استقلال را پاس دارد، تنوع قومی و فرهنگی را به عنوان سرمایه ملی بپذیرد، مفهوم امنیت ملی را گسترش دهد، امنیت انسانی، توسعه متوازن و عدالت اجتماعی را ارکان امنیت پایدار بداند، شهروندی برابر و مشارکت سیاسی را تقویت کند. درنتیجه آینده در گرو توازن است. تهدیدات خارجی از چالدران تا حمله اخیر به ایران، عنصری محوری در تکوین ناسیونالیسم دفاعی ایرانی بودهاند.
این ناسیونالیسم در مقاطعی همبستگی ایجاد کرده، اما در بلندمدت با اولویت دادن به یکسانسازی بر ملتسازی، به تعمیق شکافها انجامیده است. آینده امنیت و انسجام ایران در گرو بازتعریف ناسیونالیسم است؛ ناسیونالیسمی که هم در برابر تجاوز خارجی بایستد و هم گوناگونی درونیاش را به عنوان منبع تابآوری بپذیرد. تنها با این توازن – بین دفاع از حاکمیت و به رسمیت شناختن حقوق متنوع – میتوان وحدتی پایدار را بر مبنای ایرانای چندفرهنگی و سربلند بنیان نهاد. پیروزی واقعی، هم در گرو توان دفاعی است و هم در گرو استحکام اعتماد و عدالت میان مردمان این سرزمین.
┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄
🟥 پژوهشکده تمدنی شهید صدر (ره)
📲@sadr_ir
🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦من و جنگ؛ جنگ به مثابه آینه انسان
#بخش_اول
✍به قلم: دکتر محمدصادق تقی زاده طبری
جنگ، در نگاه نخست،آوردگاه تعارض نیروهای متخاصم است در نزاعی بر سر بقا ،قدرت و خاک ؛ اما در افق انسانشناسی توحیدی، جنگ صرفا یک پدیده ی عارضی و بیرونی نیست، بلکه آینه ای است که در آن ، سیمای باطنی انسان رخ می نماید ؛ آینهای که در آن، خودِ حقیقی که در لایههای عادت، غفلت،روزمرگی و عافیتطلبی پنهان شده است، به ناگاه در آستانهی ظهور مینشیند. حقیقت جنگ را باید در نسبت آن با ساحت انفسی انسان فهم کرد.
در نگاه توحیدی، انسان در کشاکشهای شدید است که به ژرفای وجود خود نفوذ میکند. آنگاه که خطر مرگ در برابر او میایستد و زمینههای ظاهری اتکا و آرامش فرومیریزد، از او چیزی باقی میماند که در وضعیت عادی، در حجاب باقی مانده بود: ایمان یا بیایمانی، صدق یا نفاق، توکل یا اضطراب. سنت ابتلا، از بنمایههای اساسی حکمت الهی در تربیت انسان است. در نظام ربوبی، رشد و کمال بدون ابتلا ممکن نیست، و پالایش جز از رهگذر آتش حادثه میسر نمیگردد. خداوند در آیهی «وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ...» دقیقاً از مسائلی سخن میگوید که از جنس فقدان و بحراناند؛ خوف و خطر، گرسنگی و کمبود، ابزارهاییاند که انسان را به خود حقیقیاش میرسانند؛ اگر اهل تأمل باشد. در واقع جنگ، برش لحظهای در تاریخ انسان نیست؛ بلکه بروز تکوینی سنتی است که در آن، خود مغفول را باز می یابد.
