مصاحبه با خانواده شهید حججی داریم اطلاع رسانی کنید
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
#غدیر #غدیری_ام #فقط_حیدر_امیر_المومنین_است
🍃🌸 خواهران من! شما فرزندان مجاهد و رزمنده ای تربیت کنید که اسلام به آنها احتیاج دارد و مسئولیت خطيري در جامعه اسلام به عهده شماست برای همه شما آرزوی موفقیت از ایزد یکتا میکنم.
شهیدمحمدحسین_محمودزاده🌷
🌷 تولد : ۱۳۳۷/۱۱/۱۵ بهشهر
🕊 شهادت : ۱۳۵۹/۱۱/۲۹ ایلام
هدیه به ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
#امام_هادی_میلاد_امام_هادی
#غدیر_عید_غدیر
#امام_زمان
#کانال_شهید_مصطفی_صدر_زاده
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
❤️ #روز_شمار_غدیر
فقط✌️ روز مانده تا عید سعید غدیر
😍 تا عید اللهاکبر، هر روز چشممان را بهنور یکی از فضائل مولیالموحدین امیرالمؤمنین علیهالسلام روشنایی بخشیم... 👆👆
#امام_هادی_میلاد_امام_هادی
#غدیر_عید_غدیر
#امام_زمان
#کانال_شهید_مصطفی_صدر_زاده
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
با سلام خدمت عزیزان.
نیت کنید به عشق امیرالمومنین ع تا یک ختم قرآن کامل بشه...
زندگی نامه شهید عبدالحسین برونسی
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_پنجم
«به هر حال، من تو این نقطه مستقر می شم.»...
آن روز جلسه که تمام شد، هنوز به آقاي برونسی فکر می کردم.از خودم می پرسیدم:چرا چهارراه خندق؟»
صبح روز عملیات، گردان سوم، یا چهارمی بودیم که به دستور آقاي برونسی وارد منطقه شدیم.بچه ها خوب
پیشروي کرده بودند. سمت چپ ما، لشگر هفت ولی عصر (عجل االله تعالی فرجه الشریف) بود و سمت راست، لشگر
امام حسین (سلام االله علیه). وسط هم لشگر ما بود؛ لشگر پنج نصر.
از ته و توي کار که سر در آوردیم.فهمیدیم تمام پیشروي ها محدود شده به همان چهار راه خندق.دشمن همه ي
هست و نیستش را متمرکز کرده بود آن جا و شدید مقاومت می کرد.
سرچهارراه، چشمم که افتاد به برونسی، تو ذهنم جرقه اي زد.یاد جلسه و یاد آن حرفش افتادم. از همان چهار راه
نیروها را هدایت می کرد. فاصله مان حدود پانزده تا بیست متر می شد. دشمن بدجوري آتش می ریخت. کم کم از
حالت دفاعی بیرون آمد و براي بار چندم، شروع کرد به پاتک. بچه ها با چنگ و دندان مقاومت می کردند.
سه، چهار ساعتی گذشت.مهماتمان داشت ته می کشید. چندبار با بیسیم خواستیم که برامان بفرستند.ولی تو آن
آتش شدید، امکان فرستادنش نبود. حتی نفرات پیاده ي عراق، رسیده بودند به ده، پانزده متري ما، وما به راحتی
نارنجک پرت می کردیم طرفشان. اوضاع هر لحظه
سخت تر می شد.بالاخره هم دستور عقب نشینی صادر شد.
روي تاکتیک و اصول جنگی، کشیدیم عقب. تو آخرین لحظه ها، یکی از بچه ها داد زد:«واي!حاجی برونسی!»
با دوربین که نگاه کردیم، دیدیم افتاده است روي زمین و پیکر پاکش، غرق خون است و بی حرکت.گفتم: «باید
بریم جنازه رو بیاریم عقب؛ هر طور که شده.»این حرف من نبود، خیلی هاي دیگر هم همین را می گفتند. فرماندهی ولی اجازه نداد.گفت: «اوضاع خیلی خرابه.
اگر برین جلو، خودتون هم شهید می شین.»
شاید سخت ترن لحظه ها در جنگ، براي من، همان لحظه ها بود. با یک دنیا حسرت و اندوه کشیدیم عقب.
آخرش هم جنازه ي شهید برونسی برنگشت. خون پاکش، تو تثبیت مناطق آزاد شده ي دیگر، واقعاً مؤثر بود.بچه ها
از شهادت او روحیه اي گرفتند که توانستند پوزه ي دشمن را، که حسابی وحشی و سرمست بود، به خاك بمالانند.
