eitaa logo
پژوهشکده مطالعات تمدنی شهید صدر (ره)
3.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
227 ویدیو
25 فایل
🔰مراکز زیرمجموعه: ◽️مبانی تمدن‌سازی انقلاب اسلامی ◽️نظام‌سازی اسلامی در حوزه‌های فرهنگی ◽️مطالعات آمریکا ◽معماری و شهرسازی اسلامی ◽تربیت اسلامی ◽حکمرانی مردمی و بسیج ارتباط با ادمین @samadimahallati
مشاهده در ایتا
دانلود
📚از "جهاد" تا "جنگ" گفتمان سازی برای تربیت جمعی ✍️دکتر یاسر طاهررحیمی 🟢هیچ موریانه ای مثل نفاق درخت دین داری را پوک نمی‌کند و آن را از سکه نمی اندازد و هیچ انحرافی بیشتر از آن، نیازمند شاخصه ها و ملاک هایی برای تشخیص نیست. «به مُنکر امر می کنند و از معروف باز می دارند...» (توبه/ 67) این، یکی از ویژگی های منافقین در قرآن است اما سوال این است که اصلا مگر می شود کسی آشکارا چیزی که در جامعه مُنکر است را تشویق کند یا ضد یک معروف اجتماعی موضع بگیرد؟ آیا در این صورت جامعه او را طرد نمی کند؟ پس معنی این آیه چیست و منافق چه می کند؟ در یک کلام باید گفت: «تغییر گفتمان جمعی!» 🟢از مهمترین و ظریف ترین ویژگی های منافق، ترویج گفتمان های غلط و غیردینی در جامعه است. منافق، «قواعد» و «اصول» اندیشه دینی را زیر سوال می برد و «منطق» تصمیم گیری ها را تغییر می دهد. اندیشه ای را ترویج می کند که اگر در جامعه پذیرفته شود انسانها در تصمیم گیری های جزیی و رایج خود، خودبه خود به حدود دینی پایبند نخواهند بود. درهیچ کجای تاریخ ثبت نشده که معاویه در ملا عام مثلا مشروب نوشیده باشد اما همین معاویه سیره و روشی را در حکومت و فرهنگ عامه رایج کرد که بعد از او خلفای مسلمین نه فقط شرابخواری بلکه بسیاری از امور خلاف دین را علنا مرتکب می شدند و جامعه از خود حساسیت لازم را نشان نمی داد. ⚫️یکی از تغییر گفتمان های مهمی که در دهه های اخیر رخ داده و در شرایط التهابی ماه های اخیر شاهد آن هستیم تغییر گتفمان جمعی از "جهاد" به عنوان یک وظیفه الهی و مبارک در مواقع تهاجم دشمن به زمین و حیثیت وطن اسلامی به "جنگ" به عنوان یک پدیده صرفا شوم و مخربی که دائما می بایست از سایه ی آن گریخت و گریز از جنگ اصل حاکمی است که راهبردها را می سازد. از ترجمه ی ظاهری "جهاد" در زبان عربی به "جنگ" در زبان فارسی باید عبور کرد، اینها به دو مفهوم بزرگ مجزایی تبدیل شده اند. "جهادی" که سپر محکم الهی است و ترک کردن آن موجب بر تن کردن لباس خاری و ذلت است و فرار کردن از آن جامعه را دچار بلا و مصیبت می کند و ... (نهج البلاغه، خطبه 27) و از آن سو "جنگ" به عنوان امر مذمومی که عامل برهم زننده نظم و ثبات و بروز التهاب و خسارات مالی است. 🔹نمونه این دو نحو گفتمان را به وضوح می توان در کشورهای مسلمان عربی مشاهده کرد. عموم کشورهای عربی مسلمان بویژه پس از جنگ اسرائیل و اعراب تغییر گفتمان داده و در یک تلقی اصلاح گروانه جنگ رو عامل ویرانی و پس رفت خواندند. اما نمونه مخالف آن مسلمانان یمن هستند که همچنان طبق سنت حضرت رسول ص دفاع از وطن و کیان اسلام را جهاد فی سبیل الله می دانند. 🔸چقدر جامعه ی ما از روحیه جمعی و گفتمانی که در اوایل انقلاب و زمان جهاد مقدس داشت فاصله گرفته و بواسطه ی القائات برخی جریانات توهم آبادی و طمأنینه ای را دارد که در آن جهاد نباشد! به انحراف کشاندن این آموزه ی بزرگ الهی، تغییر کمی نیست، بلکه رفته رفته عقل و چشم آن جامعه را کور می کند و آنجاست که دیگر حق و باطل را تشخیص نمی دهد و از آن دور می شود. این وعده ی امیرالمومنین ع است. ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦از برگزیدگی تا نژادپرستی (اثر تربیت جمعی یک آموزه) ✍️ ❇️ معمولا هنگامی که سخن از قوم یهود و تصورات برتری‌جویانه آنها نسبت به سایر اقوام و مذاهب می‌شود با شدت و حدت وافری این تلقی آنها از سوی تحلیل‌گران تقبیح و تنکیر می‌شود؛ "برگزیدگی" و "برتری" و "فضیلت" و "خودمحوری" و امثال آن در هم می‌آمیزد همگی زیر چتر مفهوم "نژادپرستی" قرار می‌گیرد و سرتاسر این مفاهیم و ادبیات مورد نکوهش و بلکه تمسخر قرار می‌گیرد. این مواجهه خالی از دقت و بصیرت کافی است. ✳️قوم بنی‌اسرائیل از همان زمان حضرت یوسف (ع) از دیگر اقوام متمایز شد (یوسف/99-100). پس از حضرت یوسف (ع) تحت شدیدترین شرایط و سخت‌ترین آزمایشات و ابتلائات قرار گرفتند تا منجی آنها بیاید (خروج 1: 11–14). با ظهور منجی یعنی حضرت موسی (ع)، فشارها و سختی‌ها مضاعف شد (اعراف/129). در همان زمان برای نجات آن قوم چندین مرحله فرعونیان سخت عذاب شدند (اعراف/133) که این نشانه دیگری از امتیاز این قوم بود. پس از آن با بزرگترین معجزات از دست فرعونیان نجات یافتند و فرعونیان هلاک شدند (بقره/50). پس از آن مورد عجیب‌ترین کرامات و الطاف ویژه‌ی الهی شدند: منّ و سلوی (بقره/57)، دوازده چشمه گوارا (بقره/60) و ... . اینها همه نشان از برتری و امتیاز ویژه‌ی این قوم داشت. خود حضرت موسی این برتری و برگزیدگی را به آنها اطلاع داده بود ( جاثیه/16؛ تثنیه 7:6–8). به فرموده‌ی قرآن خداوند به آنها برتری نسبت به همه‌ی اقوام و ملل داده بود (بقره/47، جاثیه/ 16). آنها در اثر این تعالیم واقعاً خود را "مردم خدا" (مائده/18؛ خروج 19:5–6؛ تثنیه 14:1–2) و "مأمور برای انجام رسالتی بزرگ" می‌یافتند. این برتری و برگزیدگی حقیقی و واقعی برای آن دوران بود. در تورات به درستی این فضیلت و مسؤولیت تاریخی به آنها داده شده بود (مائده/44؛ تثنیه 4:5–8). این آموزه تأثیرات تربیت جمعی ویژه‌ای بر یهودیان آن عصر داشت. 🟢 این آموزه از زمانی رو به کج‌روی گذاشت که این قوم خود را به خاطر آنچه در گذشته بر او گذشته برتر دانست نه بر اساس آنچه اکنون و برای آینده به عهده‌ی اوست؛ یعنی تعهد و مسؤولیت و ایستادگی پای دستورات الهی (بقره/93؛ بقره/124؛ خروج 32:1–35). کمی بعد از تورات، در تلمود (Mishnah, Sanhedrin 10:1؛ Babylonian Talmud, Yevamot 17a) و میدرش (Genesis Rabbah 44:1) تفسیر غلط از این برتری و فضیلت نمایان شد؛ قوم یهود ذاتاً متمایز و برتر از سایر اقوام خوانده شد مانند گندم میان دانه‌ها! چرخشی آشکار از تعهد و وظیفه‌محوری بر امتیاز و انحصارگرایی. 🟢در تمام دوران قرون وسطی ایده‌ی "قوم خاص خدا" مایه‌ی هویت و بقاء این قوم شد و در قرن 19 این هویت با ایده‌های افرادی چون هرتسل کم‌کم شکل ملی گرفت. با تشکیل دولت اسرائیل این قوم خود را در آستانه مأموریتی بزرگ و تاریخی یافت، مأموریتی خودبافته برای برتری‌جویی و استخفاف و استخدام سایر اقوام و ملل! الکلام! ❓اکنون پرسشی مهم پیش روی ماست که غرض اصلی این نوشتار است؛ مگر شیعه و شیعیان "ملت برتر"، "فرقه ناجیه"، "صاحب طینت بهشتی"، "افضل الخلائق"، "وارثان زمین" نیستند؟! روایات ما مشحون از این مفاهیم و تعابیر است. بنابراین فضیلت و برتری و برگزیدگی حقیقی و اصیل است. این تلقی از برتری باید بیشترین فاصله ممکن را با برتری‌جویی غیرمسؤولانه که رنگ نژادپرستی دارد بگیرد. و این مهم تنها با ظهور و بروز کامل مفاهیم و دستورات الهی در افراد و جامعه‌ی اسلام محقق می‌شود، نه با اعلان و تمایز و تعریف نسبی، نژادی و شناسنامه‌ای! اکنون اگر در نظر بگیریم که تلقی درست و صائب از شیعه، قرائت اسلام انقلابی است و ولایتمداری نقطه‌ی کانونی طرح کلی اندیشه اسلام انقلابی است، در این شرایط مگر امروزه تشیع بعد از صدها سال در موقعیتی تاریخی و در آستانه‌ی ظهور و بروز فضیلتش قرار نگرفته؟ 🟣 اما آیا شیعیان ولایتمدار (بخوانید جماعت حزب‌اللهی) توانسته‌اند برتری و فضیلت شیعه را نشان دهند؟ آیا این گروه توانسته است در فرصت تاریخی خود نتیجه‌ی نسخه‌ی تربیتی اولیاء شیعه را نشان دهد؟ آیا این جماعت الگوی تبعیت از قوانین جمعی و اجتماعی هست؟ یا اینکه با مفاهیم برتری و فضیلت خود را تخدیر کرده؟ 🟣 چقدر حکیمانه علامه طباطبایی پس از بحث مفصل خود پیرامون "شفاعت در قیامت" در المیزان پیرامون ضرورت قوانین الهی بویژه قوانین اجتماعی و حکومتی جامعه‌ی اسلامی سخن می‌گوید! ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🗓سلسله یادداشت های نسبت شناسی مسئله جنگ و مدیران مدارس ✍️به قلم ✳️ عبور از سوژه آموزشی به سطح انسانی – تربیتی : بازاندیشی در نقش مدیر مدرسه در دوران نبرد ▪️تردیدی نیست که در کنار احساس عزت و اقتدار ناشی از پیروزی ، شرایط کشور پس از مواجهه و نبرد مستقیم با دشمن صهیونیستی همواره حامل نوعی اضطراب و نگرانی است که در ادبیات روانشناسی شناختی – رفتاری به اضطراب پیش بینانه (Anticipatory Anxiety) یا هراس از آینده(future tripping)مشهور است. اضطرابی که در گرو نگرانی از وقوع یک حادثه در زمانی نامعلوم اما حتمی در آینده است. ▪️این مسئله الزاما معنا و مفهومی سلبی و منفی ندارد❌، بلکه لازمه زیست جدیدی است که پس از دوران 12 روزه نبرد مقدس بر ما حاکم شده و به نوعی گام نهایی در یک مبارزه تمام عیار وجودی تلقی می شود، مبارزه ای که دیر یا زود باید رخ میداد. 💢نوعی از آماده باش دائمی که باعث میشود فعالیت ها و روند های عادی زندگی خود را بدون هیچ اختلالی دنبال نماییم، اما همراه با یک ضمیمه و شرط اساسی : «همه چیز باید به گونه ای برنامه ریزی شود که در صورت بروز جنگ، کمترین میزان آسیب و صدمه را دریافت نماید، حتی مدرسه و دانش آموزان !» ▪️بله، مدرسه با رهبری و هدایت مدیر آن، می تواند چه در شرایط جنگی و چه در شرایط اضطرابِ پیش و پس از جنگ، حامل شکلی از آرامش و آسایش جسمی و روحی برای کودکان باشد، آسایشی که نه در تلاش برای تخدیر و بی خیال سازی ایشان❌، بلکه در تکاپوی طراحی یک میزانسن(صحنه بندی) تربیتی این بار در یک شرایط خاص جنگی است، میزانسنی که مِتورانسن(صحنه پرداز) آن مدیر و بازیگران آن دانش آموزان خواهند بود و خروجی آن نیز تبدیل کودک/نوجوان به شخصیتی پرورش یافته و اماده رویارویی با شرایطی خاص است. ▪️این موقعیت در نگاه نخست خوش بینانه و ساده لوحانه به نظر می رسد، اما فی الواقع، اگر مدیر مدرسه که ما از ان با عنوان رهبر و مرشد مدرسه یاد می کنیم، واجد یک نگاه درست به مسئله تربیت، ، شخصِ دانش آموز و جنگ باشد، به هیچ عنوان امری بعید و غیرمحتمل نخواهد بود و چه بسا به اولویتی اصلی برای او تبدیل خواهد شد. ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🗓سلسله یادداشت های نسبت شناسی مسئله جنگ و مدیران مدارس ✍️به قلم ✳️عبور از سوژه آموزشی به سطح انسانی – تربیتی : بازاندیشی در نقش مدیر مدرسه در دوران نبرد ▪️اما شروط اساسی دارد که در این سلسله یادداشت به تبیین انها خواهیم پرداخت، 1️⃣شرط نخست ناظر به نگاه مدیر به تربیت و دانش آموز است. رهبر مدرسه، باید بکوشد در نگاه خود به دانش آموزان، از سطح سوژه آموزشی عبور کرده و به سطح سوژه انسانی – تربیتی گام نهد. 💢به این ترتیب که در شرایط کنونی، نه آنچه صرفا برای بهینه نگاه داشتن سطح آموزش و تحصیل رسمی دانش آموزان مفید و ضروری است، بلکه آنچه برای افزایش مقاومت، روحیه حق طلبی، دفاع از مظلوم، دشمن شناسی، فهم دقیق حال و آینده، آرمان خواهی، وطن دوستی و منجی طلبی و در یک کلام تربیت و پروش متناسب با زمان ایشان نیز لازم است، در محیط مدرسه راه داده و به طرق مختلف اشاعه و تبلیغ نماید. ▪️این یعنی همان ضمیمه ای🔗 که در ابتدای این یادداشت به آن اشاره شد؛ این یعنی مدیر با خود عهد نماید در عین حال که تلاش میکنم شرایط آموزشی یادگیرندگان خود را در سطح مشخصی از بهینگی و استاندارد نگاه دارم(چنانکه پیش از جنگ نیز این تلاش را داشتم) ، در کنار آن می کوشم تا نیاز ها و ضرورت های جدیدی را که به واسطه وقوع نبرد مقدس 12 روزه ایجاد شده است را هم برای دانش آموزان خود برآورده نمایم.(نیاز ها و ضرورت هایی که به تعداد محدودی از انها در خطوط پیش اشاره شد). ⁉️اما مفهوم انسانی به چه معناست؟ نگاه انسانی در ترکیب انسانی – تربیتی، یعنی عبور از دو آفت اساسی که ممکن است مدارس در این ایام دچارش شوند ؛ ماشین پنداری و بزرگسال پنداری دانش آموزان. 