📌 «پنج هزار فرشته‌ی در انتظار» 📖 «بَلی إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَهِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَهِ مُسَوِّمینَ» *۱ 🌸 امام باقر فرمودند: «همانا فرشتگانی که در روی زمین، در روز (جنگ) بدر حضرت محمد را یاری نمودند، هنوز بالا نرفته اند و بالا نخواهند رفت تا اینکه صاحب این امر را یاری نمایند و آن‌ها پنج هزار فرشته هستند.» *۲ 🔹 از یاری رسانندگان حضرت مهدی عجل الله فرجه در قیام ایشان، فرشتگانی هستند که به آسمان نرفته و انتظار او را می‌کشند. آنان نوح را در کشتی، ابراهیم را در آتش، موسی را در شکافتن نیل، عیسی را هنگامی که به آسمان رفت و رسول الله را در بدر یاری کردند. آن ها سال‌هاست که منتظر قیام حضرت قائم عجل الله فرجه هستند تا ایشان را در این امر بزرگ یاری رسانند. *۳ ۱- آل عمران،آیه ۱۲۵ ۲- تفسیر العیاشی،ج ۱،ص ۱۹۷ ۳- الغیبه نعمانی، ص ۳۰۹، باب ۱۹ #مهدویت_در_قرآن (جزءچهارم) ✅ کانال مهدویت مهدیاران

#تفسیر آیه ای از جزء ۴ "و اذ غدوت من اهلک تبوئ المومنین مقاعد للقتال؛ و الله سمیع علیم" ال عمران ۱۲۱ یکی از جنگ های پیامبر که لشکریان اسلام ابتدا پیروز شدند و بعد شکست خوردن👈 غزوه احد بود این جنگ در سال ۳ هجری در کنار کوه احد به وقوع پیوست قریشیان که در جنگ بدر شکست خورده بودند برای این جنگ خودشان را آماده کردن که خود این جنگ داستن پرماجرایی داره که به تاریخ رجوع کنید✔️ سوال چرا مسلمانان با وجود پیروزی اولیه شکست خوردند؟ 👈اصلی ترین علت شکست مسلمانان در یک جمله #حرص و طمع ورزی افرادی بود که از فرمان پیامبر تخلف کردند☹️ و موقعیت جنگی خودشونو رها کردن و دنبال غنائم رفتند گاهی یه اشتباه؛ لشگری با شکست مواجه می کند😢 ما نباید گناه های خودمونو کوچک بشماریم❌ کسی که در جهاد بانفس شکست بخوره مسلما در جهاد اصغر هم شکست خواهد خورد مام بیاییم و اگه خدای نکرده تا الان دنبال هوای نفس بودیم از امروز جلو نفس را بگیریم آن نیست شجاعت که گلو چاک کنی مردانگی آن جاست که دل پاک کنی وقتی که به باشگاه تقوا رفتی ای کاش حریف نفس را خاک کنی بین جهاد اکبر و اصغر تفاوت هایی وجود داره رجوع کنید به تفسیر نور آقای قرائتی منتهی ما ۵ تا را عرض می کنیم ۱. مخفی بودن دشمن نفس ۲. همیشگی است و آتش بسی در میان نیست ۳. دشمنان خارجی از شکست واهمه دارند و زود منصرف میشن ولی نفس خیر☹️ ۴. شکست از دشمنان خارجی زود آشکار میشه اما شکست از نفس شاید ۸۰ سال پنهان بمونه ۵. در درگیری با دشمن یکبار مردن وجود داره ولی در درگیری بانفس هر روز چندین بار باید بمیری 👈 عاشورا هر روز در میان کربلای دلمان اتفاق می افتد مواظب باشیم حسین ❤️مان به دست یزید نفس اماره؛ تشنه لب نشه ان شاءالله🙏

🔊 #صوت_مهدوی 🔖 #شرح_دعای_افتتاح 👤استاد #پناهیان ؛ جلسه ۴ 📝 حمد خدا، مقدمه‌ای برای درخواست فرج است. در شبهای #رمضان میتوان از مناجات های عاشقانه‌ی #دعای_افتتاح لذت برد و با آن اشک ریخت

