eitaa logo
❤️کانال شهید مصطفی صدرزاده❤️
4.3هزار دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
9.2هزار ویدیو
92 فایل
خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد صــدرزاده لینک اینستاگرام https://instagram.com/shahid__mostafa_sadrzadeh2 خادم کانال @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
پارت هشتم تعلیم پدرانه 🌹 ماشین رو جلوی در منزل پاک کرده بودن تا داخل خونه بیارمش.داشتم با یکی از همسایه ها صحبت می کردم که حسین اشاره کرد من ماشین بیارم داخل؟من با اشاره گفتم نه،چون اون موقع حسین تقریبا ۱۰سال داشت.ولی حسین فکر کرده بود که من گفتم بیار.وسط صحبت هام بود که یهو صدای تصادف امد.دیدم حسین ماشین رو به داخل آورده و با ستون خونه تصادف کرده .ماشین خیلی خسارت دید ولی حسین سالم بود و کمی ترسیده بود. آرامش کردم و گفتم نترس چیزی نیست.از اون موقع به بعد اصلا ماشین سوار نمی شد،من نگران شدم و ترسیدم که دیگه راننده نشه‌.تا اینکه یک روز حسین رو به به زمین فوتبالی،بردم و گفتم که اینجا زمینش بازه.هرچقدر دوستداری دور بزن،گاز بده،دنده عقب برو،پارک کن و...حسین تقریبا ۱۳سالش بود،تمام این کارها رو به درستی انجام داد و از اون موقع به بعد راننده شد.بعدا به موتور سواری علاقمند شد و موتور دوستاش رو امانت می گرفت و موتور سواری می کرد.بهش گفتم من راضی نیستم از موتور دوستات استفاده کنی،چون ممکنه تصادف کنی و به اونها خسارت وارد کنی.حسین گفت من به موتور علاقه دارم و دوست دارم موتور سواری کنم.به همین دلیل قول دادم بعد از گرفتن گواهینامه موتور، براش یه موتور بخرم.بعدها که حسین سر کار رفت،برای خودش یه موتور خرید.بعد از گرفتن گواهینامه،با ماشین اکثر شب‌های جمعه با اعضای حلقه های صالحین به بهشت زهرا (سلام‌الله‌علیه)می رفت.ماهی یکبار هم برای زیارت حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیه)ومسجد جمکران،به قم مشرف می شد.و بچه های حلقه صالحین رو هم نوبتی با خودش می برد.برای اینکه حسین راحت باشه بهش گفتم،این ماشین برای تو،من برای خودم یه ماشین میخرم.بعدها ماشین نو رو که تازه برای خودم خریده بودم،با ماشین قدیمی حسین عوض کردم‌. |راوی پدر شهید|
✨قشنگیِ‌مقام رضا به‌اینجاست که‌نقشه‌ی‌تمومِ‌زندگیت‌رومیدی‌دستِ‌ کسی‌ڪه، از خودت‌بهت‌ مهربونتره :") •استادشجاعیΓ
📸امروز | افتتاح نهمین نمایشگاه «ایران نوشت» توسط فرزندان و شهید عبدالله باقری 📒در این مراسم از لوازم التحریر مزین به تصویر شهید صدرزاده رونمایی شد. کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میگفت: بچه‌ها‌ برام‌ دعا‌ کنید ... اگه‌ شهید بشم‌ دستم‌ خیلی بازتر‌ میشه!🕊 بیشتر‌ میتونم‌ کار‌ فرهنگی کنم :)🍃 ❤️ کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دو روز قبل از رفتنش گفتم: این دفعه که بروی مطمئنم از دستم رفتی آقا مرتضی. خندید و گفت: روز قیامت که بشود وقتی گلوی خونی امام حسین علیه سلام را ببینم و گلوی من سالم باشد شرمنده می شوم. و وقتی خانم صدرزاده گفت، تیر به گلویش خورده مقداری احساس سبکی کردم که مرتضی در آن دنیا شرمنده امام حسین علیه سلام نخواهد بود. آقا مرتضی همیشه می گفت: این که تیرها از اطراف من رد می‌شود و به من نمی‌خورد تقصیر توست که دعا می‌کنی من شهید نشوم. هر سری که آقا مرتضی می‌رفت سوریه، من برای سلامت برگشتن اش چله بر می‌داشتم و حرم می‌رفتم.  راوی: همسر شهید 🗓سالگرد شهادت ...🌷🕊 تاریخ شهادت: ۹۵/۶/۲۱ کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ء . اصلا کنار گُل بشینی بوی گل میگیری پس گلستان کن زندگیت رو با یادِ شهدا ! . 🖤 ˹ ˼
• . تو باشگاه موقع اذان به نماز می‌ایستاد. بعضیا چپ چپ نگاهش می‌کردن ، ولی کم‌کم که باهاش آشنا شدن، بیشتر بچها تمرین رو تعطیل می‌کردند و همراهش نماز اول وقت می‌خوندن ! (:🌸' - شهید حسین معزغلامی - . 🖤 ˹ ˼