🌟چه کسی در قیامت حسرت نمی خورد؟
از امام صادق علیه السلام پرسیدند:
روز حسرت، کدام روز است که خدا می فرماید:
((بترسان ایشان را از روز حسرت.))سوره مریم آیه39
حضرت جواب دادند:
آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می خوردند که چرا بیشتر نیکی نکردند.
پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟
حضرت فرمودند:
آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستاده باشد.
📘وسائل الشیعه/ج7/ص 198.
9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا امیرالمومنین(ع) دست به شمشیر نبردن؟
احتمالا شما هم ذهنتون درگیر این سوال شده باشه 🤔
بخشی از پاسخ آیت الله جاودان نویسنده کتاب دختر پیامبر رو توی این کلیپ بشنوید.
#فاطمیه
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#ایام_فاطمیه
✍
آیا طلاق تعلیقی صحیح است؟
آیا طلاق بسته به شرایط، منجز خواهد شد (به صورت تعلیقی)؟ بدین صورت که اگر شوهری به همسر خود بگوید: اگر شما دروغ بگویید، در آن صورت طلاق، به صورت اتوماتیک وار منجز خواهد شد. حال اگر این خانم برحسب اتفاق چنین کند، آیا طلاق محقق شده است؟
یکی از شرایط صحت طلاق تنجیز یا عدم تعلیق در اجراء آن است. پس اگر بگوید «اگر زید بیاید تو مطلقه هستی»[1] یا بگوید «اگر آفتاب طلوع کند تو مطلقه هستی» #طلاق صحیح نیست، بلى اگر تعلیق کند به چیزى که حاصل است، مثل این که بگوید «اگر فلان زن، زن من است، فهى طالق» ظاهراً صحیح است.[2]
[1] " ان جاء زید فانت طالق"
[2] #إمام_خمینی ، نجاة العباد، ص387،موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی،تهران،1409.
@porseman313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویری از نمای جدید محل شهادت فرماندهان مقاومت، شهیدان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدیالمهندس
#جان_فدا
#حاج_قاسم
#لبیک_یا_خامنه_ای
@porseman313
♨️سوال:
🔰آيادر بهشت نيز حجاب بين زنان ومردان هست ؟مثلا مثل اين دنيا کسي با شوهرش راحت هست در بيرون از خانه حجاب دارد بهشت نيز اينگونه هست؟
جهنم چطور آيا حجاب خواهد بود؟
آيا کسي که بخواهد حوري يا غلمان را اختيار خواهد کرد يعني به اختيار خودش هست مثل اين دنيا؟ واگر حوري يا غلمان نخواهد ميتواند تنها بماند؟
✍️پاسخ:
✅ابتدا باید به این نکته توجه نمود که همه چیز آخرت اعم از بهشت و جهنم با دنیا فرق دارد. آن جا جهان دیگرى است با قوانین خاص خود که نمی توان ویژگی ها و امور آن را با دنیا مقايسه نمود؛
ولي به هر حال از آن جا که پوشش بدن از غیر از نظر عقلى امرى ممدوح است و نوعى کمال براى انسان محسوب مى شود و از آنجا كه بهشت محل خوبى ها است، مى توان گفت که حجاب در بهشت وجود دارد، ولى نحوه و حدود آن براى ما معلوم نیست.
قرآن در مدح حورهاى بهشتى مى فرماید: «حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِي الْخِيام؛(1)
در جایی دیگر خدا لباس بهشتیان را اینگونه معرفی می فرماید:
«عالِیَهُمْ ثِیابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً»؛(انسان 21) بر اندام آنها [بهشتیان] لباسهایى است از حریر نازک سبز رنگ، و از دیباى ضخیم، و با دستبندهایى از نقره آراستهاند، و پروردگارشان شراب طهور به آنان مینوشاند.
پوشش بدن ، جزئی از فطرت انسان است .
زنان بهشتی با لباس های زیبا و نورانی بهشت، خود را می پوشانند.
انسان پاک که فطرتش سالم مانده و شکوفا باشد، از برهنگی و فساد و ظلم بیزار است . ابتلا به این ها برایش زجر آور است . در قیامت که به اراده خدا چشم های حقیقت بین بیدار می گردد،گناهکاران از این که عریان در قیامت محشور شده اند، در عذابند و این از شکنجه های آن ها است.
