eitaa logo
سفینة النجاة (هیئت شهدای گمنام دانشگاه تبریز)
137 دنبال‌کننده
679 عکس
335 ویدیو
3 فایل
کانال رسمی هیئت شهدای گمنام دانشگاه تبریز ارتباط با خادم برادران: @safineh_nejaat_tabrizu ارتباط با خادم خواهران: @shohaday_gomnam_tabriz
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸زن سوگلی خانه است🌸 زن هم باید مادر و همسر خوبی باشد هم در فعالیت اجتماعی شرکت کند. مظهر چنین جمعی است. شغل اصلی و اولیه زن، زن خانه بودن است و این تجلیل زن است .این احترام زن است. و مرد پادوی خانه. عنصراصلی تشکیل خانواده زن است. 🆔:@safineh_nejaat
🌴 بِسْــــم ربــّــ فـاطـمـة الـزهـراء 1⃣ 🔹فیوضات فاطمهٔ زهرا سلام الله علیها به مجموعهٔ کوچکی که در مقابل مجموعهٔ انسانیت، جمع محدودی به حساب می‌آید، منحصر نمی شود. اگر با یک دید واقع بین و منطقی نگاه کنیم، بشریت یک جا فاطمهٔ زهرا سلام الله علیها است -و این گزاف نیست؛ حقیقی است- همچنان‌که بشریت مرهون اسلام، مرهون قرآن، مرهون تعلیمات انبیا و پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله است. در همیشهٔ تاریخ این طور بوده، امروز هم همین‌طور است و روز به روز، نور اسلام و فاطمهٔ زهرا سلام الله علیها خواهد شد و بشریت آن را لمس خواهد کرد. آنچه ما وظیفه داریم این است که خود را به آن خاندان کنیم. البته منتسب بودن به خاندان رسالت و از جمله وابستگان آنها و معروفین به ولایت آنها بودن، دشوار است. 🔸در زیارت میخوانیم که ما معروفین به دوستی و محبت شما هستیم؛ این وظیفه مضاعفی را بر دوش ما می‌گذارد. این خیر کثیری که خداوند متعال در سورهٔ مبارکهٔ کوثر، مژدهٔ آن را به پیامبر اکرم داد و فرمود: «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» -که تأویل آن، سلام الله علیها است- در حقیقت مجمع_همهٔ_خیراتی است که روز به روز از سرچشمهٔ دین نبوی، بر همهٔ بشریت و بر همهٔ خلایق فرو می‌ریزد. خیلی ها سعی کردند آن را پوشیده بدارند و انکار کنند، اما نتوانستند؛ «وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ» . 🔺ما باید خودمان را به این مرکز نور نزدیک کنیم، و نزدیک شدن به مرکز نور، لازمه و خاصیتش، است. باید با ، و نه با محبت خالی، نورانی بشویم؛ عملی که همان محبت و همان و همان ایمان، آن را به ما املا ٕ می‌کند و از ما می‌خواهد. با این عمل، باید جزو این خاندان و وابستهٔ به این خاندان بشویم. این‌طور نیست که قنبرِ درِ خانهٔ علی علیه السلام شدن، کار آسانی باشد. ◾️این گونه نیست که «سَلمانُ منّا اهل بیت» شدن، کار آسانی باشد. ما جامعهٔ موالیان و شیعیان اهل بیت علیهم السلام، از آن بزرگواران توقع داریم که ما را جزو خودشان و از حاشیه نشینان خودشان بدانند؛ «فلان ز گوشه نشینان خاک درگه ماست». دلمان می‌خواهد که اهل بیت دربارهٔ ما این‌طور قضاوت کنند؛ اما این آسان نیست؛ این فقط با ادعا بدست نمی‌آید؛ این، عمل و گذشت و و و تخلّق به اخلاق آنان را لازم دارد. 📄 فصل حضرت فاطمة الزهرا 🆔:@safineh_nejaat
