🌷 #شهید_محمد_رضا_فخیمی
#زندگینامه
پیش از به دنیا آمدن محمدرضا دو دختر داشتیم که هر دو فوت شده بودند، شماتت های گاه و بیگاه اطرافیان به گوشمان می رسید. عده ای می گفتند پدر بچه ها در جنگ شیمیایی شده است ...وقتی خبردار شدم که قرار است محمدرضا به دنیا بیاید، همسرم را به مشهد بردم؛ رو به حرم امام (ع) کرده و گفتم که من حسرت فرزند بر دل ندارم و به رضای خداوند راضی هستم، اما از شما می خواهم شفاعتمان کنید تا دچار شماتت دیگران نشویم. امام دعای ما را اجابت کرد و پسری به دنیا آمد که او را به عشق "امام رضا" محمدرضا نامیدیم.
محمدرضا پنجم دی ماه 1370 در هریس و مهدی برادر کوچک ترش سال 1372 به دنیا آمد.از کوچکی قران خواند و معانی آیات الهی را به زبان های المانی ،ترکی و فارسی حفظ بود.
دوران دبیرستان را هم در دبیرستان شهید قاضی درس خواند و در کنکور هم از رشته ی پزشکی قبول شد، اما دلش در جای دیگری بود و نمی خواست پزشکی بخواند. من از او خواستم در این مورد بیشتر فکر کند چون بالاخره پزشکی رشته ای است که به این راحتی نمی توان از آن قبول شد و بی تفاوت هم نمی توان بود. از آنجایی که محمدرضا واقعا سخاوتمند و مهربان بود، اگر پزشک می شد می توانست گره از کار افراد نیازمند بگشاید؛ اما او گفت پدرجان اگر اجازه بدهید قصد تغییر رشته دارم و می خواهم وارد سپاه شوم.
پس از گزینش به دانشگاه امام حسین(ع) تهران رفت تا دوره ی افسری را بگذراند؛ پس از پایان دوره افسری یک سال نیز در دوره زرهی شرکت کرد و به یک نیروی تخصصی تبدیل شد.
محمدرضا به خاطر کارش مدام به مناطقی مانند پیرانشهر و حتی عراق رفت و آمد می کرد و من هم هر بار در ترمینال بدرقه یا استقبالش می کردم اما آخرین بار که داشت به سوریه می رفت، من جهت زیارت اربعین حسینی به کربلا رفته بودم. بعد از دو هفته به تبریز برگشتم؛ پس از شام نزد من آمد و گفت اگر اجازه بدهید قصد سفر به سوریه را دارم. گفتم هنوز خستگی راه از تنم بیرون نرفته و چند روزی رفتنت را به تاخیر بینداز تا قدری با هم صحبت کنیم. اما محمدرضا قبول نکرد و گفت برای رفتن عجله دارد.
البته من مانع رفتنش به سوریه نبودم بلکه فقط می خواستم بعد از رفع خستگی راه قدری با او صحبت کنم و بیشتر کنارمان باشد.
می گفت بار دیگر یزیدیان می خواهند حرم اهل بیت(ع) را غارت کنند، آنها شیعیان را قتل عام می کنند؛ در چنان وضعیتی قرار نداریم که بخواهم درنگ کنم یا چند روزی را بیشتر کنار شما باشم. من بیشتر از این اصرار نکردم او را به محلی در تهران که قرار بود از آنجا به سوریه اعزام شوند رساندم. با من و برادرش روبوسی و خداحافظی کرد.
محمدرضا در روز بیست و نهم آذر ماه سال 1394 در شهر حلب سوریه توسط گروهک تکفیری تروریستی النصره به شهادت رسید.
پیکر رادمرد 24 ساله استان آذربایجان را در وادی رحمت به خاک سپردند.
🌷#فرازی_از_وصیت_نامه
بسمه تعالی
اینجانب بنده گناهکار درگاه خداوند از شما امت شهید پرور تقاضا دارم که مطیع محض ولایت حضرت امام خامنه ای (مدظله ) نه در حرف بلکه در عمل، اینگونه نباشید که به خاطر حرف این و ان و عده ای منحرف حرف ولی در روی زمین بماند یا اگر حرف ولی را مخالف با میل شخصی دیدیم به آن عمل نکنیم.