بنابراین پوشیدگی خواست فطرت زیبایی طلب انسان ها است. در بهشت زنان اهل بهشت پوشیدگی را طالبند. آن ها به فطرت زیبایی طلب خود جز زیبایی و عفت و پاکی نمی خواهند و نمی جویند. بدون این که تکلیف و امر و نهی در کار باشد، این خواست و میل شدید خودشان است.
قرآن کریم، این موضوع را در دو جا مطرح کرده است و با اندکی تفاوت لفظی میفرماید:
« در باغهای بهشتی، زنانی هستند که جز به همسران خود چشم نمیدوزند و عشق نمیورزند . پیش از آن، هیچ انسان و جنّی با آنان تماس نگرفته است.»(الرحمن ،آیات 56-72.) این زنان دوشیزه و پاکند و شیفته و دلداده همسران خودند و طمع نگاه و لذّتجویی از هیچ مرد دیگری را ندارند.
لذا هرچند نمی توان در این خصوص به طور قطع سخن گفت در مجموع مي توان نتيجه گرفت كه وجود پوشش و حجاب در بهشت قابل پذيرش بوده و همچنين اصل همسری برخی افراد با هم نیز یقینا مطرح است و حضور همسران بهشتي در كنار هم نيز مورد تاييد مي باشد . و در بهشت هیچ فساد و تباهی نیست.
اينگونه نيست كه بهشت يك مكان خاص و محدود باشد كه همه بهشتيان را در آن جاي دهند و همه به ناچار كنار هم باشند بلکه، در آخرت هر كس متناسب با مقام و مرتبه خاص خود در بهشت خود جاي مي گيرد. لذا فرض وجود زنان نامحرم را در آن و براي فردي كه در آن بهشت حضور دارد چندان قابل قبول به نظر نمی رسد.
اما درباره لباس جهنمی ها قرآن می فرماید:
«کسانی که کافر شدند لباسهایی از آتش برای آنها بریده می شود. در روز قیامت مجرمان را باهم در غل و زنجیر می بینی که لباسهایشان از ماده چسینده بد بوی اشتعال زاست و صورتهایشان را آتش می پوشاند.» ( ابراهیم/49-50)
اما درباره خواستن و یا نخواستن حوری و قلمان و یا تنها زندگی کردن در بهشت قرآن می فرماید: «فرد بهشتی هر چه بخواهد برای او فراهم است» «فصلت 31»
فرد بهشتی هر چه بخواهد برایش فراهم می شود ولی بدون شک گرایش و حالات فرد به محض ورود به بهشت به بهترین حال و به بهترین درخواست ها تغییر می کند.
✍
چقدر شهید گمنام داریم که هنوز دارن تشییع میشن؟
چرا آزمایش DNA نمیگیرن ازشون که گمنام نمونن؟
۱. تاکنون از حدود ۷۰ درصد خانواده معظم شهدای مفقودالاثر نمونهگیری شده است. تعداد قابل توجهی از والدین شهدای مفقود الاثر نیز رحلت کردهاند و امکان نمونهگیری DNA نیست.
۲. نهتنها در ایران بلکه در خارج از کشور هم روند استحصال DNA از جسم سخت همانند استخوانها و دندانها برای شناسایی بسیار دشوار است خصوصا در دو حالت زیر:
الف. استخوان در محیطهای قلیایی مانند مناطق جبهههای جنوب باشد. (اکثر مفقودین دفاع مقدس در این مناطق هستند)
ب. جسم بمدت طولانی در معرض تابش آفتاب بوده باشد.
۳. با توجه به میزان پیشرفت علمی کشورها و تجهیزات فنی در اختیار، روند شناسایی متفاوت است و معمولا از شش ماه تا مدتهای بیشتر بطول میانجامد.
۴. این مسئله فقط مربوط به ایران نیست مثلا جنگ ترکیه و قبرس در سال ۱۹۴۷ میلادی ۲ هزار نفر مفقودالجسد شدند که در طول ۴۸ سال گذشته، فقط هزار نفر پیدا شدهاند و از آنها نیز تنها ۶۰۰ نفر ، آن هم با کمک آمریکاییها شناسایی شدهاند و مابقی حتی با کمک آمریکاییها، شناسایی نشدهاند. پس کشف استخوانهای مفقودین حتی با تجهیزات مدرن امروزی لزوما به شناسایی آنها نمیانجامد.
