حرفهای حاج قاسم خیلی به دلم نشست. بعد پرسید: «بهتر شدی؟ الان آرامی؟» گفتم: «خیلی.»
*مردی به صمیمیت حاج قاسم*
بعد بابا صدایش کردم و گفتم: میشود امروز ناهار با ما بمانید؟ گفت: خیلی دوست دارم، اما کار دارم و باید بروم. خواهش کردم و گفتم: «من ناهار درست کردم. الان که بچهها شما را دیدند انگار بابایشان را دیدهاند.» حاجی خندید و گفت: «حالا پاشو برویم ببینم چه درست کردی که من ناهار بمانم؟» همراهم آمد آشپزخانه. در قابلمه را برداشت و گفت: «نه! معلومه که آشپز خوبی هم هستی. قورمه سبزی جا افتاده، اما برنج دم نکشیده.» گفتم: «تا شما چای بخورید من برنج را دم میکنم.»
آقای پورجعفری گفت: «خانم سعد! حاجی را در معذوریت قرار ندهید. غذا خوردن برای او ممنوع است.» فکر کردم به خاطر مسایل امنیتی میگوید. خندیدم و گفتم: «آقای پورجعفری! خانه شهید غذا خوردن مگر چه اشکالی دارد؟ من حاضرم جان خودم و بچههایم را فدا کنم برای حاج قاسم.»
آن روز یکی از بهترین روزهای زندگی من بود
حاجی گفت: «من به شما قول میدهم یک روز دیگر برای ناهار به منزلتان بیایم. بعد رو کرد به معصومه و با قربان صدقه گفت: «دخترم! تو چقدر نازی!» و او را بوسید و گفت: «معصومه شماره موبایلم را یادداشت کن. هر موقع مادرت سرت غر زد به من زنگ بزن تا حسابش را برسم!» معصومه خندید و گفت: «حاجی! مامان خیلی بیتاب بابامه و خیلی گریه میکنه.» پریدم وسط حرفش و گفتم: «حاج قاسم! ای کاش میگذاشتید پیکر علی تهران میماند.» گفت: «چرا؟ میخواستی هر شب بروی بالای مزارش غرغر کنی؟» بعد با خنده صدا کرد: «حسین حسین، شماره خودت را هم به خانم سعد بده و هر وقت زنگ زد جواب بده که غرغرهایش را بکند و دست از سر شهید بردارد.»
آن روز واقعاً یکی از بهترین روزهای زندگی من بود. انگار تازه جان گرفتیم و نفس من بعد از چهار سال که در سینهام حبس شده بود، آزاد شد. داشتم خفه میشدم. همیشه بغضی در گلویم داشتم، اما وقتی حاج قاسم آمد، انگار همه غم و بدبختی من تمام شد.
*حاج قاسم از من درخواست هدیه کرد*
روزی که حاج قاسم آمده بود خانهمان به بچهها انگشتر هدیه داد. به من هم هدیه داد و گفت: «دخترم! میشود خواهش کنم تو هم به من یک هدیه بدهی؟» گفتم: «هر چی که بخواهید! من جانم را میدهم.» گفت: «بابا! میروی یکی از زیر پیراهنیهای علی را برایم بیاوری؟» گفتم: «برای چی؟» گفت: «من فکر میکنم هنوز توفیق شهادت ندارم.» گفتم: «حاجی! تو را به خدا دیگر این حرف را نزنید، تمام امید بچههای شهید شما هستید. چرا این حرف را میزنید؟» گفت: «دخترم! شهادت آرزوی من است. همه این سالها تلاش کردم، چرا نباید شهید شوم؟ میخواهم لباس شهید را بپوشم، شاید من هم شهید شوم.»
من یک چفیه و یک زیرپوش علی را به او دادم و گفتم: «میدهم اما تو را به خدا به این نیت که گفتید استفاده نکنید.» گفت: «باشه.»
قولی که هیچ وقت عملی نشد چند شب قبل از شهادت حاج قاسم استرسی که قبل از شهادت علی پیدا کردم، همان استرس را برای شهادت حاج قاسم پیدا کردم. زنگ زدم به آقای پورجعفری گفتم: «میشود تلفن را به حاج قاسم بدهید؟» گفت: «حاجی دستش بند است.» گفتم: تو را به خدا چند دقیقه فقط کار دارم. شهید پورجعفری حاجی را صدا کرد و گفت: «نمیدانم چرا خانم سعد دارد گریه میکند.» حاجی تلفن را گرفت و گفت: «دختر غرغروی من! دوباره چی شده؟» گفتم: «حاجی کجا هستید؟ من دوباره بیقرار هستم. نکند جایی بروید. احساس میکنم همان اتفاقی که برای علی افتاد، ممکن است برایتان بیافتد. همان حس بد را از دیشب تا حالا نسبت به شما پیدا کردم.» گفت: «یعنی میخواهم شهید شوم؟» گفتم: «خدا نکند، دشمنت بمیرد.» گفت: «دارم کارهایم را جمع و جور میکنم. اینقدر هم غرغر نکن سر من. خیالت راحت من دارم میروم جایی، برمیگردم بعد میآیم همان قولی که دادم، ناهار میآیم خانه شما.»
