eitaa logo
سفیران نهج البلاغه
69 دنبال‌کننده
138 عکس
13 ویدیو
0 فایل
ان شاءالله با توکل بر خداوندمتعال و مدد اهل بیت علیهم السلام، نهج البلاغه را خودمان میفهمیم و به دیگران میفهمانیم
مشاهده در ایتا
دانلود
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۲۱ ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ 📜 : (پس از خواندن آيه ۱ و٢ سوره تكاثر، « افزون طلبی شما را به خود مشغول داشته تا آنجا كه به ديدار قبرها رفتيد؟» ، فرمود:) {قسمت اول} 1⃣ هشدار از غفلت زدگی ها 🔻شگفتا چه مقصد بسيار دوری و چه زيارت كنندگان بيخبری و چه كار دشوار و مرگباری، پنداشتند كه جای مردگان خالی است، آنها كه سخت مايه عبرتند و از دور با ياد گذشتگان فخر می فروشند، آيا به گورهای پدران خويش می نازند؟ و يا به تعداد فراوانی كه در كام مرگ فرو رفته اند؟ آيا خواهان بازگشت اجسادی هستند كه پوسيده شد؟ و حركاتشان به سكون تبديل گشت؟ آنها مايه عبرت باشند سزاوارتر است تا تفاخر، اگر با مشاهده وضع آنان به فروتنی روی آورند عاقلانه تر است تا آنان را وسيله فخرفروشی قرار دهند. اما بدانها با ديده های كم سو نگريستند و با كوته بينی در امواج نادانی فرو رفته اند، اگر حال آنان را از ورای خانه های ويران و سرزمينهای خالی از زندگان می پرسيدند، هرآينه می گفتند: آنان با گمراهی در زمين فرو خفتند و شما ناآگاهانه دنباله روی آنان شديد بر روی كاسه های سر آنها راه می رويد و بر روی جسدهايشان زراعت می كنيد؟ و آنچه به جا گذاشته اند می خوريد و در خانه های ويران آنها مسكن گرفتيد و روزگاری كه ميان آنها و شماست بر شما زاری می كند، آنها پيش از شما به كام مرگ فرو رفتند و برای رسیدن به آبشخور از شما پیشی گرفتند. 2⃣ شرح حالات رفتگان 🔻 آنها دارای عزّتی پايدار و درجات والای افتخار بودند، پادشاهان حاكم يا رعيت سرفراز بودند كه سرانجام راه به درون برزخ پيمودند و زمين آنها را در خود گرفت و از گوشت بدن های آنان خورد و از خون آنان نوشيد. پس در شكاف گورها بی جان و بدون حرکت پنهان مانده اند. نه از دگرگونيها اندوهناك و نه از زلزله ها ترسناك و نه از فريادهای سخت هراسناكند، غائب شدگانی كه كسی انتظار آنان را نمی كشد و حاضرانی كه حضور نمی يابند، اجتماعی داشتند و پراكنده شدند، با يكديگر مهربان بودند و جدا گرديدند. اگر يادشان فراموش گشت يا ديارشان ساكت شد، برای درازی زمان و دوری مكان نيست، بلكه جام مرگ نوشيدند، گويا بودند و لال شدند، شنوا بودند و كر گشتند و حركاتشان به سكون تبديل شد، چنان آرميدند كه گويا بيهوش بر خاك افتاده و در خواب فرو رفته اند. همسايگانی كه با يكديگر انس نمی گيرند، دوستانی كه به ديدار يكديگر نمی روند، پيوندهای شناسایی در ميانشان پوسيده و اسباب برادری قطع گرديده است، با اينكه در يك جا گرد آمدند تنهايند، رفيقان يكديگرند و از هم دورند، نه برای شب صبحگاهی می شناسند و نه برای روز شامگاهی، شب يا روزی كه به سفر مرگ رفته اند برای آنها جاويدان است. خطرات آن جهان را وحشتناك تر از آنچه می ترسيدند يافتند و نشانه های آن را بزرگ تر از آن چه می پنداشتند مشاهده كردند و برای رسيدن به بهشت يا جهنّم تا قرارگاه اصلی شان مهلت داده شدند و جهانی از بيم و اميد برايشان فراهم آمد، اگر می خواستند آنچه را كه ديدند توصيف كنند، زبانشان عاجز می شد. حال اگر آثارشان نابود شد و اخبارشان فراموش، اما چشمهای عبرت بين، آنها را می نگرد و گوش جان اخبارشان را می شنود، كه با زبان ديگری با ما حرف می زنند و می گويند:.. ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۲۱ ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ 📜 :(پس از خواندن آيه ۱ و٢ سوره تكاثر، « افزون طلبی شما را به خود مشغول داشته تا آنجا كه به ديدار قبرها رفتيد» ، فرمود: ) {قسمت دوم} 3⃣ هشدار از پيام مردگان! 