حال که دست بنده از دنیا کوتاه است و زمان ظهور حضرت ولیعصر (عج) را ندیدم، اگر ایشان را دیدید و زمان ظهور را درک کردید سلام بنده را به ایشان اعلان فرمایید در پایان از همه بستگان ، دوستان ، همسفران و کسانی که با آنها معاشرت داشتم طلب حلالیت دارم.
محمد رضا فخیمی
۹۴/۹/۱۸
آخرین سفارش شهید به برادرش
برادرم مهدی جان!
چون ۱۵ دی هر سال موعد سال خمسی ابنده می باشد لذا از جنابعالی خواستارم در صورتی که بنده دیگر در این دنیا نبودم خمس اموال زیر را بپردازید.
حساب کوتاه مدت بانک ملی
هر ۳ حساب قرض الحسنه بانک انصار
یک عدد ربع سکه که خمس آن را نداده ام
لازم بذکر است اینجانب خمس بقیه اموالم شامل حساب بانک ملت و ۴ عدد سکه تمام بهار آزادی را قبلا داده ام.
@safiran_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنان #امام_خامنه_ای درمورد آینده انقلاب...
🔹 جمعی از مسئولین از فشارهای بی امان دشمنان داخلی و خارج نگران شده بودند که این موضوع را بارهبر درمیان گذاشتند.
🔹سخنان الهام بخش رهبری رو بشنوید تا آسوده خاطر شوید...
@safiran_shohadaa
🌙 شب است و جهان پر،
ز ظلم و بیداد.
شب است و سکوتی،
به رنگ فریاد... یاصاحب الزمان...
#شبتونمهدوی
@safiran_shohadaa
#نقطه_شروع_ناخالصی
خیلیها باور نمیکردند فرمانده توپخانه سپاه این قدر کم حقوق میگیره؛ وقتی هم که خواستند حقـوقش را زیاد کنند #عصبانی شد و نذاشت
توی جلسه ای بهش یه تلویزیون هدیه دادند اما قبول نکرد گفتند این #هدیه
رابه همه فرماندها دادن چرا نمیگیری؟
گفت ناخالصی در عمل یه نقطه شروع
داره ممکن هست قبول این هدیه نقطه
شروع #ناخالصی در زندگی من باشـه،
نمی خوام ذرّه ای از ناخالصی در عملم
باشه من با خدا معامله کرده ام ، هدیه رو هم از خودش می گیرم
خاطره از شهید حسن شفیعزاده، کتاب #حکایت فرزندان فاطمه ، جلد۱ ،ص۴۰
@safiran_shohadaa
1_43832673.mp3
1.12M
#نوای_حماسی
أین عمار نگو
خودم عمارتم
عاشق منطق و فکربیدارتم
با صدای : رضاپیروی💯🔆
دانلود کنید✌️✌️✌️
@safiran_shohadaa
در شفاعــت شــهــدا
دســت درازی دارنـــد
عـکـســشــان را بــنــگـــر...
چــهــره ی نـــازی دارند
ما بــه یــادآوری خـــاطـــره هــــا مـــحــتــاجــیــم
ورنـــه آنــــان به مــــن و تـــو
چـــــه نــیـــازی دارنـــــد
________________________
🌹دهہ پنجاه شهداے انقلاب
🌹دهہ شصت شهداے جنگ
🌹دهہ هشتاد شهداے هسته اے
🌹دهہ نود شهداے مدافع حرم
🌹این قصہ سر دراز دارد...
این اضطرابهای شب جمعه
منطقی ست
دارد دوباره
فاطمه گودال میرود😭😭
#شب_زیارتی💔
امشب چخبره کربلا💔
تصلی دل خانم فاطمه سه مرتبه بگیم یاحسین یاحسین یاحسین😭😭
صلی الله علیک یاسیدنا الغریب..سیدنا المظلوم..سیدالعطشان..سیدنا العریان..یامظلوم یااباعبدالله😭😭
☑️دسترسی به اینترنت در حال برقراری است
🔸براساس کسب اطلاع خبرنگار فارس از منابع آگاه، اینترنت به تدریج در کشور در حال اتصال است.
