✍
چگونه قبولی تمام کارها، مشروط به قبولی یک عمل همچون نماز میشود؟
پلیس راهی را در نظر بگیرید که از راننده ای گواهینامه رانندگی مطالبه میکند. اگر راننده، گواهینامه پزشکی، گذرنامه سیاسی، پروانه ساختمان، کارت بازرگانی و اجازه اجتهاد و یا هر مدرک دیگری به او نشان دهد، پلیس از او نمیپذیرد و تنها اگر گواهینامه رانندگی داشت اجازه عبور میدهد وگرنه مانع او میشود. در قیامت نیز شرط رسیدن به مقصد، گواهینامه نماز است که اگر نباشد، هیچ عملی مورد قبول و نجات بخش نیست.
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
هدایت شده از سفیران فاطمیه
نسل قابیل
این کتاب «نسل قابیل » اثر ارزشمندی از دکتر جوادبامری است.
در این کتاب، جنایت های آل سعود در جهان اسلام مورد بحث و واکاوی قرار گرفت اهم مباحث عبارت است از:
1. آل سعود کیست ؟
2. نام و نسب
3. مذمت آل سعود در روایات رسول اکرم (صلی الله علیه وآله)
4. سقوط آل سعود از علایم ظهور امام مهدی (علیه السلام)
5. خیانت آل سعود به جهان اسلام
6. حمایت سعودی ها از صدام در حمله به ایران
7. حمله به یمن در آخرالزمان
8. کشتار حجاج منا
9. آل سعود دست نشاندگان وعوامل استکبار
10. آل سعود و حمایت از اسراییل غاصب
و بحثهای دیگری که ضمن این موضوعات مورد بررسی قرار گرفته است. این کتاب توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسید.
روزقلم بر قلم زنان آزاده مبارک
کانالـــ سفیـــران زینبیـــون
http://eitaa.com/joinchat/2383347712C192e82344f
✍
چگونه میتوانیم حقایق را آن گونه که هست، ببینیم؟
قرآن میفرماید: اتقوا الله و یعلمکم الله ( سوره بقره،آیه 282.)
از خداوند پروا کنید تا خداوند، حقیقت را به شما بیاموزد.
تقوی به معنای دوری از انواع بدیها و زشتی هاست.
آری، افراد آلوده از درک بسیاری حقایق محرومند.
کسی که تعصب قومی، حزبی، نژادی و... دارد، حق را آنگونه که هست نمی فهمد، مثل کسی که عینک سرخ گذاشته و همه چیز را سرخ می بیند و شلغم را لبو می پندارد و اگر عینک سبز بگذارد، کاه را علف میبیند.
اگر آینه را صیقل دهیم، عکس را درست نشان میدهد.
آئینه دل نیز باید صیقلی باشد تا معارف را درک کند.
دلهای کینه دار مثل ظرف های آلوده است که اگر آب تمیز هم در آن ریخته شود، آلوده میشود.
گناه غباری است که نمیگذارد انسان واقع بین باشد.
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
شكسته خواندن نماز تمام و تمام خواندن نماز شكسته با عدم آگاهي به حكم چه حكمي دارد؟
مقلــد : آیت الله صافی گلپایگانی
اگر اصلاً نميدانسته ايد كه نمازتان شكسته است و بجاي شكسته تمام خوانده ايد، قضا ندارد، ولي اگر بجاي نماز تمام، شكسته خوانده باشيد، نماز باطل است.
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
آیا هر مسلمانی، مومن است یا آنکه میان اسلام و ایمان تفاوت است ؟
در قرآن، یکجا میخوانیم که مردم وارد دین میشوند: یدخلون فی دین الله افواجا ( سوره نصر،آیه 2. )
و در جای دیگر به کسانی که شعار دینداری میدادند گفته میشود: هنوز ایمان وارد دلهای شما نشده است: و لما یدخل الایمان فی قلوبکم ( سوره حجرات،آیه 14.) یعنی دین باید وارد مردم شود.
آری، دینداری مراحلی دارد: مرحله گرم شدن، مرحله داغ شدن و مرحله پخته شدن. هر گرم و داغی، سرد میشود ولی هیچ پخته ای خام نمی شود.
ورود مردم در دین آسان است؛ هر کس بگوید: اشهدان لا اله الا الله و اشهدان محمدا رسول الله مسلمان است.
این مرحله گرم شدن است. اما بالاتر از گرم شدن، داغ شدن است. اصحاب پیامبر با احساس و هیجان داغی به جبهه ها میرفتند و حاضر بودند در کنار پیامبر جان فشانی کنند. ولی قرآن به آنها میگوید اگر دین دارید، خمس غنائم جنگی را بدهید: و اعلموا انما غنمتم من شی فان لله خمسه و للرسول... ان کنتم آمنتم بالله ( سوره انفال،آیه 41. ) آری، کسانی که شهادتین میگویند و حتی در جبهه ها کنار پیامبر میجنگند، ممکن است در مسایل مالی آسیب پذیر باشند که قرآن میفرماید: در کنار شهادتین و جبهه و نماز، حق خدا و رسول و فقرا را نیز بپردازید. در این مرحله است که ایمان وارد قلب میشود. قرآن فقط به گروه خاصی میفرماید: اولئک هم المومنون حقا ( سوره انفال،آیه 4. ) مومنون واقعی گروه خاصی هستند، ولی نسبت به گروهی که منافقانه اظهار ایمان دارند، میفرماید: اینها مومن واقعی نیستند:و من الناس من یقول آمنا بالله و بالیوم الاخر و هم بمومنین ( سوره بقره،آیه 8.)
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍🏻
از امیرمؤ منان علی علیه السلام پرسیدند :
مراد از آیه شریفه :
یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخیهِ وَ اُمِّهِ وَ اَبیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنیهِ چه کسانی هستند ؟
حضرت فرمود : کسی که در فردای قیامت از برادرش فرار می کندقابیل است که از هابیل می گریزد .
کسی که از مادرش می گریزد موسی است .
کسی که از پدرش می گریزد ابراهیم است .
کسی که از همسرش فرار می کند لوط است .
کسی که از پسرش می گریزد نوح است .
البته این به عنوان بیان یکی از مصادیق است و مفهوم آیه اختصاص به این مورد ندارد .
