هدایت شده از صفرنامه
چهارده نکته دربارۀ یادداشتنویسی
1. وظیفهای که پاراگراف در مقاله و کتاب دارد، در یادداشت بر عهدۀ جمله است؛ یعنی هر جملهای دریادداشت، باید آن را یک قدم به جلو ببرد یا زمینه را برای پیشروی آماده کند.
2. نویسندگان حرفهای، بهویژه یادداشتنویسان، از همۀ وقت و هنر و توان خود استفاده میکنند که در سادهترین و سرراستترین شکل ممکن بنویسند و چندان به زیبانویسی و حواشی دیگر نمیاندیشند؛ زیرا میدانند که زیباترین جمله، سادهترین جمله است. آنان مخاطبانشان را نابغههایی فرض میکنند که چندان وقت و حوصلۀ درنگ در جملات و عبارات ندارند و میخواهند با نیمنگاهی که به نوشتهای میاندازند، مقصود نویسنده را دریابند و بگذرند. بنابراین هر جملهای که مفهومگیری از آن نیازمند بازخوانی باشد، یک امتیاز منفی برای آن یادداشت است؛ مگر برای تأمل بیشتر در معنای عمیق جمله. سادهنویسی، به دو شرط، بهترین شیوۀ نویسندگی است: 1. به اسلوب نوشتار پایبند باشد و به دام گفتارنویسی مبتذل نیفتد؛ 2. سادگی در عبارتپردازی بهانهای برای سطحینویسی و ابتذال علمی نشود.
3. یادداشتنویسان حرفهای تا به نکتهای یا زاویهای نو یا بیانی جدید برای مطلبی کهنه دست نیابند، دست به سوی قلم نمیبرند.
4. صداقت، صراحت و صمیمت، سه رکن یادداشتنویسی است؛ زیرا هر چه قالب نوشتار کوتاهتر باشد، فاصلۀ نویسنده با خواننده کمتر است؛ بنابراین به صمیمت و صداقت بیشتری نیاز است.
5. یادداشت، زندهترین و بهروزترین قالب نوشتاری است. تا میتوان از این قالب نوشتاری باید در طرح مسائل فکری، فرهنگی و سیاسی روز استفاده کرد و بررسیهای جامع علمی را به قالبهای دیگر، مانند کتاب و مقاله سپرد.
6. در زمین بزرگ میتوان خانهای ساخت که از هیچ نقشهای پیروی نمیکند؛ اما در زمین کوچک نمیتوان. یادداشت هم به دلیل کوتاه بودن آن(نسبت به کتاب و مقاله)، بدون نقشهای سنجیده و ظریف برای چینش و پیشبرد مطالب، در واقع یادداشت نیست؛ بخشی از یک مقاله یا کتاب است.
7. پیشروی نویسنده در یادداشت دو گونه است: افقی؛ عمودی. در پیشروی افقی، نویسنده نکتهای را شرح و بسط میدهد و میان کانون و پیرامون در رفتوآمد است؛ اما در پیشروی عمودی، نویسنده از کانونی به کانونی دیگر میرود و بهصورت پلکانی، یا از سطح به اعماق میرسد یا برعکس. هر یادداشتنویسی، در یکی از این دو روش مهارت بیشتری دارد.
8. بر خلاف کتاب و مقاله، یادداشتنویسی باید پیوسته و در فاصلههای کوتاه باشد؛ وگرنه رشتۀ ارتباط میان نویسنده و خواننده پاره میشود. یادداشتنویسها، بیش از نویسندگان کتاب و مقاله، به خوانندۀ بالفعل نیاز دارند.
9. یادداشت را پیش از انتشار باید چندین بار خواند و ویرایش کرد و اگر ممکن بود، غلطگیری و ویرایش آن را به دیگری سپرد؛ زیرا خطا و غلط در یادداشت بیش از کتاب و مقاله به چشم میآید.
10. آن مقدار که یادداشتنویسی به مهارت در نویسندگی نیاز دارد، کتاب و مقاله ندارد. با نظر به تفاوت مؤلف و نویسنده، یادداشتنویسی هنر نویسندگان حرفهای است؛ اما هر محققی میتواند قلم تألیف به دست بگیرد و کتاب و مقاله بسازد؛ هرچند که در نویسندگی مهارت نداشته باشد.
11. در میان مهارتهای نویسندگی، آنچه بیش از همه یادداشت را خواندنی میکند، غنای واژگانی است.
12. هیچ چیز به اندازۀ کلمات کمفایده و عباراتِ سزاوار حذف، یادداشت را زشت نمیکند؛ حتی اگر آن کلمات و عبارات زیبا باشند.
13. اگر نوشتن کتاب و مقاله نیاز به دانش فراوان دارد، یادداشتنویسی نیازمند ذهن نکتهسنج و قلم نکتهگو است.
