پس این حراستیای دانشگاه یه چیزی می‌دونن که می‌گفتن سازتو باز کن توشو ببینیم.

🔸گوشه ای از سخنان الهام چرخنده ، بازیگر سینما در روی نماد پل بعثت وقتی عفت یک زن را نشانه میگیرند.... ✅ انتشار گسترده

🟣 این نکات رو ندونی هرچی سکه‌ی پارسیان بخری ضرر کردی😳

خصم یهودی زینب

استاد شجاعی

🌷یادداشت خانم شهره پیرانی همسر شهید داریوش رضایی‌نژاد درباره‌ی لحظات پس از شهادت شهید فریدون عباسی

. 🌷یادداشت خانم شهره پیرانی همسر شهید داریوش رضایی‌نژاد درباره‌ی لحظات پس از شهادت شهید فریدون عباسی 🔹 پلان اول: نمی‌دانم با آن همه اشک و بغض چطور رسیده‌ایم بیمارستان، من و آرمیتا. با مکافات وارد بیمارستان شده‌ایم. انگار روز شهادت داریوش دارد تداعی می‌شود. همان بیمارستان همان بخش اورژانس... نیازی ندارم کسی راهنماییم کند کجا بروم. خودم این راه را رفته‌ام. خودم این درد را کشیده.ام. ضحی و خانم دکتر قاسمی (همسرشهید شهریاری) را می‌بینم، چقدر این آغوش گرفتن‌ها، این گریه‌ها، تکراری شده. پرده را کنار می‌زنم. خانم دکتر عباسی را می‌بینم، روی تخت بخش اورژانس. بغضم می‌ترکد. جای‌مان عوض شده. چهارده سال پیش من در آن بخش اورژانس بستری بودم و او آمده بود الان او آنجا و من رفته‌ام. کمی بعد همسر و دختر شهید علیمحمدی و کمی بعدتر همسر شهید احمدی روشن هم می‌آیند. جمع‌مان جمع شده. چقدر بدم می‌آید از این تکرار‌ها... 🔸 پلان دو: خانم دکتر عباسی در میانه‌ی درد و اندوهش صبوری می‌کند. او دارد به ما دلداری می‌دهد. از ضحی می‌پرسد: بابا چه شکلی بود؟ ضحی می‌گوید صورتش خاکی بود و کمی دودی... خانم دکتر عباسی می‌گوید ضحی بابا یک عکس دارد روز آزادسازی خرمشهر. صورت و موهایش خاکی است، یادت هست؟ می‌گوید بله یادم است. می‌گوید همیشه به فریدون می‌گفتم تصورم از صورتت موقع شهادت شبیه آن عکس است. بابا شبیه آن عکس بود ضحی؟ ضحی با گریه‌های نم نم و صدای بغض آلود سرش را تکان می‌دهد و می‌گوید بابا شبیه همان عکس بود... 🔹 پلان سوم: ضحی اصرار دارد تا مادرش را ببرند تا با پیکر پدرش که در سردخانه بیمارستان است، وداع کند. همه جمع ما همسران شهدا به همراه دختران شهدا می‌رویم سمت سردخانه بیمارستان. دم در می‌گویند همسر شهید و دو همراه فقط می‌توانند وارد شوند. نفر دوم ضحی است قرعه به نام من می‌افتد که همراشان وارد شوم. کسی به متصدی می‌گوید دکتر عباسی... کشو را می‌کشند بیرون. دکتر عباسی را در این شمایل ندیده‌ام هیچ‌گاه. سمت راست صورتش را خاک و خون پوشانده. سمت چپ صورت و موهایش خاکی است. درست مثل همین عکسی که می‌بینید. درست مثل همان تصوری که همسرش از او برای شهادتش داشته... ▪️ پ.ن: عکس‌ها برای روز آزادسازی خرمشهر است. دکتر عباسی در این عکس سه شبانه روز نخوابیده. او که همراه همرزمانش نقش پررنگی در آن آزادسازی و پیش از آن، شکستن حصر آبادان داشت، باید زنده می‌ماند تا مسیری دیگر برای پیروزی، برای ایران باز کند و چهل و سه سال بعد در خرداد پرحادثه خدا مرگش را شهادت قرار دهد. پی نوشت: عبدالرضا داوری و علیرضا پورمسعود تهمت زنندگان به دانشمند شهید کماکان در سکوت دستگاه های امنیتی و قضایی به هرزه درانی های خود ادامه می دهند.