بعد از عملیات، ارتباط معنوي شهید برونسی با ائمه، خصوصاً حضرت فاطمه ي زهرا (سلام االله علیهم)، برام روشن
تر شده بود. دقیقاً همان جایی که رو نقشه انگشت گذاشت، یعنی چهار راه خندق، شهید شد، و با شهادتش تسلیم و
اسلام خود را ثابت کرد.
قبر بی سنگ
همسر شهید
لز خواب پریدم.کسی داشت بلند بلند گریه می کرد!چند لحظه اي دست و پام را گم کردم.کم کم به خودم آمدم و
فهمیدم صدا از توي هال است، جایی که عبدالحسین خوابیده بود.
پتو را از روم زدم کنار. رفتم تو راهرو. حدس می زدم بیدار باشد، و مثلاً دعایی، چیزي دارد می خواند.وقتی فهمیدم
خواب است، اولش ترسیدم. بعد که دقت کردم، دیدم دارد با حضرت فاطمه ي زهرا (سلام االله علیهم) حرف می
زند.حرف نمی زد، ناله می کرد و شکایه. اسم دوستهاي شهیدش را می برد. مثل مادري که جوانش مرده باشد، به
سینه می زد و تو هاي و هوي گریه می نالید:«اونا همه رفتند مادر جان! پس کی نوبت من می شه؟ آخه من باید
چکار کنم.»
سروصداش هر لحظه بیشتر می شد. ترسیدم در و همسایه را هم بیدار کند. هول و دستپاچه گفتم:«عبدالحسین!»
چیزي عوض نشد.چند بار دیگر اسمش را بلند گفتم، یکدفعه از خواب پرید. صورتش خیس اشک بود.گفتم:«از بس
که رفتی جبههدیگه تو خواب هم فکر منطقه اي؟»
انگار تازه به خودش آمد. ناراحت گفت: «چرا بیدارم کردي؟!»
با تعجب گفتم: «شما این قدر بلند حرف می زدي که صدات می رفت همه جا!»
پتو را انداخت روي سرش. رفت تو اتاق. دنبالش رفتم. گوشه اي کز کرد. گویی گنج بزرگی را از دست داده
بود.ناراحت تر از قبل نالید: «من داشتم با بی بی درد و دل می کردم، آخه چرا بیدارم کردي؟!»
انگار تازه شستم خبردار موضوع شد.غم و غصه همه وجودم را گرفت. خودم را که گذاشتم جاي او، به اش حق دادم.
آن شب، خواستم از ته و توي خوابش سر دربیاورم، چیزي نگفت.تا آخر مرخصی اش هم چیزي نگفت و راهی جبهه
شد.
آن وقتها حامله بودم. سه، چهار روزي مانده بود به زایمان، که آمد مرخصی.لحظه شماري می کرد هر چه زودتر بچه
به دنیا بیاید.
بالاخره آخرین شب مرخصی اش رفتیم بیمارستان. مرا نشاند رو یک صندلی. خودش رفت دنبال جفت و جور کردن
کارها.یک خانمی هم همراهمان بود که با عبدالحسین رفت. بعدها، بعد از شهادتش، همان خانم تعریف می کرد که:
یکی از پرسنل بیمارستان به آقاي برونسی گفت: «باید پرونده درست کنید.»
آقاي برونسی به اش گفت: «اگه وقت زایمانش شده که من عجله دارم.»
«این چه حرفیه آقا؟ پرونده که باید درست بشه، یا نه.»
آقاي برونسی یک بلیط هواپیما از جیبش درآورد. نشان او داد و گفت: «ببین اخوي، من باید برم منطقه، اگر زودتر
کارم رو راه بندازي، خدا خیرت بده.
زیارت عاشورا.mp3
28.21M
#زیارت_عاشورا
🎤 #علی_فانی
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#اللهم_الرزقنا_زیارت_الکربلا
♥️🦋♥️
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
🌹اللّھمَّعَجِّـلْلِوَلِیِّڪَالفَـرَج🌹
زیارت عاشــــــورا❥
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَهَ اللَّهِ و َابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ
سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر تو اى فرزند امیر مؤ منان و فرزند آقاى اوصیاء
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانیان سلام بر تو اى که خدا خونخواهیش کند و فرزند چنین کسى و اى کشته اى که انتقام کشته گانت نگرفتى...