*شبی که پابرهنه به سرمان میزدیم*
شب شهادت حاج قاسم با دوستانم رفتیم قم. نمیدانم چه جشنی میخواستیم برای همسران شهدا بگیریم. دوستانم گفتند بیایید مکان مراسم را آذین ببندیم. دست و دلم نمیرفت. همه میگفتند خانم سعد، همیشه انرژی شما منفی هست. گفتم: نمیدانم چرا دست و دلم به آذین بستن نمیرود. برگشتیم خانه. ۱۳ دی وقتی شنیدم حاج قاسم شهید شده، دنیا دوباره روی سرم خراب شد. دوباره علی شهید شده بود. این بار نه تنها غم از دست دادن علی را داشتم، احساس میکردم پدرم را هم از دست دادهام. صبح که گوشی را روشن کردم و خبر را شنیدم و گفتم: اینها دیگر چه چرت و پرتی است منتشر میکنند؟ مطمئن که شدم، گریه کردم. بچهها با حالت بدی از خواب بلند شدند و شروع کردند گریه کردن. معصومه بعد از آن تا مدتها افسردگی گرفت و حالش بد بود. من و بچههایم خودمان را به فرودگاه رساندیم وحتا به استقبال پیکر او برویم. پابرهنه به سرمان میزدیم در فرودگاه و میدویدیم.
آنقدر جیغ زدم که آقایی گفت: «خانم! چه کار میکنید؟»
*شادی ارواح مطهر شهیدان به ویژه شهید عزیز حاج قاسم صلوات*
🔴واکنش آیتالله علم الهدی به اظهارات طلبهای که گفته بود کسی در حرم امام رضا کرونا نمیگیرد!
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی:
🔸امام رضا(ع) ولایت مطلقه الهی دارد اما کرامت حضرت به یک جریان غیرمعقول تعلق نمیگیرد.
🔸کسی بگوید در حرم اگر خودم را از ارتفاع بیندازم صدمه نمیبینم، اتفاقا میمیرد، امام رضا(ع) میتواند شما را حفظ کند اما معجزه غیرمعقول نمیکند.
🔸این دیوارهای حرم متبرک است اما اگر خون روی آن بریزد نجس نمیشود؟ چرا نجس میشود.
🔸کسی که آلوده است و حرم را بوسید، آن را آلوده کرده و نفر دوم که ببوسد مبتلا میشود، حرف افراد خرافهپرور که میگویند را باور نکنید.
🌹صدرا🌹
گفتگوی افشاگرانه کرباسچی و تاج زاده
👇👇👇
روزنامه جوان نوشت: بازار گفتگوهای انتخاباتی داغ شده است و همه به دنبال موجهسازی از چهره خود برای جمعاوری رأی! در این میان بسا کسان از دلسوزی برای مردم دریغ نکنند! به همین خاطر «وضع موجود» آن چیزی است که در محور این گفتگوها قرار میگیرد و نمیتوان از آن گریخت. اینکه وضع موجود اسفبار اقتصادی و معیشتی را چه کسی مرتکب و مسبب شده است، چیزی است که متولیان امر- دولت و اصلاحطلبان، به عنوان حامیان اصلی دولت-میخواهند بر گردن دیگران بیندازند. اما آیا از آن گریزی هست؟!
دیروز در یک گفتوگوی اینترنتی با محور انتخابات ۱۴۰۰ که تاجزاده، کرباسچی، جلاییپور و فقیهی و دیگران در آن حضور داشتند، کرباسچی از تاجزاده انتقاد کرد که بدون در نظر گرفتن مشکلات رفاهی و معیشتی مردم، هر روز صبح توئیتهایی میزند که ابزار دست خارجیها علیه نظام و در واقع علیه مردم میشود. کرباسچی به تاجزاده گفت: مشکل مردم، گفتمان نیست که خارجیها برای ما کف بزنند، مشکل، معیشت و رفاه است و این وضع موجود تقصیر همه ماست.
