فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی ظرف میشوری....
چقدر این خوب بود🤩
🌷@safiraneeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا حالا با این حس و حال رفتی خدمت امام رضا(ع)؟
اینجوری خیلی بیشتر ثواب داره...
🌷@safiraneeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 یه چیزی رو آروم میگم رد میشم...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰 حاج حسین یکتا
🌷@safiraneeshgh
#امام_رضا_علیه_السلام
اینجا هر کس حال و هوایی دارد
هر خستهدلی شور و نوایی دارد
غمهای نگفته را بیاور با خود
این پنجره گوشِ شنوایی دارد
استاد #محمدجواد_غفورزاده
🌷@safiraneeshgh
ما اینقدر زیر آتیش هستیم که برای اینکه این آتیشِ آخرالزمانیِ شیطان براتون بَرداً و سلاما بشه، باید رشتهی دلتون رو به هم گره بزنید؛ وگرنه سیل میبره، تک میفتی، گرگ میخوردت!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰 حاج حسین یکتا
🌷@safiraneeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆صحبت های مهندس ستاری
زشت است، دنیا را به زانو در آورده ایم، اما از چند جوجه شهوت ران بترسیم. حضور مومنین در جامعه، به راحتی گناهکاران را منزوی خواهد کرد. ثمره خون شهدا را منحصر نکنیم در مسجد و هیئت و حرم.
🌷@safiraneeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در محضر شهدا🕊
درخواست شهید حججی از امام رضا علیه السلام... آرزویی که مستجاب شد...
🌷@safiraneeshgh
فرازی از #دعای_ابوحمزه؛
#مناجات_با_خدا
أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیتُ، وَ سَتَرْتَ عَلَی فَمَا اسْتَحْییتُ
مهلت دادی، دعا نکردم یا رب
خود را ز گنه جدا نکردم یا رب
از لطف و کرامتت، گناهانم را
پوشاندی و من حیا نکردم یا رب
#علی_مقدم
#شعر
@safiraneeshgh
☘️ سلام بر ابراهیم ☘️
💥قسمت چهارم : ورزش باستانی ( ۱ )
✔️ راوی : جمعی از دوستان شهید
🔸اوايل دوران دبيرستان بود كه #ابراهيم با ورزش باستاني آشنا شد. او شبها به زورخانه حاج حسن ميرفت.
🔸حاج حسن توكل معروف به حاج حسن نجار، عارفي وارسته بود. او زورخانه اي نزديك دبيرستان ابوريحان داشت. #ابراهيم هم يكي از ورزشكاران اين محيط ورزشي و معنوي شد.
حاج حسن، #ورزش را با يك يا چند آيه #قرآن شروع ميكرد. سپس حديثي ميگفت و ترجمه ميكرد. بيشتر شبها، #ابراهيم را میفرستاد وسط گود، او هم در يك دور #ورزش، معمولاً يك سوره #قرآن، دعاي توسل و يا اشعاري در مورد اهل بيت میخواند و به اين ترتيب به مرشد هم كمك ميكرد.
🔸از جمله كارهاي مهم در اين مجموعه اين بود كه؛ هر زمان ورزش بچه ها به اذان مغرب ميرسيد، بچه ها #ورزش را قطع ميكردند و داخل همان گود زورخانه، پشت سر حاج حسن #نماز جماعت ميخواندند.به اين ترتيب حاج حسن در آن اوضاع قبل از #انقلاب، درس ايمان و اخلاق را در كنار #ورزش به جوانها مي آموخت.
🔸فراموش نميكنم، يكبار بچه ها پس از #ورزش در حال پوشيدن لباس و مشغول خداحافظي بودند. يكباره مردي سراسيمه وارد شد! بچه خردسالي را نيز در بغل داشت.
🔸با رنگي پريده و با صدائي لرزان گفت: حاج حسن كمكم كن. بچه ام مريضه، دكترا جوابش كردند. داره از دستم ميره. نَفَس شما حقه، تو رو خدا دعا كنيد. تو رو خدا... بعد شروع به گريه كرد. #ابراهيم بلند شد و گفت: لباساتون رو عوض كنيد و بيائيد توي گود.
🔸خودش هم آمد وسط گود. آن شب #ابراهيم در يك دور #ورزش، دعاي توسل را با بچه ها زمزمه كرد. بعد هم از سوزدل براي آن كودك دعا كرد. آن مرد هم با بچه اش در گوش هاي نشسته بود و گريه ميكرد.