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه همه مسلمانان است یا گروهی خاص ؟
برای ماشینی که در مسیر یک طرفه بر خلاف همه رانندگی میکند،
دو نوع برخورد لازم است: یکی آنکه تمام رانندگان با بوق و چراغ مخالفت خود را با کار او اعلام کنند، پلیس، راننده را جریمه کند.
قرآن نیز هم تمام مسلمانان را به امر به معروف و نهی از منکر سفارش کرده و فرموده است: کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بلمعروف وتنهون عن المنکر ( سورهآل عمران،آیه 110.)
شما بهترین امتی هستید که جلوه کرده اید به شرط آنکه امر به معروف و نهی از منکر کنید.
و در جای دیگر میفرماید: از میان شما مسلمین گروهی ویژه باید مسئول امر به معروف و نهی از منکر شوند.
و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف وینهون عن المنکر ( سوره آل عمران،آیه 104.)
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
اینکه خداوند کار افراد با تقوی را میپذیرد، سبب دل سردی و یاس افراد عادی یا گناهکار نمیشود؟
اولا اینکه قرآن میفرماید: انما یتقبل الله من المتقین ( سوره مائده، آیه 27. )
تقوا درجاتی دارد. به همین دلیل، کلمه اتقی یعنی با تقواتر، در قرآن آمده است: ان اکرمکم عندالله اتقاکم ( سوره حجرات، آیه 13.) و اکثر افراد عادی و خلافکار هم مرحله ای از تقوی را دارا میباشند وگرنه هیچ کار خیری انجام نمیدادند و از هیچ گناهی دست بر نمیداشتند.
ثانیا اگر گفتند دولت فقط فارغ التحصیلان دانشگاه را میپذیرد، مراد آن است که شرط استخدام رسمی، فارغ التحصیل دانشگاه بودن است، نه اینکه دیگران حق هیچ گونه کاری را ندارند و یا اگر کاری انجام دهند، پاداششان ضایع میشود.
ثالثا پذیرش عمل نیز درجاتی دارد: قبول عادی، قبول شایسته، بقبول حسن ( سوره آل عمران، آیه 37. ) و قبول برتر که در دعا میخوانیم: و تقبل باحسن قبولک ( دعای وداع ماه رمضان.) بنابراین، هر کس به مقدار تقوایی که دارد کارش قبول میشود.
به همین دلیل پاداشهای قران نسبت به افراد و کارها و شرایط، متفاوت است؛
بعضی کارها پاداش دو برابر دارد: ضعفین ( سوره بقره، آیه 265. )
بعضی کارها پاداش چند برابر دارد: اضعافا ( سوره بقره، آیه 245.)
بعضی کارها پاداش ده برابر دارد: فله عشر امثالها ( سوره انعام، آیه 160.)
بعضی کارها پاداش هفتصد برابر دارد: کمثل حبه انبتت سبع سنابل فی کل سنبله ماه حبه ( سوره بقره، آیه 261. )
بعضی کارها پاداشی دارد که هیچ کس، جز خدا آن را نمیداند: فلا تعلم نفس ما اخفی لهم ( سوره سجده، آیه 17.)
و این تفاوتها بر اساس تفاوت نیت و نوع کار است.
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
بشر چه نیازی به کتاب آسمانی دارد؟
تمام کارخانجات دنیا برای تولیدات خود دفترچه راهنما تهیه و در کنار محصولات به محصولات به مشتریان ارئه میدهند. این دفترچه ها مشتریان را راهنمایی میکند که چگونه از آن کالا بهرهمند شوند.
نویسنده این دفترچه هاکیست؟
آیا جز طراح و سازنده، فرد دیگری صلاحیت نوشتن آن را دارد؟ هرگز!
ما نیز سازنده و آفریدگار داریم که برای راهنمایی ما، دفترچه ای به نام قرآن نازل کرده است و دیگری حق قانون گذاری بر خلاف آنرا ندارد، زیرا فقط سازنده میداند چه ساخته و تنها اوست که به تمام زوایا و ابعاد محصول خود آگاه است و راه بهره گیری صحیح و آفات و موانع رشد آن را میداند: الا یعلم من خلق و هو اللطیف الخبیر( سوره ملک، آیه 14. )
کسانی که به جای قانون خداوند به سراغ قوانین بشری میروند مانند کسانی هستند که دفترچه راهنمای سازنده را کنار گذاشته و از دیگران نحوه استفاده از آن را مطالبه میکنند.
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
هدایت شده از دختر باید خانوم باشد
سلام ؛ آخرین یوسُفِ دنیا !
پیراهنت را نمی فرستی ؟
قرنهاست ؛ چشمِ دنیا از ندیدنت تاریک شده !
اللهـــم عجـــل لولیــکــ الفـرجـــــ
کانالــ دختـــر باید خانـــــوم باشـد👇
@dokhtarbayadkhanoombashad
✍
چه کنیم تا در دنیا راحت زندگی کنیم؟
قرآن میفرماید: لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم ( سوره حدید، آیه 23.) آن گونه باشید که اگر چیزی را از دست دادید، تاسف نخورید و اگر چیزی به شما دادند، شاد نشوید. راستی آیا میشود انسان اینگونه متعادل باشد که دادنها و گرفتنها در او اثری نگذارد؟
کارمند بانک، یک روز مسئول دریافت پول مردم میشود و روز دیگر مسئول پرداخت پول به مردم میشود. نه آن روزی که پول میگیرد خوشحال است و نه آن روزی که میپردازد، ناراحت. زیرا او میداند هر دو روز، امانتداری بیش نبوده است.
مثالی دیگر:
برای لاستیک تراکتور، حرکت در زمین هموار و غیر هموار یکسان است، ولی برای لاستیک دوچرخه، تفاوت دارد.
نشستن و برخاستن یک گنجشک، روی شاخه گل اثر میگذارد ولی روی درخت تنومند، اثر چندانی ندارد.
آری، انسانهای بزرگ به خاطر سعی صدری که دارند، مسایل جزئی در روح آنان اثر چندانی ندارد.
امام حسین (علیه السلام) ظهر عاشورا در برابر ده ها تیر که به سویش رها شد و دهها داغی که دید، نماز با حال و خشوعی خواند، در حالی که کوچکترین حرکت، ما را از نماز یا خشوع باز میدارد.
