╮━═━⊰🌻 *﷽* 🌻⊱━═━╭
📱رسانه و مهدویت
#قسمت سوم
✍شبکه های اجتماعی در کنار فواید بسیار، آثار منفی و خطراتی هم برای کاربران خود دارد.
👈بخشی از آثار منفی این شبکه ها:
1⃣بدلیل امکان پنهان کردن هویت؛ امکان جعل، کلاهبرداری و سوءاستفاده از اطلاعات افراد وجود دارد.
2⃣نبودن نظارت کافی موجب گسترش ارتباطات نامتعارف بین جوانان و گاهی زمینه ایجاد سوءاستفاده از افراد می شود.
3⃣تولید و ارائه محتوا در این شبکه ها توسط معاندین، باعث تغییر تدریجی سبک زندگی افراد و جایگزینی آن با ارزش های غربی و ضد دینی می شود.
3⃣گروها و شبکه هایی که برای فعالیت در جامعه حقیقی با محدودیت روبرو هستند (شبکه های تروریستی و غیراخلاقی) برای عضو گیری به شبکه های اجتماعی روی می آورند.
📎مقاله های شبکه اجتماعی،سعید واحدی فرد
#صادق_شیبک
🌷🌷🌷🌷🌷
👈دلاوری که شبـی اقتدا به #مولا کرد
قسـم به عشــق
که در زینبیه غوغا کرد
تکاور تیپ۶۵ نیروهایویژه هوابرد #ارتش، نهمین شهید مدافعحرم استان گلستان و هفتمین "شهید مدافعحرم ارتش جمهوری اسلامی ایران" اواخر اسفند ۱۳۹۴برای مبارزه با تکفیریها عازم #سوریه شد.
شهامت او در منطقه #عملیاتی آنقدر بالا بود که تا نزدیکی چند قدمی تانک های دشمن پیش می رفت و با تاکتیک ها و شجاعت خاص خودش آنها را منهدم میکرد. او استادِ #انهدام تانکهای داعش بود.
یک نیروی نظامی ورزیده که اکثر دورههای سخت #نظامی را با جدیت طی کرده بود و به گفته همرزمانش قبل از #شهادتش قریب به ۴۰ تکفیری را در جنگ تن به تن به هلاکت رسانده بود👌
ولادت : ۱۳۶۸ گالیکش ، گلستان
شهادت: ۹۵/۱/۳۱ حلب ، سوریه
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
📌 #طرح_مهدوی
📝 "اجتماع مردم براى يارى حضرت"
🔹 یکی از مهمترین وظایف شیعیان نسبت به امام عصر(عجل الله فرجه) اتحاد و اجتماع بر یاری امام عصر است، زیرا در کارِ دسته جمعی تاثیری هست که در کار انفرادی نیست. "واعْتَصِموا بِحَبْلِ اللّه جمیعاً وَلاتَفَرَّقوا"
❤️ امام زمان میفرماید :
اگر شیعیان ما در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده یک دل و مُصمَّم باشند، نعمت دیدار ما از آنان به تاخیر نمی افتاد.
📚 مكيال المكارم ج۲؛ بحارالانوار ج۵۳
#وظایف_منتظران ۴
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
#داستان_واقعی
#سرزمین_زیبای_من🇮🇷
#قسمت_۹۷
*═✧❁﷽❁✧═*
سر چرخوندم، کتاب🗄 از خطی که خودم مشخص کرده بودم، رد شده بود، گفتم ولش کن، وقتی توی اتاق نبود میرم برش می دارم و غرق افکار😇 مختلف، چشم هام رو بستم ...
نمازش تموم شد ، تحرکش سمت دیگه اتاق، حواسم رو به خودش جلب کرد ، فکر کرد خوابم😴 کتابم رو از روی زمین برداشت و ورق زد ،اصلا تکان نخوردم ،چند لحظه بهش نگاه کرد👀 و گذاشت این طرف خط! اونقدر این مدت، رفتارهای عجیب 😳دیده بودم که دیگه از دیدن یه رفتار عجیب، تعجب نمی کردم☹️
چند روز از ماجرا گذشت ، بعد از خوردن 😋شام برگشتم توی اتاق که دیدم یه دفتر روی تخت منه ، بازش که کردم ،آموزش قواعد عربی به زبان انگلیسی بود، تمام مطالب رو با نکات ریز و تفاوت هاش برام توضیح داده بود ، جملات عربی و مثال ها رو نوشته📝 بود و کامل شرح داده بود ، اول تعجب کردم 😱اما بلافاصله به یاد هادی افتادم ، یعنی دلش به حال من سوخته؟ یا شاید ... به شدت عصبانی 😡شده بودم ، این افکار مثل خوره، آرامش رو ازم گرفت؛ در رو باز کرد و اومد داخل،تا چشمم بهش افتاد، دفتر 📙رو پرت کردم سمتش ، کی از تو کمک خواسته بود که دخالت کردی؟ فکر کردی من یه آدم بدبختم که به کمکت احتیاج دارم⁉️
توی شوک بود😲 سریع به خودش اومد🚶از حالتش مشخص بود خیلی ناراحت شده 😢خودم رو برای یه درگیری حسابی آماده کرده بودم که ، خم شد و دفتر رو از روی زمین برداشت ؛ - قصد بی احترامی نداشتم ، اگر رفتارم باعث سوء تفاهم شده، عذرمی خوام 🙏و خیلی عادی رفت سمت خودش ...
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
هدایت شده از دختر باید خانوم باشد
خاطرات طنز شهدا
امتحانات
بعد از داير شدن مجتمع هاي آموزشي رزمندگان در جبهه ، اوقات فراغت از جنگ را به تحصيل مي پرداختيم.
يكي از روزهاي تابستان براي گرفتن امتحان ما را زير سايه درختي جمع كردند .
بعد از توزيع ورقه هاي امتحاني مشغول نوشتن شديم. خمپاره اندازهاي دشمن همزمان شروع كرده بودند. يك خمپاره در چند متريمان به زمين خورد، همه بدون توجه، سرگرم جواب دادن به سئوالات بودند.
يك تركش افتاد روي ورقه دوست بغل دستيم و چون گرم بود قسمتي از آن را سوزاند.
ورقه را گرفت بالا و به ممتحن گفت:
[برگه من زخمي شده بايد تا فردا به او مرخصي بدهي !]
همه خنديدند و شيطنت دشمن را به چيزي نگرفتند.😂😉
هدایت شده از دختر باید خانوم باشد
شاید شهادت
آرزوۍ همہ باشد
اما یقیناً
جز مخلصین
ڪسی بدان نخواهد رسید ...
ڪاش بجای زبان
با عملم ،
طلب شهادت می ڪردم .