✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #بیست_وهشتم
برای روزنامه مقاله می نوشت.
با اینکه سوادش از من بیشتر بود، گاهی تا نیمه های شب من را بیدار نگه میداشت تا #نظرم را نسبت به نوشته اش بدهم.
روزهای امتحان، خانه عمه پاتوق دانشجوهای فامیل بود غیر از خواهرم و دختر عمم، #ایوب هم به جمعشان اضافه شد.
با وجود بچه ها ایوب نمی توانست برای، چند دقیقه هم جزوه هایش را وسط اتاق پهن کند.
دورش جمع می شدند و روی کتابهایش نقاشی می کشیدند.
بارها شده بود که جزوه هایش را جمع می کرد و میدوید توی اتاقش، در را هم پشت سرش قفل می کرد.
صدای جیغ و گریه بچه ها بلند می شد.
اسباب بازی هایشان را می ریختم جلوی در که آرام شوند.
یک ساعت بعد تا لای در را باز می کردم که سینی چای را به ایوب بدهم،
بچه ها جیغ می کشیدند و مثل گنجشک که از قفس پرواز کرده باشند، می پریدند توی اتاق ایوب.
بعد از امتحان هایش تلافی کرد.
آیینه بغل #دوچرخه بچه ها را نصب کرد و برای هر سه مسابقه گذاشت
بچه ها با شماره سه ایوب شروع کردند به رکاب زدن.
#هرسه را تشویق می کردیم که دلخور نشوند.
هدی، تا چند قدم مانده به خط پایان اول بود.
وقتی توی آیینه بغل نگاه کرد تا بقیه را ببیند افتاد زمین
ایوب تا شب به غرغرهای هدی گوش میداد که یک بند می گفت:
"چرا آیینه بغل برایم وصل کردی؟
لبخند میزد.
.
دوباره ایوب بستری شد برای پیدا کردن قرص و دوایش باید بچه ها را #تنها می گذاشتم.
سفارش هدی و محمد حسن را به #حسین کردم و غذای روی گاز را بهشان نشان دادم و رفتم.
وقتی برگشتم همه قایم شده بودند.
صدای هق هق محمد حسین ازپشت دیوار مرا ترساند.
با توپ زده بودند به قاب عکس عمو حسن و شیشه اش را خرد کرده بودند.
محمد حسین اشک هایش را با پشت دست پاک کرد:
_"بابا ایوب عصبانی می شود؟"
روی سرش دست کشیدم
_"این چه حرفی است!؟ تازه الان بابا ایوب بیمارستان است میتوانیم با هم شیشه ها را جمع کنیم. ببینم فردا هم که باز من نیستم چه کار میکنی؟ مواظب همه چیز باش، دلم نمیخواهد همسایه ها بفهمند که نه بابا خانه است و نه مامان و شما تنها هستید."
سرش را تکان داد
_"چشم"
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #بیست_ونهم
فردا عصر که رسیدم خانه بوی غذا می آمد.
در را باز کردم،هر سه آمدند جلو، بوسیدمشان.. مو و لباسشان مرتب بود.
گفتم:
_"کسی،اینجا بوده؟
محمد حسین سرش را به دو طرف تکان داد.
محمد حسین_ نه مامان محمد حسن خودش را کثیف کرده بود، عوضش کردم.
هدی را هم بردم حمام
ناهار هم استامبولی پلو درست کردم.
در قابلمه را باز کردم، بخار غذا خورد توی صورتم. بوی خوبی داشت
محمد حسین پشت سر هم حرف میزد:
_"میدانی چرا همیشه برنج های تو به هم می چسبند؟ چون روغن کم میریزی.
سر تا پای محمد حسین را نگاه کردم.
اشک توی چشم هایم جمع شد.
قدش به زحمت به گاز می رسید.
پسر کوچولوی هفت ساله ی من، مردی شده بود.
ایوب وقتی برگشت و قاب را دید، محمد حسین را توی بغلش فشار داد.
_"هیچ چیز آنقدر ارزش ندارد که آدم به خاطرش از بچه اش برنجد."
