فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علی حمودی و بقیه بچه های سوری داشتند ماشین رو برای جشن اماده میکردند
من اینجا یه جورایی مثل مامان شدم برای این نوجوانها وجوانها، تا منو می بینند میخوان تایید کارشون رو بگیرن
بالهجه عربی پرسیدن خانوم جید؟
علی میگفت ماشین عروس آماده است، عریس(داماد) هم آماده است یه عروس برام پیدا کنید
بعضی لحظات بچه های سوری پر از شور ونشاطن، دلمون اروم میشه ولی بعضی وقتها که با دیدن مشکلات هموطناشون یا رسیدن خبر شهادت اقوامشون تو خودشون میرن وساکتند دل ماهم
می گیره
#سوریه
#هرمل
#سفرنامه_لبنان
#ایران_همدل
🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧
https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد مدتها با سید رفتیم خرید
لباس نوزادیهایی که از طرف مجموعه طارق وحاج اقا قاسمیان سفارش داده بودیم رسیده بود.
اینجا چون خیلی سرده حتما باید جنس لباسها گرم باشه، این سرویسهای نوزادی پک کامل هست که توش قنداق وناف بند و... داره
انقدر لباسها گوگولی اند که یه دست هم خودم جدا خریدم که ان شالله یه روز مامان بزرگ شدم بدم به نوه ام 😊
#سوریه
#هرمل
#سفرنامه_لبنان
#ایران_همدل
🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧
https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه ها تو حسینیه تل منتظرمون بودن
تا رسیدیم علی فوعانی کارشو شروع کرد
خیلی دوست دارم بفهمم چی میخونه که همه بچه ها بلدن و کلی باهاش ذوق میکنن
این یعنی یه کار فرهنگی بدون سرمایه 👌
با یه شعر و چنتا حرکت دست کلی بچه ها رو خوشحال میکنه
#سوریه
#هرمل
#سفرنامه_لبنان
#ایران_همدل
🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧
https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
وسط جشن بسویم امد، مرا به گوشه ای خلوت کشید و با صدایی که بغض راهش را بسته بود آهسته گفت من قلبم درد میکند.
گفتم از کی؟ قبلا هم درد داشتی یا تازه اینطور شده؟
مشتش را روی قلبش سفت کرد و گفت تازه!
قلبم دارد میترکد، نمیتوانم نفس بکشم صبح وشب اشکهایم بند نمی آید وبعد قطره های اشک مثل دانه های مروارید روی گونه اش لغزید و دریک آن تبدیل شد به سیل اشکی که داشت قلب مرا ویران میکرد.
حق داشت گریه کند
اگر نتیجه سالها زحمت وخون دل خوردنت دریک لحظه در اتش بسوزد
اگر شبانه از خانه ات بیرونت کنند و با پای پیاده آواره بیابانها شوی
اگر در راه هجرت همسرت را نشانه بگیرند وحالا برای جراحتهای همسرت دارویی نیابی
اگر بعد عمری عزت ومکنت، مجبور شوی در کنج سرد وتاریک یک حسینیه که با پتوهای طوسی از هم تفکیک شده روزگاربگذرانی
اگر بچه هایت بهانه یک لقمه نان بگیرند وتو درانتظار ماشین توزیع نان باشی
اگر هر روز برایت پیام تهدید، یا فیلم غارت خانه ها و سربریدن اقوامت واز همه سخت تر خبر به سرقت رفتن یازده نفر از دختران طایفه ات را به تو منقل کنند
حق داری گریه کنی
هر کدام از اینها یک مرد را از پا در می آورد
تو که یک ریحانه ای....
اینجا نمیشود در جمع اشک ریخت، مصلحت زیست جمعی اقتضا میکند مقاوم باشی،کافیست یک نفر کم بیاورد، راه برای شکستن بقیه باز میشود.
پس اورا ارام به گوشه ای بردم سرش را درآغوش گرفتم وگفتم گریه کن
بگذار سبک شوی، بگذار قلبت آرام شود
تازه به هق هق افتاده بود که خانمهای دیگر نزدیکمان شدند. سریع اشکهایش را پاک کرد وگوشه ای نشست
🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧
https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
بعضی وقتها یه شباهت کوچک، تو را بدجور دلتنگ میکند...
ان وقت با یاد یک عزیز،یاد همه پشت هم برایت زنده میشود...
وسط جشن، با دیدن این آقا یهو دلم برا سید محمود پر کشید.
من که با گریه های ان خانم دلم گرفته بود حالا با دیدن این جوان دلتنگ خانواده ام شده بودم
مادرم،مادربزرگم، دختر و دامادم،پدر شوهر ومادر شوهرم، خواهر وبرادرم و خواهر زاده هایی که مثل بچه های خودم دوستشان دارم
به فاطمه زهرا گفتم ببین این اقا چقدر شبیه اقا سید محموده 😊
انگار او هم دلتنگ شد...
