eitaa logo
پژوهشکده مطالعات تمدنی شهید صدر (ره)
3.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
227 ویدیو
25 فایل
🔰مراکز زیرمجموعه: ◽️مبانی تمدن‌سازی انقلاب اسلامی ◽️نظام‌سازی اسلامی در حوزه‌های فرهنگی ◽️مطالعات آمریکا ◽معماری و شهرسازی اسلامی ◽تربیت اسلامی ◽حکمرانی مردمی و بسیج ارتباط با ادمین @samadimahallati
مشاهده در ایتا
دانلود
🚦«انسان ایرانی؛ محور مقابله تمدنی و خاستگاه تمدن نوین اسلامی» ، پژوهشگر اندیشکده مطالعات ایران در ادامه یادداشت قبلی با عنوان مقابله تمدنی ایران و غرب از دیدگاه مقام معظم رهبری، در این یادداشت به یکی دیگر از ابعاد این مقابله تمدنی یعنی انسان ایرانی پرداخته می‌شود. از نگاه مقام معظم رهبری، غرب همواره در تلاش است تا فرهنگ و هویت انسان ایرانی را تحقیر کند. این هدف از طریق تبلیغات و فرهنگ‌سازی انجام می‌شود؛ ابتدا با بی‌هویت نشان دادن و تضعیف انسان ایرانی و ناکارآمد نشان دادن او، و سپس با هدف‌گیری مولفه‌های هویتی و فرهنگی ایرانی و اسلامی برای بهره‌برداری به نفع خود. در این روند، انسان ایرانی اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است و به هدفی استراتژیک برای نظام سلطه غرب تبدیل می‌شود، بطوریکه در دفاع مقدس 12 روزه اخیر نیز اردوگاه غرب به نمایندگی رژیم صهیونیستی در محاسبات خود درباره انسان ایرانی اشتباه می‌اندیشید و گمان می‌کرد با شروع جنگ مردم ایران دست به شورش و آشوب می‌زنند و با آن‌ها همراهی می‌کنند درصورتیکه برعکس آن ثابت شد و انسان ایرانی باز هم اروگاه غرب و روشنفکران غرب‌زده را ناکام گذاشت و به بسیاری از مردم و روشنفکران غرب زده نیز ثابت شد که انسان ایرانی هنوز هم صاحب هویتی عمیق، تاریخی و ریشه دار است و هم کارآمد است و می‌تواند از خود و کشورش دربرابر تجاوز بیگانه با تکنولوژی بومی شده پاسخ دهد. این نگاه غرب به انسان ایرانی، ریشه‌ای تاریخی و عمیق دارد و به زمان ورود مستشرقین غربی به ایران بازمی‌گردد، زمانی که آنان شروع به توصیف انسان ایرانی کردند و ویژگی‌هایی منفی و اغلب نادرست به او نسبت دادند بطوریکه این صفات همچنان در حافظه تاریخی مردم ایران باقی مانده است. نسبت دادن این ویژگی‌ها بیشتر از این جهت بوده که انسان ایرانی را ناکارآمد و نادان و نابلد و به تعبیری ظرفی خالی نشان دهند تا بتوانند مطامع و مقاصد استثماری و استعماری خود را پیش ببرند و علت عقب‌ماندگی ایران را انسان ایرانی معرفی کنند. در مورد انسان ایرانی، خلقیات، توانمندی‌ها و استعدادهای او، مطالب متعددی از سوی مستشرقین غربی ارائه شده است، ویژگی‌های منفی مانند دروغ‌گویی، دزدی، چاپلوسی، پنهان‌کاری، دورویی، فرصت‌طلبی، زدوبند و رشوه‌خواری و... . ساختار کلیشه‌ای این دیدگاه عمدتاً مدیون نوشته‌ها و سفرنامه‌های نویسندگان و سیاحان غیرایرانی است که بارها و بارها بر این خصایص تأکید کرده‌اند. ... ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦انسان ایرانی؛ محور مقابله تمدنی و خاستگاه تمدن نوین اسلامی ، پژوهشگر اندیشکده مطالعات ایران در دوران معاصر نیز روشنفکران غرب‌زده ایرانی، با نگاهی انتقادی و گاه تحقیرآمیز به جامعه خود، به گونه‌ای دیگر پرچم‌دار این تفکر شده‌اند. آن‌ها در رسانه‌ها و محافل عمومی، به طور مداوم بر این باور تأکید می‌کنند که انسان ایرانی امروز در وضعیت بحرانی قرار دارد؛ جامعه‌ای که در آستانه انفجار اجتماعی است و اعتراضات گسترده‌ای در آن در جریان است. این دیدگاه‌ها نه تنها به تحلیل‌های سطحی و گاه نادرست از واقعیت‌های اجتماعی می‌پردازند، بلکه به نوعی خود را به عنوان ناظران بی‌طرف و آگاه از تحولات معرفی می‌کنند. در حالی که این رویکرد ممکن است به نقدهایی از وضعیت موجود منجر شود، اما در بسیاری از موارد، از عمق درک مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی فاصله دارد. برخی از این روشنفکران، با استناد به نظریات علمی و اجتماعی، به تحلیل