فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴روایت حاج قاسم از حادثهی هولناک اسپایکر و بلایی که بر سر دختران ایزدی آمد...
حتی شنیدنش هم سخته چه برسه به دیدن این صحنهها،
چه ایثاری کردند مدافعان حرم
@sagalein_hadadian
محمد رضا حدادیان:
♦️چشم چرانی، تیر سمی شیطان
(بخش پنجم)
🔹معامله با خداوند
نقل است در زمان رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) جوانی از شدت گشنگی مجبور شد شبانه به دزدی برود تا شاید چیزی برای خوردن و یا متاعی برای فروش پیدا کند؛
ناگهان دید بر روی تاقچه حلوائی گذاشته شده، دست زد تا از آن حلوا بخورد ولی با خود گفت اگر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) از من بپرسد چه بگویم؟
به داخل خانه رفت و دید در خانه جز یک زن جوان و بچه ای کوچک کس دیگری نیست.
شیطان او را وسوسه به گناه کرد ولی باز متذکر شد و بخاطر خداوند دست از گناه کشید.
صبح به محضر رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در مسجد مشرف شد و از ایشان تقاضا کرد که زنی را به ازدواج ایشان درآورد.
در همان لحظه زنی از پشت پرده گفت ای رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) همسر من از دنیا رفته و دیشب دزدی به خانه آمد و من از ترس خود را بخواب زدم و سکوت کردم
ولی خوشبختانه منصرف شد و هیچ آسیبی به ما نزد،
ولی می ترسم که دوباره برگردد.
پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود:
ای زن حاضری با این جوان ازدواج کنی؟ گفت بله و پیامبر عقدشان را خواند.
جوان گفت یا رسول الله، من نه خانه ای دارم و نه غذائی!
زن گفت من خانه و غذا دارم.
🔹وقتی این زن و شوهر جوان او به خانه آمدند چشم مرد به حلوای در تاقچه افتاد و به زن گفت :
می دانی این جای پنجه چه کسی است؟ زن گفت نه. گفت این جای دست من است که دیشب به خاطر خدا از این غذا و از تو گذشتم و امروز خداوند هر دو را بعلاوه یک خانه به من برگرداند ...
دست از حرام کشیدم
خداوند حلالش را نصیب من کرد!
{ اللهم اغننی بحلالک عن حرامک و بطاعتک عن معصیتک}
@sagalein_hadadian 🌹
🔻اعضای کمیسیون اصل ۹۰ مجلس
سیدمحمود نبویان.
نصرالله پژمانفر.
سیدمصطفی آقامیرسلیم.
علیرضا زاکانی.
حسن شجاعی.
سیدنظامالدین موسوی.
الهام آزاد.
علی خضریان.
✅ @sagalein_hadadian
📣ویژه برنامه هیئت لثارات الحسین؏ به مناسبت شهادت امام جعفر صادق(علیه السلام)📣
🕔زمان:سه شنبه ۲۷خرداد ساعت ۲۲
🕌مکان:حسینیه پاسداران ابهر
📢از عموم شیعیان و دوستداران امام جعفرصادق دعوت بعمل می آید
#قدم_به_دیده
#هیئتلثاراتالحسینابهر
🆔 @lesaratalhoseinabhar
@sagalein_hadadian
🔳 شهادت امام صادق ع رئیس مکتب بر امام زمان عج و جمیع شیعیان تسلیت باد
آسمان است و زمين دور سرش مي گردد
آفتاب است و قمر خاك درش مي گردد
اين قد و قامت افتاده درخت طوباست
اين محاسن به خدا آبروي دين خداست
اين حرم، خانه ي زهراست خجالت بکشید
اين حسينيه ي دنياست خجالت بکشید
شعله پشت حرم فاطمه زاده نبريد
پسر فاطمه را پاي پياده نبريد
می بريدش، ببريد از وسط مردم نه
هر چه خواهيد بياريد ولي هيزم نه
آي مردم بگذاريد عبا بردارد
پيرمرد است و خميده ست عصا بردارد
از مسيري ببريدش كه تماشا نشود
چشمي از اين در و همسايه به او وا نشود
اصلاً اين مرد مگر پاي دويدن دارد؟!
پيرمردي كه خميده ست كشيدن دارد؟!