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
چرا در اسلام، ارزش عمل به نیت آن است و قبولی عمل به قصد قربت و اخلاص وابسته است؛؟
در کارهای دنیوی نیز ارزش کارها، به نیت آنها بستگی دارد. به این مثالها توجه کنید:
جراح و چاقوکش هر دو شکم پاره میکنند، اما کار جراح، خدمت است و کار چاقوکش جنایت.
همین جراح میتواند برای پول کار کند و میتواند برای نجات یک انسان کار کند، هر کدام از این هدف ها نیز ارزش مخصوص به خود دارد.
مثالی دیگر:
یک لیوان آب را به سه نفر عرضه میکنیم؛ یکی نمیخورد، چون میل ندارد، دیگری نمیخورد چون قهر کرده است، سومی نمیخورد و میگوید: نفر چهارم از من تشنه تر است، آب را به او بدهید! این سه نفر، در ننوشیدن آب یکسانند ولی به خاطر آن که هدف های آنها متفاوت است، ارزش کارشان نیز تفاوت دارد.
در اسکناسها نخی است که نشانه اصالت اسکناس و وسیله جدایی اسکناس اصلی از قلابی است، در عبادات نیز باید ریسمانی محکم میان بنده و خدا باشد که همان قصد قربت و اخلاص است. اگر آن نخ نباشد یا پاره شود، رابطه انسان با خدا قطع و عمل مقبول نیست.
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
آیا امام زمان(عج) با انجام هر گناهی از سوی ما افسرده خاطر شده و اشک میریزند؟
به طور کلی؛ بر اساس قرآن کریم و احادیث؛ همه کار های ما به محضر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) - بویژه امام زمان(عج) به عنوان امام حاضر - عرضه میشود، و آن بزرگواران؛ نه تنها اعمال مسلمانان را می بینند و از آن خوشحال یا ناراحت می شوند، بلکه در قیامت، مطابق آنچه دیده اند شهادت می دهند. اما روایتی در مورد گریستن آن حضرات در پی انجام گناه از طرف یک مسلمان نیافتیم.
در قرآن کریم آمده است: «و بگو: [هر کارى میخواهید] بکنید، که به زودى خدا و پیامبر او و مؤمنان در کردار شما خواهند نگریست و به زودى به سوى داناى نهان و آشکار بازگردانیده می شوید؛ پس شما را به آنچه انجام می دادید آگاه خواهد کرد»؛و در روایاتی تصریح شده است که منظور از "مؤمنان" در این آیه شریفه، ائمه اطهار(علیهم السلام) هستند.
در همین راستا؛ روایاتی نیز وجود دارد که اندوهگین شدن پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم(علیهم السلام) را از گناهان پیروانشان نشان میدهد؛ از جمله روایت زیر:
امام صادق(علیهم السلام) فرمود: «چرا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را اندوهگین میکنید؟» گفتند: چگونه؟! فرمود: «مگر نمیدانید که اعمال شما بر او عرضه میشود و اگر معصیت خدا را در آن ببیند، اندوهناک میشود؟!» آنگاه سفارش کرد: «تلاش کنید پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) را خوشحال کنید و موجبات ناراحتی او را فراهم نکنید».
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
منابع اهل سنت جریان ولادت امام حسین(علیه السلام) را چگونه نقل کرده اند؟
جریان ولادت آن حضرت در کتابهاى گوناگونى از منابع اهل تسنن آمده است؛ از جمله:
1 ـ ابن عبدالبرّ در «الإستیعاب» مى نویسد: «الحسین بن على بن ابى طالب، امّه فاطمة بنت رسول الله(صلى الله علیه وآله) کنّى اباعبدالله. ولد لخمسة خلون من شعبان سنة اربع. وقیل: ثلاث. وهذا قول الواقدى وطائفة معه»؛ (حسین بن على بن ابى طالب، مادرش فاطمه دختر رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، با کنیه اباعبدالله. او در پنجم ماه شعبان سال چهارم یا سوم هجرت متولد شد. این نظر واقدى و طایفه اى از همراهان او است).
2 ـ در کتاب «اخبار الدول» آمده است: «لمّا ولد الحسین اخبر النبىّ(صلى الله علیه وآله) به فجاءه واخذه واذّن فی اذنه الیمنى، واقام فی اذنه الیسرى. وجاء جبرئیل فامره ان یسمیه حسیناً کما جاء فی الحسن(علیه السلام)»؛ (هنگامى که حسین(علیه السلام) متولد شد پیامبر(صلى الله علیه وآله) را از این قضیه مطّلع ساختند. حضرت به خانه زهرا(علیها السلام) آمد و او را در بر گرفت و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. جبرئیل نازل شد و دستور داد که او را حسین(علیه السلام) نامند همان گونه که درباره حسن(علیه السلام) نازل شد).
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
آیا در کتابهای اهل سنت نمونه هایی از برخورد نادرست خلفاء با صحابه یافت می شود اگر ممکن است آنها را ذکر کنید؟
برای پاسخ به این سؤال، صحابه را به دو گروه صحابه از اهل بیت(علیهم السلام) و صحابه از غیر اهل بیت تقسیم می نماییم.
این تقسیم را به این دلیل انجام می دهیم که پیامبر سفارش ویژه ای نسبت به اهل بیت داشته است.
از دسته اول:
1⃣ وقایع تأسف بار بعد از رحلت پیامبر برای بیعت گرفتن از حضرت علی (علیه السلام) و دیگر صحابه؛ که در خانه ایشان گرد آمده بودند؛
2⃣ برخورد های ناگوار با فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در نادیده گرفتن حق آن حضرت نسبت به فدک است.
از دسته دوم:
1⃣ واقعه بیعت گرفتن از صحابه مخالف با خلافت ابوبکر که به آتش زدن خانه علی (علیه السلام) انجامید؛
2⃣ برخورد با اُبیّ بن کعب؛
3⃣ ضرب و شتم عبد الله بن مسعود و دادن لقب های زشت به او به دلیل انتقاد های ابن مسعود؛
4⃣ تبعید ابوذر به ربذه به دلیل انتقاد های او است.
