eitaa logo
🇮🇷سعیدکرمی(برساحل انتظار )🇵🇸
222 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
4هزار ویدیو
63 فایل
بصیرت دینی ، اخلاقی ، تربیتی مشاوره دینی خبرآمد خبری در راه است ... تحول در زندگی و آماده سازی زمینه ظهور ... پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان گذارید . ارتباط با مدیر: @S17140 لینک جوین: https://eitaa.com/joinchat/1479802927Cb0f645d36d
مشاهده در ایتا
دانلود
روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند. ✍پس راهب‌‌‌‌ رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟" پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است. راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت "نه هرگز" پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست. ✍ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟ راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم. ✍ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید ب من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس. ✍راهب سه سوالش را مطرح کرد: 1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟ *چه چیزاست که از آن خدا نیست؟* 2)ما هو شئ لیس عندالله؟ *چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟* 3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟ *آن چیست که خدا آن را نمیداند؟* پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند. ✍راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم . ✍سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع)رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن (ع )و امام حسین (ع )میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند. ✍ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس! راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسیدنامت چیست؟ امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان *"الیا"* نزد مسیحیان *"ایلیا"* نزد پدرم *"علی"* و نزد مادرم *"حیدر"* است. پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟ ✍امام (ع )فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم. پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی. پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد. ✍امام علی (ع) پاسخ دادند: . فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا فلیس من الله ظلم لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک 🔹 *آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است.* 🔹 *آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است* 🔹 *و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است* پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: "أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة" ✳️به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ⬅️ *پیامبر(ص)فرمود:هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)را نشردهد، مادامیکه از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند* منبع : کتاب الإحتجاج مرحوم طبرسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما قبل از عید غدیر نشر دهید 🍃🍃الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ🍃🍃
سلام و عرض ادب لینک کتاب صوتی شبهای پیشاور که به صورت نمایشنامه رادیویی ساخته و در اختیار عموم قرار گرفته، لطفا برای اثبات حقانیت امیرالمؤمنین، نشر حداکثری کنید تا قبل از عید بزرگ غدیر این شاهکار جناب سلطان ‌الواعظین شیرازی به دست همه جویندگان حقیقت برسه.... یاعلی http://sharieh.com/news/397
السلام علیک یا صاحب الزمان❤️ مولاجانم! بعد از عهدی که در غدیر، با پیامبرمان بستیم، ساعتم را به وقت آمدنت کوک کرده‌ام. اینکه دیدارمان کی و کجا رقم بخورد، نمی‌دانم. اما... دل اسیر توست. هرجا بروی، هر کجا که باشی، سوی تو کشان کشان می‌آید. از کنار همان برکه خم.... تا همین امروز لبیک یا صاحب الزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سَلامٌ عَلَى آلِ يس همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويي چه زيان تو را كه من هم برسم به آرزويي؟! به كسي جمال خود را ننموده‏ يي و بينم همه جا به هر زباني، بود از تو گفت و گويي! «عصر جمعه امام زمانی (عج) بخیر و عافیت»