ویژگی‌های روان‌شناختی و فرهنگی انسان ایرانی می‌پردازند. برای مثال، محسن رنانی یکی از این روشنفکران غرب زده، در اظهاراتی بحث‌برانگیز، به تفاوت‌های ساختاری مغز انسان ایرانی با انسان غربی اشاره کرده و این تفاوت‌ها را عامل عقب‌ماندگی ایران دانسته است. این نوع تحلیل‌ها، که گاه به نظریات شبه‌علمی نزدیک می‌شوند، نه تنها به فهم عمیق‌تری از مسائل اجتماعی نمی‌انجامد، بلکه ممکن است به تقویت دیدگاه‌های تحقیرآمیز نسبت به جامعه ایرانی منجر شود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نگاه حضرت امام خمینی(ره) و در ادامه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نسبت به مردم و انسان ایرانی کاملاً متفاوت از نگرش غرب و روشنفکران غرب‌زده بود. امام(ره) همواره به شخصیت، حق انتخاب و رشد فکری، سیاسی و فرهنگی مردم احترام می‌گذاشتند و حتی در موارد اختلاف نظر، از اعمال نظر شخصی خود خودداری می‌کردند. ایشان ملت را عامل اصلی پیروزی نهضت و انقلاب می‌دانستند و بر آزادی و مشارکت مردم در قانون‌گذاری و انتخابات تأکید داشتند. رهبر انقلاب اسلامی نیز در ادامه این مسیر، تحقیر انسان ایرانی را مردود دانسته و بر هوش، استعداد و توانمندی ذاتی ایرانیان تأکید می‌کنند. ایشان معتقدند که ایرانیانن همواره در طول تاریخ به دلیل ظرفیت ذهنی و خلاقیت فرهنگی خود، سرآمد دیگر ملل بوده‌اند و این استعدادها، ثروت واقعی کشور و پایه تمدن نوین اسلامی محسوب می‌شوند. رهبر انقلاب با استناد به شواهد تاریخی و آماری، سطح هوش و توانایی ایرانیان را بالاتر از متوسط جهانی دانسته و این توانمندی را عامل اصلی پیشرفت علمی و فرهنگی ایران در ادوار مختلف معرفی می‌کنند. از دیدگاه ایشان، برخلاف تبلیغات غرب و برخی اندیشمندان خودباخته داخلی، تاریخ ایران مملو از افتخارات علمی و فرهنگی است و ایرانیان از دیرباز در علوم عقلی، فلسفه، فقه، پزشکی، مهندسی و ستاره‌شناسی پیشگام بوده‌اند. حفظ و توسعه این استعدادها، راهبردی کلیدی برای تحقق تمدن نوین اسلامی و بهره‌برداری از سرمایه انسانی کشور است. از منظر رهبری معظم انقلاب انسان ایرانی، با خلاقیت و استعدادهای ذاتی خود، ظرفیت‌های فرهنگی، علمی و اجتماعی که دارد، نه تنها میراث‌دار تمدن کهن ایران است، بلکه عامل اصلی ایجاد و پیش‌برنده تمدن نوین اسلامی نیز به شمار می‌رود. ایشان تأکید دارند که تحقیر انسان ایرانی و نادیده گرفتن توانمندی‌های او، از جمله راهبردهای تاریخی غرب و برخی روشنفکران خودباخته داخلی بوده است، اما تجربه‌های تاریخی و دستاوردهای معاصر نشان می‌دهد که ایرانیان همواره توانسته‌اند با تکیه بر هویت، دانش و خلاقیت خود، مسیر پیشرفت و استقلال کشور را هموار کنند. در این راستا، شناسایی، تقویت و بهره‌گیری از سرمایه انسانی ایرانی، کلید تحقق تمدن نوین اسلامی، توسعه علمی و فرهنگی و مقابله با نفوذ و سلطه خارجی است. به عبارت دیگر، آینده تمدن نوین اسلامی، مستقیماً به شناخت و تقویت توانمندی‌های انسان ایرانی وابسته است. ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🔴کاهش تولیدات ایالات متحده ◼️ مرکز مطالعات آمریکا ◀️ بخش تولیدی آمریکا طی دو دهه گذشته با افتی چشمگیر روبه‌رو شده است. بین سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۲ بیش از ۴۵ هزار شرکت تعطیل شد و تعداد کل شرکت‌های تولیدی ۱۴ درصد کاهش یافت. آزادسازی تجارت و پیوستن چین به WTO از عوامل اصلی این روند بوده‌اند. ◀️ همزمان، آمریکا جایگاه نخست تولید جهان را از دست داد و تا سال ۲۰۲۲ حدود ۲.۴ تریلیون دلار از چین عقب افتاد. اشتغال در این بخش نیز از اوج ۱۹.۵ میلیون نفر در ۱۹۷۹ به ۱۳ میلیون نفر در ۲۰۲۳ کاهش یافت و اکنون تنها ۱۰ درصد نیروی کار خصوصی را تشکیل می‌دهد. ◀️ صنایع پوشاک و نساجی بیشترین سقوط را تجربه کرده‌اند (بیش از ۵۰ درصد)، در حالی که بخش‌هایی مانند چاپ و مبلمان نیز کاهش دو رقمی داشته‌اند. حتی رایانه و الکترونیک که زمانی موتور بهره‌وری بود، یک‌چهارم شرکت‌هایش را از دست داده است. ◀️ با این وجود، بخش نوشیدنی و تنباکو خلاف روند عمومی رشد ۳۵۱ درصدی داشته و صادرات کالاهای بادوام در ۲۰۲۳ به رکورد یک تریلیون دلار رسید. ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهید صدر (ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦 کارگروه «جنگ در اندیشه امامین انقلاب» مرکز تربیت اسلامی پژوهشکده مطالعات تمدنی صدر 🔰موضوع: واکاوی جنگ تحمیلی 12 روزه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران ازمنظر تمدنی و نظم بین المللی 👤 با حضور: دکتر محسن محمدی الموتی استادیار روابط بین الملل 👤 دبیر نشست: حجت الاسلام ناصر قیلاوی زاده پژوهشگر پژوهشکده مطالعات تمدنی شهید صدر 📆 تاریخ: یکشنبه، 23 شهریور ۱۴۰۴، ساعت: ۱۰:۰۰ 📍 لینک نشست: https://skyroom.online/ch/sadr/t-eslami ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهید صدر (ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦جنگ و درس‌هایی تربیتی برای خانواده جنگ، به مثابه یک ترومای جمعی و ضربه روانی گروهی و یک فشارگاه اجتماعی حاد، می‌تواند درسی بزرگ برای نهاد خانواده و شیوه‌های تربیتی داشته باشد. این درس‌ها لزوماً توجیه‌گر جنگ نیستند، بلکه «سازوکارهای بقا و انطباقی» هستند که در شرایط بحران آشکار می‌شوند و می‌توانند در شرایط عادی نیز راهگشا باشند. جنگ سرفصل های تربیتی مهمی برای خانواده ها در حوزه‌ی ارتباط با فرزندان دارد که می‌توان به بخشی از آن ها اشاره کرد؛ ۱. تاب‌آوری (به عنوان یک مهارت پایه): جنگ به خانواده‌ها می‌آموزد که چگونه در برابر سختی‌ها خم شوند، اما نشکنند. این توانایی، همان تاب‌آوری است، چیزی که منجر به خودکارآمدی، خوش‌بینی و توانایی ایجاد روابط معنادار می شود. خانواده ها در مواجهه فرزندان شان با مباحث دوران جنگ با چالش‌های مختلفی روبرو می‌شوند، متوجه مفهوم پیروزی و در عین حال شکست می‌شود و آن را از طریق رسانه‌ها تجربه می‌کنند. این کار "مقاوم‌سازی روانی" آن ها را به دنبال دارد. ۲. اولویت‌بندی ارزش‌ها: گذار از مادیات به معنویات در شرایط جنگی، بسیاری از دارایی‌های مادی از بین می‌روند. آنچه باقی می‌ماند، ارزش‌های انسانی و ارتباطات عاطفی است: عشق، ایثار، صداقت، و تعهد به خانواده و جامعه. این امر به خانواده‌ها نشان می‌دهد که پایه‌های واقعی زندگی بر ارزش‌های غیرمادی استوار است و آنچه که باید در تربیت فرزندان خصوصا در ایام جنگ دقت نمود ارزش‌های اخلاقی و انسانی (مانند نوع دوستی، راستگویی، مسئولیت‌پذیری) است که لازم است بیش از موفقیت‌های مادی و ظاهری بر آن ها تأکید کرد. در این راستا داستان‌گویی درباره قهرمانانی که به دلیل ایثار و شجاعتشان مورد احترام هستند نه ثروتشان، می‌تواند مؤثر باشد. ۳. اهمیت پیوندهای اجتماعی و همبستگی جنگ مرزهای مصنوعی را از بین می‌برد و مردم را در برابر یک سرنوشت مشترک متحد می‌کند. همسایه‌ها به یکدیگر غذا می‌رسانند، غریبه‌ها پناه یکدیگر می‌شوند و مفهوم سرمایه اجتماعی در اوج خود ظاهر می‌شود. بر اساس نظرات امیل دورکیم، جنگ نوعی همبستگی مکانیکی قوی ایجاد می‌کند که مبتنی بر احساسات و باورهای مشترک جمعی است. در این شرایط موقعیت هایی فراهم می‌شود که فرزند احساس تعلق به جمع را می‌آموزد. مشارکت در کارهای خیریه، کمک به همسایگان نیازمند و اهمیت دادن به دیگران به طور طبیعی بخشی از برنامه تربیتی فرزندان است. ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦جنگ و درس‌هایی تربیتی برای خانواده ۴. مهارت‌های زندگی عملی و خوداتکایی در جنگ، سیستم‌های عادی زندگی از کار می‌افتند. خانواده‌ها مجبور می‌شوند،ن تعمیرات کوچک، کمک‌های اولیه و مدیریت منابع را خودشان انجام دهند. افرادی که از مهارت‌های خوداتکایی پایه برخوردارند، بهتر می‌توانند با پیامدهای بحران کنار بیایند و اضطراب کمتری تجربه می‌کنند. ضمناً فرزندان می آموزند که وابستگی به ابزارهای ارتباطی، اینترنت، برخی سرگرمی های دیگر را باید از خود جدا کنند. ۵. آگاهی تاریخی و انتقال خرد بین نسل‌ها راویان جنگ که در میدان مبارزه بوده اند، حاملان خاطرات و درس‌های تاریخی هستند. گفت‌وگو بین بزرگترها و کودکان درباره تجربیات زمان جنگ، باعث انتقال خرد، ایجاد حس هویت و درک عمیق‌تر از تاریخ می‌شود. صحبت کردن درباره این تجربیات البته به صورت سازنده و با اجتناب از عوامل اضطراب زا، می‌تواند به جای انتقال آسیب، باعث انتقال تاب‌آوری شود و به فرزندان هویت و قدرت می‌بخشد. این کار او را به گذشته پیوند می‌زند و برای آینده آماده می‌کند. ۶. مراقبت از سلامت روان بررسی‌های علمی نشان داده که شرایط جنگی عامل برخی از آسیب‌های روانی (PTSD، اضطراب، افسردگی) است و افراد آسیب دیده نیاز به درمان و حمایت دارند. خانواده ها باید فضایی امن برای بیان احساسات منفی (ترس، غم، خشم) فراهم کنند. جنگ به خانواده‌ها می‌آموزد که هدف غایی تربیت، پرورش فرزندانی نیست که فقط در شرایط ایده‌آل موفق باشند، بلکه پرورش انسان‌هایی تاب‌آور، معنوی، متعهد به جامعه و مجهز به مهارت‌های زندگی است که می‌توانند در سخت‌ترین شرایط نیز نه تنها زنده بمانند، بلکه شرافتمندانه و انسانی زندگی کنند. این درس‌ها را می‌توان در قالب قصه‌گویی، الگوسازی، دادن مسئولیت‌های واقعی، ایجاد فرصت برای مواجهه با چالش‌های کنترل‌شده و برقراری گفت‌وگوی صادقانه درباره احساسات و تاریخ به نسل بعد منتقل کرد. ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
16.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚦خاطره‌ای از قدرت اشک بر امام حسین علیه السلام در جهت مقاومت 🎙 حجه الاسلام و المسلمین دکتر احمد رهدار(عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه‌السلام) 🔸کارگروه مبانی دین شناختی جنگ ایران و اسرائیل ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
♦️ انواع مواجهه های پسااستعماری و مسئله شناسی در حوزه تعلیم و تربیت (رهیافتی تمدنی به جنگ دوازده روزه) ✍️ به قلم دکتر پرستو مصباحی ✳️پسااستعمار به معنای گذر از شرایط ناعادلانه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، تربیتی و نفی الگوی جهان شمول غربی و به رسمیت شناختن تفاوتها است. مباحث پسااستعماری در سه دسته جای میگیرند: 1. مطالعات پسااستعماری به منزله رهیافت هایی نظری بر ماهیت و پیامدهای استعمار. 🔶پسااستعمار نظریه ای درباره گفتمان استعمار است و بر آگاهی افزایی فرهنگی، بازاندیشی، بازنمایی و تحلیل انتقادی تاریخ استعمار متمرکز میشود. 🔶در پی به رسمیت شناساندن تفاوتهای جوامع شرقی و غربی و اصالت دادن به تصور فرد از خود است. 🔶شاخصترین چهره های مطالعات پسااستعماری: جریانهای انتقادی معاصر مانند پسامدرنیسم، پساساختارگرایی، فمینیسم و شخصیتهایی مانند میشل فوکو، فرانتس فانون، ادوارد سعید، هومی بابا و لیلا گاندی ۲. اقدامات علمی، فناورانه در راستای تحقق جهان پسااستعماری. 🔶جریان تکنوساینسی آینده گرا بنام جریان پساانسان گرایی (Posthumanism) با جدیت ایدۀ «فرارسیدن شرایط پسااستعماری» را دنبال میکند. 🔶این جریان با همه شباهتی که به جریان تراانسان گرایی (Transhumanism) دارد، در موضوع استعمار به مخالفت جدی با آن برخاسته است. 🔶 مخالف رفتارهایی مانند به استخدام گرفتن بردگان، تصرف در جسم زندانیان، آزمایش بر روی افراد بی پناه و فاقد هویت اجتماعی، اتانازی، انواع حملات بیوتکنولوژیکی و مانند آن است. 🔶در نظر پساانسان گرایان استعمار میتواند اشکال سیاسی، اقتصادی، فناورانه، زیستی، فرهنگی، جنسی و جنسیتی داشته باشد و آنها از همه اشکال استعمار، گریزان اند (نه لزوما در ستیز). ۳. استعمارستیزی؛ صریح ترین موضع اجتماعی دین. 🔶وجود ایده منجی در تمام ادیان، دلالت بر امتداد مطالبه عمومی برای پایان استعمارگری دارد. 🔶تربیت انسانهای منتظر در سطوح فردی، اجتماعی و تاریخی، منجر به تحقق شرایط پسااستعماری در عصر ظهور میگردد. 