#ادامه_دارد
┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄
🟥 پژوهشکده تمدنی شهید صدر (ره)
📲@sadr_ir
🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦من و جنگ، جنگ به مثابه آینه انسان
#بخش_دوم
✍به قلم: دکتر محمدصادق تقیزاده طبری
هنوز حقیقت جنگ در تمامیت خود مکشوف نشده است. آنچه تاکنون در باب نسبت جنگ با باطن انسان گفته شد، تأملی بود در مقام تجلی انسان در آینهی حادثه. جنگ گشایشی است در زمان روزمره؛ وقفهای در سیر خطیِ عادت، و آغازی برای زمان شهود. انسان در این لحظات، میان مرگ و حیات معلق میشود، این وضعیت، خود امکان نوعی ولادت مجدد است؛ نه ولادتی جسمانی، بلکه وجودی. انسان، اگر از این گذرگاه عبور کند، دیگر همان نیست که پیش از آن بوده است. ورود به مراتب متعالی قرب الهی، جز با عبور از بوتهی ابتلائات و مجاهدات ممکن نیست. جنگ، میدانی است برای تمییز میان مؤمنان حقیقی و مدعیان زبانی، عرصهای است برای احیای صدق و صبر نهفته در اعماق جان. در چنین میدانی، آنکه بر زبان ، ایمان رانده، فرصت مییابد تا حقیقت آن را در دل بسنجد و به محک بزند. این است راز آیهی الهی: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ». نبرد، در فرهنگ قرآن، محل نمایش حقیقت ایمان است؛ جایی که انسان در برابر خویشتن خویش است. از این روست که در روایت قرآن، جنگ تنها برای هزیمت یا پیروزی ظاهری سامان نمییابد، بلکه به قصد تمحیص است: «وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ». تمحیص، جداسازی زر از غش است. آنچه پس از جنگ باقی میماند، یا طلای ناب است یا خاک بیمایه. کسی که از میدان جنگ بازمیگردد، یا پالایشیافتهتر است یا رسواشدهتر. این فرایند، همزمان فردی است و جمعی؛ هم معرفت انسان به نفس خویش را ژرفتر میکند، هم بدن اجتماعی امت را از ناخالصیها تطهیر میبخشد. از آنروست که سالکان راه خدا، نبرد را تهدید نمیبینند، بلکه تربیت میدانند. میدان جنگ، صحنهی تحقق جهاد اکبر است در بطن جهاد اصغر؛ و در میان این دو، نسبت قرب و ظهور برقرار است. خطر بیرونی، عامل بیداری باطنی میگردد. در لحظهای که انسان به انتهای خویش میرسد، به آغاز دیگری راه مییابد. توکل، که در حالت عادی مفهومی است زبانی و انتزاعی، در میدان جنگ به تجربهای زیسته و روشن بدل میگردد.خدای سبحان، در آیهی دیگر، این آزمون را با وضوحی چنین بازگو میکند: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ». این «أخبار»، می تواند ساحت باطنی وجود آدمی باشد. آنچه در ضمیر پنهان انسان نهادینه شده است؛ درونمایههایی که تنها در دمای بحران، در شدت حرارت حادثه، ظهور مییابند و شناخته میشوند. جنگ در افق توحیدی، یک "آینهی انساننما"ست، آینهای که در آن، هر آنکس که در برابر آن ایستاده، نه دشمن را که خود را میبیند. در آن، حقیقت ایمان، شعاع توکل، عمق یقین، و اصالت صبر روشن میشود. در این منظر، جهان بیرونی با درون انسان تلاقی مییابد و راز هستی خویش را به او بازمینماید.
┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄
🟥 پژوهشکده تمدنی شهید صدر (ره)
📲@sadr_ir
🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦کشور جعلی و قوم ساختگی (۱)
✍️ تنظیم: عباسعلی کمال
🚶🏻♂️من در تلآویو زندگی میکنم و در اینجا تاریخ درس میدهم.
برای انتشار کتابم اسرائیل را انتخاب کردم زیرا مخاطبان آن را در درجۀ اول اسرائیلیها میدانستم، چه آنهایی که خود را یهودی میپندارند و چه کسانی که آنها را به نام عرب میشناسند.
🏃🏻من در جامعهای کم و بیش عجیب زندگی میکنم.
روح قوانین اسرائیل نشان میدهد که در آغاز قرن بیست و یکم هدف دولت ... خدمت به یهودیان و تأمین بهترین شرایط برای بازماندگان فرضی این قوم است. درواقع کسانی که از مادری یهودی زاده میشوند بهترینها را در داخل و خارج کشور دارند، برای انتخاب زندگی در لندن و نیویورک آزادند و مطمئناند که کشور اسرائیل به آنها تعلق دارد، حتی اگر نخواهند تحت حاکمیتش زندگی کنند. درعینحال، کسانی که از صلبی یهودی به دنیا نیامدهاند و در یافا یا ناصره به دنیا آمدهاند احساس میکنند کشوری که در آن به دنیا آمدهاند هرگز به آنان تعلق ندارد.
