6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 بشارت آیت الله توکل در مسجد مقدس جمکران:
خودتان را برای ظهور آماده کنید، ان شاالله ظهور را خواهیم دید و پرچم انقلاب را همین رهبرمان به دست امام زمان می دهند.
انشاءالله و به امید و لطف و فضل خداوند
24.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜 برای ثبت در تاریخ
💠🔹 انتخابات تمام شد ولی واقعا حیفم اومد که این ویدیوی کوتاه رو نبینید و صحبتهای این بانوی ایرانی مقیم کانادا رو نشنوید!
5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ۶۰ ثانیه با روضه علی اکبر علیهالسلام
🎙#مرحوم_کوثری
13.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عزیز زهرا !
بقیه الله !
کجایی آقا؟
-مهربانم، عالم از توست
غریبانه چرا میگردی؟❤️😔
اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب( س)
اولین ضربهی کاری بر پیکر علیاکبر علیهالسلام که منجر به شهادت شد، نیزهای بود که توسط شخصی به نام «مرة بن منقذ» زده شد!
حالا ابنمنقذ کیه؟!
از یاران امیرالمؤمنین و علمدارِ قبیلهی عبدالقیس در جنگ جمل!
دقت کردید؟!
طرف در فتنهی جمل، حق رو شناخته و در رکاب حق جنگیده! اما در عاشورا، در سپاه عمربنسعد، نه به عنوان سیاهی لشکر، بلکه به عنوان قاتل علیاکبر حضور داشته ...
فقط به خدا باید پناه برد.
#امام_حسین
#محرم
"سید امیرحسین هاشمی"
علیاکبر، اسماعیلِ امام حسین(علیهالسلام) بود که به کام مرگ وقتی که همهی اصحاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند و کسی غیر از خانوادهی او باقی نماند، علی اکبر از خیمه گاه خارج شد. پیش پدر آمد و گفت: پدر! اکنون اجازه بده تا من بروم بجنگم و جانم را قربانت کنم. هیچ مقاومتی نکرد و به او اجازه داد! این دیگر اصحاب و برادرزاده و خواهرزاده نیست که امام به او بگوید نرو، بایست؛ این پارهی تن و پارهی جگر خود اوست! این انفاق امام حسین علیه السلام است؛ این اسماعیل حسین علیه السلام است که به میدان میرود. امام حسین علیه السلام نگاهی از روی نومیدی به قدّ و قامت علی اکبر انداخت. گفت: خدایا! خودت شاهد باش. جوانی را به جنگ و به کام مرگ فرستادم که از همهی مردم، شبیهتر به پیغمبر صلی الله علیه و آله بود.
علی اكبر، چندین بار حمله كرد و جمع بسیاری را كشت بطوریكه مردم از بسیاری كشتگان خودشان به خروش آمدند در روایتی با تشنگی ای كه داشت صد و بیست نفر از آنان را كشت
در روایتی با تشنگی ای كه داشت صد و بیست نفر از آنان را كشت سپس نزد پدر برگشت در حالیكه زخم بسیاری برداشته بود عرض كرد ای پدر العطش قد قَتَلنی و ثقل الحدید اجهدنی، نهل الی شربه من الماء سبیلُ اتقوی بها.
پدر جان تشنگی مرا دارد می كشد و سنگینی این سلاح توانم را گرفته آیا جرعه آبی است بنوشم تا نیرو بگیرم و به دشمنان بتازم .
امام گریست و اینچنین به فرزندش پاسخ داد: ای پسر جان اندكی جنگ كن امیدوارم به همین زودی جدت پیامبر را دیدار كنی و از دستش سیراب شوی كه دیگر هرگز تشنه نشو
ای فرزندم زبانت را بیرون آور سپس زبان علی اكبر را در دهان مبارك خود گذاشت و آن را مكید و انگشتر خویش را به او داد و فرمود آن را در دهان خود بگذار و برای جنگ با دشمن برگرد عده ای گفتند امام ، زبان علی اكبر را در كام گرفت تا به او بنماید كه كام او از كام فرزندش خشك تر است و با این حالت، همدردی با فرزندش بكند.
عده ای گفته اند كه در این دم آخر منظور امام این بود كه او را به حقایقی آگاه كند كه درجات معنوی او را ارتقاء دهد و تمام علوم را به او آموخت چنانچه پیامبر در آخرین لحظات عمر شریفشان علی را در بستر خود خواست و زبان در كام او نهاد و به او حقایقی آموخت كه هزار هزار باب علم بود.