مقدرات تابع قلب علامه تهرانی رحمت الله علیه

شما ماش پلو رو با چی می‌خورید😋 ما با شیره و خرما😎 میدونستید ماش پلو اگر با شیره نوش جان بشه ،یک غذای عالی برای تقویت مغزه.... اگر دچار سردی مغز،سودا،افکار منفی و اینجور مشکلات هستید هفته ای یکبار ماش پلو با شیره میل کنید اگه هویج رنده شده هم بهش بزنید که دیگه محشره😍 #تغذیه

#هوشیار_باشیم دولت پزشکیان که در‌ واقع تیمِ هاشمی_خاتمی_روحانی تصمیم سازان و صحنه گردانان اون هستن، بعد از انجام هر کاری طوری فضاسازی میکنند که انگار بدون اطلاع و حمایت و تایید رهبری نبوده لطفا منتشر کنید تاهمه بدونن هدف زدن جایگاه رهبری است

شعر بسیار زیبایی که مورد توجه ⁧ #رهبر_انقلاب ⁩ قرار گرفت

🎥خبرنگار ایتالیایی تو ایران بازداشت شده و‌ این گزارش یک روز قبل از دستگیریشه ✍ دشمنان ما همچنان پیگیر تداوم دستاوردهای خود در فتنه ۱۴۰۱ یعنی کشف حجاب و رواج فساد و فحشا در میان مردم هستند.

صحنه های جالب از حضور وسیع و پرتعداد ملخ ها در کنار زوار و حجاج

🔴اراجیف عجیب آخوندی و نسبت دادن آنها رهبری. ‼️امیدواریم مسئولان قوه قضائیه فکری به حال این ملعون که چندین سال مسکن مردم رو گروگان گرفته بود بکنند. ‼️حقیقتا تفکر چنین شخصی از بمب و موشک‌های اسرائیل خطرناک تره.

✅ از شئون عاقبت بخیری اینه که پشت سر این آقا باید راه رفت و چشم و گوش و هوش را تماما متمرکز بر ایشون نمود.

‍ 🌸خدا حافظ ...🌸 حاج همت که توی ورودی سنگر ایستاد،🚶همه ی نگاه ها به سمتش چرخید.😒خسته به نظر می رسید. 😥 خاک و اشک روی گونه هایش به هم آمیخته بود.😢 فرصتی برای استراحت نداشت؛همان طور که ایستاده بود رو کرد به حاج قاسم و گفت👈حاجی یک دسته نیرو می خوام...👥👥👥👥 حاج همت که تا چند روز پیش یک لشکر نیرو را هدایت می کرد ؛ الان آن قدر تنها شده بود که...حاج قاسم به سید اشاره کرد وگفت همراه حاجی برود به مقر یکی از گردان های لشکر ثارالله که توی جزیره ی مجنون بود و هر چند تا نیرو که حاج همت می خواهد به او بدهد.👬 حاجی از همه خدا حافظی کرد و رفت سمت موتورش ، سید حمید هم دنبالش با پای برهنه به راه  افتاد پشت سر حاجی نشست و راه افتادند.🚶🚶🏍 هنوز چند دقیقه از حرکتشان نگذشته بود که...😞😔 حاج همت و سید حمید رفتن 🙁رفتن پیش جد سید حمید...😭😭😭😭😭

‍ 🌸محل عروج🌸 مدتی بعد از شهادتش خوابش را دیدم.😴داشتم توی یک معبر دنبالش راه می رفتم🚶 که ایستاد،رو کرد به من وگفت:😒آهسته نیا،پشت سر من باید تند راه بیایی.🏃 گفتم:خب من دارم پشت سرت می آم.😐 گفت:نه!داری آهسته میآیی...🚶باید تند بیایی.🏃 چند لحظه بعد رسیدیم جلوی یک سنگر.سید ایستاد و من هم پشت سرش ایستادم.👥درست در همان لحظه بود که  سید سبک شد،اوج گرفت و به طرف آسمان رفت.🕊من هم ماندم روی زمین همان جایی که بودم.😥😭