💎ابلیس و حضرت عیسی
روزی در جايی میخواندم كه شيطان، حضرت مسيح را به بالای برج اورشليم برد و گفت: اگر تو وابسته و عزيز خدايی، از اين بالا بپر تا خدای تو، تو را نجات دهد!
مسيح آرام آرام شروع به پايين آمدن از برج كرد.
شيطان پرسيد، چه شد؟ به خدايت اعتماد نداری؟!
مسيح پاسخ گفت: مكتوب است كه تا زمانی که ميتواني از طريق عقلت عاقبت کاری را بفهمی، خدايت را امتحان نكن!
تا آنجا كه میتوانیم برای هر كاری سر به آسمان نگيرم و استمداد نطلبیم چون او بزرگترين یاریاش را كه عقلانيت است، قبلا هديه داده است.
نکته جالب متن فوق اینجاست که بزرگترین موهبت الهی که عقل است را نمیبینیم و باز دنبال معجزات دیگر هستیم.
🟡🟣🔷🔶🟣🟡🔶🔷
⬅️یهویی از خواب پریدم اتاق نور خاص و کمی داشت دیدم ساعت 3:30 دقیقه صبح هست داشتم به این فکر میکردم که یهویی دیدم نصف دستم تو دیواره 😰
دستمو زود از دیوار کشیدم بیرون و با ترس زیاد بش نگاه میکردم!!!
دوباره دستمو تو دیوار بردم
رفت داخل دیوار!!!!!!!!!!! 😳
صدای خنده شنیدم
نشستم دیدم برادرم کنارم خوابیده!!
از تخت بلند شدم رفتم که صداش کنم
اما جوابمو نمیده!
رفتم اتاق مادرم
سعی کردم پدرمو بیدار کنم
هرچقدر صدا زدم کسی جواب نمیده،رفتم مادرمو بیدار کنم که یهو از خواب پرید!!!!
خودش از خواب پرید اما بام صحبت نکرد!؟
داشت بسمالله الرحمن الرحيم میگفت و هی تکرار میکرد.
پدرمو از خواب بیدار کرد بش گفت بیدار شو بیدار شو،
میخوام برم از بچه ها مطمئن شم،
پدرم با تعجب بهش جواب داد آلان وقتش نیست ،بزار بخوابم، صبح خیر میشه.
اما با اصرار مادرم،با تعجب بیدار شد!
داشتم داد میزدم پدر مادر ولی کسی جواب نمیداد!!!!
لباسای مادرمو گرفتم که صدامو بشنوه اما حس نمیکرد!!!
پشت سر پدر مادرم میرفتم تا رسیدم به اتاق خوابم.
وارد اتاق که شدن چراغ هارو روشن کردن،
اما فرقی واسه من نداشت چون دنیا از همون اول برام نور خاصی داشت؟
اما تعجب کردم از چیزی که دیدم😳
جسم خودمو دیدم!!!
آره جسم خودم!
داشتم خودمو نگاه میکردم، من دوتا شدم؟؟
گفتم این کیه؟
چطور اینقدر شبیه منه!!؟؟
داشتم خودمو میزدم که از این خواب شوم از این کابوس بیدارشوم.
اما بیدار نشدم!
پدرم گفت ؛بیا دیدی بچه ها خوابن بزار بریم.
اما مادرم آروم نشد رفت سمت اون کسی که جای من خواب بود.
گفت محمد بیدار شو محمد، جوابمو بده،
اما اون شخص جواب نمیداد!!!
بیشتر از چند بار اون کسی که شبیه من بود رو لرزوند و صدا کرد اما هیچ جوابی نمیداد!
یدفه اشکای پدرم شروع کرد به ریختن.
پدر قوی پدر خودم که تو کل عمرم غم و اشکاشو ندیده بودم الان دارم اشکاشو میبینم 😔
جیغو دادو گریه همه جارو پر کرد،،،،،، برادرم از خواب پرید گفت چی شده؟؟؟؟ مادرم با حالت گریه و جیغ و داد بش گفت برادرت مرده محمد مرده!! 😔در حالی که گریه اش خون شده بود
جیغ و گریه بیشتر شد
رفتم پیش مادرم بهش گفتم، مامان گریه نکن من اینجام نگام کن!!