#تنهامسیر_آرامش ۱۹۲ #نیازبه_برنامه 🌷بسم الله الرحمن الرحیم بذارید یه خلاصه ای از قبل عرض کنیم تا بحث را ادامه بدیم✔️ ما برای زندگی بهتر و بندگی بهتر 👈 نیاز به یک برنامه ی خوب داریم این برنامه ی خوب چه ویژگی هایی باید داشته باشه؟ که قبلا مفصل بحث کردیم در موردش✔️ بعضی ها فکر می کنند که برنامه یعنی اینکه مثلا ۳۰؛ ۴۰ تا کار خوب جلوت بزارن☹️ بعد از اون طرف هم ۳۰/۴۰ تا کار بد جلوت بذارن بگن که اینا را انجام بده اساسا این برنامه نیست❌ برنامه اون چیزی است که ما را به 👈 هدف برسونه 👈 به مقصد برسونه بعضی از برنامه ها فقط می خوان آدم را مشغول کنند😖 که مثلا بیکار نباشه و به مقصد اصلا نمی رسونه نکته ی دیگه اینکه ما برای زندگی بهتر و بندگی بهتر 👈 برنامه می خواهیم و هر برنامه ای که زندگی ما را بهتر کنه قطعا بندگی ما رو هم بهتر خواهد کرد👌 و بالعکس؛ این جمله یه نکته ی مهمی داره اونم اینکه این برنامه به هر کسی که دیندار نباشه هم میتونه در زندگی بهتر کمک کنه😍 و اگه کسی دیندار باشه علاوه بر زندگی بهتر👌 به بندگی بهتر او کمک خواهد کرد این حرف ما هم به شرط چاقو هست😉 بالاخره کل عالم مشتری این جمله میشن و اگه طبق این بحث بریم جلو امکان گفتگوی افراد متدین با غیرمتدین را نیز فراهم خواهد کرد💪 بسیاری از روایت و آیات ما هم همین کار رو کردن آقاجان !!!!! اصلا تو دین و ایمان را بذار کنار😣 که این راه هم زندگی تو را بهتر میکنه و هم بندگی ات را✅ پس برای داشتن زندگی لذت بخش😍 نیاز به برنامه داریم بعدش چکار کنیم؟؟؟ صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋ ان شاءالله

🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷 #داستان_واقعی #سرزمین_زیبای_من🇮🇷 #قسمت_۱۰۶ *═✧❁﷽❁✧═* کار به جایی رسیده بود که تمام کارهای هادی برام جالب شده بود😍 و ناخودآگاه داشتم ازش تقلید می کردم، تغییر رفتار من شروع شد ، تغییری که باعث شد بچه ها دوباره بیان سمتم و کم کم دورم رو بگیرن ☺️اول از همه بچه های افغانستان، من رو پذیرفتن، هر چند، هنوز نقص زیادی داشتم 😢 تا اینکه ، آخرین مرز بین ما هم، اون روز شکست؛هادی کلا آدم خوش خوراکی بود 🍲اون روز هم دیرتر از همه برای غذا رسید، غذا هم قرمه سبزی 😋وسط روز چیزی خورده بودم و اشتهای چندانی نداشتم؛ هادی در مدتی که من نصف غذام رو بخورم، غذاش تموم شده بود ، یه نگاهی 👀به من که داشتم بساط غذام رو جمع می کردم انداخت و در حالی که چشم هاش برق می زد 😍گفت بقیه اش رو نمی خوری⁉️سری تکان دادم و گفتم ، نه ! برق چشم هاش بیشتر شد ، _من بخورم؟ بدجور تعجب کردم 😳 مثل برق گرفته ها سری تکان دادم،اشکالی نداره ولی... با خوشحالی ظرف رو برداشت و شروع به خوردن کرد، من مبهوت بهش نگاه 👀می کردم ،در گذشته اگر فقط دستم به ظرف 🍽غذای یه سفید پوست می خورد ، چنان با من برخورد می کرد که انگار آشغال بهش خورده ، حتی یه بار یکی شون برای اعتراض، کل غذاش رو پاشید توی صورتم 😱 حالا هادی داشت، ته مونده غذای من رو می خورد ! وسایلم رو جمع کردم و اومدم بیرون ،گریه ام گرفته بود😭 قدرتی برای کنترل اشک هام نداشتم ... ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 👉 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