مامان نمیشه بریم قم، خونه خاله اینا چند روز بمونیم دوباره بیایم من خیلی دلم برا مامانجون و زهرا و خدیجه تنگ شده😢...
#سوریه
#هرمل
#سفرنامه_لبنان
#ایران_همدل
🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧
https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا خونه یکی از دوستان خوبمونه
که ویلای نیمه سازش رو کامل در اختیار نازحین قرارداده
که تقربا چهل خانواده در اتاقهای ان وخیمه ها ساکن شدند
قرارشد آقا امید وبچه های تاسیسات انجا را باطری خورشیدی بزنند تا مشکل برقشان حل شود.
تا خیمه ها برپا شود من هم رفتم دیدار خانواده ها
#سوریه
#هرمل
#سفرنامه_لبنان
#ایران_همدل
🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧
https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همسر ومادر دو شهید
بزرگ خانواده بود و تقریبا ده خانواده را مدیریت میکرد
میگفت من سه عزیزم را در راه دفاع از حرم حضرت زینب تقدیم کرده ام
و از بذل جان مردانمان خوفی نداریم
اما شما نمیدانید که ماچه خاطراتی از داعش داریم که امروز اینطور اواره شده ایم
در چهره اش اضطراب موج می زد
احدی عشر بنت بارح خطفوهن...
😭😭😭😭
یازده دختر از طایفه شان دیروز ربوده شده بودند
😭😭😭
از این داغ باید مرد
یازده ناموس شیعه در دستان بنی امیه...
تصورش هم سخت است
دخترت، خواهرت، خواهر زاده ات...
بعد با دست دختران کوچک ونوجوانهایی که دور ما بازی میکردند نشان داد
والله به خاطر محافظت از اینها امده ایم
هر لحظه سیدالقائد امر کند جوانهایمان را به میدان میفرستیم
#سوریه
#هرمل
#سفرنامه_لبنان
#ایران_همدل
🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧
https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
11.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من نام لم ینم عنه
خیلی درد داره ببینی بچه شیعه ها پای اعتقاداتشون، آواره شدند و اونوقت دشمن داره تو همین آوارگی شبیخون فرهنگی میزنه به اعتقاداتت
وقتی دیدم بچه های سوری حتی پدر مادراشون با دیدن جمعیت دراسات والتدریب چقدر ذوق کردند یاد این سخنرانی حضرت اقا افتادم
باز از نهجالبلاغه من یک جمله عرض کنم؛ میفرماید که: «وَاللهِ لا اَکونُ کَاضَّبُعِ تَنامُ عَلی طولِ اللَدم»؛ خلاصهی معنایش این است: «من آدمی نیستم که با لالایی دشمن خوابم ببرد.» خیلیها با لبخند دشمن خاطرشان جمع میشود که دیگر خطری نیست؛ اگر دشمن لالایی بدهد، خوابشان میبرد! امیرالمؤمنین میفرماید که «وَ مَن نامَ لَم یُنَم عَنه»؛ اگر تو خوابت برد، معلوم نیست دشمن هم خوابش برده باشد، او بیدار است. نوازش دشمن و لالایی دشمن موجب نمیشود من به خواب بروم؛ یعنی این هوشیاری در مقابل دشمن در اوج است.1403/4/5
کجاست شهید بلباسی که اولین بار اردو جهادی را با او تجربه کردم؟
کجاست شهید صدر زاده؟
کجایند گروههای جهادی که خط مقدم کار فرهنگی اند؟
اگر بلباسی ها وصدر زاده ها به میدان بیایند کجا غده های سرطانی مجال میابند بین شیعیان رشد کنند؟!
اینجا هرمل است، پناهگاه شیعیان علی
اما قریب به هفده مجموعه غیر اسلامی دارند در آن بی سرو صدا فعالیت میکنند و ما در خواب😢😢
#سوریه
#هرمل
#سفرنامه_لبنان
#ایران_همدل
🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧
https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب شده و ما به خیمه ها آمدیم تا پوشک وشیر خشک به بچه ها بدهیم
خانمهای سوری که حالا شده اند رفیق های صمیمیم دورم جمع شدند
از من کفش ودمپایی میخواهند، میگفتند از ما تصویر بگیر که چه کفشهایی داریم
کفشهای خودم را نشان دادم که با زبان بی زبانی بگویم کفش نداریم😢
درسته کفشامون پاره است اما دلامون به هم گرمه
دل من گرم شده به اعتقادات محکم این بچه شیعه های سوریه که واقعا بشارت ظهورند و اونها هم دلشون گرمه که ایرانیها تو خوشی وناخوشی تنهاشون نمیزارند
#سوریه
#هرمل
#سفرنامه_لبنان
#ایران_همدل
🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧
https://eitaa.com/safarnameh_lobnan