۵. تاکنون حدود ۴۵ هزار شهید مفقودالجسد شناسایی شدهاند که حدود ۱۰ هزار نفر از آنها بهعنوان شهید گمنام دفن شدهاند و تقریباً ۲۶۰۰ مفقودالجسد دیگر داریم که عملیات تفحص آنها در ایران و داخل عراق ادامه دارد.
توجه: هرمفقود الجسدی، گمنام نیست. از این ۴۵ هزار شهید بسیاری از شهدای مفقودالجسد از طریق پلاک و علایم همانند کارت و .. شناسایی شدند و در قالب شهید گمنام دفن نشدند. شهید گمنام یعنی مفقودالجسدی که کشف ولی شناسایی نشد.
۶. اینکه پیکرهای شهدا جا ماندهاند نه به دلیل عدم ایثار رزمندگان بود بلکه تعداد قابل توجهی از آنها همه با هم شهید و مفقود شدند و کسی نتوانست بازگردد. یا در محاصره قرار گرفتند و تعدادی شهید و تعدادی اسیر شدند. پس مفقودالاثر شدن رزمندگان نتیجه کوتاهی نبوده بلکه اصلا شرایط منطقه متفاوت بوده است وگرنه حتی در عقبنشینیها تا جایی که امکانپذیر بود رزمندگان پیکرها را با خود میآوردند مگر در جاهایی که تعدادی از رزمندگان مجروح شدهبودند و طبعاً باید تحت هر شرایطی با اولویت مجروحین را با خود میاوردند و نه شهدا را.
حسین دارابی
#تشییع_شهدای_گمنام
#جان_فدا
#حاج_قاسم
@porseman313
خداوند متعال در قرآن مي فرمايد: خداوند سرنوشت كسي را تغيير نمي دهد مگر اينكه خودش بخواهد اما در جايي ديگري آمده است: خداوند نمي خواهد آنها هدايت شوند رابطه اين دو چيست؟
آيه اي که مورد استناد اين پرسش بود چنين است «انّ الله لا يُغيِّرُ ما بقوم حتّي يغيّرو ما بانفسهم»[1] خداوند سرنوشت هيچ قومي و «ملّتي» را تغيير نمي دهد مگر آنكه آنها خود تغيير دهند، كه در دو مورد از قرآن با تفاوت مختصري آمده است[2]، يك قانون كلي و عمومي را بيان مي كند، قانوني سرنوشت ساز و حركت آفرين و هشدار دهنده!
اين قانون كه يكي از پايه هاي اساسي جهان بيني و جامعه شناسي در اسلام است، به ما مي گويد: مقدرات شما قبل از هر چيز و هر كسي در دست خود شما است و هرگونه تغيير و دگرگوني در خوشبختي و بدبختي اقوام در درجه اوّل به خود آنها بازگشت مي كند.[3] و اين يك سنّت تغيير ناپذير الهي است. فيض و رحمت خدا بيكران و عمومي و همگاني است، ولي به تناسب شايستگي ها و لياقت ها به مردم مي رسد. در ابتدا خدا نعمتهاي مادّي و معنوي خويش را شامل حال اقوام مي كند. چنانچه نعمتهاي الهي را وسيله اي براي تكامل خويش ساختند و از آن در مسير حق مدد گرفتند و شكر آن را كه همان استفادة صحيح است بجا آوردند، نعمتش را پايدار، بلكه افزون مي سازد؛ امّا هنگامي كه اين مواهب وسيله اي براي طغيان و سركشي و ظلم و بيدادگري و تبعيض و ناسپاسي و غرور و آلودگي گردد، در اين هنگام نعمت ها را مي گيرد و يا آن را تبديل به بلا و مصيبت مي كند. بنابراين دگرگونيها همواره از ناحية ما است وگرنه مواهب الهي زوال ناپذير است.[4] پس آنچه كه اين آية شريفه در مقام بيان آن است اين است كه سعادت و خوشبختي و شقاوت و بدبختي همة انسان ها و سرنوشت دنيوي و اخروي آنها را خودشان رقم مي زنند. و خود راه ضلالت و گمراهي و يا هدايت و رستگاري را بر مي گزينند.