🔸براساس این اطلاعات، شورای امنیت کشور دسترسی دوباره به اینترنت را برای برخی مناطق صادر کرده است و با توجه به گزارشهای دریافتی، تاکنون قطعی اینترنت خطوط ثابت (ADSL) در استانهای هرمزگان، کرمانشاه، اراک، مشهد، #قم، تبریز، همدان، بوشهر و بخشهایی از تهران برطرف شده است.
nf00366289-1.mp3
5.92M
باز شب جمعه اومد
چشام داره می باره
هوایی حسینم
چون که هوامو داره
🎤محمود کریمی
رزق شبـــانه💫
@safiran_shohadaa
🌺سفیران شهدا(موزه شهدای شهرستان ابهر)🌺
باز شب جمعه اومد چشام داره می باره هوایی حسینم چون که هوامو داره 🎤محمود کریمی رزق شبـــانه💫 @s
ارزان نخریدم ڪه فروشم به بهایے
سرمایه و دارایے من عشقِ حسین(ع) است...♥️
@safiran_shohadaa
#آیت_الله_جوادی_آملی
عمل وقتی خالص میشودكه منظور #انسان اين نباشد كسی از او تعريف كند "نگويد كه از ما تشكر نكردند"
حيف است انسان عمل عبادی خالص انجام بدهد ، آن وقت از ديگران توقع تشكر داشته باشد . حيف است انسان آن #مقام عظيم و بلند را با اين توقع پست تنزّل دهد
انسان ممكن است در جبهه ها شركت كند و كشته هم بشود ، ولی كشته شدن خيلی سخت نيست ، #اخلاص العمل لله سخت است. رام كردن ديو نفس و شيطان درون سخت است.
@safiran_shohadaa
🔰فرمانده، بدون سلاح رفته بود صدای معترضان را بشنود!
🔹بین همه التهابهای اخیر، دو مرد آرام چشم روی هم گذاشتهاند، اینجا در معراج شهدا که بزمگاه دیرینه شهدای انقلاب است.
🔹شهید ابراهیمی میگفت باید مردم معترض بیگناه را از این صف جدا کرد. بدون سلاح، تأکید میکنم بدون سلاح بین جمع رفت. همین که میخواست با مردم هم صحبت شود، چند نفر محاصرهاش میکنند. یک نفر تیر به پهلویش میزند. بعد چاقو به قلبش میزنند، وقتی خونین روی زمین میافتد و بیحال میشود یک نفر چاقو را توی سرش فرو میکند.
🔹آقا مرتضی فرمانده بود اما همیشه به پاسدار بودنش افتخار میکرد. فرماندهای که سربازِ سربازهایش بود. خودش جنوب شهری بود، شهریار زندگی میکرد.
🔹زندگی سادهای داشت، تغییرات قیمت و تورم را با پوست گوشت و استخوان حس میکرد. اصلا آن روز بهخاطر همین، نامردها مجال حرف زدن به او ندادند و به وحشیانهترین شکل او را به شهادت رساندند. میترسیدند حرفش باعث شود معترضان صف خود را جدا کنند و آن ها لو بروند، تنها بمانند.
@safiran_shohadaa
مسیریابهای نشان nshn.ir
بلد balad.ir
دال daal.ir
هم قویتر از گوگلمپ و ویز، در خدمتند.
تارنامه (ایمیل)
النون elenoon.ir
چاپار chmail.ir
میهنمیل mihanmail.ir
هم بهجای جیمیل و یاهو فعالند
هورسا hoorsa.ir
لنزور lenzor.ir
نزدیکا nazdika.ir
هم بهجای اینستاگرام، در حال سرویسدهی هستند.