🔶در عصر غیبت، نظام حکومت دینی مصداق شرایطی است که استقلال طلبی، حریّت و نهایتاً عبور از شرایط استعماری را دنبال میکند. 🔶 «انقلاب اسلامی ایران نمونه روشنی از امکان وقوعی چنین خیزش عظیمی است» ✳️از آنجا که مفهوم سلطه با تفکر مدرنیستی گره خورده است، تمام رویکردهای ضدمدرنیستی که در فضای تربیتی اشراب شده اند، زمینه هایی را برای مواجهه های پسااستعماری فراهم میکنند. برخی از مسئله های تربیتی مستنبط از مباحث فوق: 🔶تربیت پست مدرنی هیمنه تربیت استعماری مدرنیسم را شکست (عدو شود سبب خیر) اما روند تربیتی که برای برنامه درسی، نقش معلم و دانش آموز ارائه داد، در عمل با تناقضات جدی مواجه شد. تربیت دینی چگونه میتواند از این وضعیت به نفع خود بهره بردارد؟ 🔶اگر بخواهیم نفوذ استعمار سیاسی- اجتماعی بر نظام های تربیتی ملل را رفع کنیم آیا نیاز به حرکت های بنیان فکن داریم یا اینکه باید از اجزای کوچکتر نظام تربیتی شروع به ایجاد تغییر کرد؟ 🔶در جامعه اسلامی ایران، در کدام لایه های تربیت توانسته ایم مداخله استعمار تربیتی را به حداقل برسانیم و در چه سطوحی هنوز مستعمره محسوب میشویم؟ 🔶آیا سند تحول در این زمینه کفایت کرده است؟ 🔶هویت دوگانه «تربیت غربی» و «تربیت های دیگر»، در چه زمانی، توسط چه کسانی و به چه شکل باید اصلاح شود؟ 🔶نقش نظام آموزشی در انتقال زبان و فرهنگ بومی چیست؟ ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
📚از "جهاد" تا "جنگ" گفتمان سازی برای تربیت جمعی ✍️دکتر یاسر طاهررحیمی 🟢هیچ موریانه ای مثل نفاق درخت دین داری را پوک نمی‌کند و آن را از سکه نمی اندازد و هیچ انحرافی بیشتر از آن، نیازمند شاخصه ها و ملاک هایی برای تشخیص نیست. «به مُنکر امر می کنند و از معروف باز می دارند...» (توبه/ 67) این، یکی از ویژگی های منافقین در قرآن است اما سوال این است که اصلا مگر می شود کسی آشکارا چیزی که در جامعه مُنکر است را تشویق کند یا ضد یک معروف اجتماعی موضع بگیرد؟ آیا در این صورت جامعه او را طرد نمی کند؟ پس معنی این آیه چیست و منافق چه می کند؟ در یک کلام باید گفت: «تغییر گفتمان جمعی!» 🟢از مهمترین و ظریف ترین ویژگی های منافق، ترویج گفتمان های غلط و غیردینی در جامعه است. منافق، «قواعد» و «اصول» اندیشه دینی را زیر سوال می برد و «منطق» تصمیم گیری ها را تغییر می دهد. اندیشه ای را ترویج می کند که اگر در جامعه پذیرفته شود انسانها در تصمیم گیری های جزیی و رایج خود، خودبه خود به حدود دینی پایبند نخواهند بود. درهیچ کجای تاریخ ثبت نشده که معاویه در ملا عام مثلا مشروب نوشیده باشد اما همین معاویه سیره و روشی را در حکومت و فرهنگ عامه رایج کرد که بعد از او خلفای مسلمین نه فقط شرابخواری بلکه بسیاری از امور خلاف دین را علنا مرتکب می شدند و جامعه از خود حساسیت لازم را نشان نمی داد. ⚫️یکی از تغییر گفتمان های مهمی که در دهه های اخیر رخ داده و در شرایط التهابی ماه های اخیر شاهد آن هستیم تغییر گتفمان جمعی از "جهاد" به عنوان یک وظیفه الهی و مبارک در مواقع تهاجم دشمن به زمین و حیثیت وطن اسلامی به "جنگ" به عنوان یک پدیده صرفا شوم و مخربی که دائما می بایست از سایه ی آن گریخت و گریز از جنگ اصل حاکمی است که راهبردها را می سازد. از ترجمه ی ظاهری "جهاد" در زبان عربی به "جنگ" در زبان فارسی باید عبور کرد، اینها به دو مفهوم بزرگ مجزایی تبدیل شده اند. "جهادی" که سپر محکم الهی است و ترک کردن آن موجب بر تن کردن لباس خاری و ذلت است و فرار کردن از آن جامعه را دچار بلا و مصیبت می کند و ... (نهج البلاغه، خطبه 27) و از آن سو "جنگ" به عنوان امر مذمومی که عامل برهم زننده نظم و ثبات و بروز التهاب و خسارات مالی است. 🔹نمونه این دو نحو گفتمان را به وضوح می توان در کشورهای مسلمان عربی مشاهده کرد. عموم کشورهای عربی مسلمان بویژه پس از جنگ اسرائیل و اعراب تغییر گفتمان داده و در یک تلقی اصلاح گروانه جنگ رو عامل ویرانی و پس رفت خواندند. اما نمونه مخالف آن مسلمانان یمن هستند که همچنان طبق سنت حضرت رسول ص دفاع از وطن و کیان اسلام را جهاد فی سبیل الله می دانند. 