eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
541 عکس
174 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
«بسم رب المهدے» ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ چه می شود که همین جمعــه یار برگردد بــه قلبـــهای پــریشــــان ، قـــرار برگردد چه می شود که ببینیم بعدِ این همه سال عــزیزِ این همـه چشــــم انتــــظار برگردد همان که گنج نهان است پشت پردهٔ غیب غروب جمعـــه شـــود آشــــکار ، برگردد بیاید آن که علمدار نهضتی سرخ است به حق غـــزهٔ خونیـــنْ مــــزار برگردد برای اینکه فرو پاشد از هم این بت ها تبــر به شـــانه و با ذوالفـقـــار برگردد خدا کند که بزودی امیر لشکـــر عشق امیدِ سیصــــد و اندی ســــوار برگردد برای آمـــدن او بهـــانه ها کــم نیست خزان بس است خدایا ! بهــار برگردد قسم دهیم خدا را به اشک چشم یتیم به احتـــــــرام یتــــیمانِ زار برگردد رسیده بر لبمان جان و منتــظر هستیم به جان خسته دلان ، عمگــسار برگردد غروب جمعه رسید و طلوع در راه است ســحر شـــــود شب تار و نگـــار برگردد قسـم به آیهٔ "أَمَّن یُجیــب" مضـــطرّیم خدا کنـــد پس از این اضــطرار برگردد ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅✵﷽✵┅┄ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ ‌هر چند ســـوزاندی همه برگ و برم را پاشیــدی از هم حال و روز پیکــرم را هر چند آتش بر دل و جانم نشــــاندی بر جا نهــــادی بر تنـــم خاکستـــرم را ققنوس ها می روید از خـــاکم بزودی وا می کنــم روی ســـرم بال و پرم را من زخم سنگــین تبـر بر شــانه دارم اما نمی بینـــی خَم از ذلت ، سرم را ‌ برگ و برم خشکیده اما ریشه ام نه ! سر سـبز می ســـازم درخـت باورم را از خــــون هـــر آلاله ام سر می زند گل بایـــد ببینــــــی کـــودکـان دیگـــرم را مـــن غــــــزهٔ با اقتـــــدار روزگـــــارم هر چند می بینی به چشم اشک ترم را چیزی نمـانده بر درخت ســــبز زیتون دنیـــا ببیـــند رویـــش بــرگ و برم را ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃﷽❃༅࿇༅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وقتی روایت، اشک و خون باشد از قاب چشــــم کودکی مظلـــوم آن کودکـــی که بوده همــــواره از بازی و ســرگرمی اش محروم از لحــظه ای که چشــم واکرده سنگی به دستـش داده این دنیـا ســرباز ناموس و وطـــن بــوده در جنــگ با وحشی ترین اعــدا باید بپا خیـــزد قلــم با شــــور باید که دفتــر ، شط خون گردد پیـــدا کند گلــواژه هایی سرخ تا راویِ دشـــت جنـــــون گردد باید که بنـــویسد هــزاران بیت از ســــرگذشت طفــل یک روزه از لالــه هـــای پــرپـــری زیــــرِ آتشــفـــــشانِ بــاغ فیـــــروزه باغی که نزدیکِ به یک قرن است می ســوزد از باروت و خمپــاره سخت است که هفتادواندی سال در میهـــــن خـــود باشـــی آواره دیگر به تنــگ آمد زمـان از ظلــم چـــرخ زمیـــن از غــزه شـد آغاز خــواب از نگـــاه آسمــــان پر زد شــد شــاهد سنگیــن ترین پرواز از قــاب چشـــم غــــزه یکبـــاره اشکـــی چکیــــد از جــنس آلالــه فریادهـــا طـــوفان الاقصــــیٰ شد از حنــــجری با بغــــض صــد ساله پوشــــید کفـــــش آهنــــین را بـر پاهــــای زخمــــــی و پــر از تــاول شــــد راهــــیِ میــــدان جنـگی که آغـــاز شــد انگـــــار از اول بـــارید امـــا بـــر ســـــرش بـــاران باران بمـــب و راکت و مــــوشــک آغـــــوش گــرم غــــــزهٔ مظلــــوم شـــد بســـــتر مــــرگ زن و کودک اما ســـــلاح غـــزه ، ایمـــــان است دیـــده جهــــانی این صـــــلابت را برپا نمـــــوده روی هـــر میـــــدان اسطـــــوره هـــای استقـــــامت را با یک اراده مثــــل کوهـــی سخت دیگر نمی ترســـــد از این بحـــران روزی به پایان مــی رســــد آری مــی گردد او پیــــروز این میــدان مـــــردی برای انتـــــقامی ســـخت با رمــز "جــاء الحـــق" رسد از راه باطــل شـــــود نابود ، خیلـــی زود با دســـتِ فـــرزند رســــــــول الله ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c1204
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نام تو ذکر خوش وقت سحرهای من است کربلای تو حســین ! آخرِ دنیـــای من است بارهـــا زاِئــر تو باشـــم اگـر ، باز کم است حـــرم پاک تو هر لحـــظه تمنـای من است ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یارب عنــایتی کن بر ما به حق زینب نزدیک کن ظهور حق را به حق زینب آقای روزه داران ، بر تشنگان نظر کن عجّل علیٰ ظهورک ، آقا به حق زینب ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 🤲 @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم الله النور✨ ای فصل خزان ، بهار بر می گردد بر قلب زمـان ، قـــرار بر می گردد آدینـــهٔ وعـــدهٔ خـدا نزدیک است آن منـــجی روزگـــار بر می گردد ۱۴۰۳/۱/۱۷ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5821162200689019864.mp3