پارسیجو parsijoo.ir
یوز yooz.ir
سلام salam.ir
به جای گوگل و دیگر جست و جوگر های خارجی در خدمت هموطنان عزیز قرار دارند
🌺سفیران شهدا(موزه شهدای شهرستان ابهر)🌺
🔰فرمانده، بدون سلاح رفته بود صدای معترضان را بشنود! 🔹بین همه التهابهای اخیر، دو مرد آرام چشم روی ه
🔻مادر شهید امنیت: اگر 10 پسر دیگر هم داشتم در راه انقلاب میدادم/عاشق میدان سوریه بود اما در تهران شهید شد
🔹مادر شهید مدافع امنیت، مرتضی ابراهیمی میگوید: ملارد شلوغ شده بود. مرتضی هم سه روز شبانهروز برای حفظ امینت شهر آنجا حضور داشت و خانه نمیآمد.
🔹عازم سوریه بود که گفته بودند "جا پر شده، برگردید و بار دیگر اعزام شوید."، عاشق حضور در میدان سوریه بود، اما در تهران شهید شد فرمانده گردان بود، با سربازانش که داشتند در منطقه گشت میزدند، سربازان گفتند "شما جلو نروید و در منطقه بمانید"، اما او گفته "من جلوتر میروم تا اگر خطری باشد من با آن مواجه شوم."، جانش را در دستش گرفت و رفت تا سربازانش به خطر نیفتند، شجاع بود و راضی نبود به پای کسی سنگ بخورد.
@safiran_shohadaa
از امام صادق ع روايت شده است:
رؤيا و خواب ديدن بر سه قسم است:
#بشارت_خدا_براى_مؤمن
ترسانيدن شيطان
خوابهاى پريشان.
___
🍃 اون روز خیلی حالم خراب بود همش فکراین که آیاشهدابرای ما کاری میکنند!؟
بااین همه گناه چه کنیم.
که بازهم روی خوش #شهدا و #شرمندگی_ما.
ازکارتفحص برگشته بودیم گرمای هوا،سختی کار،وزش بادهمراه باخاک رمقی نمانده بود؛که خواب رفتم.
دیدم تازه ازماموریت برگشتم خونه.
کنارخانواده نشسته ام تلویزیون داره مستندجبهه نشون میده.
اعزام نیرو وصحنه های شهادت، مجروحیت بچه ها،یهویی به خانمم همون در #عالم_رویا گفتم خانم اینجایی که رزمنده هادارن اعزام میشن همین #مسجد روبروی خونه ماست.
گفتم بزاربرم ببینم میتونم بچه ها راببینم.
توخواب ازجام بلندشدم رفتم سمت مسجد.
یکی ازهمون رزمنده ها که توی تلویزیون دیده بودم جلوی درب مسجدایستاده بود.
ازش پرسیدم شماهمان بچه هایی هستیدکه تازه فیلمتون پخش شد؟
گفت اره دیگه مابودیم!
گفتم اون حاجی که #فرمانده شما بودکجاست؟
گفت داخلِ...
گفتم میشه ببینمش جواب دادآره الان میرم صداش میزنم.
همین که خواست راه بیافته من هم همراش رفتم
برگشت نگاهم کردگفت شماها نمیتونیدوارداینجابشید.😔
حالاتوخواب بخودم میگم خوشابحالتون شما #شهداهرجابخواهیدواردمیشید.
رفت داخل دیدم درب بازشدیک آقایی قدبلندچهارشونه موهای طلایی ریش طلایی خیلی خوش هیکل وخوش تیپ ازدرب آمد بیرون.
توعالم خواب به خودم گفتم
عه،این بنده خداچقدر برام آشناست
گفتم آره میشناسم این #شهید_نوید_صفری هست.
رفتم جلوباهاش روبوسی کردم.
بهش گفتم من دارم فلان جاکار میکنم از بچه های #تفحص_شهدا.
همین حالا هم ازماموریت برگشتم
گفت میدونم.
کلی باهم حرف زدیم.
مشغول صحبت بودیم.
یهویی دیدم یکی سراسیمه آمد جلو.
یه نگاهی به آقا #نوید کرد گفت :
حاج اقا باز یکی از بچه هاتون خراب کاری کرده.
