Haj Meysam MotieeMisaq-Haftegi980508[04].mp3
زمان:
حجم:
3.44M
🎙عشق آقا جواد الائمه (روضه)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
🌹صدرا🌹
خواستیم بگوییم
"چرا نیــــــامدے ؟!..."
دیدیم ڪہ حق داری !
تعطیل تر از جمعـــــــہ ،
خود مـــــا هستیم ...
#یآ_مهدـــــے_ادرکنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹صدرا🌹
4.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱مدینه غرق سرور است بهر پیوندی
🌱میان دو گل خلقت کمال انسانی
🌱یکی بود گل دردانه رسول خدا
🌱یکی بود علی، آن شهریار ایمانی
🌹سالروز پیوند آسمانی امیرالمومنین و فاطمه زهرا سلام الله علیهما مبارک باد.
🌹صدرا🌹
💐🌷💐🌷💐🌷💐💐🌷💐💐🌷💐🌷
زمان:
حجم:
178.5K
#مولودی_طنز سید رضا نریمانی 😂👌
مخصوص مُجردها 😆✌️
از دستش ندیــــــــــــــن 👏😍
حضرت علی ع به یکی از یارانش هنگامی که بیمار شده بود فرمود :
خداوند این درد و ناراحتی تو را باعث از بین رفتن گناهانت قرار داده زیرا بیماری پاداشی ندارد و لکن گناهان را از بین میبرد، و آنها را همچون برگ درختان میریزد، اجر و پاداش تنها در گفتار به زبان و عمل با اعضاء است، و خداوند سبحان هر کس از بندگانش را که بخواهد به خاطر نیت خیر و باطن پاک داخل بهشت میکند .
متن عربی این فرمایش در نهج البلاغه فیض الاسلام ص 1107
🌺انسان موظفه به فکر سلامتیش باشه؛ولی اگه بیماری اومد ،اومده
لطف خداست به بنده اش❤️
می خواد درجه بهشتی شو ببره بالا!
آدم باهوش شکر میکنه به جای بد و بیراه گفتن به زمین و زمان!
باهوش باشیم!
#سبک_زندگی_اسلامی
🌹صدرا🌹
زمان:
حجم:
263.7K
کی دیده همچین عروسی که نبی عاقدشه
عجب عقدی شده که خود خدا شده شاهدش
یار مبارک بادا ان شا ءالله مبارک بادا
🔴عاقبت شوخی با نامحرم
یکی از علمای مشهد می فرمود :
روزی در محضر مرحوم حجت الاسلام سید یونس اردبیلی بودیم ، جوانی آمد و مسئله ای پرسید .
گفت مادرم را دو روز پیش دفن کردم هنگامی که وارد قبر شدم و جنازه مادرم را گرفته خواستم صورت او را روی خاک بگذارم کیف کوچکی که اسناد و مدارک و مقداری پول و چک هایی در آن بوده از جیبم میان قبر افتاده آیا اجازه می دهید نبش قبر کنیم تا مدارک را برداریم
و تقاضا کرد که نامه ای به مسئولین قبرستان بنویسند که آنها اجازه نبش قبر بدهند ، ایشان فرمود همان قسمت قبر را که می دانید مدارک درآنجاست بشکافید و مدارک را بردارید و نامه ای برای او نوشت .
بعد از چند روز آن جوان را دوباره در منزل آقای اردبیلی دیدم ، آقا از او پرسیدند آیا شما کارتان را انجام دادید و به نتیجه رسیدید ، او غمگین و مضطرب بود و جواب نداد .
بعد از آنکه دوباره اصرار کردند گفت : وقتی قبر را نبش کردم دیدم مار سیاه باریکی دور گردن مادرم حلقه زده و دهانش را در دهان مادرم فرو برده و مرتب او را نیش می زند ، چنان منظره وحشتناکی بود که من ترسیدم دوباره قبر را پوشاندم .
از او پرسیدم آیا کار زشتی از مادرت سر می زد ؟
گفت من چیزی بخاطر ندارم ولی همیشه پدرم او را نفرین می کرد زیرا او در ارتباط با نـــامحرم بی پروا بود و با سر و روی باز با مرد نامحرم روبرو می شد و بی پروا با او سخن می گفت و در پوشش و حجاب رعایت قوانین اسلامی را نمی کرد . با نامحرمان شوخی می کرد و می خندید و از این جهت مورد عتاب و سرزنش پدرم بود.
.
حضرت رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) :
یکی از گروهی که وارد جهنم می شوند زنان بدحجابی هستند که
برای فتنه و فریب مردان خود را آرایش و زینت می کنند .
خاطره جالبی از محمد تقی جعفری!
علامه جعفری میگفت:
در یکی از زیارت هام که مشهد رفته بودم، به امام رضا گفتم:
یا امام رضا، دلم میخواد تو این زیارت خودمو از نظر شما بشناسم که چه جور منو میبینی! نشونه اش هم این باشه که تا وارد صحنت شدم از اولین حرف اولین کسی که با من حرف میزنه، من پیامتو بگیرم...
وارد صحن که شدیم، خانممو گم کردم، اینور بگرد، انور بگرد؛ یه دفعه دیدم داره میره، خودمو رسوندم بهش و از پشت سر صداش زدم، که کجایی خانم...؟
روشو که برگردوند، دیدم زن من نیست، بلافاصله بهم گفت: "خیلی خری"!!
حالا منم مات و مبهوت شده بودم که امام رضا عجب رک حرف میزنه!!