14. یادداشتنویسی بر خلاف تألیف کتاب و مقاله، نه سود مادی(حق التألیف) دارد و نه اعتبار علمی میآورد. بنابراین یادداشتنویس نباید در بند نام و نان باشد.
🔵 جلسه رجال کاربردی همراه با تطبیق با روایات فضل القرآن، الکافی
✅روش و روندتشخیص مشترکات در اسماءروات
🔷مکان: ستاد تفسیر
🌙زمان: دوشنبه ها ساعت ۹صبح
✅فردا قرار شد در حلقه برداشت از قرآن سر سفره سوره (عادیات) مهمان این سوره باشیم همه دعوتید.
🕘زمان پذیرایی:
سه شنبه ساعت ۹صبح
👌لطفا با مطالعه به خود برسید تا همه خادم این سوره باشید.
یاعلی
✅نرم افزار قرآنی که نسخه اندروید جامع التفاسیر است. بسیار کاربردی و جامع;
✅«جامع قرآنی» را در بازار اندروید ببین:
http://cafebazaar.ir/app/?id=org.crcis.quran&ref=share
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵ضرورت رجوع به قرآن:
✅مهمترین اقدام
نرم افزار کاربردی
«فرهنگ قرآن» را در بازار اندروید ببین:
http://cafebazaar.ir/app/?id=isca.ir.farhangQuran&ref=share
یامولاتی یا فاطمه سلام الله عليها
قبل خلقت بود وقتی که خدا زهرا نوشت
پیشتر از پیش قبل از ابتدا زهرا نوشت
با ظهورِ او کمالاتِ خدا اظهار شد
دستِ حق از ابتدا تا انتها زهرا نوشت
آفرینش امتدادِ نورِ لولا فاطمه است
چارده دفعه خدا با کبریا زهرا نوشت
قلعهی خیبر خودش فهمید دَرهم میشود
روی بازوبندِ خود تا مرتضی زهرا نوشت
بر درِ بیتش علی حک کرد بیتُالفاطمه
در نجف هم رویِ ایوانِطلا زهرا نوشت
آنقدر جبریل نازل شد به قلبِ فاطمه
تا که قرآن را علی در خانه با زهرا نوشت
شد مفاتیحالجنان تازه مفاتیحالجنان
شیخ عباس اولین خطش که تا زهرا نوشت
از شهیدان مادریهایند مفقودالاثر
سرنوشتِ بچههای جنگ را زهرا نوشت
ما کجا ، فیضِ سحرهای حرم این سالها
مادری کرد و براتِ کربلا زهرا نوشت
(حسن لطفی)
🔵 جلسه رجال کاربردی همراه با تطبیق با روایات فضل القرآن، الکافی
✅موضوع جلسه
نکات تکمیلی تمییز مشترکات وروش توحید مختلفات،.
🔷مکان: ستاد تفسیر
🌙زمان: دوشنبه ها ساعت ۹صبح
با سلام ✋
ادامه /سوره عادیات /را در این هفته باهم به بست مینشینیم.
نشست برداشت این هفته سه شنبه ساعت 9صبح
✅.دستان پر شما باعث پرباری بیشتر است .
یاعلی مدد
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰 #روایات_افضل_الاعمال {بخش اول}
🟢روایات زیادی وجود دارد که برخی از مستحبّات، أفضل أعمال معرّفی شده اند که به نمونه ای از آنها اشاره می کنیم:
🔸«وَ رُوِيَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (علیهما السّلام) أَنَّهُ قَالَ: صَحَّ عِنْدِي قَوْلُ النَّبِيِّ (صلّی الله علیه و آله): أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ بَعْدَ الصَّلَاةِ إِدْخَالُ السُّرُورِ فِي قَلْبِ الْمُؤْمِنِ بِمَا لَا إِثْمَ فِيهِ. »
🔹«رُوِيَ ذَلِكَ عَنْ عَلِيٍّ (علیه السلام) وَ رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ (صلّی الله علیه و آله) أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ أَفْضَلِ الْأَعْمَالِ. فَقَالَ: إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ فِي السَّبَرَاتِ وَ نَقْلُ الْأَقْدَامِ إِلَى الْجَمَاعَاتِ وَ انْتِظَارُ الصَّلَاةِ بَعْدَ الصَّلَاةِ فَذَلِكُمُ الرِّبَاطُ. »
◼️شبهه ای که مطرح می شود، این است که چگونه ممکن است، عمل مستحبّ، أفضل از همه أعمال أعمّ از مستحبّات و واجبات باشد؟!