می پرسید شنیدی از هر دو ازدواج، یکی به طلاق می رسد؟ گفتم بله ولی این را من و شما می دانیم که نیمه دیگر نیز احتمالا با انواع اختلافات خانوادگی و شاید طلاق عاطفی، دست و پنجه نرم می کنند! گفت به راستی چه شد چنین شد، ما در هیچ برهه تاریخی با چنین پدیده ی اسفناکی روبرو نبودیم! گفتم بله و البته در هیچ دورانی نیز با چنین آگاهی اجتماعی، مواجه نبودیم! داستان همان مرد سنتی و زن متجدد است! گفت چرا باید افزایش سواد و آگاهی جامعه به گسست خانوادگی منتهی شود؟! منطقی نیست! گفتم منطقی می شود وقتی بر احاطه روش و محتوای علوم غربی در دانشگاه ها خبر می یابیم! و بدتر از آن زمانی خواهد بود که تربیت و فرهنگ سازی مردم کشوری، خارج از مرزهای سرزمینی برنامه ریزی شود! و به واسطه فضای مجازی رها و آنتن های رسانه های غربی و البته معاند فرهنگ و دین مردم، به خانه های مردمی با تمدن هشت هزار ساله، نفوذ پیدا کند، خرد و کوچک خانواده ایرانی تحت تعلیم و آموزه های برون مرزی قرار گیرند! و در نتیجه سازگاری به ناسازگاری تبدیل شود، عفاف و تعهد کم رنگ شود و الگوهای زیست فرهنگی جای خود را به، سلبریتی مداری بسپارند! گفت چاره چیست، فضای مجازی را که نمی شود بست! گفتم عقلانی هم نیست اما می شود کنترل نمود! هرچند منظور چشم انتظاری برای یاری مسئولان نیست! قطعا هر یک از ما می توانیم مبلغ آسیب های فجازی برای خانواده و اطرافیان خویش باشیم! خویشتن را نیز از استفاده های غیر ضرور حفاظت کنیم و الگوی صحیح دیگران در بهره مندی از فواید فضای مجازی باشیم! فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
19.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ♻️ فقط حیدر امیرالمومنین است مولودی زیبای نزار قطری در وصف حضرت علی (ع)
آنهایی از ‎ با عمل و بیان نکردند، در روز و بعد از آن شدند 👌 و امروز هم افرادی که از دفاع و نکنند، طولانی شدن هستند چونکه استمرار حرکت انبیاء مخصوصا (ص)، و ولایت (ع) و ائمه اطهار است مبارک
به یاد شهیدی که حضرت آقا با شال سیادتش نماز خواند و آن را به عنوان تبرک نگه داشت ... سید نورانی مداح باصفای اهل بیت « شهید سید جمال قریشی » در تیرماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای یک به فیض شهادت رسید و غیراز خودش سه برادرش و عمو و پسر عمویش هم به شهادت رسیده اند...!
با هم رفتیم ارومیه. شب توی راه بودیم. از سحر منتظر بودیم ماشین بایستد، نماز صبح بخوانیم. می خواست به قهوه خانه ای جایی برسد. جاده بود و بیابان. تا می رسیدیم به خوی، نماز قضا می شد. 🔹مهدی جوش می زد. آخر بلند شد و به راننده گفت همان جا نگه دارد. کتش را پشت و رو کرد که من روی آن بایستم و خودش روی خاک ها نماز خواند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صف قیمه در تورنتو کانادا؛ نه تنها مردم داخل ایران بلکه ایرانیان خارج هم عاشق دین هستند اما اقلیت پرسروصدا با امپراطوری رسانه ای و با همکاری چندهزار نفر در داخل میخواهند به ما القا کنند که مردم بی دین شدند. نه عزیزم مردم از سال قبل بیشتر برای غدیر دغدغه داشتند و این یعنی شکست تمام پروژه هایی که میخواهد مردم ایران را بی دین معرفی کند. یاعلی... 👤 فتحی 🔴 👇 @bidariymelat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 کلیپ جالب و دیدنی «زوم بی‌نهایت» از ولادت تا امامت امیرالمومنین علی علیه‌السلام
خطبه غدیر.pdf
7.74M
📜 متن کامل خطبه غدیر را بخوانیم 🔸 همراه با ترجمه فارسی 📌 یه بچه شیعه باید خونده باشه‌آ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دوستان خوبم 🌸 امشب یه دوستی پیدا کردم از اون دوستای خیلی با حال🥰 میخوام امشب ازش بگم
امشب رفته بودم یه حاجی که از سفر حج برگشته بود را ببینم. توی تالار مهمونی گرفته بود. نشسته بودیم که یه حاج آقای جوان وارد مجلس شد و از دور یه دستی برای من تکون داد و با همراهش رفتند اون طرفتر روی یه تخت نشستند.... جاتون خالی. شام را صرف کردیم و اومدیم بیرون . حاج آقا هم پشت سر ما اومد بیرون.رسیدیم به هم.یه دست و روبوسی گرمی کرد و اون حاجی میزبان مرا بهش معرفی کرد.... گفتم حالا حاج آقا را معرفی بفرمائید. گفتند ایشون حاج آقا راستی هستند از همرزمان بنده توی جبهه😳 آمده اند امشب شهر کهریزسنگ منبر و الان هم من ازشون خواستم شام تشریف بیارند اینجا
هیچی دیگه! سرتون را درد نیارم هر دوشون شروع کردند از خاطرات جبهه گفتن... حاج آقا جانباز بود. توی جنگ شیمیایی شده بود و روی قلبش اثر گذاشته بود . پارسال یه عمل باز روی قلبش کرده بود. یه ترکش توی لگنش بود. خلاصه درب و داغون بود اما....