🤖ماشین پنداری به این معناست که مدیر هر انچه که یک ربات/ماشین یادگیرندهِ - فاقد احساس و زمینه اجتماعی و خانوادگی - می توانست برای مدرسه اش به ارمغان بیاورد(اعم از رتبه، نمره و دستاورد های آموزشی و علمی خاص) را اکنون از دانش آموز انسانی خود انتظار دارد، بدون آنکه شرایط و اقتضائات خاص پیرامونی و اجتماعی - خانوادگی او را در نظر بگیرد. ▪️فرض کنید، به عنوان مثال شما مدیر مدرسه ای در نارمک هستید، محله ای که شاید یکی از بیشترین میزان تخریب ها و حملات را در نبرد مقدس ۱۲ روزه متحمل شد. سال تحصیلی شروع شده، در شرایطی خاص و موقعیتی که هیچ یک از دانش اموزان شما تا پیش از تابستان انتظارش را نمی کشیدند. تعدادی از دانش اموزان شما شهید شده اند، غم فقدان هم کلاسی ها سینه دانش آموزانتان را می فشارد و از طرفی بسیاری از ایشان به اشکال مختلفی(تخریب منزل، از دست دادن اقوام و خانواده، ایجاد جراحت و مصدومیت، متلاشی شدن کسب و کار خانوادگی و ...) در شرایط پایدار روحی و روانی خوبی به سر نمی برند. در این موقعیت واکنش ماشینی چیست، واکنش انسانی چیست؟ ❌اینکه شما تلاش کنید به جای آنکه فهم ماشینی از دانش اموزان را کنار بگذارید، بیشتر وبیشتر بر ضرورت موفقیت دانش آموزان مثلا در امتحانات نهایی، کنکور سراسری یا المپیاد های های علمی پیش رو تاکید کرده و ایشان را از طریق برنامه های فشرده آموزشی در منگنه قرار دهید، یعنی شما دانش آموزان خود را به عنوان سوژه های ماشینی که صرفا برای کسب استاندارد های کمی و عددی طراحی شده اند، نگاه می کنید. در این نگاه بهره وری بر همه چیز اولویت دارد، حتی بر حال ذهنی، روانی و جسمی دانش اموزان. ✅ اما نگاه انسانی تلاش می کند تا سوژه پیش رو را، پیش از انکه از طریق برچسب صنفی اش ببیند، از جهت ماهیت و نیاز های طبیعی اش بررسی نماید. دانش آموزان، پیش از انکه دانش آموز باشند، انسان اند، واجد احساس، عاطفه و نظام روانشناختی خاص خود هستند، نظامی که توجه به اقتضائات و شرایط خاص آن بر هر چیزی تقدم و اولویت دارد. حتی اگر مدرسه شما در منطقه نارمک تهران هم نباشد، دانش آموزان شما اکنون در شرایط و زمانه ای زیست می کنند که کوچکترین اخبار و وقایع به صورت مستقیم در اختیارشان قرار گرفته و به نوعی دچار سندروم تأثر اطلاعاتی هستند(سندرومی که در ان افراد صرفا به واسطه شنیدن اخبار و وقایع مختلف از گوشه و کنار دنیا، دچار ناراحتی و واکنش احساسی می شوند). ⁉️چگونه می خواهید بدون آنکه شرایط ذهنی و مصرف رسانه های و عاطفی دانش آموزانتان را مدیریت نکرده اید، از انها انتظار بازدهی آموزشی بالا داشته باشید؟ به بیان مری فلانری(Mary Flannery)؛ هیچگاه نمی توانید به شیوه ای بهینه تدریس و آموزش دهید، اگر سلامت روان دانش آموزان را مورد توجه قرار ندهید. ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦نبرد إرجاف و آینده‌پژوهی جنگ‌ هامحمدصادق تقی زاده طبری 🔺در دوره معاصر، مفهوم «اطلاعات نادرست»، «عملیات روانی» و «جنگ شناختی» جایگاه ویژه‌ای یافته است. در متن قرآن، این پدیده با واژه «إرجاف» بازشناسی شده است؛ راهبردی که در جنگ احزاب، مرجفون با بزرگ‌نمایی تهدیدها و ایجاد رعب، در صدد فروپاشی انسجام جامعه اسلامی بودند. امروز، با پیچیده‌تر شدن میدان نبرد و پیوند خوردن امنیت ملی با امنیت سایبری و ادراکی، ارجاف نه تنها بازتولید می‌شود بلکه در ابعاد جهانی و فناورانه ارتقا یافته است. آینده‌پژوهی جنگ‌ها نشان می‌دهد که «إرجاف» در دهه‌های آینده می‌تواند تهدیدی هم‌سنگ یا حتی بالاتر از جنگ‌های سخت‌افزاری تلقی شود. ♦️إرجاف سایبری و رسانه ای جهانی إرجاف سایبری به معنای بهره‌گیری از زیرساخت‌های دیجیتال برای پخش داده‌های دستکاری‌شده، اخبار جعلی و عملیات روانی سازمان‌یافته است. ویژگی اصلی این میدان، سرعت انتشار و گستردگی اثرگذاری است.در واقع دشمن با تولید انبوه محتوای جعلی، دست‌کاری در داده‌های کلان و هک رسانه‌های معتبر به دنبال فروپاشی اعتماد اجتماعی به نهادهای رسمی، اختلال در تصمیم‌گیری فرماندهی و فلج شدن اراده ملی پیش از آغاز عملیات نظامی است. در چنین شرایطی سرمایه‌گذاری در امنیت سایبری و آموزش سواد دیجیتال در سطح ملی ضروری است. ارجاف سایبری جنگی است که حتی قبل از شلیک نخستین گلوله می‌تواند ارتش‌ها را از درون از کار بیندازد؛ تهدیدی که اگر جدی گرفته نشود، معادلات بازدارندگی کلاسیک را بی‌اعتبار می‌سازد. رسانه‌های بین‌المللی و شبکه‌های اجتماعی در میدان آینده، نه فقط ابزار اطلاع‌رسانی بلکه بازیگران اصلی امنیت بین‌الملل خواهند بود. ارجاف رسانه‌ای جهانی به معنای تولید و انتشار روایت‌های دستکاری‌شده در سطح افکار عمومی جهانی است. به عنوان نمونه معاصر از تطهیر اشغالگری اسرائیل و برچسب‌زنی مقاومت مشروع به‌عنوان تروریسم و برجسته‌سازی اخبار کاذب در بحران‌های منطقه‌ای می توان نام برد.