همین جور که نگاش میکردم و تو فکر بودم، فکر کرد دست بردار نیستم، دوباره گفت: " هم خودت خری، هم هفت جد و آبادت"!!!
علامه میگفتن؛ این داستان رو برای شهید مطهری تعریف کردم، ایشان تا بیست دقیقه میخندید...
🌹عاشقانه های استاد فاطمی نیا در کنار خانواده🌹
———————————————-
آنها كه آیت الله فاطمی نیا را بيشتر ميشناسند راز دلنشين بودن سخنان اين استاد علوم ديني و معارف اسلامي را، در پياده كردن اخلاق اسلامي در زندگي خانوادگي و اجتماعياش ميدانند.
فرزندش «سيد حسين فاطمي نيا» توفيقات پدر را نتيجه آرامشي ميداند كه در كانون خانواده ایجاد کرده است . او برايمان از داستان عاشقانه مردي ميگويد كه سالهاست همه مردم او را فقط به منبرها و صحبتهاي دينيشان ميشناسند.
پیشنهاد می شود این روایت از سبک زندگی را همراه و کنار خانواده تان بخوانید.
❤️پدر و مادرم مشكلاتي در زندگيشان داشتند كه جوانان امروز اصلاً در ذهنشان نميگنجد. حاج آقا ميگويند گاهي براي گرفتن يك كتاب از شام و ناهار ميزديم تا پولي جمع شود يا بارها شده كه عبايشان را براي خريد كتاب و يا مايحتاج زندگي بفروشند.
❤️هيچگاه نديدم پدر، بدون پسوند يا پيشوند محبتآميز مادرمان را صدا كند. مانند عزيزم، جانم و... ايشان وقتي مادر وارد مجلسي ميشوند، محال است تمام قامت بلند نشوند. وقتي ميخواهند ايشان را به كسي يا جمعي معرفي كنند، حتماً با اكرام مادر را معرفي ميكنند كه سادات هستند و عالمزاده و...
❤️من بارها ديدهام وقتي در روز مادرم خواب هستند، ايشان مطالعهشان را در جايي انجام ميدهند كه مراقب باشند اگر كسي وارد ميشود و نميداند مادر خواب است، به او بفهماند كه با صداي بلند صحبت نكند مبادا مادر بيدار شوند.
❤️پدر هيچوقت در خانه فرمان صادر نميكنند، حتي براي آوردن يك چاي. بارها شده كه خسته از در بيرون آمده و چاي دم كردهاند و خودشان براي همه چاي ميريزند و همه دور هم نوش جان ميكنيم و چقدر هم دلچسب است.
❤️ايشان از انجام كار خانه ابايي ندارند. بارها آقايان همسايه به ما ميگويند كه از وقتي حاج آقا آمدهاند در اين ساختمان، همسرانمان به ما معترض شدهاند كه چرا شما ظرف نمیشویید چون اغلب بعد از ناهار و شام متوجه ميشوند كه حاج آقا در آشپزخانه ايستادهاند و ظرف ميشویند.
❤️روزي با پدر ميخواستيم برويم به يك مجلس مهم. وقتي آمدند بيرون خانه، ديدم بدون عبا هستند. گفتم عبايتان كجاست؟ گفتند مادرتان خوابيده و عبا را رويشان کشیدهام. به ايشان گفتم بدون عبارفتن آبروريزي است. ايشان گفتند اگر آبروي من در گروي اين عباست و اين عبا هم به بهاي از خواب پريدن مادرتان است، نه آن عبارا ميخواهم نه آن آبرو را.
❤️يكبار ايشان گفتند مواظب دلها باش اگر يك دل را بشكني گاهي بايد هفتاد سال دنبالش بدوي. يعني هفتاد سال عقب ميماني، هفتاد سال نگهت ميدارند كه يك قدم جلو نروي.
❤️زماني كه ازدواج كردم كادوي ازدواجم تابلويي بود كه پدر با دست خود نوشته بودند به عربي با اين مضمون كه: بپرهيز از ظلم به كسي كه ياوري جز خدا ندارد. اين جملهاي است كه اباعبدالله(ع) در لحظه آخر زندگي بر لب آوردند. یکی از علما وقتي اين تابلو را ديدند، گفتند اين را حاج آقا به خاطر همسرشان نوشتهاند كه هميشه در ذهنشان باشد چون يك زن در منزل شوهر همه داشتهاش را ميآورد و بايد بدانيم جز خدا پناهي ندارد و نبايد به اين زن بگوييم بالاي چشمت ابروست و اگرنه مستقيم وارد جنگ با خدا شدهايم.
❤️یك بار پدر مشغول مطالعه بودند و نوه ايشان دست پدر را گرفتند و بردند جلوي تلويزيون تا همراه پدربزرگ كارتون تماشا كنند. پدر هم با سعه صدر در حالي كه كتاب در دستشان بود، رفتند و نشستند و كاملاً هم همراهي ميكردند. گفتم پدر شما به مطالعهتان برسيد. در جواب گفتند اين بچه دلخوشياش اين است كه من با او كارتون ببينم. مواظب دلها بودن يعني اين.
#استاد_فاطمی_نیا
#سبک_زندگی
4.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماز در خانه خدا و زیر باران رحمت الهی.
▫️کعبه خود سنگ نشان است که ره گم نکنی
حاجی احرام دگر بند، ببین یار کجاست؟
🌹صدرا🌹