در مقابل اين آيات، آيات ديگري وجود دارد كه هدايت و ضلالت را به دست خداوند مي داند:
«من يهد الله فهو المهتدي و مَن يُضلِل فأولئك هم الخاسرون»[5] آن كس را كه خدا هدايت كند هدايت يافته «واقعي» اوست و آن ها را كه گمراه سازد زيانكاران آنهايند.
يا در آية 213 سورة بقره مي خوانيم «و الله يهدي من يشاء الي صراط المستقيم» خداوند كسي را كه بخواهد به راه راست هدايت مي كند. و در آيه 93 سورة نحل آمده است: «ولكن يضلّ من يشاء و يهدي من يشاء» ولي او هر كسي را بخواهد هدايت مي كند و هر كسي را بخواهد گمراه. و شبيه اين تعبير كه هدايت و ضلالت را فعل خداوند مي شمرد و هر دو را به او نسبت مي دهد در بسياري از آيات قرآن مجيد به چشم مي خورد.[6]
در مورد اين كه رابطه بين اين دو دسته از آيات و نحوة جمع آنها چگونه بايد باشد، تفاسير مختلفي[7] ارائه شده است. و ما در اين جا دقيق ترين تعبيري كه با همة آيات هدايت و ضلالت سازگار است و همة آنها را به خوبي تعبير مي كند، بي آنكه كمترين خلاف ظاهري در آن باشد را، بيان مي كنيم.
هدايت در لغت به معناي دلالت و راهنمائي تؤام با لطف و دقت است[8] و آن را به دو شعبه تقسيم كرده اند: «ارائه طريق» و «ايصال به مطلوب» و به تعبير ديگر «هدايت تشريعي» و «هدايت تكويني».
با اين توضيح كه: گاه انسان راه را به كسي كه طالب آن است، با دقت تمام و لطف و عنايت نشان مي دهد، اما پيمودن راه و رسيدن به مقصود به عهدة خود اوست. «هدايت تشريعي، ارائه طريق».
ولي گاه دست طالب را مي گيرد و علاوه بر ارائه طريق او را به مقصد مي رساند «هدايت تكويني، ايصال به مطلوب». هدايت تشريعي به معناي ارائه طريق جنبة عمومي و همگاني دارد و هيچ قيد و شرطي در آن نيست. چنانكه در آية 3 سورة دهر آمده «انّا هديناه السبيل اما شاكراً و اما كفوراً» ما راه را به انسان نشان داديم خواه شكر گذاري كند يا كفران. و در آية 51 آل عمران مي خوانيم. و انك لتهدي الي صراط مستقيم: تو همة انسان را به صراط مستقيم دعوت مي كني.[9]
اما هدايت تكويني به معناي ايصال به مقصود و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از تمام پيچ و خم هاي راه و حفظ و حمايت از آنها تا رساندن به ساحل نجات، كه موضوع بسياري ديگر از آيات قرآن است، هرگز بي قيد و شرط نمي باشد. اين هدايت مخصوص گروهي است كه اوصاف آنها در قرآن بيان شده، و اضلال كه نقطه مقابل آن است نيز، مخصوص گروهي است كه اوصاف آنان نيز بيان گشته است.
گرچه بعضي از آيات مطلق است، ولي بسياري ديگر از آيات قيد و شرط آن را دقيقاً بيان كرده و هنگامي كه اين آيات «مطلق» و «مقيد» را كنار هم مي چينيم مطلب كاملاً روشن مي شود و هيچ ابهام و ترديدي در معني آيات باقي نمي ماند و نه تنها با مسأله اختيار و آزادي ارادة انسان نسبت به سرنوشت خويش مخالف نيست بلكه آن را دقيقاً تأكيد مي كند. قرآن مجيد در يكي از آيات مي گويد «يضلّ به كثيراً و يهدي به كثيراً و ما يضل به الّا الفاسقين»[10] بوسيلة آن ضرب المثل، که قبل از اين آيه بيان فرموده گروهي را گمراه و گر
وهي را هدايت مي كند، اما جز فاسقان را گمراه نمي سازد. كه در اينجا سرچمشة ظلالت فسق و خروج از طاعت و فرمان الهي شمرده شده است. و در جاي ديگر مي گويد: الله لايهدي القوم الظالمين،[11] خداوند قوم ستمگر را هدايت نمي كند. در اين جا تكيه روي مسأله ظلم شده است و آن را زمينه ساز ظلالت معرفي كرده است. و در جاي ديگر مي خوانيم: «والله لايهدي القوم الكافرينِ»[12] خداوند قوم كافر را هدايت نمي كند. در اين جا كفر به عنوان زمينه ساز گمراهي ذكر شده است.