#پویش_زیارت_عاشوراچهل_روز_مانده_تامحرم
#شروع_از_روز_یکشنبه_مورخه_۱۴۰۱/۰_۳/۲۹_لغایت_یکم_محرم_۱۴۰۱_
#چهل_روز_تامحرم
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
🕊1شهید حاج قاسم سلیمانی🌹 🕊2شهید حسین معزغلامی🌹 🕊3شهید عباس آبیاری🌹 🕊4شهید مجتبی یداللهی🌹 🕊5شهید سید
روز بیست و هشتم چله مون ان شاء الله درپرونده ی اعمال همه ی عاشقان و خادمان شهدا ثبت شده باشد
💫محب اهلبیت 💫
🌹سرباز امام زمان🌹
وان شاءالله شهادت🤲🏻💔
هدیه میکنیم به روح مطهرشهید والا مقام مسعود پیشبهار 🥀🥀
زیارت عاشورا قربتا الی الله
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
سلام عرض میکنم خدمت دوستداران شهدا
خوش آمد میگم به اعضای جدید
🌺🌺🌺🌺🌺
استادپناهیان:
تجربہبہمیاددادهڪہ...
برا؎اینڪهطلبشہادتڪنۍ،
نبایدبہگذشتہخودتنگاهڪنۍ...!
راحتباش!
نگرانهیچۍنباش!
فقطمواظباینباشڪہ
شیطونبهتنگہتولیاقتشہادتندار؎...!
#تلنگرانه
◾️#ظهرتون_امامزمانی🌿
درد درمان مےشود
با ذکر يا مهدی مدد
سخت آسان میشود
با ذکر يامهدی مدد
بس کہ آقايم غريب است
و ندارد ياوری
چشم گريان میشود
با ذکر يا مهدی...
◾️#دلتنگے_شهدایے 🌿✨
نهنگی دید مرگش را ؛
ولے دل را به ساحل زد...🌊
من از پایان خود آگاهم اما ...
دوستت دارم :)♥️
#شهید_مصطفے_صدرزاده
#امام_هادی_میلاد_امام_هادی
#غدیر_عید_غدیر
#امام_زمان
#کانال_شهید_مصطفی_صدر_زاده
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
🥀 بسم رب علی علیه السلام🥀 🌺امروز روز جمعه متعلق به امام زمان عج است برای سلامتی و تعجیل در ظهور آق
الحمدالله یک ختم قرآن هم به پایان رسید.
مذهبی نما را چگونه بشناسیم🧐🤔
١🔰 ادعای زیاد و حرف زیاد اما بی عمل
٢🔰حرف از قرآن و اهل بیت نمیزنه و فقط خودشو قبول داره یا اگر هم بزنه
خودش عمل نمیکنه
٣🔰 نمازش قضا میشه اما از خدا شه نمازشم بخونه اونم با کلی حرف و مدام خودشو بالا بدونه
۴ 🔰دو رکعت نماز بخونه مغرور میشه
۵ 🔰 چادر که میزاره سرش منت میزاره
یا اگه منت هم نزاشت خیانت میکنه ولی به ذهن خودش اون گناه. گناه قبول نمیشه
۶ 🔰یقه تا آخرین دکمه پیراهنش رو میبنده و ولی عمل نمیکنه
٧ 🔰بعضی هاشون هم به زور والدین خودشون رو خوب و مذهبی نشون میدن
یا غیر از این فقط برای دیده شدن
٨ 🔰در گفتار اندک عمل میکند
٩🔰اگر خانم باشه چادری هم باشه
عکسشو انتشار نمیده
١٠🔰پسر هم باشه مذهبی خودشو بدونه نمیره دنبال نامحرم خودش چه مجازی و چه حقیقی
١١🔰چادر به سر میکنه نه برای حیای فاطمی برای لایک و دیده شدن 💔
..از جبهه برمیگشتم، وقتی رسیدم میدان خراسان دیگر هیچ پولی همراهم نبود. به سمت خانه در حرکت بودم، اما مشغول فکر.
الان برسم خونه همسرم و بچه هایم از من پول می خواهند، تازه اجاره خانه را چه کنم؟!😔🚶♂
سراغ کی بروم؟ به چه کسی رو بیندازم؟ خواستم بروم خانه برادرم، اما او هم وضع خوبی نداشت.😞
سر چهار راه عارف ایستاده بودم. با خودم گفتم : فقط باید خدا کمک کند. من اصلا نمیدانم چه کنم؟💔
در همین فکر بودم که یکدفعه دیدم ابراهیم سوار بر موتور به سمت من آمد. خیلی خوشحال شدم.