🔸دو هفته بعد حاج حسن بعد از #ورزش گفت: بچه ها روز جمعه ناهار دعوت شديد! با تعجب پرسيدم: كجا !؟ گفت: بنده خدائي كه با بچه مريض آمده بود، همان آقا دعوت كرده. بعد ادامه داد: الحمدلله مشكل بچه اش برطرف شده. دكتر هم گفته بچه ات خوب شده. براي همين ناهار دعوت كرده.
🔸برگشتم و #ابراهيم را نگاه کردم. مثل کسي که چيزي نشنيده، آماده رفتن ميشد. اما من شک نداشتم، دعاي توسل اي که #ابراهيم با آن شور و حال عجيب خواند کار خودش را کرده.
٭٭٭
🔸بارها ميديدم #ابراهيم، با بچه هائي که نه ظاهر #مذهبي داشتند و نه به دنبال مسائل ديني بودند رفيق ميشد. آنها را جذب #ورزش ميکرد و به مرور به مسجد و هيئت ميكشاند.
🔸يکي از آ نها خيلي از بقيه بدتر بود. هميشه از خوردن مشروب و کارهاي خلافش ميگفت! اصلاً چيزي از دينم نميدانست. نه نماز و نه روزه، به هيچ چيز هم اهميت نميداد. حتي ميگفت: تا حالا هيچ جلسه مذهبي يا هيئت نرفته ام. به #ابراهيم گفتم: آقا ابرام اينها کي هستند دنبال خودت ميياري!؟ با تعجب پرسيد: چطور، چي شده؟!
گفتم: ديشب اين پسر دنبال شما وارد هيئت شد. بعد هم آمد وکنار من نشست. حاج آقا داشت صحبت ميکرد. از مظلوميت امام حسين وکارهاي
يزيد ميگفت.
🔸اين پسرهم خيره خيره و با عصبانيت گوش ميکرد. وقتي چراغها خاموش شد. به جاي اينکه اشك بريزه، مرتب فحشهاي ناجور به يزيد ميداد!!
#ابراهيم داشتب با تعجب گوش ميکرد. يكدفعه زد زير خنده. گفت: عيبي نداره، اين پسر تا حالا هيئت نرفته و گريه نکرده. مطمئن باش با امام حسين که رفيق بشه تغيير ميكنه. ما هم اگر اين بچه ها رو مذهبي کنيم هنر کرديم.
🔸دوستي #ابراهيم با اين پسر به جايي رسيد که همه كارهاي اشتباهش را کنار گذاشت.او يکي ازبچه هاي خوب ورزشکار شد. چند ماه بعد و در يکي از روزهاي عيد، همان پسر را ديدم. بعد از ورزش يک جعبه شيريني خريد و پخش کرد.
بعدگفت: رفقا من مديون همه شما هستم، من مديون آقا ابرام هستم. از خدا خيلي ممنونم. من اگر با شما آشنا نشده بودم معلوم نبود الان کجا بودم و... .
🔸ما هم با تعجب نگاهش ميکرديم. با بچه ها آمديم بيرون، توي راه به کارهاي ابراهيم دقت ميکردم.چقدر زيبا يکي يکي بچه ها را جذب ورزش ميکرد، بعد هم آ نها را به #مسجد و هيئت ميکشاند و به قول خودش مي انداخت تو دامن امام حسين .
🔸ياد حديث #پيامبر به #اميرالمؤمنين افتادم كه فرمودند: «يا علي، اگر يک نفر به واسطه تو هدايت شود از آنچه آفتاب بر آن ميتابد بالاتر است.»
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
#شرح_قسمتی_ از _ کتاب_شهدا
شهید #ابرهیم_هادی
🌷@safiraneeshgh
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
🌹شهدا الگوی یاران امام زمان ارواحنافداه 🌹
شهید میلاد حیدری بعضی شبای خاص می رفتند ظرف یکبار مصرف می خریدند و به همسرشون می گفتند برای امشب شام زیاد درست کن ، خودشون با عشق و علاقه می اومدند و دست به کار می شدند و غذاها رو میریختن توی ظرف های یک بار مصرف و آمادشون میکردن و می بردند بين افراد نیازمند محله های پایین شهر تهران تقسیم می کردند وفقط دو ظرف غذا واسه خودشون و خونوادشون کنار میذاشتن و همیشه به همسرش می گفتند از این موضوع کسی نباید بویی ببره ما کار رو داریم واسه خدا انجام میدیم و همینکه خودش ما رو میبینه کفایت می کنه.
