‏اولین درس پایبندی به پرچم و خاک سرزمین‌مونِ که باید خوب یاد بگیریم و عالی اجرا کنیم... #هفته_دفاع_مقدس " حاج عماد"

جهاد دَین نیست که ادا کنیم! جهاد تکلیفِ، مراقب باشیم با اعمال خیرمون گنده نشیم. #سید_الکریم " علی هدایت"

🆕 فرشته صادقی (خبرنگار الجزیره): 🔻امشب پایان بازی قمار روحانی و ظریف بود که برنامه هسته ای و منافع ملت ایران را روی میز گذاشتند و بد باختند. امشب روحانی و جواد ظریف راهی زباله دان تاریخ شدند. تاریخ از آنها در کنار رجال بدنام قاجار چون میرزا اقاخان نوری و میرزا ابوالحسن خان ایلچی نام خواهد برد.

🎥آقای روحانی! جمعه تمام شد و شنبه آمد، برجامی که باعث افزایش تحریم‌ها شد، به پایان رسید، حالا چطور آب و صابون بیاوریم رویتان را بشورید؟

💢خبرنگار المانیتور در واشنگتن: 🔸پزشکیان امروز در جمع تعدادی از ما گفت که فرانسوی‌ها از ایران خواسته‌اند که در ازای به تعویق افتادن اسنپ بک به مدت ۱ ماه، ذخایر غنی‌شده خود را تحویل دهد پ.ن:عمق فاجعه را درک کنید

مرحبا و ماشاءالله به این بیان شیوا و زیبای یه گل دختر دهه هشتادی😎👏🏻. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌�‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌�‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌�‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌�‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌�‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌�‌‌‌‌‌‌

بیمار و ابو ریحان بیرونی😂😂😂😂

👌بسیار جالب و پر نکته! 💥راز جذابیت اسلام از نگاه «جنیفر اشتروم» بانوی باهوش، کنجکاو و جامعه شناس آلمانی را از دست ندهید... ⁉️پرسش وی از مسیحیت: اولا چرا خداوندِ بی نیاز باید محتاج پسر باشد و ثانیا چرا پسر و نه دختر؟!!! 🔹ترجمه و زیرنویس: دکتر سید روح‌الله موسوی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم

‏می‌شود گفت از حیث تعداد زوّار، ‎#سجاد_زبرجدی از بین سی هزار شهید بهشت زهرا حائز رتبه‌ی اول شده.. #هفته_دفاع_مقدس #با_شهدا_گم_نمی_شویم

بسم رب الشهدا قسمت دوم وقایع کربلای پنج ادامه روایت شب قبل بعدازرفاقت منو پزشکیارشهیدسیدحسین بنی کاظمی صبح روز بعدازمجروحیتم کمی خط ارامترشده بود واین نشانه اتفاقی بود ساعت حدودا 10 صبح انفجاری شدید کنارسنگرم اتفاق افتاد ولحظه ای به فکربچه های امدادگروبهداری افتادم چون سنگربهداری بخاطراینکه کوچیک بود چندروز قبل تصمیم میگیرنکمی انروبزرگترکنن وادامه سنگررو باکمی کیسه های گونی خاک والوار درست میکنن و قراربودلودری که به خط بیادو خاک روی سنگربریزه هنوز تابه امروز نیامده بود وامکان خاک ریختن بادست وجودنداشت بله حدثم درست بود خمپاره 120 درست قسمتی که فقط الواربود اصابت کردوکل سنگربهمراه الوارروی سرشون اوارشد بطرف سنگربهداری دویدم خون زیادی ازسنگربیرومیامد طوری که به شعاعی حدود 3الی 4مترازخون ان 17نفرداخل بهداری گل شده بود ومن وقتی باعجله بسمت شان میدویدم زمین خوردم و تمام دستانم گلی شده بود گلی که باخون ان شهدا تشکیل شده ود اری وجب به وجب این سرزمین اینگونه باخون بهترین ونابترین وشجاعترین جوانان این مرزوبوم حفاظت شد بدابحال کسانی که به خون این شهدابخوان بخاطرمال دنیا ویا سیاست بازیو حزب بازی خیانت کنن ویاکم کاری کنن درهرلباس و مسئولیتی که باشن خودم روبه سنگرشان رساندم صحنه عجیب و باورنکردنی بود که درهیج کجای دنیانه شنیده اندونه نه دیده لحظه ای دستوپایم روگمکردم وفقط نگاهشان میکردم وهیج کاری ازمن ساختهنبود حدودا پانزده سالم بود وهیکلی لاغری داشتم وحریف ان الوارهانمیشدم هرچندکارازکارگذشته بودوبه اتفاق همه شان بشهادت رسیده بودن وچندنفرشان هم درحال گفتن شهادتین نمیدانم حتما ان لحظه اقامون اباعبدالله الحسین(ع) سرشان رابربالین گرفته بودکه انگونه ارام بودن وهیج اه و ناله ای نمیکردن حتما اینگونه بود به دنبال سیدحسین بنی کاظمی گشتم همشهریم بودکه تازه باهاش رفیق شده بودم جوان خوش سیماباچهره ای نورانی ودلنشین هرکس بااو همکلام میشد باخودم میگفتم حتما بین این عزیزان نیست بادقت نگاه میکردم چشمم به سیدحسین افتاد تمام بدنش اغوشته به خون بودودردم بشهادت رسیده بود مثل بقه شهدای عزیزی که داخل سنگربودن ازپزشک وپرستارو پزشکیارو مجروحینی که برای مداواامده بودن یادونام شان گرامی انروزدیگرتنهاشده بودم تنهای تنها روزقبل همرزمام بشهادت رسیدن امروزهم این واقعه اتفاق افتاد انروز رزسختی برایم بود وتااینکه بعدازاین اتفاق که ابتدای اتش تهیه عراق جهت پاتک بود اتش سنگین شان روی بچه ها شروع شدطوری که کسی اجازه عبور و مروربخط رونداشت خط چنان شلوغ بودکه که صدابه صدانمیرسیدحتی پشت بیسیم هم شنیدن پیام مشکل بود عصرانروزیه گردان جهت پشتیبانی ازدریاچه ماهی بسمت خط پیاده وباستون حرکت کردن غروب حدودا گرومیش بود وتادریاچه ماهی تقریبا دیده میشد متاسفانه ستونه پیاده دردیدکامل دشمن بود و..... ادامه دارد راوی ذکریااحمدی اشرفی بهشهر التماس دعا