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
چگونه به عیوب خود پی ببریم؟
براى پى بردن به عیوب خویش چهار راه وجود دارد؛
نخست: به سراغ استادى برویم که آگاه از عیوب نفس است.
دوم: دوست راستگوى آگاه و با ایمانى جستجو کنیم و او را مراقب خویش سازیم تا احوال و افعال ما را مورد بررسى دقیق قرار دهد.
طریق سوم: انسان عیوبش را از زبان دشمنانش بشنود.
چهارم: انسان با مردم معاشرت کند، آنچه را از صفات آنها نکوهیده مى بیند در مورد خودش نیز بررسى کند.
مرحوم فیض کاشانى در این زمینه بحث مفید و راهگشایى دارد؛ مى گوید، براى پى بردن به عیوب خویش چهار راه است:
1⃣نخست این که: به سراغ استادى برود که آگاه از عیوب نفس است و بر خفایا و آفات اخلاقى آگاهى دارد، او را حاکم بر نفس خویش سازد و از ارشادات او بهره گیرد، و این در زمان ما کم است!
2⃣دوم این که: دوست راستگوى آگاه با ایمانى جستجو کند و او را مراقب خویش سازد تا احوال و افعال او را مورد بررسى دقیق قرار دهد؛ هرگاه اخلاق و افعال ناپسند و عیوب پنهان و آشکارى از او ببیند به او اطّلاع دهد، همان گونه که بعضى از بزرگان دین مى فرمودند: «رَحِمَ اللّهُ امْرَءً اَهْدى اِلَىَّ عُیُوبى»(۱)؛ (خدا رحمت کند کسى که عیوب مرا به من هدیه کند). (تعبیر به هدیه تعبیر جالبى است که دلیل بر اهمّیّت فوق العاده این مطلب است) ... ولى این گونه افراد نیز کم اند زیرا دوستان غالباً مداهنه و مجامله مى کنند، و بعضى بعکس به خاطر حسد عیوب را بیش از اندازه بزرگ مى سازند. به داوود طائى گفتند: چرا از مردم کناره گیرى کردى و با آنها آمیزش ندارى؟ گفت: من چه کنم با کسانى که گناهان مرا از من پنهان مى کنند!
آرى! افراد دیندار شدیداً علاقه داشتند که با استفاده از نصیحت دیگران از عیوبشان آگاه شوند؛ ولى امروز کار ما به جایى رسیده که منفورترین افراد نزد ما کسانى هستند که ما را نصیحت مى کنند و از عیوبمان آگاهمان مى سازند؛ نه تنها از تذکّرات آنها خوشحال نمى شویم، بلکه به مقابله با آنان بر مى خیزیم و مى گوییم: تو خود نیز داراى این عیوبى، و چنین و چنان کردى، کینه او را به دل مى گیریم، و از نصایح او محروم مى مانیم!
3⃣طریق سوم آن است که: انسان عیوبش را از زبان دشمنانش بشنود، چرا که دشمنان با دقّت تمام مراقب لغزشها و عیوب انسانند؛ به همین دلیل، گاهى انسان از دشمن کینه توزش بیش از دوست متملّق و چاپلوسش بهره مى گیرد.
4⃣طریق چهارم این است که: انسان با مردم معاشرت کند، آنچه را از صفات آنها نکوهیده مى بیند در مورد خودش نیز بررسى کند که آیا او نیز داراى این صفات نکوهیده هست یا نیست؟ زیرا مؤمن آیینه و مرآت مؤمن است، و مى تواند عیوب خویش را با مشاهده عیوب دیگران ببیند. به عیسى بن مریم(علیه السلام) گفتند چه کسى تو را ادب آموخت؟ گفت کسى مرا ادب نیاموخت ولى من جهل جاهل را دیدم و در نظر ناپسند آمد و از آن دورى نمودم. داستان معروف لقمان را که به او گفتند ادب را از که آموختى گفت از بى ادبان تعبیر دیگرى از این مطلب است.(۲)، (۳)
پی نوشت :(۱). این حدیث در کتاب تحف العقول، - ابن شعبه حرانى، حسن بن على، محقق/ مصحح: غفارى، على اکبر، جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۴ / ۱۳۶۳ ق، ص ۳۶۶،
(۲). المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، ملا محسن فیض کاشانى،
(۳)اخلاق در قرآن، ج ۱،
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
آیا امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) دارای همسر و فرزند هست و اگر هست، عمر آنان چه مقدار است؟
جواب را با ذکر چند نکته بیان میداریم:
اوّل: چون امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) از دیدهها پنهان است و در پشت پرده غیبت قرار دارد، نمیتوان از راه حس و مشاهده و به صورت عادی به پاسخ سؤال نایل شد؛ نیز چون سؤال از مباحث عقلی و انتزاعی نیست، از راه برهان عقلی نیز نمیتوان پاسخ را دریافت نمود. تنها راه پاسخ گویی، روایات پیشوایان معصوم (علیهم السلام) است که چون آنان از علم برتری بهرهمند هستند، میتوانند از آینده خبر دهند که از آن جمله حوادث و مسائل مربوط به مهدی منتظر (عجل الله تعالی فی فرجه) است.
دوم: حال که پاسخ را میبایست از اخبار پیشوایان معصوم (علیهم السلام) جستجو نمود، به سراغ روایات میرویم. در روایات صحیح و معتبر، پاسخ روشنی به پرسش وجود ندارد؛ بلکه در برخی روایات با ایهام و اشاره در این زمینه سخن به میان آمده است، از جمله:
1. مفضل بن عمر گوید: از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که در مورد امام مهدی (عجل الله تعالی فی فرجه) فرمود: «صاحب الزمان را دوغیبت است. یکی از آن دو به اندازهای طولانی شود که برخی گویند: حضرت از دنیا رفته و برخی گویند کشته شده است اما کسی جز آنانی که امور حضرت را پیگیری میکنند، از مکان و فرزندان وی آگاه نیستند» (1)
2. از امام صادق (علیه السلام) آمده است: »گویا میبینم حضرت مهدی (عجل الله تعالی فی فرجه) با اهل و عیالش در مسجد سهله است» (2)
3- از امام هشتم (علیه السلام) در دعایی نقل شده است: «اللّهم اعطه فی نفسه و أهله و ولده و ذریته و جمیع رعیته ما تقرّ به عینه و تسرّ به نفسه؛ (3) خدایا، مایه چشم روشنی و خوشحالی امام زمان (عج) را در او و خانواده و فرزندان و ذریه و تمام پیروانش فراهم فرما!»