اما راهبرد مقابله با این مرجفون ، ایجاد رسانه‌های بین‌المللی قدرتمند اسلامی، شبکه‌های خبررسانی معتبر و تقویت دیپلماسی رسانه‌ای برای تغییر موازنه ادراکی در سطح جهانی است. ♦️إرجاف درون‌ امت اسلامی مهم‌ترین و خطرناک‌ترین سناریو، إرجاف درون‌ امت اسلامی است؛ وضعیتی که دشمن خارجی با بهره‌گیری از عوامل داخلی یا شبکه‌های نفوذ، بی‌اعتمادی، تفرقه و شایعه را در درون جبهه اسلامی گسترش دهد. بنابراین مرجفون با القای اختلاف میان گروه‌های مقاومت، ضربه به اعتماد عمومی نسبت به رهبران، تشدید نزاع‌های قومی و مذهبی به دنبال فرسایش انسجام امت اسلامی و باز شدن راه برای نفوذ و مداخله مستقیم دشمنان است. از منظر آینده‌پژوهی، اگر ارجاف داخلی مهار نشود، دشمن نیازی به جنگ مستقیم نخواهد داشت؛ زیرا فروپاشی درونی، هدف او را محقق می‌کند. 🔰الزامات راهبردی مقابله با إرجاف برای مواجهه با این تهدید چندلایه، امت اسلامی و دولت‌های مستقل منطقه نیازمند طراحی یک بسته جامع امنیتی هستند: ♦️اقتدار سایبری و اطلاعاتی: ایجاد شبکه‌های بومی امن، توسعه سامانه‌های دفاع در برابر جنگ شناختی و سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی بومی. ♦️دیپلماسی رسانه‌ای فعال: حرکت از موضع انفعال به کنشگری در عرصه روایت‌سازی جهانی و آموزش همگانی سواد رسانه‌ای و شناختی ♦️انسجام داخلی و همبستگی منطقه‌ای: جلوگیری از بهره‌برداری دشمن از شکاف‌های داخلی و تقویت وحدت راهبردی. ♦️نخبگان هوشمند: نقش‌آفرینی نخبگان فکری و سیاسی در تبیین تهدید و مدیریت روانی جامعه. 🔸نتیجه‌گیری نبردهای آینده بیش از هر زمان دیگر به «میدان ذهن و ادراک» منتقل می‌شوند. ارجاف در شکل‌های سایبری، رسانه‌ای جهانی و درون‌امت، تهدیدی است که می‌تواند حتی پیش از آغاز جنگ سخت، معادلات میدان را تغییر دهد. آینده‌پژوهی نشان می‌دهد که امت اسلامی اگر راهبردی برای مواجهه نداشته باشد، ممکن است قربانی جنگی شود که نه با موشک و بمب بلکه با خبر و تصویر آغاز می‌گردد. ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهید صدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦 تعلیم ظلم و تجاوز (راهبرد حتمی برای تربیت مقاومتی) ✍️ ✳️ اواسط سال 1940 میلادی اوج جنگ جهانی دوم و شرایطی است که آلمان با قدرت در حال پیشروی است. مرزهای خودش را بازپس گرفته، حتی کشورهای بلژیک وهلند و لوکزامبورگ را هم گرفته. کشورهای متفق و بطور ویژه انگلیس و فرانسته در بدترین شرایط قرار دارند. آلمان متمرکز بر فرانسه است و فرانسه در شرف سقوط کامل. اما در رکن دیگر متفقین یعنی بریتانیا دوگانه ی مهمی شکل گرفته و فضای سیاسی این کشور را پر کرده است؛ حزب لیبرالی که معتقد است آلمان دست برتر را دارد و ما باید واسطه ای (موسولینی در ایتالیا) پیدا کرده و "مسیر مذاکره" را پی بگیریم و با دادن امتیازاتی از کشیده شدن جنگ به داخل بریتانیا ویرانی و مصیبت را از کشورمان دور کنیم. چمبرلین نخست وزیر وقت چنین رویکردی دارد. اما در آن سو جریان اصطلاحاً محافظه کار معتقد است با باید با تمام توان "مقاومت" کنیم و اگر کوتاهی چمبرلین نبود با اکنون قدرت هوایی بیشتری می داشتیم. در آن شرایط محافظه کاران پیروز می شوند و نخست وزیر را عوض کرده و فردی را جایگزین او می کنند که حکم منجی را برای آن شرایط انگلستان داشت؛ "چرچیل". او عمیقاً خواستار مقاومت بود و مذاکره را در این شرایط ذلت می شمرد. هفته های ابتدایی نخست وزیری او بسیار سخت و پیچیده بود چون در همین ایام بود فرانسته کاملا سقوط کرد و شرایط بدتر شد و فشارهای برای مذاکره بیشتر. اما چرچیل مقاومت کرد و کم کم ورق برگشت. الکلام! ❇️ پس از جنگ های جهانی کشورهای پیروز سازمان و نهادهای بین المللی را تأسیس کرده و اسنادی را به عنوان نسخه ی شفابخش به همه ی کشورها ابلاغ کردند، از آن جمله سند توسعه پایدار 2030! این سند مشحون است از تعابیر زیبایی مانند فرهنگ صلح و آرامش، تقدیر از تنوع پذیری، پرهیز از خشونت، عدالت محوری، شهروند سالم جهانی و ... . هر خواننده آن را بخواند تحسین می کند، پس مشکلش کجاست؟ ✅ امام صادق علیه السلام می فرمایند مشکل بنی امیه این نبود که توحید و ایمان و عبودیت را تعلیم نداد یا مردم را از آموختن آن منع کرد، جفای بنی امیه این بود که اجازه نداد مردم شرک را هم بیاموزند و بشناسند، برای اینکه وقتی شرک بر آنها حمل شود آن را نشناسند! 🔔 مشکل سند2030 تعلیم و تربیت صلح و امنیت و عدالت و ... نیست، مشکلش اینجاست که هیچ تعلیمی و آگاهی بخشی نسبت به ظلم و استکبار و تجاوز به ملت ها در این اسناد نمی بینی، برای اینکه نسل ها آن را نشناسند تا پس آن بخواهند در برابر آن بایستند و مقاومت کنند. مشکل اینجاست! ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦کارگروه «تربیت و جنگ» مرکز تربیت اسلامی پژوهشکده شهید صدر دانشگاه جامع امام حسین برگزار مي‌كند: 🔰نشست تخصصی: بررسی فرصت های تربیتی در موقعیت های مرزی (شرایط التهاب جنگی) 👤ارائه دهنده: دکتر مصطفی فیض مسئول میز آموزش و پرورش دفتر تبلیغات اسلامی قم 👤دبیر نشست: دکتر محمد احمدی زاده پژوهشگر پژوهشکده مطالعات تمدنی شهید صدر 🕓تاریخ: سه شنبه 25 شهریور، ساعت 8 مکان: قم، مرکز تربیت اسلامی جهت حضور با شماره 09133629027 تماس بگیرید. ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
44.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚦پیوست قرآنی در گفتمان بین المللی 🎙 حجه الاسلام و المسلمین دکتر احمد رهدار(عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه‌السلام) 🔸کارگروه مبانی دین شناختی جنگ ایران و اسرائیل ┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🚦کارگروه «تربیت و جنگ» مرکز تربیت اسلامی پژوهشکده مطالعات تمدنی صدر برگزار مي‌كند: 🔰نشست تخصصی (نشست دوم): مدرسه و گفتمان مقاومت؛ از تجربه و ایده، تا مدیریت و تعامل با نسل نو 👤 باحضور: آقای مجتهدی مربی تربیتی مدرسه شهیدسلیمانی 👤 دبیر نشست: سیداحمدحسینی پژوهشگر پژوهشکده مطالعات تمدنی شهید صدر 📆 تاریخ: سه شنبه، ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۰۰ 📍 لینک نشست: https://skyroom.online/ch/sadr/t-eslami ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهید صدر (ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🗓سلسله یادداشت های نسبت شناسی مسئله جنگ و مدیران مدارس ✍به قلم مدیریت آموزشی در شرایط بحران: خطای بزرگسال پنداری دانش‌آموزان ▪مدیران مدارس ما در مواجهه با شرایط و هیجانات خاص دانش‌آموزان، گاه با دو آفت بنیادین در تربیت و مدیریت آموزشی روبه‌رو می‌شوند. آفت نخست، همان ماشین‌پنداری دانش‌آموزان است؛ یعنی نگریستن به کودک به‌مثابه موجودی صرفاً ابزاری که باید همچون یک دستگاه، مطابق برنامه و فرمان، فرایند آموزش رسمی خود را طی کند، بی‌آنکه عاطفه، هیجان یا نیازهای روانی او به رسمیت شناخته شود.❌ ↪این آفت را در یادداشت نخست توضیح دادیم. ▪اما آن‌سوی طیف، آفت دیگری که کم‌خطرتر از اولی نیست: بزرگسال‌پنداری دانش‌آموزان یا بزرگسال سازی (Adultification) ایشان است. 🔹در این رویکرد نادرست، مدیر یا معلم ناخودآگاه از کودک انتظار دارد همچون یک بزرگسال بیندیشد، تصمیم بگیرد یا واکنش نشان دهد. چنین نگاهی، بی‌توجه به مراحل رشد شناختی و عاطفی کودک، بارهایی را بر دوش او می‌گذارد که فراتر از توان روانی و هیجانی اوست. در موقعیت کنونی که بزرگسالان، ملتهب و مضطرب از اخبار جنگ و بعضا اندوهگین از فقدان ها و از دست دادن عزیزان و قهرمانان خود هستند، مدیر نباید از دانش اموزان خود انتظار داشته باشد که رفتاری فراتر از سن و اقتضائات روانشناختی شان داشته باشند. ▪توضیح انکه ممکن است دانش آموزان در این