تا من را دید از موتور پیاده شد، مرا در آغوش کشید. چند دقیقه ای صحبت کردیم.❤️
وقتی می خواست برود اشاره کرد :
حقوق گرفتی؟!
گفتم : نه، هنوز نگرفتم، ولی مهم نیست.
دست کرد توی جیب و یک دسته اسکناس در آورد.
گفتم : به جون آقا ابرام نمی گیرم، خودت احتیاج داری.
گفت : این قرض الحسنه است. هر وقت حقوق گرفتی پس میدی. 😉بعد هم پول را داخل جیبم گذاشت و سوار شد و رفت..
🍃 آن پول خیلی برکت داشت. خیلی از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتی مشکلی از لحاظ مالی نداشتم. خیلی دعایش کردم. آن روز خدا ابراهیم را رساند. مثل همیشه حلال مشکلات شده بود.
📚 #سلام_برابراهیم❤️
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
فرازی از وصیت نامه غواص شهید سیدمهدی رضازاده🕊
🔸ای کسانی که در پی از بین بردن اسلام و پایمال کردن خون شهیدان هستید!
این را بدانید که در روز قیامت، این شهدا با همین لباس خونین در صحرای محشر، راه را بر شما سد خواهند کرد و آنگاه مددکاری ندارید.
شهادت: سال ۱۳۶۴ در سن ۱۹ سالگی در عملیات والفجر۸
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
#کانال_ما_رو_به_اشتراک_بگذارید👇👇
@shahidmedadian
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#امام_هادی_میلاد_امام_هادی
#غدیر_عید_غدیر
#امام_زمان
#کانال_شهدایی_شهیدرحمان_مدادیان
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
@shahidmedadian
❤❤❤❤
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺خواهرم این آزادی که می بینی در ایران هست هر جور میخوای می گردی میگی به کسی مربوطی نیست به اینها 👆🏻😔مربوط میشه این سرزمین امنیتش و آزادیش که تو می بینی و باز هم انکار می کنی نتیجه رشادتها و از خود گذشتگی ایناست ..
لطفا به خاطر شهدا انتشار دهید
#امام_هادی_میلاد_امام_هادی
#غدیر_عید_غدیر
#امام_زمان
#کانال_شهید_مصطفی_صدر_زاده
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم؟ قسمت یازدهم چرا نماز رو غلط معرفی می کنیم؟ استاد پناهیان: یه استاد دان
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم؟
قسمت دوازدهم
ادب نماز
استاد پناهیان:
چندتا مسئله احکام عرض میکنم:
سر نماز سرتونو نخارونید ، مکروه هست.✅
هر حرکت اضافی سرنماز مکروه هست.✅
این موضوع اینقدر مهمه که تو روایت داریم شیطون بعضی وقتا اگه بتونه بر روی یک انسانی تسلط پیدا کنه سرنماز اذیتش میکنه.
💠مثلا طرف تا الله اکبر میگه
حالا از صبح تا حالا صورتش نمی خارید! یه دفه ای شیطون میاد پوست صورتش رو به خارش میندازه!
به عشق اینکه این که بنده خدا یه ذره بی ادبی کنه ریشش رو بخارونه جلوی خدا...
آخ چقدر مگه مهمه ادب رعایت کردن مقابل خدا....
"نماز در کلاس اول عشق بازی با خدا نیست بلکه ادب رعایت کردن هست."
خب حالا خوب دقت کن:
ادب یعنی چی؟
آدم کسی رو دوست هم نداشته باشه ادب رو رعایت می کنه.
آقا اصلا ادب خیلی وقتا زوریه
آقا سربازی که میری تو پادگانها چیکار می کنن باسرباز؟
میگن مقابل فرمانده که رسیدی پاتو بکوب!
یعنی احترام بذار به فرمانده
آقا فرمانده اتفاقا پسر خاله ی همسایه ی دایی ماست فرمانده ی خوشکل و خوش مرامیم هست دوستشم داریم من سربازش شدم کیفمو میکنم هر موقع میرم تو اتاقش دستمو باز میکنم میگم چطوری رفیق!
😃
حال شما خوبه!
میرم تو آغوش فرمانده!!!
✅ همچین که سرباز بیاد تو اتاق فرمانده بخواد پسر خاله بازی در بیاره تق میزنن تو گوشش میگن : پاتو بکوب....
مثال خوبیه برای رسوندن مفهوم
روش فکر کنید لطفا
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••