1.66M
❤️السلام علیک یا بقیه الله الاعظم ❤️  امام صادق (علیه‌السّلام) درباره‌ حضرت مهدی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: ‌ «لو ادرکته لخدمته ایام حیاتی» «اگر دوران او را درک می‌کردم، ‌ همه روزهای زندگیم را در خدمت به او می‌گذرانیم» ❤️اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب کبری سلام الله علیها ❤️ ❤️سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام صلوات ❤️ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅✵﷽✵┅┄ ─‌••═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌••─‌ باز این جمعه رسید و خبــر از یار نشد وقــت دیــدارِ رُخِ مـــاهِ شــبِ تار نشد آخرین جمعهٔ ماه رمضــان هم طی شد چشـــم آلـودهٔ مــن ، لایــق دیدار نشد دائمــاً دَم زدم از خــال لـب یار ، ولی این دل مـدعی از فاصـــله بیمــار نشد غفلتم باعث این غیبت طـولانی اوست حیف ! این بندهٔ غفــلت زده بیدار نشد یوسفی راکه ز خودخواهی ما زندانیست کسـی از سلـسلـهٔ مــا که خــریدار نشد ظاهـراً بـر لب من ذکر دعای فرج است سستیِ حـالِ دعــا چــاره این کـار نشد کاش می شد که فقط شیفتهٔ او بودم هرکه شد عاشق او ،در پیِ اغیار نشد "کیمــیا"یی که نظــر بر کــرم او دارد نا امیـد از کـرم و مرحمــت یار نشد ─‌••═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌••─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌••═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌••─‌ کانال اشعار رقیه سعیدی (كیمیا)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ 💔🖤 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سحر بیست و هفتـــم است و دلم رو به ســمت نجـف ، روانه شـــده هفــت روز است یـار مظلــــــومان راهــیِ کـــوی جـــاودانــه شــــده چشم خورشیدهم نشسته به خون مـــاه ، رخــت عـــــزا بـه تــن دارد ابر چشـــــمان آســــــمان هـر شب در عـــزایش ستــــاره مــی بـــارد از زمـــین ، ســــوز ناله می خیـزد شــده دلتـــــنگ ِگامــــهای علـــــی گوش شب تشـــنهٔ شنیــدن هسـت مانده در حســرت صـــدای علــــی چنــد روز است کوچه هم تنهاست خبــر از کیـــسه های خرمـا نیست چشــم ایتـــام مـــانده بر راهــش خبـری از حضـــور بـابـا نیســت نه فقـــط کـــوفه ، داغ دل دیـده یک جهان در غمــش عزادار است شکـــر حق ، شیــعه ایم و دلـداده حضــرت بـوتـراب ، دلــدار است ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ۱۴۰۳/۱/۱۹ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅✵﷽✵┅┄ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ اندکی مانده که این مــاه به پایان برسد وقت برچیـدن این سفــرهٔ احسان برسد و خوش آن بنده که از دست کریمانهٔ حق در شب قــدر به او لطـفِ فـراوان برسد حمد و تسبیــح ، سـزاوار کـریم اَزَلیست میــزبانی که به دلــداری مهمــــان برسد در شب قـــدر به درگــاه خـدا ناله زدیم از خدا خواسته ایم آن شَهِ خوبان برسد گــریه کردیم ز دلتنــگی بین الحـرمـین تا برات از طــرف شــاه خراسـان برسد چه مبارک سحری بود و چه خلـوتگهِ راز حیف این شام و سحر زود به پایان برسد دردمنــدیم وکــویراست فضــای دلمان کاش السّـاعه خود حضرت باران برسد در فراقــش همگـی کلبــهٔ اَحـزان داریم به امیدی که مگــر یوسف کنعــان برسد ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ خداحافظ ای مـاه دریــای رحمـت خداحافظ ای سفـره های کــرامت خداحافظ ای لحظــهٔ سبـز افــطار خداحافظ ای اشـک چشـم گهـربار خداحافظ ای گــریه هــای شبـــانه خداحافظ ای خلــوت عــاشـــقانه خداحافط ای مـاه اشـک و نیـــازم خداحافط ای روشنـی در نمـــازم دلم تنـــگ شبهـای بارانـــی توست به یاد سحـــرهای مهمــانی توست به یاد شب قـدر و سـوز دعــایش چه عطـر خوشی بود در ربّنـایش خــدایا ! شنیــدی صـداهای مـا را اجـابت نمــودی دعــاهــای مـا را خـــزان دلـــم را بهـــاری نمــودی دلــم را به اشـک آبیــاری نمــودی از آلــودگیهـــــا دلــم را تکـــاندی نهـــال محبت به قلبــم نشــاندی منــور نمــودی در این ماه غفــران دل و جــان مــا را به آیــات قـرآن چــه نــزدیک بودیــم تـا آسمــانت به آن خــوان گستـــردهٔ بیـکرانت ســـرودم وداع و دلــم کـربلارفت به دیدار زینب سوی خیمه هارفت خداحافظ ای خـــواهر بی قرینــم خداحافظ ای یــاور دل غمینـــم سپردم علم را به دست تو خـواهر کــه تـا زنــده مــاند قیـــام بــرادر ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردر(ایتا) 👆