توی فامیل پیچیده بود که ربابه خانم و تیمور خان، دختر شوهر نداده اند،
انگار خودشان شوهر کرده اند، بس که با ایوب مهربان بودند و مراعات حالش را می کردند.
اوایل که بیمارستان ها پر از #مجروح بود و #اتاق_ریکاوری نداشت، ایوب را نیمه بیهوش و با لباس بیمارستان تحویلمان می دادند.
تاکسی آقاجون می شد اتاق ریکاوری، لباس ایوب را عوض می کردم و منتظر حالت های بعد از بی هوشیش مینشستم تا برسیم خانه.
گاهی نیمه هشیار دستگیره ماشین را می کشید وسط خیابان پیاده می شد.
آقاجون #می_دوید دنبالش، #بغلش می کرد و بر می گرداند توی ماشین
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
دردسرت هستم ارباب
سرت را درد نیارم ..؛
فقط ی چیزی آقا جان
کربلایِ ما چه شد؟!💔😭
*گروه شهید مصطفی صدرزاده حتما عضو بشید*
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://chat.whatsapp.com/Gu5HqYMHUd1J3dGmrfcu9M
السلام علی شهدای #کربلا ❤️❤️
سلام به دوستان ✋
امروز هم به مدد شهدا ، کارمون رو شروع میکنیم...
طبق فرمایش امام خامنہ اے ؛
« زنگہ داشتن یاد #شهدا ، کم تر از #شهادت نیست ... »
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
زیارت نامهٔ شهدا 📖
🖇 دل کـہ هوایـے شود، پرواز است کـہ آسمانیت مےکند و اگر بال خونین داشتہ باشے دیگر آسمان، طعم ڪربلا مےگیرد؛ دلـها را راهے کربلاے جبـهہها مےکنیم و دست بر سینہ، بہ زیارت "شــهـــداء" مےنشینیم...♥️
بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌱
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَاللہ وَاَحِبّائَہُ، اَلسَّلامُ عَلَیـڪُم یَـا اَصـفِـیَـآءَ اللہ و َاَوِدّآئَـہُ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصَـارَ دینِ اللہِ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ، اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُـحَـمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـےّ الـوَلِـےّ النّـاصِحِ، اَلسَّـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبـدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّـے طِبتُم وَ طابَـتِ الاَرضُ الَّتی فیهـا دُفِنتُم، وَ فُـزتُم فَـوزًا عَظیـمًا فَیـا لَیتَنـے کُنـتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...✨
#شادے_روح_شـهدا_صلوات
#سلامبهرفقایشهیدم 🍃🕊
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
🍃🌸🍃
بسم رب الزهرا سلام الله علیها
💝روز خود را با سلام به مادردو عالم #حضرت_فاطمه_الزهرا (س) آغاز کنیم...
💝ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا
💝السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ
الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ
💝السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن
ان شاءالله با دعای خیر مادرانه حضرت زهرا سلام الله علیها بتونیم به خدا برسیم
🌹➖〰➖🌸➖〰➖🌹
بسم رب الزهرا سلام الله علیها
💝روز خود را با سلام به مادردو عالم #حضرت_فاطمه_الزهرا (س) آغاز کنیم...
💝ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا
💝السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ
الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ
💝السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن
ان شاءالله با دعای خیر مادرانه حضرت زهرا سلام الله علیها بتونیم به خدا برسیم
🌹➖〰➖🌸➖〰➖🌹
ঈ🌹ঊঈ═┅──
╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
#──
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمان
✋ سلام حضرت بهشت، مهدی جان
🌸 امید به آمدنتان ، هر صبح مثل سپیده، در ما طلوع می کند و با هر ضربان در رگ هایمان جاری می شود و با هر نفس در وجودمان زنده می گردد ...🌸🍃
🌼 امید به آمدنتان مثل اکسیری حیات بخش و نشاط آفرین ، ما را هر صبح به پرواز وا می دارد ...🌼🍃
امید به آمدنتان، امید به همه ی خوبی هاست
امید به همه ی دل خوشی هاست 🌹🍃
💞 اللهم عجل لولیک الفرج 💞🕊
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
#──