🔸چقدر جامعه ی ما از روحیه جمعی و گفتمانی که در اوایل انقلاب و زمان جهاد مقدس داشت فاصله گرفته و بواسطه ی القائات برخی جریانات توهم آبادی و طمأنینه ای را دارد که در آن جهاد نباشد! به انحراف کشاندن این آموزه ی بزرگ الهی، تغییر کمی نیست، بلکه رفته رفته عقل و چشم آن جامعه را کور می کند و آنجاست که دیگر حق و باطل را تشخیص نمی دهد و از آن دور می شود. این وعده ی امیرالمومنین ع است. ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦از برگزیدگی تا نژادپرستی (اثر تربیت جمعی یک آموزه) ✍️ ❇️ معمولا هنگامی که سخن از قوم یهود و تصورات برتری‌جویانه آنها نسبت به سایر اقوام و مذاهب می‌شود با شدت و حدت وافری این تلقی آنها از سوی تحلیل‌گران تقبیح و تنکیر می‌شود؛ "برگزیدگی" و "برتری" و "فضیلت" و "خودمحوری" و امثال آن در هم می‌آمیزد همگی زیر چتر مفهوم "نژادپرستی" قرار می‌گیرد و سرتاسر این مفاهیم و ادبیات مورد نکوهش و بلکه تمسخر قرار می‌گیرد. این مواجهه خالی از دقت و بصیرت کافی است. ✳️قوم بنی‌اسرائیل از همان زمان حضرت یوسف (ع) از دیگر اقوام متمایز شد (یوسف/99-100). پس از حضرت یوسف (ع) تحت شدیدترین شرایط و سخت‌ترین آزمایشات و ابتلائات قرار گرفتند تا منجی آنها بیاید (خروج 1: 11–14). با ظهور منجی یعنی حضرت موسی (ع)، فشارها و سختی‌ها مضاعف شد (اعراف/129). در همان زمان برای نجات آن قوم چندین مرحله فرعونیان سخت عذاب شدند (اعراف/133) که این نشانه دیگری از امتیاز این قوم بود. پس از آن با بزرگترین معجزات از دست فرعونیان نجات یافتند و فرعونیان هلاک شدند (بقره/50). پس از آن مورد عجیب‌ترین کرامات و الطاف ویژه‌ی الهی شدند: منّ و سلوی (بقره/57)، دوازده چشمه گوارا (بقره/60) و ... . اینها همه نشان از برتری و امتیاز ویژه‌ی این قوم داشت. خود حضرت موسی این برتری و برگزیدگی را به آنها اطلاع داده بود ( جاثیه/16؛ تثنیه 7:6–8). به فرموده‌ی قرآن خداوند به آنها برتری نسبت به همه‌ی اقوام و ملل داده بود (بقره/47، جاثیه/ 16). آنها در اثر این تعالیم واقعاً خود را "مردم خدا" (مائده/18؛ خروج 19:5–6؛ تثنیه 14:1–2) و "مأمور برای انجام رسالتی بزرگ" می‌یافتند. این برتری و برگزیدگی حقیقی و واقعی برای آن دوران بود. در تورات به درستی این فضیلت و مسؤولیت تاریخی به آنها داده شده بود (مائده/44؛ تثنیه 4:5–8). این آموزه تأثیرات تربیت جمعی ویژه‌ای بر یهودیان آن عصر داشت. 🟢 این آموزه از زمانی رو به کج‌روی گذاشت که این قوم خود را به خاطر آنچه در گذشته بر او گذشته برتر دانست نه بر اساس آنچه اکنون و برای آینده به عهده‌ی اوست؛ یعنی تعهد و مسؤولیت و ایستادگی پای دستورات الهی (بقره/93؛ بقره/124؛ خروج 32:1–35). کمی بعد از تورات، در تلمود (Mishnah, Sanhedrin 10:1؛ Babylonian Talmud, Yevamot 17a) و میدرش (Genesis Rabbah 44:1) تفسیر غلط از این برتری و فضیلت نمایان شد؛ قوم یهود ذاتاً متمایز و برتر از سایر اقوام خوانده شد مانند گندم میان دانه‌ها! چرخشی آشکار از تعهد و وظیفه‌محوری بر امتیاز و انحصارگرایی. 🟢در تمام دوران قرون وسطی ایده‌ی "قوم خاص خدا" مایه‌ی هویت و بقاء این قوم شد و در قرن 19 این هویت با ایده‌های افرادی چون هرتسل کم‌کم شکل ملی گرفت. با تشکیل دولت اسرائیل این قوم خود را در آستانه مأموریتی بزرگ و تاریخی یافت، مأموریتی خودبافته برای برتری‌جویی و استخفاف و استخدام سایر اقوام و ملل! الکلام! ❓اکنون پرسشی مهم پیش روی ماست که غرض اصلی این نوشتار است؛ مگر شیعه و شیعیان "ملت برتر"، "فرقه ناجیه"، "صاحب طینت بهشتی"، "افضل الخلائق"، "وارثان زمین" نیستند؟! روایات ما مشحون از این مفاهیم و تعابیر است. بنابراین فضیلت و برتری و برگزیدگی حقیقی و اصیل است. این تلقی از برتری باید بیشترین فاصله ممکن را با برتری‌جویی غیرمسؤولانه که رنگ نژادپرستی دارد بگیرد. و این مهم تنها با ظهور و بروز کامل مفاهیم و دستورات الهی در افراد و جامعه‌ی اسلام محقق می‌شود، نه با اعلان و تمایز و تعریف نسبی، نژادی و شناسنامه‌ای! اکنون اگر در نظر بگیریم که تلقی درست و صائب از شیعه، قرائت اسلام انقلابی است و ولایتمداری نقطه‌ی کانونی طرح کلی اندیشه اسلام انقلابی است، در این شرایط مگر امروزه تشیع بعد از صدها سال در موقعیتی تاریخی و در آستانه‌ی ظهور و بروز فضیلتش قرار نگرفته؟ 