💙💦💙💦💙
💦💙💦💙
💙💦💙
💦💙
💙
إِلَهِی قَلْبِی مَحْجُوبٌ وَ نَفْسِی مَعْیُوب
ٌ وَعَقْلِی مَغْلُوبٌ وَ هَوَائِی غَالِب
ٌ وَطَاعَتِی قَلِیلٌ وَ مَعْصِیَتِی کَثِیر
ٌ وَلِسَانِی مُقِرٌّ بِالذُّنُوب.
ِ فَکَیْفَ حِیلَتِی یَا سَتَّارَ الْعُیُوب
ِ وَ یَا عَلامَ الْغُیُوبِ
وَ یَا کَاشِفَ الْکُرُوبِ
اغْفِرْ ذُنُوبِی کُلَّهَا
بِحُرْمَهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ
بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
🙏🙏🙏🙏
خداى من،دلم در پرده هاى ظلمت پوشیده شده و جانم دچار کاستى گشته و عقلم مغلوب هواى نفسم شده و هواى نفسم بر من چیره آمده،طاعتم اندک،و نافرمانیم بسیار، و زبانم اقرارکننده به گناهان است،چاره من چیست اى پرده پوش عیبها،اى داناى نهان ها،اى برطرف کننده غمها،همه گناهان مرا بیامرز،به احترام محمّد و خاندان محمّد،اى آمرزنده،اى آمرزنده،اى آمرزنده به مهربانیت اى مهربانترین مهربانان
🙏
🔰🙏
🙏🔰🙏
🔰🙏🔰🙏
🙏🔰🙏🔰🙏
12.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 انتشار برای نخستین بار/ بدرقه باشکوه فرمانده سپاه در سوریه توسط مردم، عشایر و اعضای دفاع محلی سوریه
🔹تصاویری از سردار "سید جواد غفاری" فرمانده دلاور سپاه قدس در سوریه که تا به حال ناشناخته بوده است.
🔹شیطنت رسانه های غربی و ضد مقاومت، نشان داد که سردار قهرمان ایرانی، خار چشم استکبار و صهیونیستها بوده است.
🔹از پرتاب گوجه و سیب زمینی برای نظامیان آمریکایی تا بدرقه بیادمادنی فرمانده ایرانی سپاه در سوریه
@Ostad_Shojae4_5789757515784784841.mp3
زمان:
حجم:
7.53M
#تلنگری
💥 من، هیـــــــچ بندهای را به این اندازه عذاب نمیکنم که....!!!
- کدام رفتار، ما را این چنین مغضوب خداوند میکند؟
- آیا این رفتار در ما وجود دارد؟
اینکه چند وزیر اقوامشان را منصوب کرده و یا رئیس بانک داماد فلانی است،بارها تکذیب شده اما هرگز تکذیبیه مثل اصل خبر بسامد پیدا نمیکند و حالا بر پایه همین جعلیات، #دروغ_انتصابات_فامیلی را پر و بال میدهند تا دولت ضدفساد را «رانتی» جلوه دهند.اما گشتیم و نبود، شما هم نگرد که نیست!
"علی نادری"
9.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از شیطانپرستی تا شهادت در سوریه!
⭕️ روایتی از شهید مدافع حرمی که با اصرار به ابومهدی المهندس راهی سوریه شد.
#ایثار_بسیجی(۱)
✍️در معبر جلوی همان سنگر کالیبر، از ناحیه شکم مجروح شد و روده هایش بیرون ریخت. فکر کردیم رفته عقب ... سر کالیبر که قاتل بچه ها شده بود و از بس شلیک کرده بود مثل آهن گداخته به خوبی در تاریکی شب می درخشید، به سمت آسمان رفت و دیگر کاری با ما نداشت. بچه هایی که هنوز سالم مانده بودند و پشت پیکرهای مطهر شهدا پناه گرفته بودند، منتظر چنین لحظه ای بودند و با فریاد الله اکبر روی خاکریز عراقی ها رفتند و کار را تمام کردند. پیش روی بچه ها به سمت عقبه دشمن... همه دوست داشتند دلیلش را بدانند که چرا سر کالیبر به یک باره به سمت آسمان رفت... شهید اکبر جزی باهمان وضعیت جسمی ، مثل یک شیر به سمت سنگر کالیبر حمله کرد. خود را به لوله ی گداخته شده ی تیربار رساند و با دست، سر آن قسمت را به آسمان هدایت کرد. شدت حرارت لوله کالیبر، به قدری زیاد بود که دست اکبر را مثل یک تکه ذغال کرده بود. اما دست دیگر اکبر، روده شکمش را گرفته بود و در همان حال، زیر سنگر کالیبر به شهادت رسید!...
علی اکبر جزی، با شکمی دریده و دستی خالی، هم مسیر عبور بچه ها از خاکریز عراق را باز کرده بود، هم مسیر عبور خودش از خاکریز نفسش را....
#کتاب_خاطرات_دردناک #ناصرکاوه
خاطره ای از
#شهیدعلی_اکبر_جزی
✍️آرپی جی زن بود... کوله پشتیش پر از گلوله های آر پی جی بود... در حین عملیات گلوله ائی خورد به کوله اش و کوله پشتیش آتش گرفت... داش علی نوجوان ما و دوستانش نتوانستند کوله آتش گرفته را از او جدا کنند... خودش با کوله آتیش گرفته اش تنها شده بود و در حال سوختن و آب شدن بود. وسط عملیات بود و هیچ کاری نمی شد کرد. توی آتش در دل شب با بدن زخمی و سوخته که دیگه توانی نداشت, فکری به سرش زد!؟...
با چفیه دهانش را بست تا بی اختیار فریادی نزند تا عملیات لو نرود با اصرار فراوان ودر میان گریه های همرزمانش از بچه ها خواست به راه خودشان ادامه بدهند... بعد از عملیات دوستانش رفتند سراغ پیکر پاکش تا با خود بیاورند عقب ولی از "علی" داستان ما تنها کف پوتین هاش که نسوخته بود باقی مانده بود...
"علی پودر شده بود..."
"پلاڪش" را
براے ما جا گذاشت،
تا روزے بدانیـم،
از جنس ما بود...
"هـویتـش" خاڪے بود!
اما "دلش" را بہ "آسمـان" زد
گمنــامے راز عجیبے است...
#کتاب_خاطرات_دردناک
#ناصرکاوه
برشی از زندگی
#شهید_علی_عرب