4. نیز از آن حضرت در مورد امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) این دعا نقل شده است: «اللهم صل علی ولاة عهده و الائمة من ولده» (4)؛ خدایا، بر والیان و فرزندان وی که امام هستند، درود فرست.
ظاهر این این روایات دلالت بر زن و فرزند داشتن است.
این روایات به فرض پذیرش و درستی سند و صحت انتساب آن به امام معصوم، از نظر دلالت به روشنی گویا نیست که امام مهدی (عجل الله تعالی فی فرجه) در دوره غیبت همسر و فرزند دارد.
در برخی احادیث مشکل سندی و در برخی دیگر مشکل دلالت وجود دارد.
افزون بر این روایاتی وجود دارد که با صراحت وجود فرزند را برای حضرت نفی میکند. (5)
سوم: با توجه به روایات مذکور میگوییم:
در مورد زن و فرزند امام مهدی (عجل الله تعالی فی فرجه) سه احتمال وجود دارد:
1. حضرت ازدواج نکرده است.
لازمه این احتمال آن است که امام (عجل الله تعالی فی فرجه) یکی از سنت های مهم اسلامی را ترک کرده باشد، که با شأن امام سازگار نیست. امّا از سوی دیگر چون غیبت از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ به ناچار امام از سنت چشمپوشی میکند، که اشکالی ندارد. برای حفظ مصلحت بالاتر، از مصلحت پایینتر چشمپوشی میگردد.
2. حضرت ازدواج نموده امّا فرزندی ندارد. نداشتن فرزند به سبب غیبت است. پذیرش این فرض، سؤالی را با خود میآورد که آیا همسرش هم از عمر طولانی بهرهمند است یا این که مدّتی با حضرت زندگی کرده و بعد از دنیا رفته است؟ در این صورت حضرت به سنت ازدواج عمل کرده و بعد بدون زن و فرزند زندگیش را ادامه میدهد.
3. حضرت زن و فرزند دارد. با پذیرش این فرض، این سؤالات مطرح است: آیا آنان نیز عمری طولانی دارند؟ فرزندان حضرت نیز فرزندانی دارند؟ اگر دارند، این همه اولاد، در پی اصل خویش میافتند و همین کنجکاوی، مسئله را به جایی میرساند که با فلسفه غیبت منافات دارد.
با توجه به مطالب مذکور، نمیتوان یکی از این سه احتمال را قاطعانه پذیرفت و این به مقتضای خردورزی است که در جایی که دلیل کافی برای اثبات یا انکار چیزی وجود ندارد، از ابراز حکم قطعی خودداری گردد.
بنابراین از راههایی که پیش روی ما است، نمیتوان وجود زن و فرزندی را برای حضرت مهدی (عجل الله تعالی فی فرجه) ثابت نمود. نیز به دیگر پرسشهایی که در مورد زن و فرزند حضرت مهدی (عجل الله تعالی فی فرجه) هست، نمیتوان پاسخ قطعی داد. (6)
نکته دیگر این که ممکن است روایاتی که وجود زن و فرزند را برای امام زمان مطرح نموده ناظر به زمان ظهو ر او باشد این نکته از دقت در روایات یاد شده به خوبی بدست میآید در نتیجه اثبات زن وفرزند برای آن حضرت در زمان که در فراسوی غیب است دشوار است.
منابع:
1. طوسی، محمد، کتاب الغیبه، ص 162.
2. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 52، ص 317.
3. حسینی حلی، سید علی بن موسی بن طاووس، جمال الأسبوع، ص 510.
4. همان، ص 510.
5. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیه، ص 221.
6. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به چشم به راه مهدی، جمعی از نویسندگان.
✍
آیا فرشتگان به هنگام عبادت ثواب میبرند؟
واژه «ثواب» از ریشه «ثوب» به معنای رجوع و برگشت است. به اجر و پاداش نیز از این جهت ثواب گفته میشود که به شخص فاعل برگشت میکند.[1]در معنای ثواب(دریافت پاداش) قید در آخرت بودن نیامده، و از این جهت مطلق است و شامل پاداشهایی که شخص قبل از آخرت دریافت میکند نیز میشود؛ هر چند ما بیشتر آن را در پاداشهای آخرت به کار میرود.
فرشتگان در برابر اعمالی که انجام میدهند قطعاً پاداش دریافت میکنند؛ زیرا خداوند میفرماید: ما عمل خوب نیکوکاران را هدر نمیدهیم و بیپاداش نمیگذاریم.[2]
اما این که پاداش آنها چگونه است آیا پاداش اخروی است یا نه؟
برخی از علما مانند علامه مجلسی معتقد است برپایی قیامت و بررسی حساب و دادن ثواب و عقاب مخصوص انسان است؛ زیرا ملائکه معصوم هستند،[3]گناه و معصیتی انجام نمیدهند تا نیاز به بررسی اعمال داشته باشند؛ علاوه بر این با توجه به بعضی از روایات که غذای برخی از ملائکه تسبیح و نوشیدنی آنها تقدیس است، بر این اساس، ملائکه نتیجه و پاداش عمل خود را در هنگام انجام عمل و خیلی سریع دریافت میکنند.[4]
علامه طباطبایی(ره) در این زمینه نظریه ویژهای دارد. وی معتقد است: «تکلیف ملائکه از سنخ تکلیف معهود در مجتمع بشرى ما نیست؛ چون در بین ما انسانهاى اجتماعى تکلیف عبارت از این است که تکلیفکننده اراده خود را متعلق به فعل مکلف کند، و این تعلق امرى است اعتبارى که دنبالش پاى ثواب و عقاب به میان میآید؛ یعنى اگر مکلف موجودى داراى اختیار باشد، و به اختیار خود اراده تکلیف کننده را انجام دهد، مستحق پاداش میشود، و اگر ندهد سزاوار عقاب میگردد، و در چنین ظرفى یعنى ظرف اجتماع، و نسبت به چنین تعلقى یعنى تعلق اعتبارى، البته هم فرض اطاعت هست و هم فرض معصیت؛ یعنی هم ممکن است مکلف فعل مورد اراده تکلیف کننده را بیاورد و هم ممکن است نیاورد. اما در غیر ظرف اجتماع؛ مثلاً در بین ملائکه که زندگیشان اجتماعى نیست، و اعتبار در آن راه ندارد، تا فرض اطاعت و معصیت هر دو در آن راه داشته باشد، تکلیف هم معناى دیگرى دارد. آرى ملائکه خلقى از مخلوقات خدایند، داراى ذواتى طاهر و نوری هستند که اراده نمیکنند، مگر آنچه خدا اراده کرده باشد، و انجام نمیدهند مگر آنچه او مامورشان کرده باشد؛[5]به همین جهت در عالم فرشتگان جزا و پاداشى نیست، نه ثوابى و نه عقابى، و در حقیقت ملائکه مکلف به تکالیف تکوینیاند، نه امر و نهیهاى تشریعى، و تکالیف تکوینیشان هم به دلیل اختلافى که در درجات آنان هست، مختلف است.[6]
[1]. ر. ک: ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج1، ص 395، قم، چاپ اول، 1404ق.