اما کسی جواب منو نمیداد 😳
چراااا؟
شروع کردم داد زدن من اینجام ببینید؟
اما کسی جواب نمیداد،
شروع کردم ای خدااا ای خدااا بزار این خواب تمام شه.
صدایی شنیدم که داشت از دور میومد و کم کم زیاد میشد
تا صدارو واضح شنیدم .
((لقد کنت فی غفله من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید))
یدفه دو نفر دستامو گرفتن اما آدم نبودن
ترسیدم!!
داشتم داد میزدم ولم کنین ولم کنید!
شما از کجا اومدین؟؟؟ چی میخواید؟،،
گفتن ما نگهبانان تو تا قبر هستیم!
گفتم منکه نمردم من زندم
چرا منو میبرید برا قبر ولم کنین من هم میبینم هم میشنوم هم حس میکنم.
با لبخند بمن جواب دادن::؛
شما انسان ها عجیب هستید فکر میکنید مرگ پایان زندگی هست؟!
آیا نمیدونید زندگی که شما میکردید خواب کوتاهی بود و وقتی میمیرید این خواب تمام میشود؟؟!!
اما هنوزم داشتن منو به سمت قبر میکشیدن!
تو راه که منو میکشیدن مردمی رو میدیدم که گریه میکردن بعضیا میخندیدند بعضیا جیغ میزدن؟!
و هر نفر باش دوتا نگهبان بود
از نگهبانا پرسیدم چرا این انسانها اینطوررن؟؟
گفتن؛؛این مردم مسیر خودشونو دیدن،،بعضیا گمراه بودن!
حرفشونو قطع کردم گفتم یعنی میرن جهنم؟؟؟ 😳😳
گفتن؛؛بله!
و این هایی که میخندند میرن بهشت؟
من زود جواب دادم::من دارم کجا میرم؟؟؟؟؟
گفتن؛؛تو یکم راه راست میرفتی توبه میکردی بعد یکم گناه میکردی وضعیتت با خودتم مشخص نبود؟!
و همینطور خواهی ماند ؟
حرفشونو قطع کردم با ترس پرسیدم،،، یعنی من میرم جهنم؟؟؟؟؟؟؟ جواب دادن؛؛::خدا رحمان و رحیمه و سفر ما طولانی،
سرمو برگردوندم پدر، برادرم، عموم و کل فامیلامو دیدم
منو با یک صندوق داشتن میبردن ، دویدم سمتشون گفتم ؛؛برام دعا کنید ؛؛
اما کسی جوابمو نداد!بعضیا گریه میکردند بعضیا ناراحت بودند!
رفتم سمت برادرم ،بهش گفتم داداش مواظب خودت تو دنیا باش و گول دنیا و زیبائیهاشو نخور؟!
ایکاش صدای منو می شنید،
نگهبانایی که بام بودند منو کشیدن و بالای جسد خودم خوابوندنم !
پدرمو دیدم که داشت بالام خاک میریخت !
برادرامو دیدم که روم خاک میریختد!
همه روم خاک میریختن؟!
آرزو کردم ایکاش من جاشون تو دنیا بودم توبه میکردم ؟!
نماز دیروز صبحمو می خوندم،
نماز دیروز ظهرمو می خوندم ،
نماز دیروز مغرب و عشا رو میخوندم،
هرروز خدامو صدا میکردم و باش رازو نیاز میکردم.
هرروز توبه خودمو تجدید میکردم و پایبند تر میشدم،
گناهامو کاملاً ترک میکردم .
شروع کردم داد زدن ای مردم مواظب باشید دنیا گولتون نزنه
😔ایکاش یکی صدامو میشنید 😔
اما تو الان صدامو شنیدی!!
درسته؟؟؟
پس مواظب دنیا و آخرت باش ؟!
🌳💐🌳💐🌳💐🌳💐
4.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺نظر حجتالاسلام حمید #روحانی نسبت به مدیریت حسن روحانی👆
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب جمعه و شب زیارتی امام حسین علیه السلام.
🌹صدرا🌹
3.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من
🔰 #روضهی_شب_جمعه