eitaa logo
🌹صدرا🌹
552 دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
35.3هزار ویدیو
314 فایل
-مهربانم، عالم از توست غریبانه چرا میگردی؟❤️😔 اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب( س) به کانال صدرا خوش آمدید. @sadrasadat74 پیشنهادات و انتقادات خود را منتقل کنید. ✅ کپی از مطالب کانال،مشروط برذکرصلوات برای شهدا،بلا اشکال و آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نابرده رنج، گنج به ما داده ای حسین از کودکی به گردن ما شال ماتم است ... در این شبهای عزیز از همه مخاطبین کانال التماس دعا داریم «تحریریه صدرا»
‏‏مجموعه کتاب سرگذشت استعمار رو برا پسرم خریدم. جذاب و نوجوان پسند نوشته شده. ممنونم از نفیسه سادات عزیز که بهم معرفی کردن. ‎@ns__mousavi "زینب صبور"
‏🏴بالای در خونه‌ پرچم سیاه بذاریم🏴 امام صادق صلوات الله عليه می‌فرماید: «هرکسی که پرچم سیاهی در ایام عزای جدم اباعبدالله علیه‌السلام بر روی در خانه‌اش یا بالای آن بگذارد، برای آن و عیال آن، مادرمان حضرت زهراء علیها‌السلام صبح و شب دعا میکند.» ( مقتل مبکی العیون/ص۱۱۱) "نرگس‌بانو‌شفیعی‌زاده"
🏴پوشیدن لباس مشکی تا اربعین ✍سوال: آیا پوشیدن لباس مشکی تا اربعین حسینی اشکالی دارد ؟(کراهت دارد؟) جواب: پوشیدن لباس مشکی در ایام عزاداری خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) به منظور تعظیم شعائر الهی و اظهار حزن و اندوه موجب ترتب ثواب الهی است.  📕منبع: leader.ir
کابینه رئیسی مشخص شد؟ برخی منابع غیررسمی مدعی شدند که لیست وزرا دولت رئیسی به این شرح است: 🔹امورخارجه: حسین امیرعبدالهیان 🔹صنعت و معدن: رضا فاطمی امین 🔹ورزش و جوانان: حمید سجادی 🔹راه و شهرسازی: سعید محمد 🔹کشور: سردار احمد وحیدی 🔹ارتباطات: عیسی زارع پور 🔹اقتصاد: محمدرضا فرزین 🔹نیرو: عباس علی آبادی 🔹دادگستری: فیروز اصلانی 🔹علوم: محمدعلی زلفی گل 🔹آموزش و پرورش: محمدطیب صحرایی 🔹بهداشت ودرمان: امیرحسین قاضی زاده 🔹ارشاد: محمدمهدی اسماعیلی 🔹کار و رفاه: مهرداد بذرپاش 🔹دفاع: امیر حاتمی 🔹نفت: جواد اوجی 🔹جهاد کشاورزی: حجت الله عبدالملکی 🔹اطلاعات: علی عبداللهی 🔸هنوز رسما لیست کابینه رئیسی اعلام نشده است
9.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌🏼برای دیدن یک معجزه آماده‌ای؟
🌸قال رسول الله صلی الله علیه و آله: *اِنَّ لِقَتْل الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُومِنِيْنَ لا تَبْرَدُ اَبَداً* *برای شهادت حسین علیه السلام، حرارت و گرمایی در دلهای مومنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود.* (کتاب جامع احادیث الشیعه ،ج ۱۲،ص ۵۵۶ ) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 *السلام علیکَ یا علیَّ بنَ الحسینِ علیه السلام* *السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الباقرُ علیه السلام* *السلام علیکَ یا جعفرَ بنَ محمدٍ نِ الصادقُ علیه السلام* 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 *اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج* 🌹سلام صبح سه‌شنبه شمابخير🌹 🌹التماس دعای فرج🌹 🔷حلول ماه محرم ماه عزا و ماتم خاندان اهل بیت، تسلیت. باد.
💢خاطره ای زیبا از دکتر زرین کوب در مورد عاشورا البته میگویند داستان است ولی هرچه هست بسیار زیباست. 🔹روز عاشورا بود و در مراسمی بهمین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و عکسم را روی آن زده بودن انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم. 🔹دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی ام می گشتم .. موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمی خواستم، فعلا کسی متوجه حضورم بشود، هرچه بیشتر فکر می کردم ، کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد : 🔹ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟ 🔹گفتم : استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم 🔹خوشحال شد، شروع کرد به شرح این که چقدر دوست داشته، بنده را از نزدیک ببیند، همین طور که صحبت میکرد، دقیق نگاهش می کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟ 🔹پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین، اما باوقار 🔹می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن میخواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را میخواند 🔹پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟ 🔹گفت : سؤالی داشتم و سپس پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید ؟ 🔹گفتم : خب بله ، صددرصد ... گفت : ولی من اعتقاد ندارم ! 🔹پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد ؟ 💥( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم ) 🔹گفت : خیلی دوست دارم معتقد شوم، یک زحمتی برای من می کشید ؟ 🔹گفتم : اگر از دستم بر بیاد، حتما ، چرا که نه 🔹گفت : یک فال برام بگیر 🔹گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم نیست 🔹بلافاصله دیوانی کوچک از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت : بفرما 🔹مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم، نیت کنید 🔹فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمیخوام، میخوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه ؟؟ 🔹برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال 🔹حافظ ...عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ عشق و علاقه این مرد به حافظ چی ؟ 🔹با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوعات پرداخته باشد 🔹متوجه تردیدم شد، گفت : چی شد استاد ؟ گفتم : هیچی، الان 🔹چشمان را بستم و فاتحه ای قرائت و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم : 💥زان یار دلنوازم شکریست با شکایت 💥گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت 💥بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم 💥یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت 💥رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس 💥گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت 💥در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا 💥سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت 💥چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی 💥جانا روا نباشد خونریز را حمایت 💥در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود 💥از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت 💥از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود 💥زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت 💥ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم 💥یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت 💥این راه را نهایت صورت کجا توان بست 💥کش صد هزار منزل بیش است در بدایت 💥هر چند بردی آبم روی از درت نتابم 💥جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت 💥عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ 💥قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت 🔹خدای من این غزل موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نیست، پس چیست ؟ سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم، این غزل ویژه برا همین مناسبت سروده شده ! 🔹بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی و گریه میکرد، طوری که تمام بدنش میلرزید انگار روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود . 🔹متوجه شدم عده ای دارند مارا تماشا میکنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فرا خواند و عذرخواه که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگر میدانستم سخنان خود را چگونه آغاز کنم . 🔹بلند شدم، دستم را گرفت و می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم، دستش را به نشانه ادب بوسیدم . 🔹گفت معتقد شدم، معتقد بووودم، ایمان پیدا کردم استاد، گریه امانش نمی داد ! 🔹آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند . 🔹پیشنهاد میکنم هر وقت حال خوشی داشتید، این غزل را بخوانید.