🟣 اما آیا شیعیان ولایتمدار (بخوانید جماعت حزب‌اللهی) توانسته‌اند برتری و فضیلت شیعه را نشان دهند؟ آیا این گروه توانسته است در فرصت تاریخی خود نتیجه‌ی نسخه‌ی تربیتی اولیاء شیعه را نشان دهد؟ آیا این جماعت الگوی تبعیت از قوانین جمعی و اجتماعی هست؟ یا اینکه با مفاهیم برتری و فضیلت خود را تخدیر کرده؟ 🟣 چقدر حکیمانه علامه طباطبایی پس از بحث مفصل خود پیرامون "شفاعت در قیامت" در المیزان پیرامون ضرورت قوانین الهی بویژه قوانین اجتماعی و حکومتی جامعه‌ی اسلامی سخن می‌گوید! ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🗓سلسله یادداشت های نسبت شناسی مسئله جنگ و مدیران مدارس ✍️به قلم ✳️ عبور از سوژه آموزشی به سطح انسانی – تربیتی : بازاندیشی در نقش مدیر مدرسه در دوران نبرد ▪️تردیدی نیست که در کنار احساس عزت و اقتدار ناشی از پیروزی ، شرایط کشور پس از مواجهه و نبرد مستقیم با دشمن صهیونیستی همواره حامل نوعی اضطراب و نگرانی است که در ادبیات روانشناسی شناختی – رفتاری به اضطراب پیش بینانه (Anticipatory Anxiety) یا هراس از آینده(future tripping)مشهور است. اضطرابی که در گرو نگرانی از وقوع یک حادثه در زمانی نامعلوم اما حتمی در آینده است. ▪️این مسئله الزاما معنا و مفهومی سلبی و منفی ندارد❌، بلکه لازمه زیست جدیدی است که پس از دوران 12 روزه نبرد مقدس بر ما حاکم شده و به نوعی گام نهایی در یک مبارزه تمام عیار وجودی تلقی می شود، مبارزه ای که دیر یا زود باید رخ میداد. 💢نوعی از آماده باش دائمی که باعث میشود فعالیت ها و روند های عادی زندگی خود را بدون هیچ اختلالی دنبال نماییم، اما همراه با یک ضمیمه و شرط اساسی : «همه چیز باید به گونه ای برنامه ریزی شود که در صورت بروز جنگ، کمترین میزان آسیب و صدمه را دریافت نماید، حتی مدرسه و دانش آموزان !» ▪️بله، مدرسه با رهبری و هدایت مدیر آن، می تواند چه در شرایط جنگی و چه در شرایط اضطرابِ پیش و پس از جنگ، حامل شکلی از آرامش و آسایش جسمی و روحی برای کودکان باشد، آسایشی که نه در تلاش برای تخدیر و بی خیال سازی ایشان❌، بلکه در تکاپوی طراحی یک میزانسن(صحنه بندی) تربیتی این بار در یک شرایط خاص جنگی است، میزانسنی که مِتورانسن(صحنه پرداز) آن مدیر و بازیگران آن دانش آموزان خواهند بود و خروجی آن نیز تبدیل کودک/نوجوان به شخصیتی پرورش یافته و اماده رویارویی با شرایطی خاص است. ▪️این موقعیت در نگاه نخست خوش بینانه و ساده لوحانه به نظر می رسد، اما فی الواقع، اگر مدیر مدرسه که ما از ان با عنوان رهبر و مرشد مدرسه یاد می کنیم، واجد یک نگاه درست به مسئله تربیت، ، شخصِ دانش آموز و جنگ باشد، به هیچ عنوان امری بعید و غیرمحتمل نخواهد بود و چه بسا به اولویتی اصلی برای او تبدیل خواهد شد. ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🗓سلسله یادداشت های نسبت شناسی مسئله جنگ و مدیران مدارس ✍️به قلم ✳️عبور از سوژه آموزشی به سطح انسانی – تربیتی : بازاندیشی در نقش مدیر مدرسه در دوران نبرد ▪️اما شروط اساسی دارد که در این سلسله یادداشت به تبیین انها خواهیم پرداخت، 1️⃣شرط نخست ناظر به نگاه مدیر به تربیت و دانش آموز است. رهبر مدرسه، باید بکوشد در نگاه خود به دانش آموزان، از سطح سوژه آموزشی عبور کرده و به سطح سوژه انسانی – تربیتی گام نهد. 