[2]. «فَاِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ اَجْرَ الْمُحْسِنینَ». هود، 115.
[3]. ر. ک: 1740
[4]. «و اقول کون الآخره دار جزاء الملائکه غیر معلوم و انما المعلوم انها دار جزاء الانس فلا ینافی کون الملائکه مکلفین فیها بل یمکن ان یکون جزاؤهم مقارنا لافعالهم من حصول اللذات الحقیقیه و رفع الدرجات الصوریه و المعنویه بل اصل خدماتهم و جزاؤهم کما ورد ان طعامهم التسبیح و شرابهم التقدیس». مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج56، ص 315، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[5]. انبیا، 27.
[6]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 19، ص 334، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
چگونه به عیوب خود پی ببریم؟
مرحوم فیض کاشانى در این زمینه بحث مفید و راهگشایى دارد؛ مى گوید، براى پى بردن به عیوب خویش چهار راه است:
1⃣نخست این که: به سراغ استادى برود که آگاه از عیوب نفس است و بر خفایا و آفات اخلاقى آگاهى دارد، او را حاکم بر نفس خویش سازد و از ارشادات او بهره گیرد، و این در زمان ما کم است!
2⃣دوم این که: دوست راستگوى آگاه با ایمانى جستجو کند و او را مراقب خویش سازد تا احوال و افعال او را مورد بررسى دقیق قرار دهد؛ هرگاه اخلاق و افعال ناپسند و عیوب پنهان و آشکارى از او ببیند به او اطّلاع دهد، همان گونه که بعضى از بزرگان دین مى فرمودند: «رَحِمَ اللّهُ امْرَءً اَهْدى اِلَىَّ عُیُوبى»(۱)؛ (خدا رحمت کند کسى که عیوب مرا به من هدیه کند). (تعبیر به هدیه تعبیر جالبى است که دلیل بر اهمّیّت فوق العاده این مطلب است) ... ولى این گونه افراد نیز کم اند زیرا دوستان غالباً مداهنه و مجامله مى کنند، و بعضى بعکس به خاطر حسد عیوب را بیش از اندازه بزرگ مى سازند. به داوود طائى گفتند: چرا از مردم کناره گیرى کردى و با آنها آمیزش ندارى؟ گفت: من چه کنم با کسانى که گناهان مرا از من پنهان مى کنند!
آرى! افراد دیندار شدیداً علاقه داشتند که با استفاده از نصیحت دیگران از عیوبشان آگاه شوند؛ ولى امروز کار ما به جایى رسیده که منفورترین افراد نزد ما کسانى هستند که ما را نصیحت مى کنند و از عیوبمان آگاهمان مى سازند؛ نه تنها از تذکّرات آنها خوشحال نمى شویم، بلکه به مقابله با آنان بر مى خیزیم و مى گوییم: تو خود نیز داراى این عیوبى، و چنین و چنان کردى، کینه او را به دل مى گیریم، و از نصایح او محروم مى مانیم!
3⃣طریق سوم آن است که: انسان عیوبش را از زبان دشمنانش بشنود، چرا که دشمنان با دقّت تمام مراقب لغزشها و عیوب انسانند؛ به همین دلیل، گاهى انسان از دشمن کینه توزش بیش از دوست متملّق و چاپلوسش بهره مى گیرد.
4⃣طریق چهارم این است که: انسان با مردم معاشرت کند، آنچه را از صفات آنها نکوهیده مى بیند در مورد خودش نیز بررسى کند که آیا او نیز داراى این صفات نکوهیده هست یا نیست؟ زیرا مؤمن آیینه و مرآت مؤمن است، و مى تواند عیوب خویش را با مشاهده عیوب دیگران ببیند. به عیسى بن مریم(علیه السلام) گفتند چه کسى تو را ادب آموخت؟ گفت کسى مرا ادب نیاموخت ولى من جهل جاهل را دیدم و در نظر ناپسند آمد و از آن دورى نمودم. داستان معروف لقمان را که به او گفتند ادب را از که آموختى گفت از بى ادبان تعبیر دیگرى از این مطلب است.(۲)، (۳)
پی نوشت :(۱). این حدیث در کتاب تحف العقول، - ابن شعبه حرانى، حسن بن على، محقق/ مصحح: غفارى، على اکبر، جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۴ / ۱۳۶۳ ق، ص ۳۶۶،
(۲). المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، ملا محسن فیض کاشانى،
(۳)اخلاق در قرآن، ج ۱،
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
دینی که پیامبر آن ۴۶ مرتبه ازدواج کرده است چگونه میتواند باعث سعادت بشر شود؟
نکته اول :
در این بخش، هدف ما بررسی علت و هدف ازدواج های پیامبر گرامی اسلام نیست
بلکه پاسخ به تحریف تاریخی این موضوع است.
نکته دوم :
پیامبر(ص) تا سن پنجاه یا پنجاه و سه سالگی غیر از «خدیجه»، همسر دیگری برنگزید.
پس نمیتوان به ایشان تهمت شهوت رانی زد زیرا که اگر این بود باید در سنین جوانی و قبل از پیامبر شدن به این امر می پرداختند.