کرباسچی خطاب به تاجزاده گفت: بحث ما فعلاً نسبت به رقبای خودمان نیست. بحث بر سر این است که آیا برنامه و انسجام اصلاحطلبان، سامان درستی دارد؟! اگر همه حرفهای آقای تاجزاده درست باشد و روش شما درست است، آیا در جمعیت اصلاح طلبان، باید کار جمعی کنید یا کار فردی؟ شما عضو یک جمعیتی هستید، آیا برنامه خودتان را تصویب کردهاید؟ اگر فردی کار میکنید آن یک بحث دیگری است، اما اگر جمعی هستید، باید برنامه خودتان را بگویید برای کشور چیست.
مردم گفتمان نمیخواهند
کرباسچی گفت: آن برادر میگوید مشکل ما در کشور، گفتمان است، نه آقا! مشکل مردم، گفتمان نیست. مشکل، زندگی مردم و مشکلات معیشتی مردم است. ما نباید فکر کنیم که فقط باید یک گفتمانی داشته باشیم که خارج و داخل برای ما کف بزنند و با این کف زدن مشکل مردم حل میشود!
کرباسچی با اشاره تلویحی به توئیت زدنهای تاجزاده گفت: آقای تاجزاده! در شرایطی که ما هر روز در کشور یک مشکلی و یک توطئه علیه نظام جمهوری اسلامی و در واقع علیه مردم داریم، از داعش و منافقین و سلطنتطلبها و توطئه اروپا و تحریمهای امریکا و بیبیسی و ایران اینترنشنال و صدای امریکا و عربهای سعودی و امارات و نهضت نه به جمهوری و همه اینها دارند علیه ایران تبلیغ میکنند، آیا ما در نحوه بیانمان - حتی اگر فرض هم کنیم حق است - نباید دقت کنیم و باید هر روز صبح یک چیزی را توئیت کنیم که شب ابزاری شود به دست امریکا علیه همان مشکلات کشور و تحریمها؟! و ابزاری بشود در رسانههای خارجی به اسم حقوق بشر علیه ایران؟! آیا نباید مصلحتسنجی بکنیم که اینها را کی و کجا و چگونه باید بگوییم که ضرر حرفهای ما بیشتر از منفعت آن نباشد؟!
کرباسچی گفت: اگر ما به گونهای عمل کردیم که رفاه کشور و وضعیت زندگی مردم این باشد و کشور پیش نرود، تقصیر همه ماست. هم تندرویها و کندرویها تقصیر ماست.
قرار نیست هرچه شما بگویید همان شود
کرباسچی گفت: اگر ما هم نباشیم اصلاح طلبی در همان جناح اصولگرا و حتی در همان نیروهایی که به قول شما هسته سخت قدرت هستند، باقی خواهد ماند. آقای تاجزاده! نقد رهبری نباید ابزار تبلیغاتی ما باشد. آقای تاجزاده قرار نیست رهبری آنچه را که شما میخواهید انجام دهند. اینهایی که شما میگویید شخصی است یا مجموعه اصلاحطلبان قبول دارند؟
تاجزاده در همین زمینه گریزی به انتخابات مجلس زد و جایگاه کارگزاران نزد جریان اصلاح طلبی را به چالش کشید و گفت: در همین انتخابات مجلس ببیند کارگزاران اکثریت بودند یا آقای خاتمی که تکرار نکرد و گفت ما لیست نمیدهیم؟
کرباسچی: ولی آقای خاتمی آمد رأی داد.
تاجزاده: بله دوست من! آقای نبوی هم رفت رأی داد.
کرباسچی: این چه دو رو بازیای است که طرف میرود رأی میدهد، اما اعلام نمیکند و به کسانی که از او پرسیدهاند رأی دادی یا خیر، پاسخ نمیدهد.
تاجزاده در ادامه کارگزاران را به تکروی در انتخابات متهم کرد که برخلاف رأی اکثریت اصلاح طلبان لیست ارائه کردند و رأی دادند. او اذعان کرد که امروز هرکسی از اصلاحات ناراضی میشود میرود به سمت براندازی!
کرباسچی: اینکه آقای تاجزاده درباره انتخابات سال ۹۸ اینگونه میگوید از آن مغالطههای ایشان است. سال ۹۸ شورای عالی اصلاح طلبان که برای انتخابات تشکیل شده بود، ولی تصمیم گرفت که در انتخابات لیست ندهد، خودشان تصویب کردند کسانی که میخواهند در انتخابات شرکت کنند به نام خود احزاب لیست بدهند؛ بنابراین ما با مصوبه همان شورای عالی لیست دادیم و افراد خود را معرفی کردیم که البته چند حزب بود و تنها کارگزاران نبود؛ و اتفاقاً از خود ستاد همان شورا کسانی بودند که تماس میگرفتند از جمله دفتر آقای خاتمی که فلانی را در لیست بگذارید؛ بنابراین تکروی نبوده است. آنچه میگویم این است که راجع ب
ه یک اطلاعیه و یک نامه نیست. راجع به کل حرکتی است که شما به عنوان یک رویه برخلاف آنچه که در ذهن اصلاح طلبان است، دنبال میکنید.