💢به این ترتیب که در شرایط کنونی، نه آنچه صرفا برای بهینه نگاه داشتن سطح آموزش و تحصیل رسمی دانش آموزان مفید و ضروری است، بلکه آنچه برای افزایش مقاومت، روحیه حق طلبی، دفاع از مظلوم، دشمن شناسی، فهم دقیق حال و آینده، آرمان خواهی، وطن دوستی و منجی طلبی و در یک کلام تربیت و پروش متناسب با زمان ایشان نیز لازم است، در محیط مدرسه راه داده و به طرق مختلف اشاعه و تبلیغ نماید. ▪️این یعنی همان ضمیمه ای🔗 که در ابتدای این یادداشت به آن اشاره شد؛ این یعنی مدیر با خود عهد نماید در عین حال که تلاش میکنم شرایط آموزشی یادگیرندگان خود را در سطح مشخصی از بهینگی و استاندارد نگاه دارم(چنانکه پیش از جنگ نیز این تلاش را داشتم) ، در کنار آن می کوشم تا نیاز ها و ضرورت های جدیدی را که به واسطه وقوع نبرد مقدس 12 روزه ایجاد شده است را هم برای دانش آموزان خود برآورده نمایم.(نیاز ها و ضرورت هایی که به تعداد محدودی از انها در خطوط پیش اشاره شد). ⁉️اما مفهوم انسانی به چه معناست؟ نگاه انسانی در ترکیب انسانی – تربیتی، یعنی عبور از دو آفت اساسی که ممکن است مدارس در این ایام دچارش شوند ؛ ماشین پنداری و بزرگسال پنداری دانش آموزان. 🤖ماشین پنداری به این معناست که مدیر هر انچه که یک ربات/ماشین یادگیرندهِ - فاقد احساس و زمینه اجتماعی و خانوادگی - می توانست برای مدرسه اش به ارمغان بیاورد(اعم از رتبه، نمره و دستاورد های آموزشی و علمی خاص) را اکنون از دانش آموز انسانی خود انتظار دارد، بدون آنکه شرایط و اقتضائات خاص پیرامونی و اجتماعی - خانوادگی او را در نظر بگیرد. ▪️فرض کنید، به عنوان مثال شما مدیر مدرسه ای در نارمک هستید، محله ای که شاید یکی از بیشترین میزان تخریب ها و حملات را در نبرد مقدس ۱۲ روزه متحمل شد. سال تحصیلی شروع شده، در شرایطی خاص و موقعیتی که هیچ یک از دانش اموزان شما تا پیش از تابستان انتظارش را نمی کشیدند. تعدادی از دانش اموزان شما شهید شده اند، غم فقدان هم کلاسی ها سینه دانش آموزانتان را می فشارد و از طرفی بسیاری از ایشان به اشکال مختلفی(تخریب منزل، از دست دادن اقوام و خانواده، ایجاد جراحت و مصدومیت، متلاشی شدن کسب و کار خانوادگی و ...) در شرایط پایدار روحی و روانی خوبی به سر نمی برند. در این موقعیت واکنش ماشینی چیست، واکنش انسانی چیست؟ ❌اینکه شما تلاش کنید به جای آنکه فهم ماشینی از دانش اموزان را کنار بگذارید، بیشتر وبیشتر بر ضرورت موفقیت دانش آموزان مثلا در امتحانات نهایی، کنکور سراسری یا المپیاد های های علمی پیش رو تاکید کرده و ایشان را از طریق برنامه های فشرده آموزشی در منگنه قرار دهید، یعنی شما دانش آموزان خود را به عنوان سوژه های ماشینی که صرفا برای کسب استاندارد های کمی و عددی طراحی شده اند، نگاه می کنید. در این نگاه بهره وری بر همه چیز اولویت دارد، حتی بر حال ذهنی، روانی و جسمی دانش اموزان. ✅ اما نگاه انسانی تلاش می کند تا سوژه پیش رو را، پیش از انکه از طریق برچسب صنفی اش ببیند، از جهت ماهیت و نیاز های طبیعی اش بررسی نماید. دانش آموزان، پیش از انکه دانش آموز باشند، انسان اند، واجد احساس، عاطفه و نظام روانشناختی خاص خود هستند، نظامی که توجه به اقتضائات و شرایط خاص آن بر هر چیزی تقدم و اولویت دارد. حتی اگر مدرسه شما در منطقه نارمک تهران هم نباشد، دانش آموزان شما اکنون در شرایط و زمانه ای زیست می کنند که کوچکترین اخبار و وقایع به صورت مستقیم در اختیارشان قرار گرفته و به نوعی دچار سندروم تأثر اطلاعاتی هستند(سندرومی که در ان افراد صرفا به واسطه شنیدن اخبار و وقایع مختلف از گوشه و کنار دنیا، دچار ناراحتی و واکنش احساسی می شوند). ⁉️چگونه می خواهید بدون آنکه شرایط ذهنی و مصرف رسانه های و عاطفی دانش آموزانتان را مدیریت نکرده اید، از انها انتظار بازدهی آموزشی بالا داشته باشید؟ به بیان مری فلانری(Mary Flannery)؛ هیچگاه نمی توانید به شیوه ای بهینه تدریس و آموزش دهید، اگر سلامت روان دانش آموزان را مورد توجه قرار ندهید. ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/