اکثر زنان پیامبر (ص) پیش از آن که با پیامبر (ص) ازدواج کنند، ازدواج کرده بودند.
پیامبر(ص) با هیچ یک از زنان قبایل انصار ازدواج نکرد.
همه ی زنان آن حضرت پیش از آن که آیه ی مربوط به حرمت بیش از چهار زن، در اواخر سال هشتم هجری در مدینه نازل شودبه عقد ایشان درآمده بودند.
طبقات، ج 8، ص 132 ؛ الاعلام زرکلی، ج 7، ص 342.
نکته سوم :
درباره ی تعداد زنان پیامبر(ص) برخی به مبالغه سخن گفته اند؛ حاکم در کتاب مستدرک آن را به هیجده نفر رسانیده است، اما صاحب کتاب امتاع الاسماع تعداد آنان را پانزده نفر بر شمرده است. پیامبر(ص) از بین این پانزده نفر، با چهار نفر، به عقد ازدواج اکتفا نمود (و با آنان همبستر نشد).
بن اسحاق همسران آن حضرت را سیزده نفر برشمرده که با دو نفر تنها به برگزاری عقد اکتفا نمود و دو نفر از آنان در هنگام حیات آن حضرت از دنیا رفتند و در هنگام رحلت آن بزرگوار، نه زن به نام های «عایشه»، «حفصه»، «ام حبیبه»، «ام سلمه»، «سوده»، «زینب دختر جحش»، «میمونه»، «صفیه» و «جویریه» در خانه آن حضرت بودند.
امتاع الاسماع، ج 6، ص92.
سیرت رسول خدا (ص)، ص 549.
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
آیا فاطمه زهرا(سلام علیها) معصوم بودند ؟
از قرآن و روایات استفاده می شود که فاطمه زهرا (سلام علیها) دارای مقام عصمت می باشد
پروردگار عالم در قرآن مجید مى فرمایند: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»؛
(خداوند فقط مى خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد).
این آیه به صراحت بیان می دارد که اهل بیت معصوم و بى لغزش هستند و هیچ گناهى نمى کنند.
چرا که کلمه «الرجس» دلالت بر عموم گناهان می کند و این آیه مبرا داشتن اهل بیت(علیه السلام) را، از تمام گناهان و لغزشها اعلان می دارد؛ و وقتی انسان از منظر الهی از تمام گناهان و لغزش ها به دور باشند؛ بدون هیچ شک و شبهه ای مدال پر افتخار عصمت را دارا خواهد بود.
در مورد شأن نزول آیه هم در منابع حدیثی معتبر اهل سنت آمده که این آیه در شأن فاطمه، علی و حسن و حسین(علیهما السلام) نازل شده که ما به جهت اختصار به بعض اقوال اشاره می کنیم:
1- در کتاب در المنثور آمده است: ام سلمه همسر رسول خدا(صلی الله عیه و آل) فرمود: پیامبر(ص) در خانه من بود، فاطمه زهرا(سلام علیها) در حالى که دست فرزندان خود را گرفته بود به همراه علی(علیه السلام) به خدمت پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) آمدند. پیامبر(ص) حسن و حسین را در آغوش گرفت. آنگاه على(علیه السلام) در سمت راست و حضرت فاطمه زهرا(سلام علیها) در سمت چپ ایشان نشستند. جبرییل نازل شد و آیه تطهیر را بر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نازل کرد. در این هنگام پیامبر(صلى الله علیه وآله) عبایى را که شب ها به روى خود مى کشید برداشت و همه را به زیر آن برد، سپس دست مبارک خویش را بیرون آورد و رو به سمت آسمان کرد و فرمود: «اَلّلهُمَّ إِنّ هولاءَ اهل بیتی وخاصَّتی فأَذْهِبْ عنهُم الرِّجْسَ و طَهِرَّهُمْ تطهیراً». آنگاه من ام سلمه، با شنیدن این جمله آرزو کردم به جمع آنها بپیوندم و صاحب این فضیلت گردم وقتى که گوشه عبا را بالا زدم تا وارد آن شوم پیامبر آن را کشید. عرضه داشتم: اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) من جزء اهل بیت تو نیستم؟ پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «إنّک عَلى خَیْر، إنّک مِنْ أَزواجِ النَبی»؛ (تو زن نیکى هستى و از همسران پیامبرى).
2- بیهقی از قول ام سلمه می نویسد؛ ام سلمه فرمود: «آیه تطهیر در خانه من، در حالى که پنج تن آل عبا (فاطمه ،علی، حسن و حسین) حاضر بودند نازل گردید، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) عبایى را بر روى آنان افکند، سپس عرضه داشت: خدا یا اینان اهل بیت من هستند، پروردگارا! رجس و پلیدى را از آنان دور کن و ایشان را پاک و مطهر گردان».
3- در مستدرک علی الصحیحین هم آمده است؛ رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمودند: به سوى من بخوانید. صفیه گفت: چه کسى را اى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)؟ آن گرامى فرمود: اهل بیتم : فاطمه و على و حسن و حسین را. آنگاه خمسه طیبه را آوردند. آن حضرت عباى خویش را بر روى آنان افکند، سپس دستانش را بالا برد و عرض کرد: خداوندا اینان اهل بیت من هستند. سپس صلوات فرستاد. در آن هنگام خداى حکیم این آیه را نازل فرمود: «إنما یریدُ الله لِیُذهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أهلَ البَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطْهیراً»؛
(خداوند فقط مى خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد).
4- کتاب صحیح مسلم هم به نقل از زید بن ارقم مى نویسد: به رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) عرض کردیم آیا همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) هم از اهل بیتش هستند؟ حضرت فرمودند؟ خیر، به خدا سوگند زن روزگارى را با مرد است سپس مرد او را طلاق داده و زن به قوم خود باز مى گردد.
بنابر این آیه شریفه فاطمه زهرا(سلام الله علیها) که یکی از پنج تن می باشد، را از رجس و پلیدی به دور می دارد و لذا کسی که از منظر الهی از رجس و پلیدی، مبرا باشد معصوم است.