ایام به اشکال مختلقی سوگوار، مضطرب، عصبانی یا نامتمرکز عمل کنند. هر یک از این مسائل برای یک بزرگسال شاید ماه ها زمان ببرد تا حل و فصل شود، چه برسد به کودکان که کنترل و اراده کمتری بر مکانیسم های شناختی – هیجانی خود دارند. مثلا ممکن است یکی از شاگردان خوب مدرسه در سال جدید دچار افت نمره و عملکرد شود، یا مثلا برخی دانش آموزان ممکن است دچار اختلال انفجاری متناوب (Intermittent Explosive Disorder – IED) شده باشند، به این ترتیب که به شکل ناگهانی و انفجاری عصبانی شده یا واکنشی فراتر از انتظار به یک موقعیت چالش زا از خود نشان دهند. فارغ از اینکه علت این مسائل چیست(تجربه یک شرایط ناپایدار خانوادگی در دوره جنگ می تواند به تنهایی یک عامل اساسی باشد) و چگونه درمان میشود، آنچه برای یک مدیر یا حتی معلم ضروری است، عدم برخورد کلیشه ای و بزرگسالانه با این مسئله است، حتی اگر دانش آموز، یک فرد 18 ساله باشد.(طبق تعریف کنوانسیون حقوق کودک 1989، کودکی از بدو تولد تا 18 سالگی را شامل میشود) 💢اینکه بگوییم، این رفتار هاچیست که از خودت نشان میدهی؟ مگر چه شده که درس و تحصیل را کنار گذاشته ای، یه کمی خودت رو کنترل کن، این رفتار ها در شأن تو نیست، تو دیگه بزرگ شدی یا .... صرفا باعث میشود تا در عین حال که احترام به احساسات دانش آموز را نادیده گرفته ایم، او را از یکی از نیاز های طبیعی خود، یعنی برون ریزی هیجانی محروم ساخته ایم. صحبت ما با مدیر این نیست که اجازه بدهد دانش اموز به سایرین آسیب رسانده یا ابزار و لوازم مدرسه را نابود کند، نه، به هیچ عنوان! صحبت ما ناظر به نگاه و رویکردی است که مدیر بر اساس آن رفتار دانش آموز را تحلیل می کند. نگاه و رویکردی که بیش از آنکه نیاز ها و اقتضائات روانشناختی کودکان و نوجوانان در ان غلبه داشته باشد، کلیشه ها و تراز های هنجاری بزرگسالانه خودنمایی می کنند. ✅شاید بهتر باشد، مدیران مدارس، با تسهیل گری مدیران نواحی و معاونت ها ملی و استانی، در شرایط خاص کنونی، برگزاری برنامه های ورزشی، اردویی و تفریحی را بیشتر و جدی تر در دستور کار مدارس خود قرار دهند، چرا که هر کدام به شکلی می توانند هیجانات کودکان و دانش آموزان را تنظیم کرده و به حالت متعادل نزدیک نمایند. ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🗓سلسله یادداشت های نسبت شناسی مسئله جنگ و مدیران مدارس ✍به قلم تاثیر مستقیم ادراک تربیتی مدیر مدرسه از جنگ، بر شیوه فضاسازی مدرسه – پالایش یا والایش؟ 💢برداشت مدیر از جنگ و پیامدهای آن بر تربیت کودک، مستقیماً بر سیاست‌ها، راهبردها و تکنیک‌های تربیتی در مدرسه اثر می‌گذارد. ❌اگر مدیر جنگ را مانعی در مسیر تربیت صحیح و کامل بداند، به احتمال زیاد خواهد کوشید فضای مدرسه را از هر نشانه، تصویر یا فعالیتی که یادآور شرایط جنگی است پاک‌سازی کند؛ حتی اگر در سطح کلان، ضرورت‌هایی برای پرورش تاب‌آوری اجتماعی یا تربیت نسلی مقاوم و آگاه به جهاد و ایستادگی مطرح باشد. 🔹در این رویکرد که نامش را پالایش یا پاکسازی می نامیم، محیط مدرسه تا حد ممکن از نشانه‌های نبرد و مقاومت—از جمله تصاویر شهدا یا نمادهای ایدئولوژیک—خالی نگاه داشته می‌شود، زیرا باور بر این است که این عناصر می‌توانند رنج و اختلال عاطفی کودکان را بازتولید کنند. در واقع، ترمیم روانی کودکان در این نگاه از رهگذر «پالایش و پاکسازی محیطی» و پرهیز از بازنمایی موقعیت‌های تداعی کننده جنگ پیگیری می‌شود. ✅اما در نگاه دوم، مدیر جنگ و نبرد را فرصتی تربیتی در نظر می گیرد و طبیعتاً تلاش خواهد کرد فضای مدرسه را با مؤلفه‌های فرهنگی جهاد و مقاومت همراه و همنوا سازد؛ البته در قالبی بازسازی‌شده و متناسب با درک کودکانه به گونه ای که اضافه بارشناختی فراتر از توان ایشان ایجاد نشود. 🔹در این رویکرد که ما نامش را والایش یا والاسازی می نامیم، جنگ نه صرفاً تهدید، بلکه همانطور که گفت شد، میزانسن و صحنه ای برای تربیت و پرورش محسوب می‌شود؛ بستری که می‌تواند تاب‌آوری روانی و اجتماعی کودکان را تقویت کرده و ارزش‌هایی چون ایستادگی، ظلم‌ستیزی و مشارکت اجتماعی را در بستر تجربه زیسته و واقعی پیرامونشان، در ایشان درونی کند. 