بگذاريد لبش ياد پيمبر بكند
وسط شعله كمي مادر مادر بكند
شعله ي تازه به چشمان غمينش نزنيد
آسمان است و در اين كوچه زمينش نزنيد
شايد اين كوچه همان كوچه ي زهرا باشد
شايد آن كوچه ي باريك همين جا باشد
شايد اين كوچه همان جاست كه زهرا افتاد
گر چه هم دست به ديوار شد اما افتاد
اين قبيله همگي بوي پيمبر دارند
در حسينيه ي خود روضه ي مادر دارند
علی اکبر لطیفیان
@sagalein_hadadian
✍ ده حدیث گهربار از #امام #صادق (علیه السلام)
#حدیث #اول
من أحب لله و أبغض لله و أعطی لله فهو ممن کمل إیمانه.
هر که برای خدا دوست دارد و برای خدا دشمن دارد و برای خدا عطاء کند، از کسانی است که ایمانش کامل است. اصول کافی، ج 3، ص 189
#حدیث #دوم:
ان المسلمین یلتقیان، فافضلهما أشدهما حبا لصاحبه.
از دو مسلمان که به هم برخورد می کند آن که دیگری را بیشتر دوست دارد بهتر است. اصول کافی، ج 3، ص 193
#حدیث #سوم:
جعل الخیر کله فی بیت و جعل مفتاحه الزهد فی الدنیا.
همه خیر در خانه ای نهاده شده و کلیدش را زهد و بی رغبتی به دنیا قرار داده اند. - اصول کافی، ج 3، ص 194
#حدیث #چهارم:
اذا أراد الله بعبد خیرا زهده فی الدنیا و فقهه فی الدین و بصره عیوبها و من أوتیهن فقد أوتی خیر الدنیا و الاخرة.
چون خدا خیر بنده ای را خواهد او را نسبت به دنیا بی رغبت و نسبت به دین دانشمند کند و به عیوبش بینایش سازد و به هر که این خصلتها داده شود خیر دنیا و آخرت داده شده.
اصول کافی، ج 3، ص 196
#حدیث #پنجم:
خف الله کأنک تراه و إن کنت لا تراه فإنه یراک.
چنان از خدا بترس که گویا او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند. اصول کافی، ج 3، ص 110
#حدیث #ششم:
کان أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه یقول: أفضل العبادة العفاف.
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود: بهترین عبادت عفت است.
اصول کافی، ج 3، ص 125
#حدیث #هفتم:
قال رسول الله: من ترک معصیة لله مخافة الله تبارک و تعالی أرضاه الله یوم القیامة.
پیامبر خدا فرمود: هر که گناهی را برای خدا و ترس از او ترک کند خدا او را در روز قیامت خشنود گرداند. اصول کافی، ج 3، ص 128
#حدیث #هشتم:
قال الله تبارک و تعالی: ما تحبب إلی عبدی بأحب مما افترضت علیه.
خداوند متعال فرموده است: بنده من با چیزی محبوبتر از انجام واجبات به من دوستی نکند. اصول کافی، ج 3، ص 129
#حدیث #نهم:
العباد ثلاثة: قوم عبدوا الله عز و جل خوفا فتلک عبادة العبید و قوم عبدوا الله تبارک و تعالی طلب الثواب، فتلک عبادة الأجراء و قوم عبدوا الله عز و جل حبا له فتلک عبادة الأحرار و هی أفضل العبادة.
عبادت کنندگان سه دسته اند: گروهی خدای متعال را از ترس عبادت کنند و این عبادت بردگان است، گروهی خدای متعال را به طمع ثواب عبادت کنند و این عبادت مزدوران است. دسته ای خدای متعال را برای دوستیش عبادت کنند و این عبادت آزادگان و بهترین عبادت است. اصول کافی، ج 3، ص 131
#حدیث #دهم:
إنما خلد أهل النار فی النار لأن نیاتهم کانت فی الدنیا أن خلدوا فیها أن یعصوا الله أبدا. و إنما خلد أهل الجنة فی الجنة لأن نیاتهم کانت فی الدنیا أن لو بقوا فیها أن یطیعوا الله أبدا، فبالنیات خلد هؤلاء و هؤلاء. ثم تلا قوله تعالی: " قل کل یعمل علی شاکلته " قال: علی نیته.
اهل دوزخ از اینرو در دوزخ جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانی خدا کنند و اهل بهشت از اینرو در بهشت جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا باقی بمانند همیشه اطاعت خدا کنند پس این دسته و آن دسته به سبب نیت خویش جاودانی شدند، سپس قول خدای تعالی را تلاوت نمود: بگو هرکس طبق طریقه خویش عمل می کند. فرمود: یعنی طبق نیت خویش.