یک دفعه دیدم رنگ صورت آقا نوید عوض شد.
#پیراهنِ_پاسداری تنش بود که خونی بود.
دیدم آقا نوید پیراهنش را از تن در آورده داره میره... گفتم حاجی چرا با این پیراهن این لباس حرمت داره.
یه #نگاهی بهم کرد.
گفت... شما چی فکر میکنید...
هروقت رفقای ما اشتباهی ...
یا #گناه کنند ما مجبوریم با همین پیراهن خونی #پاکش_کنیم
گفت بچه ها بعضی وقتا با کاراشون آبروی ما را میبرن...
این را گفت و رفت...!!! از خواب که بیدار شدم دیگه حالم دست خودم نبود..
خدا کمک کنه این قدر مایه #ننگ_برای_شهدا نباشیم
@safiran_shohadaa
#مدافع_حرم #شهید_بی_سر #شهید_نوید_صفری_طلابری
@safiran_shohadaa
🌺سفیران شهدا(موزه شهدای شهرستان ابهر)🌺
🔰فرمانده، بدون سلاح رفته بود صدای معترضان را بشنود! 🔹بین همه التهابهای اخیر، دو مرد آرام چشم روی ه
اینکه میگیم فرمانده بی سلاح میره تو بین جمعیت.
بیانگر این هستش که ای مردم منه بسیجی منه پاسدار بخاطر امنیت شما سلاح بدست گرفتم خانوادهام را سپردم بخدا و رفتم آن سوی مرزها با دشمنان شما بجنگم تا امنیت شما محفوظ بماند.
رفتم تا کودکی بی پدر نباشد تا به ناموس مملکتم تعرضی نشود رفتم تا فرزندان این مرز و بوم در امنیت در آرامش رشد کنند و جادوانه شوند.
پس منه بسیجی منه پاسدار امدم با دست خالی میان شما برادرانم تا بگویم درد دلتان را میفهمم. نبودن آسایش در زندگی روز مره تان را درک میکنم.
امدم با شما سخنی بگویم تا بدانیدمن پاسدار شما مردم هستم.
اینکه در این وضعیت جلوی دیدگان هزاران خائن و دشمن داخلی و خارجی آب به اسیابشان بریزیم جایز نیست.
۲۷۰۰جوان رعنا رشید مومن درستکار بخاطر شما در سوریه و عراق خون دادن. ۴۰۰هزار شهید برای دفاع از شما فدا شدن.
بپاس حرمت خون شهیدان صبور باشید
نگذارید خائنین به مردم و نظام در بین ما جدایی اندازن نگذارید به اهداف شومشان برسند نگذارید چپاولگران که در چنگ قانون گرفتار شدن با استارت این شلوغی فرصت فرار پیدا کنن.
#آگاه_باشید
رهبرمان بخاطر اینکه مملکت به هرج و مرج نیفتد ابروی خود را سپر بلا کرد
مردم صفتان را از کسانی که میخواهند به شما اسیب برسانند جدا کنید.
در سوریه که سی صد هزار مردم بی گناه کشته شدن بخاطر نداشتن بصیرت بود
که هفتادو دو گروه تروریستی تشکیل شد و ناموس مردم را به بردگی بردن و مردانشان را سر بریدن.
همه اینها پیش زمینه ای بود تا دستشان به مملکت ما برسد.
مردم عزیز برادران عزیز روشنگری اینکه یک بسیجی نه حقوق میگیرد نه پست و مقامی دارد ونه مزایایی دریافت میکند.
ولی صفر تا صد جریانات را میفهمد اگر خود را سپر بلا نکند مردمانش در بلا گرفتار میشوند.
بسیجی آگاهانه انتخاب میکند
شجاعانه با دشمن میجنگد
غریبانه زندگی می کند و
در نهایت مظلومانه شهید میشود
هفته بسیج به پاسداران انقلاب و جان بر کفان امنیت مردم مبارک باد
آگاه باشید
شمارا بحرمت خون شهیدان آگاه باشید
سفیران شهدا
@safiran_shohadaa