باز در آية ديگر مي خوانيم: «انّ الله لايهدي من هو كاذب كفّار»[13] خداوند هدايت نمي كند كسي را كه دروغگو و كفران كننده است. كه در اين جا نيز دروغگويي و كفران را مقدمة ضلالت شمرده است.
و آيات ديگر از اين قبيل كه ضلالت الهي را مخصوص كسي مي شمرد كه داراي اين اوصافند «كفر، ظلم، فسق، دروغ، اسراف، كفران» و تمام آيات ديگري كه به صورت مطلق ظلالت به خداوند متعال نسبت داده شده است مقيّد به اين اوصاف مي شود و ظلالت الهي هرگز بدون قيد و شرط نمي باشد. اما اين اسناد ظلالت به خدا عين اختيار بندگان و آزادي اراده آنها در متصّف شدن به چنين اوصافي است.[14] در مورد هدايت نيز شرط و اوصافي در قرآن آمده كه نشان مي دهد آن هم بدون علّت و بر خلاف حكمت الهي نيست.
به هر حال مشيت الهي كه در آيات هدايت و ظلالت روي آن تكيه شده، هرگز به معناي مشيت بي دليل و خالي از حكمت نيست؛ بلكه در هر مورد شرايط خاصي دارد كه آن را هماهنگ با حكيم بودن او مي كند.
5.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از کجا معلوم این شهدا ایرانی هستن و اجساد عراقی نیست؟
توضیحات سردار باقرزاده درباره وسائلی که بر روی شهدای تازه تفحص شده پیدا میشود و شواهدی که ثابت میکند این پیکرهای شهدای ایرانیست.
#تشییع_شهدای_گمنام
#جان_فدا
#لبیک_یا_خامنه_ای
@porseman313
پرسش: طبق حدیث، کسی که حضرت معصومه(س) را زیارت کند بهشت بر او واجب است یعنی گناهان او هم بخشیده میشود؟
پاسخ: البته لازمه عقلی وجوب بهشت، همانا بخشیده شدن گناهان است و امکان ندارد کسی که گناهانش آمرزیده نشده بهشتی باشد؛ لکن اصل واجب شدن بهشت بر زائران حضرت معصومه(س) نیاز به توضیح دارد. آنچه از احادیث و روایات مشابه نیز به دست میآید که انجام عملی مستوجب بهشت میشود در واقع بیان ایجاد مقتضی برای ورود بهشت را مطرح میکنند.
به بیان روشنتر مثلاً بر اساس روایت امام رضا(ع) که فرمودند:« مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّة»[١] (هر کس او (فاطمه معصومه(س)) را درحالیکه به جایگاه او آگاهی دارد زیارت کند، بهشت ارزانی او باد)، زیارت ایشان بهقدری ارزش و اهمیت دارد که با شرط مذکور در روایت میتواند بهشت را واجب کند اما حال اگر کسی هرگونه ظلم و ستمی به دیگران روا داشته باشد نیز مشمول این روایت شریف هست یا نه؟ بعید است که شامل هرکسی بدون چونوچرا باشد.
گزارههای دینی را باید در کنار هم و توأم آن در نظر گرفت. خداوند در قرآن میفرماید: «وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»[٢] (و هر کس کمترین مقدار بدی انجام دهد، (نتیجۀ) آن را خواهد دید.) لازمه این آیه آن است که هر عمل ناشایستی در روز قیامت اثر خود را خواهد داشت. یا در روایتی امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «اَمّا الظّلم الّذی لا یُتركُ، فَظلمُ العباد بَعضُهُم بعضاً»[٣] (اما ظلمی كه بخشوده نخواهد شد، پس ظلمی است كه بعضی از بندگان خدا بر بعض دیگر روا میدارند.) در خود فرمایش امام رضا(ع) نیز شرط بهشتی شدن زائر حضرت معصومه(س) همانا آگاهی نسبت به حق و جایگاه ایشان بیانشده است.
