eitaa logo
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
4.2هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
8.9هزار ویدیو
92 فایل
خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد صــدرزاده لینک اینستاگرام https://instagram.com/shahid__mostafa_sadrzadeh2 خادم کانال @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا غَوْثَ الْمُسْتَغيثينَ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که دستگیر درماندگانی. بشتاب ای پناه عالم که زمین و زمان درمانده شده! 📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها @sadrzadeh1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ من کویری پُرِ اندوه و تو لبریز بهار بر دل تب زده‌ام، برف‌تر از بارانی... چه بگویم چه نه، انگار خبر داری از آن! از نگاهم همه‌ی حس مرا می‌خوانے♥️(: صبح وعاقبتتون شهدایی✋ |@sadrzadeh1
📌لطفا نشر حداکثری. 💥از فتنه گلستان هفتم تهران تا آشوب در خرمدشت کرج! 🔻 پزشکی که به جای کمک به شهید به او لگد زد و از متهمان اصلی این پرونده است، ست. 🔻او همچنین در غائله دراویش گنابادی در خیابان پاسداران (گلستان هفتم تهران) و در دفاع از متهمان آن جنایت تاریخی نیز نقش فعالی داشته است. 🔻در فتنه دراویش گنابادی در اواخر بهمن ماه سال ۱۳۹۶ در خیابان پاسداران تهران، سه نفر از حافظان نظم و امنیت و همچنین بسیجی حاضر در صحنه، زیر ارابه های این داعشی های وطنی به شهادت رسیدند وبیش از ۸۰ نفرمجروح گردیدند. @sadrzadeh1
این قاتل وحشی شهید عجمیان از اعضای فرقه دراویش هم هست. در تصویر میبینید در سال ۱۳۹۸ جزو امضاکنندگان نامه‌ای بوده که از قوه‌قضاییه خواستار آزادی هم فرقه‌ای های خودش در جنایت خیابان پاسداران شده. در جنایت خیابان پاسداران دراویش با اتوبوس ماموران را زیر گرفتند و منجر به شهادت تعدادی از نیروهای انتظامی شدند. همچنین در جنایت گلستان هفتم خیابان پاسداران دروایش یک جوان به نام محمدحسین حدادیان را با سلاح شکاری مجروح و بعد با خودروی سمند او را زیر گرفته و شهید کردند.
وقتۍ سر سوزنی عقل نداری مجبوری انقد حرف بزنی بعدم ضایه شی؟!😔🌹😂 ‌  @sadrzadeh1
«🖤🍃» نـِشـَستہ‌اَم‌جـِلو؎ِدَربہ‌میـخ‌میگویـَم گـمـٰان‌نـَداشت‌دِلـَم‌اِنقـَدَر‌خـَطردار؎.. 🖤¦↫ @sadrzadeh1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋🏻✨ 🌹شادی روح تمام شهــدا، و امام شهدا و سلامتی وتعجیل در فرج مولا صاحب الزمان عج 🍃♥️ ❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️ 🌷شهیــــــــــــــــــــدانہ🕊 @sadrzadeh1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ماجرای عکس دونفره شهادت 🔹بدون تعارف با خانواده شهید مدافع امنیت دانیال رضازاده @sadrzadeh1
خواب یکی از دوستان که از پرسیده بودند،چه خبر؟!... ایشان فرموده بود هرچه خبر هست، اینجاست!... بهشت خیلی زیباست، اما زیباتر از تمام زیبای ها، وجود مبارک است که هر روز مرا به نزد ایشان میبرند💐 ...وچه زیباست در راه اهداف و ایمان راسخ خود،جان شیرین و تمام دلبستگیها را فدای همنشینی جاودان با اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) کرد🌹 @sadrzadeh1
بسیجی گمنام افتخار حزب الله پرستوی خونین بال💔🕊 🇮🇷"شهید مجتبی منتظر" متولد : تهران گردان سیف لشگر بیست و هفت حضرت محمّد رسول الله {صلی الله علیه و آله و سلم} شهادت : آبان ۱۳۶۲ پنجوین / عملیات والفجر چهار مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا {س} قطعه ۲۸ / ردیف ۶۷ / شماره ۴ 🔺بخشی از شهید : « این انقلاب، احتیاج به خون دارد باید آبیاری شود با این خون ها با این خون ها، رشد می کند آمریکا از همین شهادت ها می ترسد رسالت شما در مقابل اسلام و این همه شهید و کیفیت ادامه دادن راه آنها و رساندن پیام آنها به همه جهانیان سنگین است نماز جمعه و دعای کمیل را فراموش نکنید چون دشمنان انقلاب مخصوصا منافقین از همین نماز جمعه، می ترسند در لحظات زندگی خود قرآن و دستورات اسلام و زندگی ائمه اطهار {ع} را الگوی خود بدانید » @sadrzadeh1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏳باید در تاریخ ثبت ڪرد🏳 ☀️امام خامنه ای : یک کتابی تازه خوانده‌ام که خیلی برای من جالب بود. دختـر و پسـر جوان -زن و شوهر- متولّـدین دهه‌ی ۷۰، می‌نشینند برای اینکه در جشن عروسی‌ شان گناه انجام نگیرد، نذر میکنند سه روز روزه بگیرند! به ‌نظر من این را باید ثبت کرد در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسی‌ شان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد، به‌ خدای متعال متوسّل میشوند، سه روز روزه میگیرند. پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) می شود؛ گریه‌ی ناخواسته‌ی این دختر، دل او را می لرزاند؛ به این دختر -به خانمش- می گوید که گریه‌ی تو دل من را لرزاند، امّا ایمان من را نمیلرزانَد! و آن خانم می گوید که من مانع رفتن تو نمیشوم، من نمی خواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمه‌ی زهرا سرافکنده باشم! ببینید، اینها مال قضایای صد سال پیش و دویست سال پیش نیست، مال سال ۹۴ و ۹۵ و مال همین سالها است، مال همین روزهای در پیش [روی] ما است؛ امروز این است. در نسل جوانِ ما یک چنین عناصری حضور دارند، یک چنین حقیقت‌های درخشانی در آنها حضور دارد و وجود دارد؛ اینها را باید یادداشت کرد، اینها را باید دید، اینها را باید فهمید. فقط هم این [یک نمونه] نیست که بگویید «آقا! به یک گل بهار نمیشود»؛ نه، بحث یک گل نیست؛ زیاد هستند از این قبیل. این دو -زن و شوهری که عرض کردم- هر دو دانشجو بودند که البتّه آن پسر هم بعد میرود شهید میشود؛ جزو شهدای گران‌قدر دفاع از حریم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) است. وضعیّت این‌جوری است.  ۱۳۹۷/۰۶/۱۵ @sadrzadeh1
🔷 بازداشت عاملان شهادت «شهید یوسفی» 🔸چهار نفر از عوامل شهادت مظلومانه شهید حافظ امنیت حسین یوسفی، توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) در سازمان اطلاعات سپاه بیت‌المقدس استان کردستان بازداشت شدند. @sadrzadeh1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خوب به این ویدئو نگاه کنید 🔻 این اگر روضه نیست چیه؟😭 🔻 اعترافات یکی از قاتلین شهید عجمیان،چقدر این ذکر مصیبت آشناست... 🔻 لعنت بهتون نامردا 💔 صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام @sadrzadeh1
😭آخہ‌دݪت‌میاد‌تنہام‌بذاری... ❤️ ❤️ ❤️ @sadrzadeh1
دنیا_به_چه_دردی_میخوره.mp3
10.08M
دنیا به چه دردی میخوره وقتی گدات حال خوشی دیگه نداره... دنیا به چه دردی میخوره وقتی حریف بغض تو گلوم نمیشه... @sadrzadeh1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
گفتم :((برو بگو آبجی من خیلی حساسه ،دوست داره کسی که قصد داره باهاش ازدواج کنه،خیلی آروم حرف بزنه،کم محلی و بی محلی هم نکنه،اهل مشورت باشه.با اخلاق و با ایمانم باشه.)) سجاد خندید:((سوالای دستوری ت رو بنویس خانم معلم.چارجوابی یا تشریحی.گفتم که میشم کبوتر نامه بر!)) مامان با سینی چای و شیرینی کیک یزدی وارد شد:((به دلم افتاده که از بین همه خواستگارا قرعه به نام این جوون می افته.حالا بیاین دهنتون رو شیرین کنین.)) خانم صدرزاده به مامانم زنگ زد و گفت:((میتونیم برای پنجشنبه ساعت شش عصر بیایم خدمتتون؟)) دیدم که بعد از جواب ،استخاره کرد و بعد از استخاره با همان تسبیح کهربایی که دستش بود،دست هایش را بالابرد و گفت:((خدایا شکرت.)) اما من استخاره نکردم .با خودم میگفتم استخاره به دل است و دل من رضایت داده بود. مامان خیلی شاد و شنگول بود،گرچه مضطرب هم بود.به قول خودش،اولین فرزندش قرار بود عروسی کند. میگفت:((این پسر از اونایی نیست که بگم نه پشت داره نه مشت ،هم خونواده ش پشتش هستن هم پیداست که جَنَم داره.))ظاهرا به دل مامان نشسته بودی. سجاد و سبحان هم که قبولت داشتند،مخصوصا سبحان.باباهم که سکوتش داد میزد راضی است.فقط می ماند من اصل کاری! من هم که بالاخره بله را گفتم و مجوز عبورتان را دادم. حرف مامان هم در گوشم بود:((موقع بله برونه که خیلی چیزا معلوم میشه.)) آمدی،به همراه پدر و مادرت با دسته گلی زیبا.آمدم و نشستم،با همان چادر سفید گل صورتی که سر کرده و رو گرفته بودم.نگاهم یک لحظه به پدرم افتاد.چه سکوت سنگینی! با انگشت اشاره روی گل های قالی میکشید. صحبت های مقدماتی شروع شد:آب و هوا و سیاست روز و وضعیت اقتصادی،و کم کم رفتند سر اصل مطلب.حرف از تاریخ عقد و عروسی که شد،از پس چادر به مامان که کنارم نشسته بود گفتم:((بگو بدم میاد دوره عقد طولانی بشه.)) قرار عقد را برای سیزده اردیبهشت گذاشتند و عروسی را برای تابستان.صحبت مهریه که شد پدرت گفت:((مِهر دختر و عروسم هر دو ۳۱۳ سکه س.)) پدرم سکوت کرد.تو از جا پریدی:((ولی من این قدر ندارم،فقط یکی دوتا سکه دارم.)) پدرت دستت را کشید:((زشته مصطفی!)) _آقاجون حرف حساب رو باید زد و همین حالا هم باید زد. اگر حرف مهریه دادن پیش بیاد حداکثر دو یا سه سکه رو میتونم بدم،بقیه می افته گردن خودتون! پدرت خندید:((شما کاری نداشته باش!)) @sadrzadeh1
_دلم رابه جنگ نفس فرستاده ام _عاقبتش را _شهادت تعیین کرده ام @sadrzadeh1