🔻چهره های زيبا پژمرده، بدنهای نازپرورده پوسيده شد و بر اندام خود لباس كهنگی پوشانده ايم و تنگی قبر ما را در فشار گرفته وحشت و ترس را از يكديگر به ارث برده ايم. خانه های خاموش قبر بر ما فرو ريخته و زيبایی های اندام ما را نابود و نشانه های چهره های ما را دگرگون كرده است، اقامت ما در اين خانه های وحشت زا طولانی شده، نه از مشكلات رهایی يافته و نه از تنگی قبر گشايشی فراهم شد. مردم! اگر آنها را در انديشه خود بياوريد يا پرده ها كنار رود، مردگان را در حالتی می نگريد كه حشرات گوشهايشان را خورده، چشمهايشان به جای سرمه پر از خاك گرديده و زبانهایی كه با سرعت و فصاحت سخن می گفتند پاره پاره شده، قلبها در سينه ها پس از بيداری به خاموشی گراييده و در تمام اعضای بدن پوسيدگی تازه ای آشكار شده و آنها را زشت گردانيد و راه آفت زدگی بر اجسادشان گشوده شده، همه تسليم شده نه دستی برای دفاع و نه قلبی برای زاری دارند و آنان را مي بينی كه دلهای خسته از اندوه و چشمهای پرشده از خاشاك دارند، در حالات اندوهناك آنها دگرگونی ايجاد نمی شود و سختی های آنان برطرف نمی گردد. 4⃣ عبرت از گذشتگان 🔻 آه! زمين چقدر اجساد عزيزان خوش سيما را كه با غذاهای لذيذ و رنگين زندگی كردند و در آغوش نعمتها پرورانده شدند به كام خويش فرو برد، آنان كه می خواستند با شادی غمها را از دل بیرون كنند و به هنگام مصيبت با سرگرميها، صفای عيش خود را بر هم نزنند، دنيا به آنها و آنها به دنيا می خنديدند و در سايه خوشگذرانی غفلت زا، بی خبر بودند كه روزگار با خارهای مصيبت زا آنها را درهم كوبيد و گذشت روزگار توانایی شان را گرفت، مرگ از نزديك به آنها نظر دوخت و غم واندوهی كه انتظارش را نداشتند آنان را فرا گرفت و غصّه های پنهانی كه خيال آن را نمی كردند در جانشان راه يافت، در حالیكه با سلامتی انس داشتند انواع بيماريها در پيكرشان پديد آمد و هراسناك به اطبا، كه دستور دادند گرمی را با سردی و سردی را با گرمی درمان كنند روی آوردند كه بی نتيجه بود زيرا داروی سردی، گرمی را علاج نكرد و آنچه برای گرمی به كار بردند، سردی را بيشتر ساخت و تركيبات و اخلاط مزاج را به اعتدال نياورد، جز آنكه آن بيماری را فزونی داد، تا آنجا كه درمان كننده خسته و پرستار سرگردان و خانواده از ادامه بيماريها سست و ناتوان شدند و از پاسخ پرسش كنندگان درماندند و درباره همان خبر حزن آوری كه از او پنهان می داشتند در حضورش به گفتگو پرداختند. 5⃣ سختی های لحظه مرگ 🔻 يكی می گفت تا لحظه مرگ بيمار است، ديگری در آرزوی شفا يافتن بود و سوّمی خاندانش را به شكيبایی در مرگش دعوت می كرد و گذشتگان رابه ياد می آورد، در آن حال كه در آستانه مرگ و ترك دنيا و جدایی با دوستان بود كه ناگهان اندوهی سخت به او روی آورد، فهم و دركش را گرفت زبانش به خشكی گراييد، چه مطالب مهمی را می بايست بگويد كه زبانش از گفتن آنها باز ماند و چه سخنان دردناكی را از شخص بزرگی كه احترامش را نگه می داشت، يا فرد خردسالی كه به او ترحّم می كرد، می شنید و خود را به کری می زد. همانا مرگ سختی هایی دارد كه هراس انگيز و وصف ناشدنی است و برتر از آن است كه عقلهای اهل دنيا آن را درك كند. ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۲۱.mp3
5.45M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۲۱ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
🔵 قرآن شفا دهنده دردهاست... 💠 بدانید که در قرآن علم آینده و حدیث روزگاران گذشته است، شفادهنده دردهای شما و سامان دهنده امور فردی و اجتماعی شما است. 📒 ، خطبه ۱۵۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکمت ۳۶_۱_ آرزوهاى طولانى و بزهكارى.mp3
