eitaa logo
سفیران فاطمیه
1.7هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
81 فایل
حجاب و عفاف گلچین اشعار نوحه و روضه احادیث روشنگری سواد رسانه ای نهج البلاغه قران اخبار مهم و روز تبلیغات پربازده سفیــــر 313 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت محمد (ص) در آخرین روزهای زندگی و در حجّه‌الوداع، فرمودند: از نشانه هاى نزديك شدن قيامت، تباه ساختن نماز، پيروى از شهوتها، تمايل به هوسها، بزرگ داشت ثروت و فروختن دين به دنياست. در آن شرايط، همچنان كه نمك در آب حل مى‌شود، قلب مؤمن در درونش آب مى‌شود؛ به خاطر منكراتى كه مى‌بيند و توانِ تغيير دادن وضعیت را ندارد. 📚وسائل الشيعه، ج ۱۱ ص۲۷۶
۱۵۸ بسم رب الحسین علیه السلام مدیر در جامعه ی اسلامی به شخصیت تک تک افراد خیلی احترام میذاره👌 به حدی که رسول الله صلوات الله علیه مینشست و با ادم های درب و پاغون بقول امروزی ها گفتگو می کرد✔️ و هیچ کدومو مسخره نمی کرد❌ منفقین توش بودن مخالفین توش بودن
اینقدر احترام میذاشت که دیگران اصلا فکر نمیکردن که عیب داره می فرمود 👈 خود مردم باید بفهمن که عیب داره یا نه؟ ولی الان چی؟ مدیران رو ول کنی؛ سر مردم رو مثل مرغ می کن تو کیسه😏 و کسی هم اینا رو نهی از منکر نمیکنه بعضی ها هم به اسم حزب اللهی گری این جور رفتار می کنند😒
اینا اصول مدیریت هست👌 مدیریت باید کریمانه باشه عزت ادم ها رو حفظ کنه✔️ تو دعای افتتاح داریم 👈 دوله کریمه دولت کریمه ای که برای امام زمان قداش بشم هست😍 لذا برای انتخاب افراد در جایگاه مدیریت خیلی مواظب باشیم که هر کسی رو انتخاب نکنیم📛 صلی الله علیک یا فاطمه الزهراء اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم التماس دعای فرج و شهادت✅🌷✋
سفیران فاطمیه
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۴ *═✧❁﷽❁✧═* این رو نگهدار. زیر بالشش هم که چاقو🔪 و
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ ۱۵ *═✧❁﷽❁✧═* علت انتخاب او به عنوان یک دوست، زیبایی اش نبود❌ بلکه همین لقب زشت بود. دوست داشتم زری باشد. دلم نمی خواست❌ زری گنگو صدایش کنند. می خواستم همیشه کنارش باشم و مواظب باشم کسی مسخره اش نکند. زری عزیزم...😍 من و زری و منیژه همیشه با هم بودیم.با دمپایی های👡 لنگه به لنگه، شلوارهای وصله دار و پیراهن های👚 گل باقالی و گیس های بافته شده ، دست در دست🤝 هم می پریدیم توی کوچه و می خواندیم: ما سه تا دختر خاله، میرویم خونه ی خاله😍می خوریم گوشت 🍗و جگر ، می زنیم به همدیگر، هاپو، هاپولو هاپو. اگر چه همه ی همسایه ها خاله و عمو بودند اما بعضی ها رهگذر کوچه های ما بودند👌یکی از رهگذرهای دائمی ننه بندانداز بود. ننه بند انداز ماهی🌙 یک بار می آمد زن های همسایه را توی یک اتاق دور هم جمع می کرد و آن ها را صفا میداد و خوشگل 😍می کرد. حجب و حیا آنقدر بین زن ها زیاد بود که حتی نمی خواستند کسی بفهمد چه زمانی و چه کسی آن ها را اصلاح می کند🙊 من که دیگر ننه بندانداز را خوب شناخته بودم و می دانستم خبر آمدنش همه ی همسایه ها را خوشحال😌 می کند، به سرعت مادرم و بقیه ی همسایه را خبر می کردم. معمولا در خانه ی ما جمع نمی شدند❌ و می رفتند منزل خاله توران که اهل و عیالشان کمتر بود و مرد نداشتند❌ اما یک روز که آقا سر کار بود بچه ها همه بیرون بودند اتفاقی همه ی همسایه ها 🏘منزل ما جمع شدند و من شدم نگهبان تا کسی خبردار نشه و داخل نیاد تا بفهمه اینها چه می کنند. ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
🌷🌷🌷🌷🌷 در جبهه هر بار كه از مريم ۳ساله و على ۳ماهه‌اش صحبت مى شد مى گفت: آنها را به اندازه اى دوست دارم كه خدا را در دلم تنگ نكنند👌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات 🌷 🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺☀️🌺☀️ مبارکه ی طلاق آیه ۳ 🌻بسم الله الرحمن الرحیم🌻 👈وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُٓ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا . 👌و او را از جایی كه گمان ندارد روزی می‌دهد؛ و هر كس بر خدا توكّل كند، كفایت امرش را می‌كند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است!
❤️ یا مھـــ🕊ــــدے قطعه ی گمشده ای از پر پرواز کم است یازده بار شمردیم یکی باز کم است این همه آب که جاریست نه اقیانوس است عرق شرم زمین است که سرباز کم است اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
مهدي جان! ديري است كه چشمانمان همچون ستارگان شب هاي انتظار، به راه تو نشسته است و بلور دل هايمان به سنگ فراق تو شكسته است. اشك مهتاب گونه مان دامن دريا گرفت و آه شبرنگمان از هفت آسمان گذشت غم دل را با كه بگوييم كه دادخواهي جز تو نمي يابيم. مولاي من! هر چند انتظار ديدارت سنگين و شيرين است اما ترسم اين ست كه وسعت اين هجران، در عمر كوتاهم نگنجد و مرگ، بين من و تو فاصله افكند. و هم اينك، عاجزانه از تو مي خواهم تا اگر بدين گونه بود مرا نيز براي درك لحظه ى ظهورت به حضور فراخوانی.