وقتی با خودروی ارتش میری کنکور با توجه به بارش باران و طغیان رودخانه های فصلی در مناطق مرزی استان خراسان جنوبی دانش آموزان مناطق مرزی شهرستان قائنات توسط ارتش به محل آزمون کنکور راهی شدند.

🔹شکاف غول پیکر به آرامی آفریقا، دومین قاره بزرگ جهان را به دو قسمت تقسیم می کند.

روانِ آدم مثل این صخره میمونه یه وقتا یه احمقی با یه کلمه حرف بیجا، شوخیِ بیجا یا رفتار بیجا میتونه این بلا رو سرش بیاره

🔹 چین عینک بیماری حرکتی(ماشین گرفتگی) را اختراع کرد. آنها با مایعی پر شده اند که تضاد بین سیگنال های دستگاه دهلیزی گوش و چشم ها را از بین می برند. به این ترتیب مغز حرکت را تشخیص می دهد اما نمی تواند خود حرکت را ببیند.

🌎 تاریخ اهرام مصر واقعا آدم رو شوکه میکنه، گذشتگان چه کردن؟ ‌‌‌‌‌‎‌‎‌ ‌‌‎‌

تفسیر بسیار جالب و درخور توجه اخلاق فرزند اول و دوم هر خانواده از دید جناب انوشه👍 حتما ببینید و برای دوستان خود ارسال کنید...

قلق انگشتر گرفتن دستتون اومد دیگه؟ 🗣 حاج اسماعیل

#لطیفه😁 ‏پدرم بهم گفت قوی باش، یه مقطعی از زندگی هست که مجبوری #سختی بکشی. گفتم کدوم مقطع #پدر؟ گفت از #تولد تا مرگت 🤣🤣🤣 #لطیفه😁 بچه ای از مادرش پرسید : تو چه سنی می تونم، بدون اینکه اجازه بگیرم از خونه برم بیرون؟ ☺️ #مادرش گفت : #بابات هم هنوز به این مرحله نرسیده !😂 ✋😁 شاااااااااااااادبااااااااااشین 🌷🌹🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌷 #احکام‌شرعی🌷🌷🌹🌷🌷 ❓مسئله : آیا #بوسیدن و بغل کردن #دختر بچه جایز است؟ 🤔 ✅پاسخ: 👇 🌸همه مراجع معظم تقلید(به جز آیت‌اللّه سیستانى) : ✍..اگر به #6سالگى رسیده باشد، بنابر احتیاط واجب #بوسیدن او (هر چند بدون قصد لذت) جایز نیست.❌ 🌸آیت‌اللّه سیستانى : بدون قصد لذت اشکال ندارد؛ ولى احتیاط مستحب آن است که از #بوسیدن او خوددارى شود. احکام احکام شیرین

🔲 پوستر ویژه حسن روح الامین به مناسبت انتشار سروده‌ای که مقام معظم رهبری در آستانه عملیات علیه رژیم صهیونیستی خواندند #ریقوی_منطقه #پشیمانتان_کردیم #وعده_صادق

✅ برای ارتباط با امام زمان ارواحنا فداه چه عمل منظم روزانه‌ای را توصیه می‌کنید؟ 🔹استاد مؤیدی

#تشرفات ♨️توجه خاص آقا #امام_زمان (علیه السلام)به مادرشان نرجس خاتون(علیها سلام) 🔹حضرت بقیه الله روحی له الفداء عنایتی خاص به مادرشان دارند. مثلاً یک ختم قرآن برای حضرت نرجس خاتون بخوان. به مسجد وارد می شوی، دو رکعت نماز مستحبی بخوان و ثوابش را هدیه کن برای نرجس خاتون.. 🔹حاج محمد که از صلحا بود می گفت: مکه رفتم و اعمال حج که تمام شد، یک روز گفتم یک عمره مفرده برای مادر امام زمان انجام بدهم و از بی بی درخواست کنم که از فرزندشان بخواهد که من، چهره ایشان را زیارت کنم. طواف و نماز و سَعی بین صفا و مروه را انجام دادم. سَعی بین صفا و مروه که تمام شد، طواف نساء و نمازش را خواندم و دیگر بی حال شدم. 🔹حدود یک ساعت و نیم به اذان صبح بود. دیدم پنج شش نفر پشت مقام ابراهیم نشسته و یک ظرف خرما جلویشان گذاشته اند و آقایی هم آن بالا نشسته است که نمی شود چشم از او برداشت. خیلی فوق العاده است و برای بقیه صحبت می کند. وقتی این آقا را دیدم، زانوهایم شروع کرد به لرزیدن. خرماها بیشتر جلب توجه کرد؛ چون خیلی بی حال و خسته شده بودم. نشستم و تکیه دادم.. آقا فرمود: «این حاج محمد برای مادر من یک عمره انجام داده است و خسته شده است. چند تا از این خرماها را به او بدهید» یک نفر فوراً بلند شد و بـشقاب خرما را مقابل من آورد. من هم پنج شش تا برداشتم؛شروع کردم خوردن. دیدم دارند نگاه می کنند و تبسم می کنند. 🔹بعد دو مرتبـه فرمود: «بـله؛ ایشان برای مادر من یک عمره ای انجام داد و به زحمت هم افتاد. خـدا قبـول می کند؛ ان شـاء الله». یک دفعه نگاه کردم، دیدم هیچ کس نیست. فوراً به خود آمدم. گفتم: «اصلاً آرزویم همین بود که حضرت را ببینم و چقدر زود مستجاب شد...» ✍آیت الله ناصری دولت آبادی 📚 کمال الدین، ج 2، ص 670 بحارالأنوار، ج 68،