6.1M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ آرزوهاى طولانى و بزهكارى 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (1) 🔷 آرزوهای طولانی و بزهکاری 💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمودند: "كسى كه آرزوهايش طولانى است، كردارش نيز ناپسند است". 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۶ نهج البلاغه پیرامون عواقب مهلک آرزوی طولانی می‌فرمایند: «مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ»؛ کسی که آرزویش طولانی باشد رفتار و کردارش زشت می‌شود. 🔻 بحث آرزو به معنای آرزوهای دنیای و مخصوصاً آرزوهای دنیای دور دست در نهج البلاغه بسیار مورد توجه واقع شده است. بنده سعی می‌کنم مختصراً نظام مفهومی این موضوع را در نهج البلاغه، محضر شما بزرگواران تقدیم کنم. 🔻 اولین نکته این است که گرفتار شدن به آرزوها و مخصوصاً آرزوهای طولانی یکی از مهمترین و شایع ترین روشهای فریبکاری دنیا است. حضرت در این باره در خطبه ۱۱۱ می فرمایند: « الدُّنْیا تَحَلَّتْ بِالْآمَالِ » ؛ دنیا زینت داده شده با آرزوها ؛ و شما می‌دانید که تزیین دنیا یکی از راهبردهای ابلیس است. در حکمت ۷۲ هم حضرت می فرمایند: « الدَّهْرُ يُجَدِّدُ الْآمَالَ » ؛ روزگار دائماً آرزوها را نو به نو می کند. یعنی انسان هرچه مسن تر و پیرتر می شود، به جای اینکه به فکر اجل و آخرت باشد آرزوهای دنیایی اش تازه تر و جدیدتر می شود . و در خطبه ۶۴ می فرماید : «فَإِنَّ أَجَلَهُ مَسْتُورٌ عَنْهُ وَ أَمَلَهُ خَادِعٌ لَهُ» ؛ اجل انسان از او پوشیده است و آرزویش فریب دهنده اوست. به همین دلیل مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه بارها ما را هشدار داده‌اند و ترسانده اند از گرفتار شدن به آرزوی طولانی. هم در خطبه ۲۸ و هم در خطبه ۴۲ این عبارت عیناً آمده است که: « إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ اثْنَانِ، اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ» ؛ همانا چیزی که من از هر چیز دیگری بیشتر بر شما نگران هستم دو چیز است، یکی پیروی از هوای نفس و دیگری آرزوی طولانی . آرزوهای طولانی عواقب بسیار بسیار مهلکی دارند که بخشی از این عواقب در نهج‌البلاغه به این ترتیب آمده است : 1⃣ هلاکت: در خطبه ۱۴۷ می‌خوانیم : «إنَّما هَلَكَ مَن كانَ قَبلَكُم بِطُولِ آمالِـهِم و تَغَيُّبِ آجالِـهِم »؛ کسانیکه قبل از شما بودند به خاطر این هلاک شدند که آرزوهای طولانی داشتند و از اجلهای خود غفلت کردند، از مرگ غفلت کردند. ریشه این هلاکت و غفلت در نهج البلاغه در خطبه ۴۲ است که حضرت فرمود: ریشه این که انسان دچار هلاکت به واسطه طول آرزوها می شود فراموشی مرگ و آخرت است. در خطبه ۴۲ می‌خوانیم : « أمَّا طُولُ الأَمَلِ فَیُنْسِى الاْخِرَةَ » ؛ آرزوی طولانی باعث فراموشی آخرت می شود. و وقتی انسان آخرتش را فراموش کرد در عمل و در جمع آوری زاد و توشه برای قیامت کوتاهی می‌کند. در خطبه ۲۸ این نتیجه را اینگونه می‌فرماید: «مَن قَصَّرَ فی ایام أمَلهِ قبلَ حضورِ أَجَلِهِ فَقَد خَسِرَ عَمَلُه و ضرّهُ أجَلُه» ؛ کسی که در روزگار آرزوهایش در انجام وظایف کوتاهی کند، قبل از رسیدن اجل و مرگ در عمل کوتاهی کند عملش به خسران کشیده می شود و اجلش به او ضرر می زند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
خطبه 220 تا 217.mp3
2.19M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۲۲۰ تا خطبه ۲۱۷ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۲۰ تا خطبه ۲۱۷ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄ 📜 : در وصف سالكان 🔹پوينده راه خدا ♦️عقلش را زنده کرد و نفس خويش را كشت، تا آنكه جسمش لاغر و خشونت اخلاقش به نرمی گراييد، برقی پرنور برای او درخشيد و راه را برای او روشن كرد و در راه راست او را كشاند و از دری به در ديگر برد تا به در سلامت و سرای جاودانه رساند، كه دو پای او در قرارگاه امن با آرامش تن استوار شد، این پاداش آن بود كه دل را درست به كار گرفت و پروردگار خويش را راضی كرد. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : (در ميدان نبرد جمل در سال ۳۶ هجری وقتی به جنازه طلحه و عبد الرحمن بن عتاب رسید،فرمود:) 🔹تأسف بر كشتگان جمل ♦️ابومحمد (طلحه) در اين مكان غريب مانده است، به خدا سوگند خوش نداشتم قريش را زير تابش ستارگان كشته و افتاده بينم. به خونخواهی بر فرزندان "عبدمناف" دست يافتم، ولی سركردگان "بنی جمح" از دستم گريختند، آنان برای كاری كه در شان آنها نبود سر برافراشتند و پيش از رسيدن به آن سركوب شدند. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : درباره كسانی برای جنگ با حضرت به بصره رفتند 🔹 افشای خيانت ناكثان ♦️بر كارگزاران و خزانه داران بيت المال مسلمانان كه در فرمان من بودند و بر مردم شهری كه تمامی آنها بر اطاعت من و وفاداری در بيعت با من وحدت داشتند هجوم آوردند، آنان را از هم پراكندند و به زبان من در ميانشان اختلاف افكندند و بر شيعيان من تاختند، گروهی را با نيرنگ كشتند و گروهی دست بر شمشير فشرده با دشمن جنگيدند تا صادقانه خدا را ملاقات كردند. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : گله از قریش 🔹شكوه از قريش ♦️خدايا من بر ضد قريش و يارانشان از تو كمك می خواهم، كه پيوند خويشاوندی مرا بريدند و كار مرا دگرگون كردند و همگی برای مبارزه با من در حقی كه از همه آنان سزاوارترم متحد گرديدند. و گفتند: «حق را اگر توانی بگير و يا تو را از حق محروم دارند، پس يا با غم و اندوه صبر كن، يا با حسرت بمير». به اطرافم نگريستم ديدم كه نه ياوری دارم و نه كسی از من دفاع و حمايت می كند، جز خانواده ام كه مايل نبودم جانشان به خطر افتد، پس خار در چشم فرو رفته، ديده برهم نهادم و با گلویی که استخوان در آن گير كرده، جام تلخ را جرعه جرعه نوشيدم و در فرو خوردن خشم در امری كه تلخ تر از گياه حنظل و دردناك تر از فرو رفتن تيزی شمشير در دل بود شكيبایی كردم. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۲۰ تا خطبه ۲۱۷.mp3
3.1M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۲۰ تا خطبه ۲۱۷ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
🔴 ضرورت موقعيّت شناسى 🔹 كسی که در انجام كاری كه مردم خوش ندارند شتاب كند، درباره او چیزی خواهند گفت که از آن اطّلاعی ندارند. 📒 ، حکمت ۳۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکمت ۳۶ _۲.mp3
5.09M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ آرزوهاى طولانى و بزهكارى 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (2) 🔷 آرزوهای طولانی و بزهکاری 2⃣ سهو عقل : عاقبت سوء دومی که برای طول أمل و آرزوی طولانی هست "سهو عقل" است ؛ از کار افتادن عقلانیّت است. 🔻 در خطبه ۸۶ می‌فرمایند : « اعْلَمُوا أنّ الأملَ يُسْهي العقلَ و يُنْسي الذِّكْر » ؛ بدانید آرزوها عقل را به سهو و اشتباه می کشانند . 3⃣ فراموش کردن یاد خدا و یاد مرگ: « اعْلَمُوا أنّ الأملَ يُسْهي العقلَ و يُنْسي الذِّكْر » ؛ یاد آن چیزهایی که باید دائماً به یاد انسان باشد را به فراموشی می کشاند. 4⃣ زشت شدن اعمال انسان : اثر بعدی آرزوی طولانی، زشت شدن اعمال انسان است که در همین حکمت ۳۶ می‌خوانیم : « مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ » ؛ کسی که آرزو را طولانی کند اعمالش زشت می شود. 5⃣ ترک توبه: در خطبه ۱۵۰ می فرمایند: « لَا تَكُنْ مِمَّنْ... يُرَجِّي التَّوْبَةَ بِطُولِ الْأَمَلِ » ؛ از کسانی نباش که با آرزوهای طولانی به خیال خودش امید به توبه هم دارد. یعنی امید به توبه با آرزوی طولانی جمع نمی شود. 6⃣ لغزیدن ناگهانی به دامان و به کام مرگ: در حکمت ۱۹ خواندیم : « مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ » ؛ کسی که عنان و لجام خودش را به آرزوها بسپارد، ناگهان در اجل می لغزد و می میرد. 🔸 راه درمان این آرزوها : 🔰 مولا علی (علیه السلام) حداقل دو راه برای نجات از این آرزوها معرفی کرده اند : ✴️ ۱. تکذیب این آرزوها: یعنی دروغ پنداشتن این آرزوها است. حضرت در خطبه ۸۶ می فرمایند: « فأکذِبُوا الأملَ فإنّه غَرُورٌ وَ صاحِبُهُ مغْرُورٌ » ؛ این آرزوهای واهی را تکذیب کنید، دروغ بشناسید به خاطر اینکه اینها فقط فریب هستند و صاحب این آرزوها فریب خورده اند. لذا در توصیف اولیای خدا در خطبه ۱۱۴ می‌خوانیم : « كَذَّبُوا الْأَمَلَ فَلَاحَظُوا الْأَجَلَ » ؛ اولیای خدا چون آرزوهای طولانی و واهی را تکذیب کردند این حجاب از جلوی چشمان ها کنار رفته و اجل خود را ملاحظه کردند، یعنی توجه نفسشان به مرگ زیاد شد. ✴️ ۲. زهادت و زهد و بی رغبتی به دنیا: در خطبه ۸۱ فرمود : « أَيُّهَا النَّاسُ الزَّهَادَةُ قِصَرُ الْأَمَلِ » ؛ ای مردم زهد حقیقی عبارت است از آرزوی کوتاه داشتن یا کوتاه کردن آرزوها. 🔻ان شاء الله خدا به همه کمک کند تا به عمل به فرمایشات امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از این آرزوهای طولانی مهلک نجات پیدا کنیم. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