🧎🏻بازار اسطورههای ملی مدتهاست که از سکه افتاده است.
نسل جدید روزنامهنگاران و منتقدان احساسات قومی جمعگرایانۀ والدین خود را منعکس نمیکنند و به دنبال الگوهای اجتماعیای هستند که در لندن و نیویورک شکل گرفتهاند. جهانیشدن بر عرصههای فرهنگی حتی در اسرائیل چنگ انداخته است و در این روند اسطورههای پرورشدهندۀ «نسل بنیانگذاران کشور اسرائیل» را کمرنگ کرده است.
🧍🏻♂️اکنون جریانی فکری موسوم به پساصهیونیسم در بسیاری از مؤسسات آموزش عالی شکل گرفته – هرچند هنوز در حاشیه قرار دارد – و تصاویری ناشناخته از گذشته ارائه میکند. جامعهشناسان، باستانشناسان، جغرافیدانان، دانشمندان علوم سیاسی، لغتشناسان و حتی فیلمسازان واژگان بنیادی ناسیونالیسم حاکم را به چالش کشیدهاند.
👨🏻🦯اصل حرف ناراضیان از نگارش این کتاب - گذشته از غوغا بر سر خطاهای جزئی - این بود که من صلاحیت تاریخنگاری قوم یهود را نداشتهام، چراکه حوزۀ تخصصیام اروپای غربی است. اما به سایر تاریخنگاران عمومی که به تاریخ یهود پرداختهاند، به شرطی که از تفکر غالب منحرف نشده باشند، چنین حملاتی نمیشود. «قوم یهود»، «سرزمین اجدادی»، «تبعید»، «دیاسپورا»، «عَلیا»، «سرزمین اسرائیل»، «سرزمین رستگاری» و مانند اینها در تمام بازسازیهای تاریخ ملی در اسرائیل اصطلاحاتی کلیدی هستند و خودداری از بهکارگیری آنها بدعتآمیز تلقی میشود.
👨🏻🦽من بدون نوشتن این کتاب نمیتوانستم به زندگی در اسرائیل ادامه دهم.
گمان نمیکنم که کتاب بتواند دنیا را تغییر دهد، اما هنگامی که دنیا شروع به تغییر میکند به دنبال کتابهایی متفاوت خواهد بود.
🔹آنچه گذشت بخشهایی از پیشگفتار نسخۀ انگلیسی کتاب اختراع قوم یهود (به زبان عبری) از شلومو سند استاد بازنشستۀ تاریخ دانشگاه تلآویو است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد و در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۴۰۲ نیز دو ترجمه فارسی از آن انتشار یافت.
🔹 در ادامه بخشی از محتوای کتاب آمده است.
┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄
🟥 پژوهشکده تمدنی شهید صدر (ره)
📲@sadr_ir
🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦کشور جعلی و قوم ساختگی (۲)
✍️ تنظیم: عباسعلی کمال
وزارت کشور خیلی زود دریافت که خطای فاحشی رخ داده است: برناردو معروف به داو، یهودی نبود. ازدواج باطل نشد، اما داو را برای توضیح دربارۀ هویت واقعیاش به جلسهای رسمی فراخواندند.
گفتوگویی که بین کارمند وزارت کشور و داو ردوبدل شد کمابیش چنین بود:
کارمند گفت: «شما یهودی نیستید، آقا.»
داو جواب داد: «هیچوقت نگفتم که هستم.»
کارمند با بیاعتنایی گفت: «مجبور میشویم شما را دوباره ثبتنام کنیم.»
داو گفت: «مسئلهای نیست، بفرمایید.»
«ملیت شما را چه بنویسیم؟»
داو پیشنهاد کرد : «اسرائیلی؟»
کارمند گفت: «چنین ملیتی وجود ندارد.»