🌴 بِسْــــم ربــّــ فـاطـمـة الـزهـراء 3⃣ 🔹 شما ببینید آن حضرت چگونه زندگی کرده است! تا قبل از ازدواج که دخترکی بود با آن پدرِ به این عظمت، کاری کرد که کنیه اش را «اُمُّ اَبیها»، ، گذاشتند. در آن زمان، پیامبر رحمت و نور، پدید آورندهٔ دنیای نو و رهبر و فرماندهٔ عظیم آن _انقلابی که باید تا ابد بماند_ در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. بیخود که نمی‌گویند . نامیدن آن حضرت به این کنیه، به دلیل و کار و و تلاش اوست. آن حضرت چه در دوران مکه، چه در دوران _با آن همه سختی ها که داشت_ و چه آن هنگام که مادرش خدیجه از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوارِ پدر بود. دل پیغمبر در مدت کوتاهی با دو حادثهٔ وفات خدیجه و وفات ابی طالب شکست. به فاصله کمی این دو شخصیت از دست پیغمبر رفتند و پیغمبر احساس تنهایی کرد. سلام الله علیها در آن روز ها قد برافراشت و با دست های کوچک خود، غبار محنت را از چهرهٔ پیغمبر زدود. امّ ابیها؛ پیغمبر. این کُنیَت از آن ایام نشأت گرفت. 🔸 حضرت زهرا سلام الله علیها در سنین شش، هفت سالگی بودند _اختلاف وجود دارد؛ چون در تاریخِ ولادت آن حضرت، روایات مختلف است_ که قضیهٔ شعب ابی طالب پیش آمد. شعب ابی طالب، دوران بسیار سختی در تاریخ صدر اسلام است؛ یعنی پیامبر شروع شده بود، دعوت را علنی کرده بود، به تدریج مردم مکه _به خصوص جوانان، به خصوص برده ها_ به حضرت می‌گرویدند و بزرگان طاغوت _مثل همان ابولهب و ابوجهل و دیگران_ دیدند که هیچ چاره ای ندارند، جز اینکه پیامبر و همهٔ مجموعهٔ دور و برَش را از مکه اخراج کنند؛ همین کار را هم کردند. تعداد زیادی از اینها را که ده ها خانوار می‌شدند و شامل پیامبر و خویشاوندان پیامبر و خودِ ابی طالب _با اینکه ابی طالب هم جزو بزرگان بود_ و بچه و بزرگ و کوچک می‌شدند، همه را از مکه بیرون کردند. اینها از مکه بیرون رفتند؛ اما کجا بروند؟ تصادفاً جناب ابی طالب، در گوشه ای از نزدیکی مکه _فرضاً چند کیلومتری مکه_ در شکافِ کوهی، مِلکی داشت؛ اسمش شعب ابی طالب بود. شعب، یعنی همین ؛ یک درّهٔ کوچک. ما مشهدی ها به چنین جایی «بازه» می‌گوییم. اتفاقاً این از آن لغت های صحیحِ دقیقِ فارسیِ سره هم هست که به لهجهٔ محلی، روستایی ها به آن «بَزَه» می‌گویند؛ اما همان اصلش است. 🔺 جناب ابی طالب یک بازه یا یک شعب داشت؛ گفتند به آنجا برویم. حالا شما فکرش را بکنید! در مکه، روزها هوا گرم و شب‌ها بی‌نهایت سرد بود؛ یعنی وضعیتی غیرقابل تحمّل. اینها سه سال در این بیابان ها زندگی کردند. چقدر گرسنگی کشیدند، چقدر سختی کشیدند، چقدر محنت بردند، خدا می‌داند. یکی از دوره های سخت پیامبر، آنجا بود. پیامبر اکرم در این دوران، مسئوولیتش فقط مسؤولیت رهبری به معنای ادارهٔ یک جمعیت نبود؛ باید می‌توانست از کار خودش پیش اینهایی که دچار مِحنت شده‌اند، کند. 📄 فصل حضرت فاطمة الزهرا 🆔:@safineh_nejaat