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت ازمدافع حرم #شهید_میلاد_حیدری
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
🥀 شادی روحش فاتحه مع صلوات
#السلام_علیڪ_یاانصار_رسولالله🦋
#السلام_علیک_یا_بقیة_الله
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🦋【 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَــرَج بحق زینب کبری سلام الله علیها】🦋
#زندگی_به _سبک_شهدا
@safiraneeshgh
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
#شعر
#غزل
چِقَدر خیر دیدهایم از محبّت حسین
به روی شانههای ماست دست رحمت حسین
زبانزدِ تمام عالم است مهربانیاش
دل مرا که بُرده است این عطوفت حسین
روایت است این که هر سحر فرشته میبَرد
سلام صبحگاهی مرا به خدمت حسین
شفیعِ روز محشر است، آجُرِ "حُسینیه"
به این بهانه که در آن شده است صحبت حسین
چه بهتر است، با وضو، میان روضه گریه کرد
عبادت است گریههای بر مصیبت حسین
رفیق! روضه خانه، سنگر ولایت علی است
هزینه داده است شیعه پایِ هیئت حسین
رضایت حسین باطناً رضایت خداست
رضایت خداست باطناً رضایت حسین
به یک نظر دلِ خراب را درست میکند
خدا کند شویم شامل عنایت حسین
نترس..، ظرفیت برای حُر شدن هنوز هست
رسول ترک، حُر شده است با هدایت حسین
گناهکار تا دو قطره اشک، حِین روضه ریخت
خدا هم از گناه او گذشت بابت حسین
"حسین" بانی قبولِ توبههای "آدم" است
همین هزار و چند ساله نیست قِدمَت حسین
به گرد و خاک معجر سه ساله دخترش قسم
برای دردهای ما دواست تربت حسین
**
به حشر هم قدم که مینَهَد هنوز بی سر است
قیامتی است لحظهی ورود حضرتِ حسین
#بردیا_محمدی
@safiraneeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوونا همه چیز این عالم حساب کتاب داره
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰 حاج حسین یکتا
@safiraneeshgh
دعای ویژه شب های جمعه که ثواب بسیاری دارد هدیه کنید به ارواح مطهر شهدا بلاخص شهیدان #شهید_میلاد_حیدری #شهید_مقداد_مهقانی و اموات خودتون فاتحه ای با نثار شاخه گل صلوات برمحمد وآل محمد(ص)
🌷@safiraneeshgh
آقا میلاد سلام ... چطوری رفیق ...
دو ماه از نبودنت گذشت ...
خیلی سخت هم گذشت ...
شب جمعه شده حتما الان کربلایی ، تو حرم یاد ما هم باش ...
🌷@safiraneeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دوربین مخفی
امامرضا در زِندان
🔰 به زِندانی که هیچ کَس و کاری نداره میگن: یک نفر ضامنت شده.
👈 زندانی با تعجب جواب میده: من که هیچ کَسیو ندارم
🌷@safiraneeshgh
🩸خونم و جانم فدای حجاب
🌷فرازی از وصیت نامه شهید مدافع حرم لبنانی، «خضر عصام فنیش»:
🦋«به نام منتقم فاطمه...خواهر عزيز... سخن بسیار است و فحوای همه یکی؛ پوشش و حجاب. خونم را فدايت كردم، جانم را به خاطر حجاب فدايت كردم و قبل از من هم هزاران شهيد به خاطر حجاب جانشان را فدا كردند. پوشش ما پوشش فاطمه زهراست و به خدا سوگند که این گنجینه ماست.قلب صاحب الزمان را با لباست جريحهدار نگردان. مولايمان فاطمه (س) به خاطر حجابشان به شهادت رسيدند.»