چه دوران زیباییه!! ☺️😍 ببینید

حتی در میانه جنگ با ایران مأموران ایرانی تلاش برای جذب اسقاطیلی‌هایی که حاضرند در ازای مقداری پول برای آن‌ها جاسوسی کنند را ادامه دادند. این‌بار، این اتفاق با یک سرباز ارتش اسقاطیل افتاد که در یک واحد حساس خدمت می‌کرد. سرباز حاضر بود مأموریت‌های جاسوسی مختلفی را انجام دهد، از جمله: تصویربرداری از سامانه‌های پدافند هوایی، محل‌های اصابت موشک‌های ایرانی، پایگاه‌ها، تأسیسات امنیتی و موارد دیگر. در روزهای اخیر، ما موفق شدیم یک رویداد امنیتی شدید دیگر را فاش کنیم که بار دیگر قدرت و میزان خطر را نشان می‌دهد. در کیفرخواستی که امروز علیه او ارائه شد، آمده است که چند مأمور ایرانی از طریق اپلیکیشن تلگرام با این سرباز تماس برقرار کردند. سرباز آگاه بود که دارد با مأموران ایرانی مکاتبه می‌کند و توسط آن‌ها هدایت می‌شود و با این کار به امنیت کشور 🤮 آسیب می‌زند. در یکی از مکاتبات، سرباز از مأمور ایرانی می‌پرسد: ـ «چه نوع کارهایی را به من پیشنهاد می‌کنی؟ چقدر حاضر هستی پرداخت کنی؟» مأمور ایرانی پاسخ می‌دهد: ـ «اگر پنج ویدیو از ساختمان‌های ویران‌شده برایم بفرستی، هزار شِکِل پرداخت می‌کنم.» سرباز: «دیگر چه؟» مأمور ایرانی: «اگر یک ویدیو از سامانه‌های پدافند هوایی بفرستی، دو هزار شِکِل پرداخت می‌کنم. و اگر از سه خودروی نظامی فیلم بگیری و ارسال کنی، ده هزار شِکِل پرداخت خواهم کرد.» سرباز پاسخ داد: ـ «پیشنهادهای تو جالبه. من از مأموریت‌های کوچک شروع می‌کنم، ببینیم چقدر پرداخت می‌کنی و بعد ادامه می‌دیم.» در ادامه، سرباز برای مأمور ایرانی ویدیویی از پوشش‌های حفاظتی در جریان جنگ فرستاد....

🎥 موشک کوچک اما متاسفانه کارآمد اسرائیل این موشک عمودپرواز (VTOL) که توسط یک شرکت اسرائیلی ساخته شده تنها 10 کیلوگرم وزن دارد و با دست پرتاب می‌شود. سرعت این جنگ افزار در دسته پرسه‌زن‌ها قرار می‌گیرد به 250 کیلومتر در ساعت می‌رسد و می‌تواند در آسمان به گشت‌زنی و شناسایی بپردازد یا هدفی را مورد حمله قرار دهد. راه‌اندازی و مونتاژ آن فقط به 2 دقیقه زمان نیاز دارد و تنها یک نفر برای کنترل و استفاده از آن کافی‌ست. در صورت لزوم این موشک توانایی بازگشت به محل پرتاب را نیز دارد.

🔻به این عبرت تلخ دقت کنید. 🔹از حافظ اسد تا بشار اسد و حالا این روزهای سوریه 🔹و قصه تلخ جهل شامیان! 🪧#مرگ_بر_اسرائیل 🪧#وعده_صادق