خطبه 216.mp3
3.44M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۲۱۶ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۱۶ ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 📜 : از سخنرانیهای امام (علیه السلام) در صحرای صفين {قسمت اول} 1⃣ حقوق اجتماعی 🔻پس از ستايش پروردگار، خداوند سبحان برای من بر شما به جهت سرپرستی حكومت حقی قرار داده و برای شما همانند حق من، حقی تعيين فرموده است. پس حق گسترده تر از آن است كه وصفش كنند، ولی به هنگام عمل تنگنایی بی مانند دارد. حق اگر به سود كسی اجراء شود، ناگزير به زيان او نيز روزی به كار رود و چون به زيان كسی اجرا شود روزی به سود او جريان خواهد داشت. اگر بنا باشد حق به سود كسی اجرا شود و زيانی نداشته باشد، اين مخصوص خدای سبحان است نه ديگر آفريده ها، به خاطر قدرت الهی بر بندگان و عدالت او بر تمام موجوداتی كه فرمانش بر آنها جاری است. لكن خداوند حق خود را بر بندگان، اطاعت خويش قرار داده و پاداش آن را دوچندان كرده است، از روی بخشندگی و گشايشی كه خواسته به بندگان عطا فرمايد. 2⃣ حقوق متقابل رهبری و مردم 🔻پس خدای سبحان برخی از حقوق خود را برای بعضی از مردم واجب كرد و آن حقوق را در برابر هم گذاشت كه برخی از حقوق برخی ديگر را واجب گرداند و حقّی بر كسی واجب نمی شود مگر همانند آن را انجام دهد. و در ميان حقوق الهی بزرگترين حق، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است ؛ حقّ واجبی كه خدای سبحان بر هر دو گروه لازم شمرد و آن را عامل پايداری پيوند ملت و رهبر و عزّت دين قرار داد. پس رعيت اصلاح نمی شود جز آنكه زمامداران اصلاح گردند و زمامداران اصلاح نمی شوند جز با درستكاری رعيت و آنگاه كه مردم حقّ رهبری را ادا كنند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت يابد و راههای دين پايدار و نشانه های عدالت برقرار و سنّت پيامبر (صلی الله علیه واله وسلم) پايدار گردد. پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حكومت اميدوار و دشمن در آرزوهايش مأيوس می شود. اما اگر مردم بر حكومت چيره شوند، يا زمامدار بر رعيّت ستم كند، وحدت كلمه از بين می رود، نشانه های ستم آشكار و نيرنگبازی در دين فراوان می گردد و راه گسترده سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) متروك، هواپرستی فراوان، احكام دين تعطيل و بيماريهای دل فراوان گردد، مردم از اينكه حق بزرگی فراموش می شود يا باطل خطرناكی در جامعه رواج می يابد، احساس نگرانی نمی كنند، پس در آن زمان نيكان خوار و بدان قدرتمند می شوند و كيفر الهی بر بندگان بزرگ و دردناك خواهد بود. پس بر شماست كه يكديگر را نصيحت كنيد و نيكو همكاری نماييد. درست است كه هيچ كس نمی تواند حق اطاعت خداوندی را چنانكه بايد بگذارد؛ هر چند در به دست آوردن رضای خدا حريص باشد و در كار بندگی تلاش فراوان نمايد، لكن بايد به مقدار توان، حقوق الهی را رعايت كند كه يكی از واجبات الهی، يكديگر را به اندازه توان نصيحت كردن و برپا داشتن حق و ياری دادن به يكديگر است. هيچ كس هر چند قدر او در حق بزرگ و ارزش او در دين بيشتر باشد، بی نياز نيست كه او را در انجام حق ياری رسانند و هيچ كس گرچه مردم او را خوار شمارند و در ديده ها بی ارزش باشد، كوچكتر از آن نيست كه كسی را در انجام حق ياری كند يا ديگری به ياری او برخيزد. (پس يكی از ياران به پا خواست و با سخنی طولانی امام را ستود، حرف شنوایی و اطاعت از امام را اعلام داشت آنگاه امام فرمود:) كسی كه عظمت خدا در جانش بزرگ و منزلت او در قلبش والاست، سزاوار است كه هر چه جز خدا را كوچك شمارد و از او سزاوارتر كسی كه نعمتهای خدا را فراوان در اختيار دارد و بر خان احسان خدا نشسته است، زيرا نعمت خدا بر كسی بسيار نگردد جز آنكه حقوق الهی بر او فراوان باشد. ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۱۶ ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 📜 : یکی از سخنرانی های امام در صفین {قسمت دوم} 3⃣ روابط سالم و متقابل رهبر و مردم 🔻از پست ترين حالات زمامداران در نزد صالحان اين است كه گمان برند آنها دوستدار ستايش باشند و كشورداری آنان بر كبر و خودپسندی استوار باشد. خوش ندارم در خاطر شما بگذرد كه من ستايش را دوست دارم و خواهان شنيدن آن می باشم. سپاس خدا را كه چنين نبودم و اگر ستايش را دوست می داشتم، آن را رها می كردم به خاطر فروتنی در پيشگاه خدای سبحان و بزرگی و بزرگواری كه تنها خدا سزاوار آن است. گاهی مردم ستودن افرادی را برای كار و تلاش روا می دانند. اما من از شما می خواهم كه مرا با سخنان زيبای خود نستاييد، تا نفس خود را به وظایفی كه نسبت به خدا و شما دارم خارج سازم و حقوقی كه مانده است بپردازم و واجباتی كه بر عهده من است و بايد انجام گيرد اداء كنم. پس با من چنانكه با پادشاهان سركش سخن می گويند، حرف نزنيد و چنانكه از آدمهای خشمگين كناره می گيرند دوری نجوييد و با ظاهرسازی با من رفتار نكنيد و گمان مبريد اگر حقّی به من پيشنهاد دهيد بر من گران آيد، يا در پی بزرگ نشان دادن خويشم. زيرا كسی كه شنيدن حق يا عرضه شدن عدالت بر او مشكل باشد، عمل كردن به آن دشوارتر خواهد بود. پس از گفتن حق يا مشورت در عدالت خودداری نكنيد، زيرا خود را برتر از آنكه اشتباه كنم و از آن ايمن باشم نمی دانم، مگر آنكه خداوند مرا حفظ فرمايد. پس همانا من و شما بندگان و مملوك پروردگاريم كه جز او پروردگاری نيست. او مالك ما و ما را بر نفس خود اختياری نيست، ما را در آنچه بوديم خارج و بدانچه صلاح ما بود درآورد، به جای گمراهی هدايت و بجای كوری بينایی به ما عطا فرمود. ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۱۶.mp3
5.24M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۱۶ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
🔴 سرانجام حق و باطل 💠 حق سنگين اما گواراست و باطل سبك اما كُشنده است. 📒 ، حکمت ۳۷۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکمت ۳۷ بخش اول.mp3
5.78M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ ضرورت ترك آداب جاهلى 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (1) 🔷 ضرورت ترک آداب جاهلی 📔 درود خدا بر امیرالمؤمنین ، فرمودند: (در سر راه صفین دهقانان شهر انبار تا امام را ديدند پياده شده و پيشاپيش آن حضرت مى دويدند. فرمود : چرا چنين مى كنيد؟ گفتند: این عادتى است كه پادشاهان خود را احترام مى كرديم، فرمود): "به خدا سوگند كه اميران شما از اين كار سودى نبردند و شما در دنيا با آن خود را به زحمت مى افكنيد، در آخرت دچار رنج و زحمت مى گرديد و چه زيانبار است رنجى كه عذاب در پى آن باشد و چه سودمند است آسايشى كه با آن امان از آتش جهنّم باشد". 🔻 حکمت ۳۷ نهج البلاغه حاوی نکات بسیار بسیار دقیق و مهمی است که امیدوارم خواهران و برادران بزرگوار به این نکات توجه بفرمایند. قصّه از این قرار است که در سر راه جنگ صفین، دهقانان شهر انبار در عراق تا امام (علیه السلام) را دیدند از مرکب ها پیاده شده و پیشاپیش آن حضرت می‌دویدند، حضرت با دیدن این رفتار فرمود: چرا چنین میکنید؟ گفتند : این عادتی است که پادشاهان خود را با آن احترام می‌کردیم. حضرت فرمود: به خدا سوگند که امیران شما از این کارتان سودی نبردند و شما در دنیا با آن خود را به زحمت می افکنید و در آخرت هم دچار رنج و زحمت می شوید وچقدر زیانبار است رنجی که عذاب در پی آن باشد و چقدر سودمند است آسایشی که با آن امان از آتش جهنّم باشد. 