و از آنجا که فاطمه(علیهاالسلام) پیش از آنکه متولد گردد، نطفه اش از غذاى پاک بهشتى در صلب پیامبر خدا (صلى اللَّه علیه و آله) و در رحم خدیجه(علیهاالسلام) قرار گرفت، و هنگام ولادت هم با فرستادگان غیبى به سخن پرداخته، و در دوران زندگی هم از پدر گرامیشان مدال «فداها ابوها»، و « سیدة نساء العالمین»، و «ام ابیها»و دهها مدال دیگر را دریافت کرد، خود به تنهایی می تواند دال بر عصمت آن بانوی گرامی باشد.
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
علمای اهل سنت دربارۀ مصائب فاطمه زهرا(علیها السلام) چه روایاتی نقل کرده اند ؟
روایات متعددی در کتب اهل سنت وجود دارد که نشان می دهد حضرت صدیقه کبری(علیها السلام) بعد از پیامبر(صلی الله علیه وآله) دچار مصیبت و غم و اندوه شد؛ در اینجا ما به اختصار به برخی از این روایات اشاره می کنیم:
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به فاطمه(علیها السلام) فرمود: دخترکم، مصیبت هیچ یک از زنان مؤمن با مصیبت تو برابرى نمى کند، صبر تو نیز نباید کمتر از صبر هیچ زنى باشد.
همچنین عبد الله بن حارث روایت کرده که: «مکثت بعد أبیها ستة أشهر، وهی تذوب، وما ضحکت بعده أبدا!!»؛ (فاطمه پس از پدرش شش ماه زنده بود در حالیکه از غصه آب می شد و هرگز بعد از رحلت پدر خندان نشد).
ابونعیم،از امام باقر(علیه السلام) نقل مى کند که:
فاطمه هرگز پس از فوت رسول خدا، خندان دیده نشد مگر یک روز آن هم لبخندى کوتاه. او پس از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) بیش از شش ماه زنده نماند.
ابن سعد، این روایت را چنین نقل مى کند:
فاطمه(علیها السلام) پس از رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) هرگز خندان دیده نشد. فقط گاهى تبسمى مى نمود.
همچنین عسقلانى به نقل از طبرى، از عایشه روایت مى کند که: رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به فاطمه(علیها السلام) فرمود:
جبرئیل به من خبر داد، هیچ زن مسلمانى بیش از تو مصیبت نخواهد دید، پس مبادا صبرت کمتر از آنان باشد.
سبط بن جوزی از علی علیه السلام روایت کرده که آن حضرت فرمود: زمانی که رسول خدا به خاک سپرده شد، فاطمه بر سر قبر آن حضرت آمد و مشتی خاک از آن بر گرفت و از جمله چنین فرمود:
«.... صُبّت عَلیّ مصائبٌ لو أنَّها صُبَّت عَلَی الأیام عُدن لیالیا»
(مصیبت هایی بر من وارد شد که اگر بر روز روشن وارد می شد، آن را به شب بر می گرداند).
توفیق ابو علم نویسنده مصری می گوید:
در روایتی آمده است که: علی(علیه السلام) برای فاطمه زهرا(سلام الله علیها) خانه ای در بقیع ساخت که بیت الأحزان نامیده می شد. آن خانه تا زمان ما باقی مانده که جایگاهی است معروف به مسجد فاطمه در جهت قُبّه حرم حسن و عباس و ابن جبیر به همین مطلب اشاره کرده می گوید: پشت سر قبّه عباسیه خانه حضرت فاطمه دختر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) که معروف به «بیت الحَزن» می باشد گفته می شود این همان خانه ای است که حضرت بس از وفات پدرش در آنجا سکونت داشته و ماتم سرای او بود و پیوسته در حال غم و اندوه بسر می بُرد.
نیز ابن ابی الحدید می گوید: « بسیاری از مردم نوحه سرایی و آه و ناله حضرت زهرا(علیها السلام) را بعد از رحلت پدر بزرگوارش نقل کرده اند. سپس وی می نویسد: « شیعه روایت می کند که گروهی از صحابه از گریه های طولانی او ناراحت شده از او خواستند از همسایگی مسجد به اطراف مدینه برود ....»
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
آیا هدف ازخودسازى رسیدن به کشف و کرامات و چشم برزخى و بصیرت و... مى باشد؟ نظر بزرگان چیست؟
هدف بندگى و تقرب الى الله است، گرچه در دنيا، هيچ يك از اين مقام ها به دست نيايد، بلكه مى توان گفت؛ كسى كه براى رسيدن به فلان مقام معنوى و تحصيل كرامت و معجزه، تلاش مى كند بايد در اخلاص او شك كرد.
زيرا هدفش «خود» است نه خدا و در پى فرمان معنوى است نه مقام فنا.
شيخ حسنعلى نخودكى در نامه اى مى نويسد: «... ديگر آن كه تمام هَمّ برخى در نماز ـ كه معراج مومٔن است ـ اين است كه انسان دو يا سه خواب ببيند و يا وقت ذكر «نورى» مشاهده كند به هيچ وجه مورد نظر حقير نيست.
عمده نظر در دو مطلب است:
اول:غذاى حلال.
دوم:توجه در نماز و اصلاح آن.
اگر اين دو درست باشد باقى درست است.
عمده همّ حقير اصلاح قلب است و ذكر «يا حىّ يا قيّوم» سحرگاه براى همين است...».
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
اگر من بد باشم، آیا خداوند مرا ترک می کند، یا کمتر دوستم خواهد داشت ؟
اگر چه شیطان دشمن قسم خورده انسان است و تمام سعی او این است تا انسان ها را به سوی گناه و بدی ها بکشاند و از این طریق بین او و خدایش فاصله انداخته و باعث دوری بندگان از خدای مهربان و بخشنده شود.
اما خداوند همه بندگان خویش، حتی گناه کاران را هم دوست دارد و خواهان هدایت و سعادت آنان است.
بنابراین، هیچ گناه کاری در هیچ شرایطی هر چند گناهان او زیاد باشد، نباید از رحمت پروردگار مأیوس و ناامید باشد.
همان گونه که خداوند فرموده است: (( "قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ".))
«اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مىآمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است. (زمر، 53)
دعاهای ما که از معصومان و پیشوایان دینی به ما رسیده، نیز سرشار از عبارات و مضامینی است که توجه و عنایت خداوند مهربان را به گناه کاران پشیمان و تائب نشان می دهد.
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c