«چرا؟»
کارمند آهی کشید: «چون هویت ملی اسرائیلی وجود ندارد. کجا به دنیا آمدهاید؟»
«در بارسلون.»
«پس مینویسم "ملیت: اسپانیایی".»
«اما من اسپانیایی نیستم، کاتالان هستم و دوست ندارم مرا اسپانیایی بنامند. من و پدرم در دهۀ ۱۹۳۰ برای همین میجنگیدیم.»
کارمند سرش را خاراند. او چیزی از تاریخ نمیدانست اما به مردم احترام میگذاشت: «پس مینویسیم "ملیت: کاتالان".»
داو گفت: «بسیار خوب!»
به این ترتیب اسرائیل اولین کشور در جهان شد که ملیت کاتالانی را به رسمیت شناخت.
«خوب، آقا، دین شما چیست؟»
«من آتهئیست سکولار هستم.»
«من نمیتوانم بنویسم "آتهئیست"، دولت اسرائیل چنین چیزی را به رسمیت نمیشناسد. دین مادرتان چه بود؟»
«آخرین باری که دیدمش هنوز کاتولیک بود.»
کارمند نفس راحتی کشید و گفت: «پس مینویسم "دین: مسیحی".»
داو که معمولًا آدم آرامی بود از کوره در رفت و گفت: «من نمیخواهم شناسنامهای داشته باشم که روی آن نوشته شده مسیحیام. این نهتنها با اصول شخصی من مباینت دارد بلکه بیاحترامی به خاطرۀ پدرم هم هست که آنارشیست بود و در جنگ داخلی کلیساها را آتش میزد.»
کارمند باز هم سرش را خاراند، گزینهها را سبک سنگین کرد و راهحلی یافت.
داو دفتر وزارت را با شناسنامۀ آبیرنگی ترک کرد که هم ملیت و هم مذهبش را کاتالان نشان میداد.
در طول سالهای بعد داو تلاش بسیاری کرد تا نگذارد هویت ملی و دینیاش تأثیر بدی بر دخترانش بگذارد. او میدانست که معلمان اسرائیلی غالبًا اشاره میکنند «ما یهودیها» بدون درنظر گرفتن این واقعیت که بسیاری از شاگردان یا والدینشان ممکن است یهودی نباشند. از آنجایی که داو ضد دین بود تغییر دین به یهودیت جزء گزینهها نبود.
خوشبختانه گورستانهای کیبوتص مثل بقیۀ اجتماعات یهودی نیستند و غیریهودیان را بیرون نردهها یا در گورستان مسیحیها دفن نمیکنند. داو نیز مثل سایر اعضای کیبوتص در همان قطعهها مدفون شد. اما شناسنامهاش ناپدید شده است، هرچند بعید است که آن را با خود به سفر آخرت برده باشد.
🔹شلومو سند در مقدمه کتابش اشاره میکند که «انگیزۀ نگارش پژوهشهای علمی غالبًا تجربیات شخصی است» از اینرو با چند داستان شروع میکند که از جمله تجربیات شخصیاش است که درک کرده هرچند اذعان میکند که تاحدی ساختگی است. داستان مهاجرت برناردو معروف به داو از جمله همین داستانهاست. سند داماد برناردو است.
🔹با این مقدمه در مطالب آتی به مدعای سند که انگاره قوم یهود و سیاستهای هویتی رژیم صهیونیستی را به چالش میکشد پرداخته خواهد شد.
┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄
🟥 پژوهشکده تمدنی شهید صدر (ره)
📲@sadr_ir
🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦مسجد و جنگهای صدر اسلام: نگاه تمدنی به نقش مسجد
✍️به قلم: دکتر حمید درویشی
نقش مسجد در جنگهای صدر اسلام از دیدگاه تمدنی، نشاندهنده اهمیت و جایگاه ویژه این مکان مقدس در شکلگیری جامعه اسلامی و تأمین ابعاد فرهنگی، اجتماعی و نظامی آن زمان است. در آن دوره، مسجد تنها محلی برای عبادت نبود، بلکه مرکز تجمع، تعلیم، تربیت و تصمیمگیریهای سیاسی و نظامی محسوب میشد.