در زمان جنگ ممکن بود کلی اشکالات راجع به مسائل کشور و حاکمیت باشد، اما امام میفرمودند الان که در شرایط جنگی هستیم باید همه حواس متوجه جنگ باشد. اگر امروز در شرایطی هستیم که ممکن است در برخی جهات بدتر از شرایط جنگ باشد، ما در چنین شرایطی چه وظیفهای داریم؟ آیا وظیفه داریم صبح به صبح توئیتی بدهیم دست تبلیغات. برداشت من این است که نه آقای خاتمی و نه مجموعه عقلای اصلاحات از بهزاد نبوی تا بقیه با این نوع کار شما موافق نیستند. شما اگر میخواهید این رویه را دنبال کنید که این تک روی تاجزاده است. اشکالی هم ندارد. اما اینکه پای همه اصلاح طلبان نوشته شود، و عملاَ باعث بشود که یک تضاد و درگیری حل نشدنی بین مجموعه اصلاح طلبان و نظام پیش بیاید، بنده فکر میکنم این کار درستی نیست.
تاجزاده: هی میگویید امروز شرایط حساس است؛ اتفاقا بخش زیادی از شرایط حساس ایجاد شده بخاطر اشتباههای حاکمیت است؛ بنابراین باید تذکر داده شود تا شرایط اصلاح شود، در غیر این صورت شرایط روز به روز بدتر و تشدید میشود. این موارد را نمیبینیم، اما دو توئیت را میبینیم و بر اساس آن شأن رهبری را هم پایین آورده شده قلمداد میکنیم؛ این گونه نیست که، چون حالا من یک توئیت زدهام و در آن فلان حرف را زدهام، رهبری بر اساس توئیت یک نفر تصمیم بگیرد!
کرباسچی: اینها مغالطه است! در همان جمع سی چهل نفره اصلاحات نظرخواهی کنید که آیا این به صلاح اصلاحطلبان است که چنین توئیتهایی زده شود یا نه! آقای تاجزاده! ما باید وظیفه خودمان را انجام دهیم.
جلاییپور: آقای کرباسچی! آقای محسن گودرزی را بگذارید تا پایگاه مواضع آقای تاجزاده را در حزب خودتان بسنجند!
کرباسچی: این بحثها، پای بحثهای دیگری را به میان میکشد. من هم میتوانم بگویم شما در حزب خودتان نظرسنجی بگذارید و ببینید از میان همحزبیهای خودتان چند نفر تحریم انتخاباتی را که توسط شما رقم خورد قبول داشتند!
جلایی پور: خوب است شما ۲ هزار رأی آوردهاید! اگر بیشتر رأی میآوردید چه طور با ما صحبت میکردید!
کرباسچی: جوسازی نکن آقای جلاییپور!
مجری [احسان]: آقای جلاییپور! یک سری از دوستان اصلاحطلبمان انتقادهای جدیتری دارند؛ وقت بگذارید تا به این انتقادات پاسخ داده شود.
جلاییپور: ما همه در ایران مشترک هستیم. اصلاحات یعنی اصلاح برای ایرانیان؛ فقط بحث رو کم کنی که نیست
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طوفان کارشناس عرب در برنامه زنده تلویزیون اسرائیل در دفاع از ایران
فقط خندههای عصبی اون یکی مهمان برنامه 😂
#شهادت،آرزویی استکه برای رسیدن به آن،بایداز ۷خوان نفس وتعلقات دنیوی و...گذشت و #زلال شدوکمترین ناخالصی مانع بزرگ برای نرسیدن به آن است.پس،بایدقفس تن راهمچون پروانه شکافت وپشت پابه همه تعلقات دنیوی زد تا پَرپرواز به توبدهندو #ماه_رمضان که ماه #بندگیست تمرینی برای رسیدن به این درجه است.
🔗 منتظر (@sadrasadat97)
🌹صدرا🌹
2.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای شفای عاجل همه مریض ها و از جمله مریض سفارش شده همه با هم
۵ بار آیه ۶۲ نمل می خوانیم :
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء
🌹صدرا🌹