2.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینو بدید غربگراهای ایرانی ببینن بلکه یکم دست از خودتحقیری وخودخواهی بردارند...
اینجا فرانسه است، مهد تمدن و نایس بودن و هنر غربگداها...
"سیدعلیرضا آل داود"
1.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر: به رژیم بعث اطلاعات دقیقی میدادیم که به کجا حملهی شیمیایی کند تا کشته و زخمی های ایران بیشتر باشد!
بعدش رئسای جمهور آمریکا میگن هدف تحریمها مردم ایران نیست :))
🔴حضور زائران ۴۳ کشور دنیا در کرمان
☑️مسئول مواکب مردمی ستاد ترویج مکتب حاج قاسم:
♦️۱۰۷ موکب از ۱۱ استان کشور به صورت ۲۴ساعته در کرمان به زائران سید الشهدای مقاومت خدمات رسانی انجام می دهند.
♦️از ۴۳ کشور جهان برای زیارت قبر مطهر سردار سلیمانی حضور پیدا کرده حتی از کشور آمریکا هم زائرانی در کرمان حضور پیدا کردند.
بیشتر_بدانیم
قهوه خوشمزه است ،خوشمزگی اش به
همان تلخ بودنش است
👈وقتی میخوریم تلخی اش را
تحویل نمی گیریم امامی گوییم چسبید... !
🌹زندگی هم روزهای تلخش بد نیست مثل
قهوه می ماند... !
تلخ است... اما ... لذت بخش...▫تلخی هایش را تحویل نگیر
بخند و بگو عجب طعمـــی!
🌷عاشق اگر می شوید
عاشق رفتار آدم ها نشوید
آدم ها گاهی حالشان خوب است ،گاهی بد
رفتارشان متأثر از حالشان است
✋عاشق افکارشان شوید
افکارحتی دربدترین حال آدم ها هم تغییر
نمی کند...
جزئیاتی از خاطرهای که رهبر انقلاب از حاجقاسم روایت کرد
محمد صرفی:
🔹امروز آقا با چشم اشکبار خاطرهای از حاج قاسم روایت کرد. جزئیات بیشتر ماجرا از این قرار است؛ مهدی مغفوری از رزمندگان لشکر۴۱ ثارالله بود و در کربلای۴ پرکشید. از او ۳ فرزند به یادگار ماند. یکی فاطمه که آن زمان ۳ ساله بود.
🔹فاطمه خانم با علی تهامی (فرزند شهید) ازدواج میکند و صاحب دو فرزند میشوند؛ زینب و حسین. پدر در ماموریت است و زینب نیاز به عمل جراحی پیدا میکند.
🔹خبر به حاجقاسم میرسد و او سریع خود را به بیمارستان میرساند. عمل با موفقیت به پایان میرسد و مادر از حاج قاسم تشکر میکند.
🔹حاج قاسم میگوید؛ «من بابات را به جای خودم فرستادم و حالا به جای او اینجا هستم.» میماند تا دخترک به هوش بیاید و خیالش راحت شود. برای فاطمه خانم پدری میکند و برای زینب پدربزرگی. کتاب حاج قاسمی که من میشناسم «خاطرات علی شیرازی»
🔹شهید مغفوری عارف و به نوعی اهل کشف و کرامات بود. دائم الوضو بوده و در قنوت دعای کمیل را میخواند. احترام خاص به والدین از دیگر ویژگیهای او همچون فرماندهاش حاج قاسم بود
1.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢زینب قاسم سلیمانی: والله، والله، والله، ما این خونها را فراموش نمیکنیم، والله، والله، والله این فرودگاه را فراموش نمیکنیم.
🔹🔸فرزند شهید سلیمانی در تجمع فرودگاه بغداد:
♦پدرم از صمیم قلب عراق را دوست داشت و به عراقی قوی میاندیشید
♦شهید ابومهدی المهندس زندگی خود خود را وقف خدمت عراق کرد
♦اشکهای اندوه با آزادسازی عراق از آمریکاییها به شادی تبدیل میشود
♦زمان زیادی نخواهد گذشت تا انتقام فرماندهان شهید را بگیریم
♦والله این خونها و این فرودگاه را فراموش نخواهیم کرد
*آخرین دعا امشب اجابت شد*
*♦️دو سال قبل، مثل امروزی بود که سردار سلیمانی برای آخرین بار به سوریه رفت. بنا به روایت ستاد لشکر فاطمیون؛ سردار روز پنج شنبه 16- 17 ساعت قبل از شهادت، فرماندهان همه گروه های مقاومت در سوریه را جمع می کند و از 8 صبح تا 15 بعد از ظهر با آنها جلسه می گذارد.*
*🔹میگوید"همه بنویسن، هرچی میگم رو بنویسین!". درباره منشور پنجسال آینده، برنامه یکایک گروههای مقاومت در پنجسال بعد و شیوه تعامل با یکدیگر سخن می گوید. سپس حاضران دور او جمع می شوند و او را تا کنار خودرو بدرقه می کنند... او عازم بیروت و آخرین دیدار با جناب سید حسن نصر الله است... ساعت 21 شب، حاج قاسم دوباره به دمشق بر می گردد تا همان شب به عراق برود.*
*♦️به او می گویند "حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!". بلخند می زند و می گوید "می ترسین شهید بشم؟!". سر گفت و گو باز می شود. هر کس نکته ای می گوید... دوباره سکوت می شود. حاج قاسم آرام و شمرده می گوید "میوه وقتی میرسه، باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته". سپس، نگاهش را بین حاضران می گرداند و با انگشت به بعضیها اشاره می کند: "اینم رسیده ست، اینم رسیده ست..."*
*🔹ساعت 12 شب، هواپیما از دمشق به بغداد پرواز می کند... این، معراج مردی است که آذر ماه 1394، وقتی شایعاتی درباره مجروحیت و شهادتش منتشر شد، لبخند زد و به خبرنگار سایت الوقت گفت: "اینها چیزهایی است که دشت ها و کوه ها را برای پیدا کردنش پیمودهام".*
*♦️... ساعتی بعد، خبر ترور او به دست شقی ترین مردمان روزگار، منتشر می شود. آخرین نوشته ای که پیش از ترک دمشق نوشته و در اتاق استراحتش گذاشته، سه کلمه بیش نیست: "خداوندا مرا بپذیر". او بارها این دعا را بر زبان و قلم جاری کرده بود و حالا وقت اجابت بود.*
*🔹 استاد مطهری از زبان امیر مومنان(ع) و درباره هنگام ضربت خوردن حضرت روایت میکند: «کقارِبٍ وَرَدَ وَ طالِبٍ وَجَدَ. برای کسی که در شب تاریک دنبال آب بگردد و ناگهان آب را پیدا کند، چه سرور و شعفی دست میدهد؟ مَثَل من، مَثَل عاشقی است که به معشوق خود رسیده و مثل کسی است که در یک شب ظلمانی آب پیدا کرده باشد»*