در جنگهای صدر اسلام، مساجد نقش اساسی در تقویت روحیه مؤمنان و بسیج آنان ایفا میکردند. پیامبران و امامان، همچون پیامبر اسلام، در مسجد به تربیت مردم و هدایت آنان پرداختند و مساجد به عنوان پایگاههای عملیاتی و برنامهریزیهای نظامی عمل میکردند. امام خمینی (ره) از مساجد عهد رسول الله به عنوان «مرکز تجییش جیوش» نام میبرند (صحیفه امام، ج 8، ص 60). برگزاری جلسات مشورتی، آموزش نظامی و تبعیت از ولیامر در مسجد صورت میپذیرفت و این نشاندهنده پیوند عمیق دین و سیاست در تمدن اسلامی بود.
علاوه بر بعد نظامی، مسجد در جنگها نماد وحدت و همبستگی جامعه اسلامی بود. ادبیات، شعارها، و تقریرهای مذهبی، روحیه مبارزان را تقویت میکرد و حس تعلق و وفاداری به دین و جامعه را در آنان زنده نگه میداشت. در این راستا، مسجد به عنوان نمادی از هویت اجتماعی اسلامی، نقش پررنگی در شکلگیری انگیزههای دینی و مقاومتی ایفا میکرد.
بنابراین، مسجد در تمدن صدر اسلام نه تنها محل پرستش، بلکه محلی برای شکلگیری و تقویت ایمان، اتحاد و مدیریت جنگ و صلح بود. این نقش چندوجهی، نشان از پیوند عمیق دین و سیاست از همان اولین مراحل شکلگیری جامعه اسلامی دارد و میتواند الگویی برای تعامل دین و دولت در جوامع معاصر به ویژه در شرایط کنونی حمله متخاصمان غربی به ایران باشد.
┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄
🟥 پژوهشکده تمدنی شهید صدر (ره)
📲@sadr_ir
🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦سنت غلبه فئه قلیل بر فئه کثیر(بخش دوم: معیت خدا)
🖋به قلم: محمدحسین کاوسی
تصور کنید در میدان نبرد، گروهی کمتعداد در برابر سپاهی عظیم از دشمن ایستاده است. عده و تجهیزات این گروه بسیار کمتر از دشمن است و انبوه سپاه دشمن گام به گام پیش میرود و همه چیز برای پیروزی گروه کوچک غیرممکن مینماید؛ اما گروه کم تعداد که بر حق بوده و طرفدار حق است، پا پس نکشیده و به رویارویی با دشمن ادامه میدهد. با پایداری گروه حق، ورق برگشته و قدرتی بالاتر از همه قدرتها، برای یاری گروه حق وارد عرصه نبرد میشود و در عین ناباوری همگان، این نبرد نابرابر با پیروزی گروه کم تعداد به پایان میرسد...
این تصویر نه یک تصویر خیالی که واقعیتی است که از ابتدای آفرینش و تقابل حق و باطل، در جهان وجود داشته و همچنان جاری است. یک نمونه آن، هنگامی است که موسی(ع) یاران کم تعداد خود را شبانه از چنگال فرعونیان،آن طاغوتیان زمان، به قصد رهایی از ظلم و عصیان آنان، به بیرون شهر حرکت میدهد. اندکی بعد، فرعونیان خبردار شده و به تعقیب موسی و یارانش میشتابند تا اینکه در نزدیکی دریا، آنان را در محاصره خود قرار داده و عرصه را بر اهل حق تنگ و تنگتر میسازند. در این هنگام که یاران موسی ناامیدانه خود را در چنگ فرعونیان میبینند، ندای موسی(ع) بلند میشود که «كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ»؛ نه! هرگز این چنین نخواهد شد، چرا که پروردگارم با من است... آری عصای موسی دریا را میشکافد و خود و یارانش میگذرند و فرعون و فرعونیان همه غرق در سیل عذاب میگردند.