🔻 خوب محتوای این حکمت کاملاً واضح است. حضرت از این رفتاری که فقط بر اساس عادت، نوعی ذلّت برای افراد می آورد و برای آن فرد حاکم هم ممکن است عُجب و خودپسندی بیاورد تعجّب می‌کنند و نهی می‌کنند. 🔻نکته ای که ممکن است در اینجا برای خیلی ها پیش بیاید این است که اگر امیرالمؤمنین با آن عظمت غیرقابل رقابتش، در دوران حکومتش اجازه نمی‌دهد که کسی جلوی مرکبش بدود پس چگونه حاکمان امروز نظام اسلامی ما که ادعای پیروی و تأثی به امیرالمؤمنین (علیه السلام) دارند وقتی به سفرهای استانی می روند، جمعیت‌های بعضاً چند میلیونی به استقبال آنها می‌آیند و آنها نه تنها نهی نمی کنند مردم را، بلکه با رفتار شاد خودشان نشان می‌دهند که از این حرکت خشنودند. اگر کسی چنین شبهه ای بکند چه باید جواب بدهیم؟ در واقع اگر بگوید حاکمان نظام اسلامی شما، که ادّعا می‌کنند پیرو علی هستند خلاف سیره امیرالمؤمنین عمل می‌کنند و بعد حکمت ۳۷ را شاهد بیاورند. 🔻 ما در جواب چنین کسی یا ذهنیّتی می‌گوییم اولاً همین که شما رفتار حاکمان امروز را با امیرالمؤمنین مقایسه می کنید و آن را مستند به نهج البلاغه می‌کنید معلوم می‌شود که اولاً امیرالمؤمنین را حجّت می‌دانید و ثانیاً نهج‌البلاغه را قبول دارید. پس اگر این چنین است ما از طریق نهج‌البلاغه و خود امیرالمؤمنین این شبهه را جواب می دهیم. خلاصهٔ شبهه شما این است که امروز حاکمان جمهوری اسلامی، برخلاف سیره حضرت علی (علیه السلام) رفتار می کنند . 🔻من از شما سؤال می‌کنم اگر از نهج البلاغه ای که آن را قبول دارید و به آن استناد می‌کنید جایی را نشان بدهم که در آن اینگونه به ذهن می‌آید که امیرالمؤمنین، خلاف دستور پیغمبر عمل می‌کرده است چه می کنید؟ فرض کنید چنین جایی داشته باشیم که به ذهن اینگونه بیاید که پیغمبر دستوری داده‌اند که امیرالمؤمنین بعد از رحلت پیامبر نسبت به آن دستور بی اعتنا شدند. شما چه می کنید؟ می توانید خدای نکرده امیرالمؤمنین را متّهم به تخلّف از سیره پیامبر کنید؟ نه! چون معصوم است .پس چه می کنید؟ خودتان را به جهل متّهم می کنید. یعنی می‌فهمیم که قطعاً در این ماجرا حکمتی هست که ما آن حکمت را نمی‌دانیم. ↩️ ادامه دارد... 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
خطبه 215 تا 212.mp3
3.58M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۲۱۵ تا خطبه ۲۱۲ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۱۵ تا خطبه ۲۱۲ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : همواره با این کلمات خدا را می خواند 🔹ستايش و نيايش 🔻ستايش خداوندی را سزاست که شَبَم را به صبح آورد، بی آن که مرده يا بيمار باشم، نه دردی بر رگ های تنم باقی گذارد و نه به کيفر بدترين کردارم گرفتار کرد، نه بی فرزند و خاندان مانده و نه از دين خدا روی گردانم، نه منکر پروردگار، نه ايمانم دگرگون و نه عقلم آشفته و نه به عذاب امّت های گذشته گرفتارم. در حالی صبح کردم که بنده ای بی اختيار و بر نفس خود ستمکارم. خدايا! برتو است که مرا محکوم فرمايی در حالی که عذری ندارم و توان فراهم آوردن چيزی جز آنچه که تو می بخشايی ندارم و قدرت حفظ خويش ندارم، جز آن که تو مرا حفظ کنی. خدايا! به تو پناه می برم از آن که در سايه بی نيازی تو، تهی دست باشم يا در پرتو روشنايی هدايت تو گمراه گردم يا در پناهِ قدرتِ تو، بر من ستم روا دارند يا خوار و ذليل باشم، در حالی که کار در دست تو باشد. خدايا جانم را نخستين نعمت گران بهايی قرار ده که می ستانی و نخستين سپرده ای قرار ده که از من باز پس می گيری. خدايا! ما به تو پناه می بريم از آن که از فرموده تو بيرون شويم، يا از دين تو خارج گرديم، يا هواهای نفسانی پياپی بر ما فرود آيد که از هدايت ارزانی شده از جانب تو سرباز زنيم. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : در وصف پیامبر و عالمان 1⃣ شناخت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم ) 🔻گواهی می دهم كه خدا عدل است و دادگر و دادرس جداكننده حق و باطل است و گواهی می دهم كه محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) بنده و فرستاده او، سرور مخلوقات است. هرگاه آفريدگان را به دو دسته كرد او را بهترين آنها قرار داد. در خاندان او نه زناكار است و نه مردم بدكار. آگاه باشيد! خداوند برای خوبيها گروهی و برای حق، ستونهای استواری و برای اطاعت، نگهدارنده ای قرار داد و در هر گامی كه در اطاعت برمی داريد ياوری از طرف خدای سبحان وجود دارد كه زبانها به نيروی آنها سخن می گويند و دلها با كمك آنها استوارند، برای ياری طلبان، ياور و برای شفاخواهان، شفادهنده اند. 2⃣ ارزش دانشمندان الهی 🔻 بدانيد بندگانی كه نگاهدار علم خداوندند و آن را حفظ می كنند و چشمه های علم الهی را جوشان می سازند، با دوستی او با يكديگر پيوند دارند و با دوستی، يكديگر را ديدار می كنند. جام محبت او را به همديگر می نوشانند و از آبشخور علم او سيراب می گردند. شك و ترديد در آنها راه نمی يابد و از يكديگر بدگویی نمی كنند. سرشت و اخلاقشان با اين ويژگيها شكل گرفته است و بر اين اساس تمام دوستيها و پيوندهايشان استوار است. آنان چونان بذرهای پاكيزه ای هستند كه در ميان مردم گزينش شده، آنها را برای كاشتن انتخاب و ديگران را رها می كنند، با آزمايشهای مكرّر امتياز يافتند و با پاك كردنهای پی در پی وارسته شدند. 3⃣ پندهای جاودانه 🔻پس آدمی بايد اندرزها را بپذيرد و پيش از رسيدن رستاخيز پرهيزكار باشد و به كوتاهی روزگارش انديشه كند و به ماندن كوتاه در دنيا نظر دوزد تا آن را به منزلگاهی بهتر مبدّل سازد، پس برای جایی كه او را می برند و برای شناسایی سرای ديگر تلاش كند. خوشا به حال كسی كه قلبی سالم دارد، خدای هدايتگر را اطاعت می كند، از شيطان گمراه كننده دوری می گزيند، با راهنمایی مردان الهی با آگاهی به راه سلامت رسيده و به اطاعت هدايتگرش بپردازد و به راه رستگاری پيش از آنكه درها بسته شود و وسائلش قطع گردد بشتابد. در توبه را بگشايد و گناهان را از بين ببرد. پس به راه راست ايستاده و به راه حق هدايت شده است. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۱۵ تا خطبه ۲۱۲ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : آفريدگار بی همتا 1⃣ خداشناسی 🔻سپاس خداوندی را سزاست كه از شباهت داشتن به پديده ها برتر است و از تعريف وصف كنندگان والاتر و با تدبير شگفتی آورش بر همه بينندگان آشكار و با بزرگی عزّتش بر همه فكرهای انديشمندان پنهان است. داناست نه آن كه آگاهی او از جایی گرفته شده يا در حال فزونی باشد و يا از كسی فراگيرد. اداره كننده سراسر نظام آفرينش است بی آنكه نيازی به فكر كردن يا انديشه درونی باشد، خدایی كه تاریكی ها او را پنهان نسازد و از نورها روشنی نگيرد. شب او را نپوشاند و روز بر او نمی گذرد. نه بينایی او از راه ديدگان است و نه علم او با اطلاعات و اخبار است. (قسمتی از اين سخنرانی پيرامون پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم است) 2⃣ ويژگيهای پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) 🔻خدا پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) را با روشنایی اسلام فرستاد و در گزينش، او را بر همه مقدم داشت. با بعثت او شكافها را پر و سلطه گران پيروز را درهم شكست و سختی ها را آسان و ناهمواريها را هموار، تا آنكه گمراهی را از چپ و راست تار و مار كرد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : در نكوهش اصحاب 🔹بسيج مردم برای جنگ با شاميان 🔻خدايا! هر كدام از بندگان تو كه سخن عادلانه دور از ستمكاری و اصلاح كننده دور از فسادانگيزی ما را نسبت به دين و دنيا شنيد و پس از شنيدن سر باز زد و از ياری كردنت باز ايستاد و در گرامی داشتن دين تو درنگ كرد. ما تو را بر ضدّ او به گواهی می طلبيم. ای خدایی كه از بزرگ ترين گواهانی و تمام موجوداتی كه در آسمانها و زمين سكونت دادی، همه را بر ضدّ او به گواهی دعوت می كنيم با اينكه تو از ياری او بی نيازی و او را به كيفر گناهانش گرفتار خواهی كرد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