#وصیت نامه_شهید
🌷@safiraneeshgh
عاملین امنیت این کشور با رسم شکل
#شادی ارواح طیبه شهدا ... صلوات
🌷@safiraneeshgh
مداحی آنلاین - مباد لحظه ای ازیادتان جدا باشم - میرزامحمدی.mp3
7.4M
#مناجات با #امام_زمان_عج
#مداحی_تایم
مباد لحظه ای از یادتان جدا باشم
خدا کند همه ی عمر با شما باشم
🎙حجت الاسلام #میرزامحمدی
#غروب_جمعه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌷@safiraneeshgh
💠شهیدی که تماشاچی در تشیعش را شفاعت میکند💠
▫️ 27 سال از شهادت و مفقودی حمیدرضا گذشته بود. خواهرش دیگر طاقت دوری نداشت؛ رفت کنار مزار شهید پلارک، همرزم برادرش، او را به حضرت زهرا (س) قسم داد که خبری از برادرش حمیدرضا به او بدهد. گفت: « به حمید بگو به خواب خواهرت بیا و خبری از خودت بده!»
🔻خواهرش با گریه تعریف می کرد: « فردای آن روز خواب دیدم جمعیت زیادی در بلوار سردار جنگل در منطقه پونک تهران در حرکت هستند. صدای حمیدرضا را شنیدم؛ گفت: «خواهر این ها همه برای تشییع پیکر من آمده اند و به اذن خدا همه ی آنها را شفاعت خواهم کرد. بعد اشاره به عابری کرد که در کنار جمعیت بود اما توجهی به آنها و شهدا نداشت، گفت: « حتی او را هم شفاعت خواهم کرد..
از خواب که بلند شدم فهمیدم در بوستان نهج البلاغه تهران، شهید گمنام تشییع و تدفین کرده اند. بعدها با پیگیری خانواده ی شهید و آزمایشات dna هویت این شهید اثبات شد.
اگر به بوستان نهج البلاغه تهران رفتید، در کنار مزار شهیدِ وسط یادمانِ شهدای گمنام که متعلق به یکی از ریشوهای با ریشه ، شهید حمیدرضا ملاحسنی است.
شهید #حمیدرضا_ملاحسنی🕊🌹
📚منبع: کتاب راز رجعت
#یاد_شهدا_کمتر_از_شهادت_نیست
🌷@safiraneeshgh
همسرم،شهید کمیل خیلی با محبت بودمثل یه مادری که از بچه اش مراقبت میکنه از من مراقبت میکرد…
یادمه تابستون بود و هوا خیلی گرم بودخسته بودم، رفتم پنکه رو روشن کردم وخوابیدم «من به گرما خیلی حساسم»
خواب بودم واحساس کردم هوا خیلی گرم شده و متوجه شدم برق رفته..بعد از چند ثانیه احساس خیلی خنکی کردم و به زور چشمم رو باز کردم تا مطمئن بشم برق اومده یا نه…
دیدم کمیل بالای سرم یه ملحفه رو گرفته و مثل پنکه بالای سرم می چرخونه تا خنک بشم ودوباره چشمم بسته شد از فرط خستگی…
شاید بعد نیم ساعت تا ۱ساعت خواب بودم و وقتی بیدارشدم دیدم کمیل هنوز داره اون ملحفه رو مثل پنکه روی سرم می چرخونه تا خنک بشم…پاشدم گفتم کمیل تو هنوز داری میچرخونی!؟خسته شدی!
گفت: خواب بودی و برق رفت و تو چون به گرما
حساسی میترسیدم از گرمای زیاد از خواب بیدار
بشی و دلم نیومد….
راوی : همسر شهید کمیل صفری تبار
#عاشقانه_شهدا
🌷@safiraneeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️تلاوت بازیکن منچستر یونایتد ✨
🎙امیر ابراهیموف
وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا....
وآنان هستند که به ناحق شهادت ندهند و هرگاه به عمل لغوی (از مردم غافل) بگذرند بزرگوارانه از آن درگذرند.
🌷@safiraneeshgh
📖 السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ...
🌱سلام بر مولایی که زمینیان، عطر خدا را از وجود او استشمام می کنند؛
🌱سلام بر او و بر روزی که حکومت خدا را روی زمین برپا خواهد کرد.
