📚 احکام دین:
💬سوال:
🔰آیا کفّاره افطار روزه ی غیر سیّد را می توان به سیّد داد؟
✅پاسخ:
✍ آیت الله خامنه ای:
اشکال ندارد هر چند احتیاط در ترک آن است.
✍ ایت الله مکارم شیرازی:
احتياط آن است که کفاره ي غير سادات به سادات داده نشود.
✍ آیت الله وحید خراسانی:
احتیاطا به سید داده نشود.
✍ آیت الله سیستانی: اشکال ندارد
21.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای اختصاصی شب بیست و هفتم
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
همه جور لباسی می پوشید حتی شلوار جین، اما خیلی مذهبی و در اعتقادش راسخ بود
القاب زیادی داشت ولی خودش می گفت: به من بگید غریب طوس و می گفت: به مردم ایران بگید هروقت رفتند دیدار امام رضا(ع) سلام مرا به آقا برسانند و بگویند آقا یکی هست که زیر پرچم شما درحال مبارزه(در جبهه) است و اسم شمارا روی خودش گذاشته...
شهید حزبالله
"احمد مشلب"
10.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطرات آقای فتاح از شهید سلیمانی.
جالبه ببینید.
🌹صدرا🌹
♦️سرلشگر سلیمانی خطاب به فرمانده مقاومت فلسطین: هرکسی که ندای شما را بشنود و شما را یاری نکند مسلمان نیست
🔹شبکه المیادین متن پیامی را برای نخستین بار منتشر کرده است که مدتی قبل از شهادت، توسط شهید قاسم سلیمانی برای فرمانده گردان های القسام فرستاده شده است
در بخشی از نامه شهید سلیمانی به محمد الضیف، فرمانده کل گردانهای عزالدین قسام، آمده است:
🔹به همه اطمینان دهید که ایران فلسطین را تنها نخواهد گذاشت ، هر چقدر فشارها سنگین تر و محاصره محکم تر شود.
🔹دفاع از فلسطین مصداق دفاع از اسلام است و هرکسی که ندای شما را بشنود و شما را یاری نکند مسلمان نیست.
🔹 دفاع از فلسطین برای ما افتخار است و ما در ازای هیچ چیزی این وظیفه را رها نخواهیم کرد.
🔹به یاری خداوند طلوع صبح پیروزی نزدیک است و زنگ مرگ صهیونیست های متجاوز به صدا درآمده است.
🔹 امیدوارم که خداوند ما را یاری کند تا کنار شما باشیم و ما را به آرزوی شهادت در راه قدس برساند.
ماجرای اشنایی امام علی(ع) وقمبرغلام امام علی(ع)
💠 جوان کافری عاشق دختر عمویش شد، عمویش پادشاه حبشه بود. جوان رفت پیش عمو و گفت: عمو جان من عاشق دخترت شدهام، آمدم برای خواستگاری. پادشاه گفت حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است. گفت عمو هر چه باشد من میپذیرم
شاه گفت: در شهر بدیها (مدینه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری آنوقت دختر از آن تو، جوان گفت عمو جان این دشمن تو اسمش چیست، گفت اسم زیاد دارد ولی بیشتر او را به نام علی بن ابیطالب میشناسند جوان فوراً اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدیها شد. به بالای تپهی شهر که رسید دید در نخلستان، جوان عربی در حال باغبانی و بیل زدن است. به نزدیک جوان رفت. گفت: ای مرد عرب تو علی را میشناسی؟ گفت: تو را با علی چه کار است؟ گفت: آمدهام سرش را برای عمویم که پادشاه حبشه است ببرم چون مهر دخترش کرده است.
گفت: تو حریف علی نمیشوی. گفت: مگر علی را میشناسی؟
گفت: بله من هر روز با او هستم و هر روز او را میبینم. گفت: مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم؟! گفت قدی دارد به اندازهی قد من، هیکلی همهیکل من. گفت: خب اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست. مرد عرب گفت: اول باید بتوانی مرا شکست بدهی تا علی را به تو نشان بدهم. خب چه برای شکست علی داری؟
گفت: شمشیر و تیر و کمان و سنان. گفت: پس آماده باش، جوان خندهی بلندی کرد و گفت: تو با این بیل میخواهی مرا شکست دهی؟ پس آماده باش. شمشیر را از نیام کشید. گفت: اسمت چیست؟ مرد عرب جواب داد: عبدالله. پرسید: نام تو چیست؟ گفت: فتاح، و با شمشیر به عبدالله حمله کرد. عبدالله در یک چشم به هم زدن، کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد و به زمین زد و با خنجر خود جوان خواست تا او را بکشد که دید جوان از چشمهایش اشک میآید. گفت: چرا گریه میکنی؟ جوان گفت: من عاشق دختر عمویم بودم آمده بودم تا سر علی را ببرم برای عمویم تا دخترش را به من بدهد، حالا دارم به دست تو کشته میشوم. مرد عرب، جوان را بلند کرد، گفت: بیا این شمشیر، سر مرا برای عمویت ببر. گفت: مگر تو کی هستی؟ گفت: منم اسدالله الغالب علی بن ابیطالب، که اگر من بتوانم دل بندهای از بندگان خدا را شاد کنم، حاضرم سر من مهر دختر عمویت شود. جوان، بلند بلند زد زیر گریه و به پای مولای دو عالم افتاد و گفت من میخواهم از امروز، غلام تو شوم یا علی. پس فتاح شد قنبر غلام علی بن ابیطالب
📚بحارالانوار ج3 ص 211
امالی شیخ صدوق
حاج شیخ جعفر مجتهدی قدس الله:
در هر کجای عالم که قلباً حضرت رضا علیه السلام را صدا بزنید و به ناحیّه ی مقدّسه ی ایشان توجه کنید آن بزرگوار سریعاً نظر می کنند، و این معنای حقیقی کلمه ی 《 انیس النّفوس》 است.
📚لاله ای از ملکوت جلد دوم صفحه۲۹۰
#یک_جرعه_کتاب
#عرفان_و_آرامش 🌺