🔻در رویکرد نخست، مدیر با حذف و پالایش عناصر تداعی‌گر بحران، قصد دارد محیطی آرام و بی‌تنش برای بازسازی روانی کودکان فراهم آورد. با این حال، اثربخشی این روش همواره محل تردید است؛ به‌ویژه در شرایطی که سایه تهدید و احتمال بازگشت بحران همچنان وجود دارد و از سوی دیگر، مدیر قادر به کنترل مصرف رسانه‌ای و تجربه خانوادگی دانش‌آموزان نیست. در این وضعیت، تعارضی میان انکار جنگ در مدرسه و حضور پررنگ آن در خانه و رسانه پدید می‌آید که ذهن کودک را آشفته می‌سازد. 🔺اما در رویکرد دوم، مدیر به جای گریز از موقعیت، خود و مدرسه را با شرایط جدید سازگار کرده و از دل بحران، فرصتی برای بهترین تجربه‌های تربیتی کودکان و تعالی مدرسه فراهم می‌سازد. ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
🗓سلسله یادداشت های نسبت شناسی مسئله جنگ و مدیران مدارس ✍به قلم تاثیر مستقیم ادراک تربیتی مدیر مدرسه از جنگ، بر شیوه فضاسازی مدرسه – پالایش یا والایش؟ ◾اگر به عنوان یک مدیر، برنامه ریز یا تصمیم ساز، قصد داریم رویکرد والایش را انتخاب نماییم، می بایست نکات زیر را حتما و جدا در نظر بگیریم: 1⃣ بسیاری از دانش آموزان ممکن است دچار مسئله سوگ حل نشده باشند، به این ترتیب مرز میان خشم، خشونت، انتقام و مفاهیم مقدسی مانند جهاد، حق طلبی، ظلم ستیزی و منجی خواهی برای انها مشخص نبوده و صرفا همه چیز را بر اساس احساسات تجربه شده منفی و ددمنشانه شخصی خود از جنگ می سنجند. این اتفاق برای کودک یک امر کاملا طبیعی است و اصلا نباید عجیب و مذموم شمرده شود. برنامه ریزان فرهنگی و مدیران مدارس باید توجه کنند که روند فعالیت های فرهنگی مدارس نباید به اباحه خشونت یا ایجاد روحیه پرخاشگرانه در کودکان منجر شود، چرا که ممکن است نتایجی خلاف آنچه که انتظار دارند را رقم بزند. از این رو توصیه می شود حتما مکانیسم های درمانی برای دانش آموزانی که تجارب سخت و سهمگینی از جنگ داشته اند، در نظر گرفته شده و در کنار آن فرایند والایش دنبال شود. 2⃣بسیاری از مفاهیم مانند نبرد، مقاومت، شهادت یا ایستادگی اگر در قالب خطابه و بیان متعارف برای سنین پایین(مثلا دانش آموزان اول تا سوم دبستان) مطرح شوند، سنگین و ترس‌آور هستند و حتی ممکن است به اشتباه در ذهن کودک معادل قتل، مرگ، خشونت و ... گرفته شوند؛ معادل هایی که به هیچ عنوان تداعی های جالبی حداقل برای ذهن کودکان نخواهند داشت. بنابراین اگر رویکرد والایش صرفاً بر سخنرانی، روایت‌گری مستقیم یا بازنمایی خطابه‌ای تکیه کند، ممکن است کودکان را سردرگم، مضطرب یا حتی بی‌تفاوت سازد. از این رو می بایست برنامه ریزان آموزشی و فرهنگی، از جمله رهبران مدارس، بر ضرورت چندحسی و حتی کینستِتیک(حرکتی) بودن برنامه ها، به فراخور سن و مقطع تحصیلی ایشان، توجه ویژه ای داشته باشند، تا فعالیت های ایشان نتایج معکوس یا بعضا پیامد های منفی در پی نداشته باشد. 3⃣باید توجه کرد که یکی از بنیادی ترین و اصلی ترین مأموریت های مدرسه در هر جا و هر زمانی یادگیری و دانش افزایی رسمی است، از این رو توجه به رویکرد والایش نباید منجر به نادیده گرفتن نیاز های متداول آموزشی و تحصیلی دانش آموزان شود، مدرسه کانون فرهنگی یا باشگاه ورزشی نیست، اما می بایست هر کدام را ولو به شکل حداقلی در خود داشته باشد. از این رو همانطور که در یادداشت های قبل گفته شد، لازم است تا مدیران مدارس، مسئله جنگ و ضرورت های در پی آن را، به عنوان ضمیمه و الحاقیه ای به فعالیت های روتین و عادی مدرسه خود ببینند، تا هم بتوانند روند بهینه فعالیت های آموزشی را بهتر و اثربخش تر دنبال نمایند، و هم از دچار شدن به آفت های ماشین پنداری و بزرگسال پنداری در امان باشند و هم تربیتی متناسب با اقتضائات زمان و نیاز های اجتماعی برای دانش آموزان خود به ارمغان بیاورند. ┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄ 🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهیدصدر(ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/