اگر بخواهیم روایت امام رضا(ع) در زیارت خواهر بزرگوارشان را با توجه به سایر آیات و روایات در نظر بگیریم، باید گفت اگر شخصی با توجه به جایگاه رفیع و منزلت والای حضرت معصومه(س) ایشان را زیارت کند به درجهای خواهد رسید که درصورتیکه حقوق بندگان خداوند را ادا کرده و اصرار بر معصیت الهی نداشته باشد، میتواند در بهشت الهی سکنی گزیند ان شاء الله.
پینوشتها:
[١] بحارالأنوار ج ٩٩ ، ص ٢٦٧-٢٦٥
[٢] سوره زلزال ، آیه ٨
[٣] نهجالبلاغه ، خطبه ١٧٥
✍
میگن چیشد یهویی ۴۰۰تا شهید باهم پیدا شدن؟ بعضیاهم میگن اینا دروغه و میخواستن حواس مردم از اغتشاشات پرت بشه؟
۱. دقت کنیم که ۴۰۰ شهید یکجا پیدا نشدند بلکه در چند ماه گذشته به مرور پیدا شدند و آخرین سری آنها ۵۰ شهید تفحص شده در عراق بودند که سه هفته پیش به کشور منتقل شدند و همانند سایر تشییعها، نگه داشتند تا در اولین مناسبت با هم تشییع کنند.
۲. شهدا بهطور پراکنده پیدا میشوند و هر سال در چند نوبت بهمناسبت خاصی با هم تشییع میشوند.
۳. بهعلاوه مگه در چند هفته اخیر اغتشاشی در کشور بوده که بخواهند با تشییع شهدا جمعش کنند؟
۴. مگر پارسال (۱۴۰۰) در ۱۶ دی اغتشاش بود که همزمان با سالروز شهادت حضرت زهرا (س) ۲۵۰ شهید را در تهران و استانها تشییع کردند؟
🗣حسین دارابی
#تشییع_شهدای_گمنام
#جانفدا
#جان_فدا
@porseman313
🔥#ناامیدی از رحمت خدا
🌑ناامیدی از رحمت خدا به معنی مأیوس شدن از رحمت خدا و بخشایش او، نقطه مقابل رجاء و امیدواری به پروردگار در نظر گرفته شدهاست.[1] ناامیدی از رحمت خدا به عنوان یکی از گناهان کبیره 🔥برشمرده میشود.[2]
❤️از دیدگاه قرآن
در قرآن ناامیدی از رحمت خدا نهی شده و نومید شدن از رحمت خدا نشانهٔ گمراهی و کفر و خوی حیوانی انسانِ دور از معنویت دانسته شدهاست.
✨(ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید، از رحمت خداوند ناامید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.[زمر 53]
✨(ای کسانی که ایمان آوردهاید، به درگاه خدا توبهای راستین کنید، امید است که پروردگارتان بدیهایتان را از شما بزداید و شما را به باغهایی که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است درآورد. در آن روز خدا پیامبر [خود] و کسانی را که با او ایمان آورده بودند خوار نمیگرداند، در حالی که نورشان از پیشاپیش آنان، و سمت راستشان، روان است میگویند: «پروردگارا، نور ما را برای ما کامل گردان و بر ما ببخشای، که تو بر هر چیز توانایی»[تحریم 8]
🍃عوامل
👈مهمترین عواملی که برای ناامیدی از رحمت خدا برشمرده شدهاست عبارتند از «گناه و اصرار بر آن» و «استعجال».
💥اصرار بر گناه
اصرار بر گناه از آن جهت که با انجام زیاد گناه و توبه مکرر، ایمان فرد سست میشود و ناامید میگردد.
💥استعجال
استعجال به آن معناست که فرد دعایی کند و بخواهد به عجله خواستهاش برآورده شود. از امام جعفر صادق(ع) در این باره چنین نقل است که:
💫”مؤمن پیوسته در نیکی و راحتی و مهربانی خداست تا زمانی که استعجال نکند پس چون استعجال کند نومید میشود و دعا را ترک میکند. راوی میگوید: از ایشان پرسیدم: چگونه استعجال میکند؟ فرمودند: با خود میگوید مدتی طولانی دعا کردم و اجابت نشد.“
و لذا از رحمت خداوند ناامید می گردد.
👈نتیجه:در برآورده نشدن خیلی از دعاهای و خواسته ها، خیر ما نهفته است چون خدا خود منبع تمام خیرات است پس همیشه فیوضات و خیرش نصیب بنده راستینش میگردد.حتی با برآورده نشدن دعایش.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•