📚 صحیفه مهدیه
🌷@safiraneeshgh
#امام_خمینی_قدس_سره
نگاهي عارفانه داشت آن مَرد
شكوهي جاودانه داشت آن مَرد
اگر عكس رُخش در ديده پيداست
درون قلب، خانه داشت آن مَرد
#سید_هاشم_وفایی
#شعر
🌷@safiraneeshgh
22.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ ارزشمند 《فراق یار》به مناسبت ارتحال جانسوز بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی ره اجرا توسط گروه سرود و همخوانی شهدای انتظامی.
🌷@safiraneeshgh
❣سقوط
مطمئن باشیم در هر شغلی که هستیم اگر ذرهای عدم خلوص در ما باشد امروز سقوط نکنیم، فردا سقوط میکنیم. فردا نباشد پسفردا سقوط میکنیم چون انقلاب هر زمان یک موج میزند یک مشت زباله را بیرون میریزد.
شهید#عبدالحمید_دیالمه🕊🌹
🌷@safiraneeshgh
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت پنجم : ورزش باستانی ( ۲ )
✔️راوی : جمعی از دوستان شهید
🔸از ديگر کارهائي که در مجموعه #ورزش باستاني انجام ميشد اين بود که بچه ها به صورت گروهي به زورخانه هاي ديگر م يرفتند و آنجا ورزش ميکردند. يک شبِ ماه رمضان ما به زورخانه اي درکرج رفتيم.
🔸آن شب را فراموش نميکنم. #ابراهيم شعر ميخواند. دعا ميخواند و #ورزش ميکرد. مدتي طولاني بود که #ابراهيم در كنارگود مشغول شناي زورخانه اي بود. چند سري بچه هاي داخل گود عوض شدند، اما #ابراهيم همچنان مشغول شنا بود. اصلاً به کسي توجه نميکرد.
🔸پيرمردي در بالاي سكو نشسته بود و به #ورزش بچه ها نگاه ميکرد. پيش من آمد. #ابراهيم را نشان داد و با ناراحتي گفت: آقا، اين جوان كيه؟! با تعجب گفتم: چطور مگه!؟ گفت: «من كه وارد شدم، ايشان داشت شنا ميرفت. من
با تسبيح، شنا رفتنش را شمردم. تا الان هفت دور تسبيح رفته يعني هفتصدتا شنا! تو رو خدا بيارش بالا الان حالش به هم ميخوره. » وقتی #ورزش تمام شد #ابراهيم اصلاً احساس خستگي نميکرد. انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته! البته #ابراهيم اين کارها را براي قوي شدن انجام ميداد. هميشه ميگفت:
🔸براي خدمت به #خدا و بندگانش، بايد بدني قوي داشته باشيم. مرتب دعا ميکردكه: خدايا بدنم را براي خدمت كردن به خودت قوي كن.
#ابراهيم در همان ايام يك جفت ميل و سنگ بسيار سنگين براي خودش تهيه کرد. حسابي سرزبانها افتاده و انگشت نما شده بود. اما بعد از مدتي ديگر جلوي بچه ها چنين کارهائي را انجام نداد! ميگفت: اين کارها عامل غرور انسان می شه.
ميگفت: مردم به دنبال اين هستند كه چه کسي قويتر از بقيه است. من اگر جلوي ديگران ورزشهاي سنگين را انجام دهم باعث ضايع شدن رفقايم ميشوم. در واقع خودم را مطرح کرده ام و اين کار اشتباه است.
🔸بعد از آن وقتي مياندار #ورزش بود و ميديد که شخصي خسته شده وکم آورده، سريع #ورزش را عوض ميکرد.
اما بدن قوي #ابراهيم يکبار قدرتش را نشان داد و آن، زماني بود که سيد حسين طحامي #قهرمان کشتي جهان و يکي از ارادتمندان حاج حسن به
زورخانه آمده بود و با بچه ها #ورزش ميکرد.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید #ابراهیم_هادی
#شرح_قسمتی_ از _ کتاب_شهدا
🌷@safiraneeshgh
▫️تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است.
عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند.
عاشقانهی امام روحالله برای همسر بزرگوارش
🌷@safiraneeshgh
مداحی آنلاین - بگو بههمهکهمرشد منپیرخمیناست - مطیعی.mp3
5M
🔳 #رحلت_امام_خمینی(ره)
خوشا که دلم که آب و گِلم وقف حسین است
بگو به همه که مرشد من پیر خمین است
🎤 #میثم_مطیعی
⏯ #زمینه
#مداحی_تایم
@safiraneeshgh