💠 در اینکه مراد از أفضلیّت، أفضلیّت از جهت #ثواب است یا از جهت #ملاکات إجمال وجود دارد، ولی در برخی موارد تصریح شده که از جهت ثواب است:
«وَ لَيْسَ شَيْءٌ مِمَّا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَى الْعِبَادِ أَشَدَّ مِنَ الْجِهَادِ هُوَ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ ثَوَاباً عِنْدَ اللَّهِ. »
💠در اینجا توجیهاتی وجود دارد که ذکر میشود :
1⃣ مراد از أفضلیّت، أفضل بودن از جهت مصلحت فعل است، نه بیشتر بودن ثواب و این منافاتی ندارد که عملی که مصلحت قویّ در مجعول دارد، مستحبّ گردد، ولی عملی که مصلحتش کمتر است، واجب شود.
🆔@masire_feghahat
🆔@masire_feghahat
🔵 جلسه رجال کاربردی همراه با تطبیق با روایات فضل القرآن، الکافی
✅موضوع جلسه
«روش توحید مختلفات»
🔷مکان: ستاد تفسیر
🌙زمان: دوشنبه ها ساعت ۹صبح
باسلام
📢این سه شنبه جمع بندی از سوره عادیات داشته باشیم ببینیم میتوان غرض و موضوع آنرا شناسایی کرد .
در ادامه وقت شد سر سفره سوره «قدر» مهمانیم شما هم دعوتید اما با دست خالی نیآیید.
قرارمان ساعت ۹صبح ستاد تفسیر
یاعلی✋
روش برداشت از آیات.xmind
901.4K
✅برای بالا آمدن برنامه نرم افزار xmind 2021 را نصب نمایید.
✅التفات
یکی از قواعدی که از مو باریکتر و از عسل شیرین تر است و در قرآن فراوان به کار رفته است قاعدۀ «التفات» است
التفات به معنای برانگیختنِ تغییر گفتار از یک حالت به حالت دیگر است؛عنی کسی که در حال سخن گفتن است گاهی برای ابراز حالات نفسانی مستمعین و یا برای اظهار نظر و مقصود خود به مخاطبین، ضمیرهای مخاطب یا متکلم یا غائب را جابجا می¬کند. التفات گاهی در یک آیه و گاهی بین دو یا چند آیه رخ میدهد. https://eitaa.com/safarnamehh
✅دلالت التفات
التفات، از محسّنات کلام است و در بردارنده معانی ثانوی متعددی است
مهمترین دلالت التفات جلب توجه است اما با قرائن دیگر دلالت بر ایجاد نشاط در مخاطب و به هیجان آوردن و تحریک شنونده و جلب توجه و وادار نمودن وی به شنیدن سخن،مبالغه، تضیق، توسعه، تعمیم، توبیخ، تعلیل و ...از جمله دلالتهای التفات به شمار میرود
https://eitaa.com/safarnamehh
✅نمونه : در آیه﴿وَ لَقَدْ آتَینا لُقْمانَ الْحِکمَةَ أَنِ اشْکرْلله﴾ جمله ﴿وَ لَقَدْ آتَینا لُقْمانَ الْحِکمَةَ﴾ که خطاب آن متکلم است وجمله ﴿ أَنِ اشْکرْ لله﴾ که غایب است، دو جمله مستقل هستند و التفاتی از تکلم به غیبت اتفاق افتاده و مقصود از این التفات برای اظهار تعظیم خدای متعال است، چون اگر میفرمود «ان اشکر لنا» با توحید در شکر تناسب نداشت
👌حوزه التفات بقدر ی وسیع است که نباید آن را فقط در حوزه ادبیات آن هم در عرصۀ تغییر ضمایر و تغییر اعداد و افعال خلاصه کرد چه بسا در تغییر موضوعات برای جلب توجه مثل آیه تطهیر ،آیه اکمال و ... برای ایجاد توجه به موضوع مهمی مثل امر ولایت بهره جست و نیز مستمسکی است برای ارتباط برقرار کردن وضوعات آیات که به نظر می رسند بی ربط اند در حالی که عین ربط اند.فتأمل جیدا 👌
Noor-Book.com أسلوب الإلتفات في البلاغة القرآنية 3 .pdf
10.55M
کتاب /اسلوب الالتفات فی البلاغه القرآنیه/تالیف حسن طبل
به درخواست دوستان کتابهامجددا بار گذاری شد. ولی انصافا کتاب های خوبی است حیف است نخوانید⬆️
✅حجت الاسلام برای حرفش بایدحجت داشته باشد والا عوام الناس با سواد است.
