eitaa logo
سفیران فاطمیه
1.7هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
81 فایل
حجاب و عفاف گلچین اشعار نوحه و روضه احادیث روشنگری سواد رسانه ای نهج البلاغه قران اخبار مهم و روز تبلیغات پربازده سفیــــر 313 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 📖🕋📖🕋📖 🕋📖🕋📖 📖🕋📖 📖✨همراهان گرامی کانال ، ختم قرآن دسته جمعی هدیه به امام رضا علیه السلام، به مناسبت ماه ذی القعده ماه امام رضا ع در کانال برگزار میشود ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃 ✅ تعداد ثبت مجموعه یا ضامن آهو میشود و توسط متصدی آمار در حرم مطهر 🍃🍂آقا علی بن موسی الرضا 🍂 🍃 از طرف شما عزیزان ثبت میشود و نزد ولی نعمتمان به امانت سپرده میشود ❇️فرصت اعلام و خواندن تا جمعه شب 3 / 5 / 99 ✅ هدیه به امام رضا علیه السلام و برآورده شدن حاجات افرادی که سهمی از تلاوت را انجام میدهند داشته باشیم 🙏 💠رسول الله (ص) فرمودند: ختم كننده قرآن گويى نبوت را در قلبش جاى داده است اگرچه به وى وحى‌نمى شود. اويك‌دعاىمستجاب داردودرختى در بهشت‌نصيبش‌مى گردد بحار  كلينى ج 2  متقى ج1 مجلسى 1403 📣از دوستانی که تمایل دارند در این ختم آسمانی شرکت کنند 😊 🌸تقاضا میشود تعداد جزء درخواستی خود را که تلاوت می نمایید به آیدی زیر👇👇👇 اعلام کنید تا در اولین فرصت شماره جزء خدمت شما اعلام گردد ودر حرم امام رضا علیه السلام ثبت شود🥀 ⬇️⬇️⬇️⬇️به آیدی زیر پیام دهید جهت شرکت در ختم قران 🆔 @ZZ3362
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سفیران فاطمیه
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۵۵ *═✧❁﷽❁✧═* دلم❤️ می خواست بروم خانه پدرم؛ اما سراغ د
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 ۵۶ *═✧❁﷽❁✧═* ته دلم❤️ می گفتم اگر روزه ام را بخورم، بچه ام بی دین و ایمان می شود😢 وقتی حالم خیلی بد شد و دست و پایم به لرزه افتاد😰، خدیجه چادر سر کرد تا برود صمد را خبر کند. گفتم: «به صمد نگو❌هول می کند. باشد می خورم؛ اما به یک شرط.» خدیجه که کمی خیالش راحت شده بود، گفت: «چه شرطی⁉️» گفتم: «تو هم باید روزه ات را بخوری.»☹️ خدیجه با دهان باز نگاهم می کرد. چشم هایش از تعجب گرد 😳شده بود. گفت: «تو حالت خراب است، من چرا باید روزه ام را بخورم⁉️» گفتم: «من کاری ندارم، یا با هم روزه مان را می شکنیم، یا من هم چیزی نمی خورم.»😞 خدیجه اول این پا و آن پا کرد. داشتم بی هوش🤕 می شدم. خانه دور سرم می چرخید. تمام بدنم یخ کرده و به لرزه😰 افتاده بود. خدیجه دوید. دو تا تخم مرغ🍳 شکست و با روغن حیوانی نیمرو درست کرد. نان 🥖و سبزی هم آورد. بوی نیمرو که به دماغم👃 خورد، دست و پایم بی حس شد و دلم ضعف رفت. لقمه ای جلوی دهانم گرفت. سرم را کشیدم عقب و گفتم: «نه... اول تو بخور😋» خدیجه کفری شده بود. جیغ زد😖 سرم. گفت: «این چه بساطی است بابا. تو حامله ای، داری می میری، من روزه ام را بشکنم⁉️» گریه ام 😭گرفته بود. گفتم: «خدیجه! جان من، تو را به خدا بخور. به خاطر من.» خدیجه یک دفعه لقمه را گذاشت توی دهانش و گفت: «خیالت راحت شد. حالا می خوری😋» دست و پایم می لرزید. با دیدن خدیجه شیر 🦁شدم. تکه ای نان برداشتم و انداختم روی نیمرو و لقمه اول را خوردم😋 بعد هم لقمه های بعدی. وقتی حسابی سیر شدم و جان به دست و پایم👣 آمد، به خدیجه نگاه کردم؛ او هم به من. لب هایمان از چربی نیمرو برق می زد. گفتم: «الان اگر کسی ما را ببیند👀، می فهمد روزه مان را خورده ایم.» اول خدیجه لب هایش را با دستک چادرش پاک کرد و بعد من. اما هر چه آن ها را می مالیدیم، سرخ تر و براق تر می شد. چاره ای نبود. کمی از گچ دیوار کندیم و آن را کشیدیم روی لب هایمان. بعد با چادر پاکش کردیم. فکر 😇خوبی بود. هیچ کس نفهمید روزه مان را خوردیم👌 ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
🌱🥀🌱🥀 مبارکه ی اعراف آیه ۴۱ 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 👈لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِنْ فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ . 👈برای آنها از (آتش) جهنم بستری است و از بالای سرشان پوشش‌هایی (از آن) است و این گونه ما ستمكاران را كیفر می‌دهیم.
💚 💚 عطـرتو بـرای زنده شدن همه شهر، ڪافی است و نسیم، هر روز تو را در لا به لای رگهای ما جاری ميڪند🌿 ڪاش هرگز عطر تو را، در لا به لای شلوغی های دنیا گم نڪنیم💞 🌼 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁉️ که اگه نیّت ما از غذا خوردن، انرژی گرفتن برای خدمت به امام زمان و شیعیانشون باشه، غذا خوردنمون هم عبادت به حساب میاد؟!
💌 | ارزان فروشی نکنیم!