گرگهای اصلاحطلب خائن و اصولگرایان منفعتطلب و احمدینژاد سرحلقه فرقه ضاله بهاری بهایی
اینها کسانی هستند که از سال ۱۳۹۶ تاکنون برای رسیدن به امیال دنیوی و قدرت وچداول منابع کشور و ملت ، به مدیران و مسئولین انقلابی و ولایی و جهادی همچون رئیس جمهور شهید رئیسی چه تهمتهای و افتراهایی که نزدند ، چه تمسخرهایی که نکردند چه توهینهایی که نکردند و......
حالا با سوء استفاده از وضع پیش آمده و با پرویی نجومی جهت کسب اعتماد مردم برای انتخابات و ادامه خیانتهای قبلیشان فعال شدهاند ؟!
اینها کسانی بودند که طبق اعترافات و اذعان و خاطراتشان در اوایل انقلاب مستاجر بودند در شهرستان ولی اکنون ماه نشین هستند در شمال تهران،
روزی شاید الاغ و شتر سوار بودند ولی حالا هواپیمای شخصی و ماشینهای خارجی.
روزی شاید شنا در استخر و حوض محله دورافتاده داشتند ولی اکنون شنای در استخر فرح و شنای در سد لتیان را تجربه کردند آنهم بر خلاف سایر مردم در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی،
لیکن بر هر ایرانی باشرف واجبه اینو نشر بده تا اون دنیا شرمندهی آیت الله رئیسی شهید خادم الرضا نباشه.
اراذل و اوباش دست به کار شدن، اشرافیون، کاخ نشینان، لیبرالها و .....، سردستهشون هم سید حسن مصطفوی خلف ناصالح رفسنجانی مغروق استخرفرح هست.
مواظب باشید و فریب ترفندهای رسانهای و عملیات روانی اونها را نخورید ، اینها روز را شب و شب را روز جلوه میدهند.
🚨هشدار هشدار هشدار: #سقیفه تشکیل جلسه داده و فعال شده است. ولی باید کسی را انتخاب کنیم که تداوم دهنده راه شهید جمهور آیت الله رئیسی، باشد.
لعنت الله علیم اجمعین
اللهم لعن جبت و طاغوت
13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وزیر راه روز حادثۀ سقوط بالگرد را روایت میکند
من حتی در تشییع حاج قاسم هم خودم را به آب و آتش نزدم که به نماز برسم. تنها حضور برایم مهم بود. آن هم نه تهران. بُهت زده نبودم. بغض خفهام میکرد اما گریههایم برای طلب عفو نبود. پرده اشک، چشمانم را تار کرده بود و حال میزانی نداشتم ولی به هر حال در اعماق وجودم حسی آمیخته از غرور و افتخار موج میزد.
اما میدانی این بار همه چیز فرق میکرد. من آمده بودم برای عذرخواهی. از وقتی به زور سلام و صلوات و بعد از چند ساعت پیادهروی خود را به دانشگاه رساندم؛ در میان موج جمیعت پرتاب شدم تا وسط صفوف نماز؛ سعی کردم به سفارش آقا تکبیرها را تکرار کنم و تا آن لحظهای که ماشین بزرگ پیکرت را از دانشگاه بیرون آورد
و افتاد در خیابان انقلاب که تا چشم کار میکرد پر بود و تمامی نداشت دقیقا در تک تک لحظات دوست داشتم فریاد بزنم که پشیمانم. آمده بودم تا از تو بخواهم همه چیز را بگذاری پای نادانی و سبکسری جوانیما. اینکه بگویم آنقدر پشت تو در نیامدیم که هر کس به خود اجازه داد زخم زبانی به تو بزند و استهزاء کند.
پای کارَت نبودیم چون شب و روزهای یکی شدهات، آوارگی مدامت و تن خستهات را کسی ندید و اوصافش را نشنید. برایت کم گذاشتیم چون به خودشان اجازه دادند تو را با هر کسی مقایسه کنند و با گستاخی بگویند اولین رئیس جمهور تک دورهای است. ما را ببخش آقای رئیس جمهور. ما به تو بدهکاریم. حسابمان را چگونه صاف کنیم؟
نمیشود باز هم همانقدر ساده و بی تکلف بخندی و برایمان حرف بزنی؟ دلتنگت میشویم.
بیشتر از قبل.
زود برگرد پیشمان.
چشم به راه میمانیم.
|مظلوم مثل بهشتی|
-بینام-
"Perdu SeyedAli"