🔵لیلة الرغائب سنت یا بدعت؟
چند سالی است بخصوص به مدد رسانه ها، اعمال«ليلة الرغائب»در کشور ما رواج بیشتری یافته است؛ امّا ظاهراً برای اين اعمال، سند محکمي نمی توان سراغ داد. ذیلا بخشي از صحبتهاي استاد ارجمند آيتالله مددي در درس خارج اصول در تاريخ 20/7/1390 نقل مي شود:
🌙«همين صلاة ليلة الرغائب كه باز هم سيد بن طاووس اين را نقل كرده؛ به عين اين سند و متن - كه اصلاً متن و سند هم از آن ها(اهل تسنّن) است - در كتاب موضوعات ابن جوزی سنّي آمده!...و اسمش را هم گذاشتهاند شب آرزوها! ؛ و حدیث ليلة الرغائب! حديثي است كه آثار جعل از سر تا پاي آن واضح است! خوب اين چه درجه و قوت احتمالي براي آدم ميآورد؟!...چون اهل سنّت كه شما ميدانيد به چه وضعي نماز تراويح را ميخوانند در ماه رمضان! بعد از نماز تراويح، در طي سال، شب جمعه اول ماه رجب در مساجد جمع ميشوند و اين نماز ليلة الرغائب را ميخوانند؛ يعني ليلة الرغائب از ليالي مشهوره اهل سنّت بعد از تراويح است! تراويح، درجه اوّل! به خاطر همين حديث جعلی، و ليلة الرغائب، درجه دوم!...»
🔷براي توضيح بيشتر ميتوان گفت: بحث ليلة الرغائب و اعمال آن شديداً در ميان عوام اهل سنّت رواج داشته و دارد؛ معذلک بزرگان علماي اهل سنّت از همان ابتدا، با آن مخالفت شديدي داشته اند. براي نمونه ميتوان از ابن جوزي و نَوَوي و ديگر بزرگان حديث اهلسنّت نام برد كه سند اين روايت را بسيار ضعيف دانسته و عمل ليلة الرغائب را بدعتي بزرگ شمردهاند... با این وصف مايه تعجّب است علماي شيعه، با چه ملاك و معياري اين روايت (كه فقط در منابع اهلسنت، آن هم با سندي غيرقابلاعتنا موجود است) را نقل و ترويج نمودهاند؟! پاسخي كه به نظر ميرسد، اين است:
1- سيد بن طاووس بر مبناي قاعده «تسامح در ادلّۀ سنن» و بدون توجه به ضعف سند، آن را نقل كرده است.
2- علماي بعد از سيد بن طاووس هم، بر اساس همان مبنا و با توجه به ارادتي كه به سيّد و قداست او داشتهاند، اين روايت را نقل كردهاند.
البته به جز مرحوم سيد بن طاووس(ره)، مرحوم شيخ حرّ عاملي(ره) در وسائل، و علامه مجلسي(ره) در بحار نيز، اين روايت را نقل كردهاند. شيخ حر عاملي در وسايل الشيعه اين نماز را به عنوان نماز رغائب در شب اول جمعه ماه رجب، با سلسله سندي كه علامه حلي به بني زهره اجازه داده است، از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نقل ميكند و در پايان ميگويد: سيد بن طاووس اين حديث را مرسلاً(بدون ذکر نام راویان)از رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم نقل كرده است...
در پايان بايد گفت: قاعده «تسامح در ادلّه سنن» مورد پذيرش همه فقهاء نيست و به دليل اشكالات سندي موجود، بهجاآوردن اين اعمال، به قصدِ ورود و مستحب بودن، اشكال دارد؛ امّا بهجاآوردن به قصد رجاء، ظاهراً مانعي ندارد. اما از آنجا كه عموم مردم، قصد ورود و قصد رجاء را متوجّه نميشوند و پس از فراگيرشدن تبليغات رسانهاي، اين اعمال را به گمان مستحببودن انجام ميدهند، بايد تا آنجا كه ميشود مردم را آگاه كرد تا مبادا بدعتي چون ليلة الرغائب(و بدعت های دیگر از این دست) وارد دين شود و سالها بعد، رنگ سنّت به خود بگيرد! زيرا بدعت، هر چيز عجيب و غريبي نيست كه با اصول منافات داشته باشد؛ بلكه بدعت يعني داخلكردن چيزي در دين، كه جزء دين نيست(إدخالُ ما ليس في الدّين، في الدّين!) پس حتي نماز و روزه خاصي كه در دين نيست، اگر وارد دين شود، بدعت است! حتي برخيها تعريفشان از بدعت، از اين هم وسيعتر است و ميگويند: إدخالُ ما لم يُعلَم أنّه مِنَ الدّينِ، في الدّين(داخل کردن آنچه معلوم نیست از دین باشد، در دین)يعني طبق اين تعريف، ميتوان گفت از آنجايي كه ما نميدانيم ليلة الرغائب، جزء دين هست يا نه، داخلكردنش در دين، بدعت است و بيمفسده نخواهدبود.!