آری! راز پیروزی اقلیت حق بر اکثریت باطل، معیت و همراهی خداوند با جبهه حق است. اما این همراهی چگونه و در چه شرایطی نصیب جبهه حق میشود تا بدین وسیله بر انبوه باطل غلبه نمایند؟
مطابق آیات روشنگر قرآن، زندگی بر پایه ایمان حقیقی«هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا»، صبر «وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ»، پایداری«فَاثْبُتُوا»، دعا و استغاثه«إِذْ تَسْتَغِيثُونَ»، حفظ وحدت بر محور ولایت«وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا» و در عین حال، تأمین نیرو و تجهیزات نظامی تا حد ممکن «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ» در جبهه حق، از عوامل اصلی جلب معیت خداوند برای غلبه حق کم تعداد بر باطل پرتعداد هستند.
┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄
🟥 پژوهشکده تمدنی شهید صدر (ره)
📲@sadr_ir
🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦ما در مذاکره با آمریکا دنبال چه هستیم؟!
✍به قلم: دکتر محمد جبارپور
مهمترین درس جنگ ۱۲ روزه با آمریکا و رژیم منحوس صهیونیستی این بود که چه با او مذاکره کنی و چه نه، تفاوتی در رفتار و خوی استکباری او ندارد.
آنچه دولت خودبرتربین و جنایتکار آمریکا و دنباله های اروپایی اش به آن می گویند مذاکره، مفهومش گفتگوی دو طرف برای رسیدن به نتیجه، در مورد موضوعی مشخص نیست! مفهومش برگزاری جلسه ای برای فهماندن! و انجام اقدامات مد نظر آن ها توسط طرف مقابل است!
قطعا مذاکره به معنای گفتگوی برابر و یا گفتگو برای رسیدن به نتیجه، اکنون بی معناست و آدرس غلط و اشتباه برای افکار عمومی و مسئولین است.
اکنون که ظلم فراگیر و غیر انسانی آمریکا و اسرائیل در جای جای جهان به ویژه در غزه برای همه ی آزادی خواهان واضح است، باید به دنبال تشکیل جبهه بین المللی مقابله با گفتمان استکباری و ظالمانه آمریکای جنایتکار برای ضربه زدن و شکستن حیثیت سیاسی، حقوقی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی آمریکا باشیم نه به دنبال مذاکره با این اولاد و دنباله شیطان.
دنیایی که آمریکا برای بشریت به ارمغان آورد ظاهر فریبنده دارد ولی باطن آن اکنون مشخص است.
به راحتی کودکان و زنان بی گناه را میکشد و مناسبات جهان را هم طوری طراحی کرده که کسی توان مقابله با او را ندارد.
باید این نظم ظالمانه جهانی را شکست!
┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄
🟥 پژوهشکده تمدنی شهید صدر (ره)
📲@sadr_ir
🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚨 کدام طرف پیروز شد؟!
🔻ارزیابی نتایج جنگ تحمیلی رژیم صهیونی علیه ایران
🖊دکتر حسن محمدمیرزائی
مدیر اندیشکده مطالعات جهان اسلام
پژوهشکده مطالعات تمدنی شهید صدر(ره)
📌از سؤالات اصلی که پس از هر جنگی مورد توجه نخبگان و عموم مردم قرار میگیرد این است که پیروز این جنگ کدام یک از طرفین نبرد بوده است؟ طبیعتاً جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران نیز از این امر مستثنی نیست و حتی بنا به دلایلی در اینجا این پرسش از اهمیت بیشتری نیز برخوردار بوده و محل چالش طرفها و تحلیلگران مختلف قرار گرفته است. اما برای ارائه یک ارزیابی علمی و واقعبینانه از نتایج این جنگ لازم است به چند مؤلفه مهم توجه شود:
۱. اهداف اصلی آغازگر جنگ
۲. شرایط و امکانات طرفین
۳. نتایج بدست آمده در میدان نبرد
┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄
🟥 پژوهشکده تمدنی شهید صدر (ره)
📲@sadr_ir
🌐https://sadr.ihu.ac.ir/t