اصول کافی، ج 3، ص 135 – 136
@sagalein_hadadian
🔸داستانی بسیار زیبا و تکان دهنده از امام صادق (علیه السلام)
از هشام بن حكم نقل شده است كه: مردى از اهل جبل، خدمت امام صادق- عليه السّلام- رسيد كه ده هزار درهم همراه داشت. از آن حضرت تقاضا كرد تا با اين مبلغ، در مدينه خانهاى براى او بخرد كه هر وقت خواست با عيالش به مدينه بيايد و در آن سكنى گزيند. سپس براى اعمال حجّ به مكّه رفت.
وقتى كه مراجعت نمود، امام- عليه السّلام- او را به منزل خود برد و به وى فرمود:
براى تو خانهاى در فردوس اعلى خريدم كه حدود آن از اين قرار است:
يك طرفش به خانه رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله-
و طرف ديگرش به خانه على- عليه السّلام-
و جانب سومش به خانه امام حسن عليه السّلام-
و طرف چهارمش به خانه امام حسين- عليه السّلام- محدود مىشود.
و قبالهاى به اين مضمون نوشت و به او داد.
آن مرد نيز از سخن امام- عليه السّلام- خوشنود گشت و راضى گرديد.
پس از آن، امام صادق- عليه السّلام- مبلغ ياد شده را بين فرزندان امام حسن و امام حسين- عليهما السّلام- تقسيم كرد. و آن مرد وقتى كه به شهر خود بازگشت، مريض شد و وصيت نمود هنگامى كه از دنيا رفتم اين قباله را با من دفن نماييد.
ورثه به وصيتش عمل كردند و نوشته حضرت را با او دفن نمودند. روز ديگر كه بر سر قبر او رفتند، ديدند قباله بر روى قبر گذاشته شده و بر آن نوشته شده است👇
👈 امام صادق- عليه السّلام- به پيمان خود وفا كرد.
@sagalein_hadadian
🔘 معجزات شگفت انگیز از امام صادق (علیه السلام)
1⃣ مفضّل مىگويد: با امام صادق- عليه السّلام- به طرف مكّه مىرفتيم. در اين هنگام از كنار زن و بچهاى كه گاوشان مرده بود و براى آن مىگريستند، گذشتيم.
حضرت فرمود: چه شده است؟
زن گفت: اين گاو، همه چيز ما بود و با آن زندگى خود را مىگذرانديم. اكنون مرده است و ما نمىدانيم چه كار كنيم.
حضرت فرمود: آيا مىخواهى كه خدا آن را زنده كند؟
زن گفت: ما ناراحت هستيم و تو ما را به مسخره گرفتهاى؟
حضرت فرمود: هرگز مقصودم اين نبود. پس امام دعا كرد و با پاى مبارك، ضربهاى به گاو وارد كرد و او را نهيب زد كه گاو برخاست و سر پا ايستاد.
زن گفت: قسم به خداى كعبه! تو عيسى بن مريم هستى. بعد امام- عليه السّلام- داخل مردم رفت و آن زن نتوانست حضرت را بشناسد.
2⃣ تأخير در قبض روح، به امر امام (ع)
صفوان، از عبدى نقل مىكند كه گفت: عيالم به من گفت: خيلى وقت است كه امام صادق- عليه السّلام- را نديدهايم. اگر امسال به حج برويم با امام نيز تجديد ديدار مىكنيم.
گفتم: ما كه چيزى در بساط نداريم تا به حج برويم.
گفت: چرا، من مقدارى لباس و زينت آلات دارم، آنها را بفروش تا با آن به حج برويم. من هم چنين كردم. و عازم سفر شديم. هنگامى كه نزديك مدينه رسيديم. همسرم بشدّت مريض شد تا اينكه مشرف به موت گرديد. وقتى به مدينه رسديم، خدمت امام صادق- عليه السّلام- رفتم در حالى كه از سلامتى او مأيوس شده بودم. سلام عرض كردم و حضرت نيز جوابم را داد و از حال همسرم پرسيد.
جريان را گفتم و عرضه داشتم كه از خوب شدن او نااميد شدهام.
حضرت فرمود: بخاطر اين است كه خيلى ناراحتى؟
گفتم: آرى.
فرمود: خوف نداشته باش! دعا كردم تا خداوند او را عافيت دهد. وقتى كه بر گردى خواهى ديد كه خوب شده و نشسته است و به او شيرينى مىدهند.
عبدى مىگويد: به سرعت برگشتم و ديدم حال همسرم خوب شده، نشسته و كنيز به او شيرينى مىخوراند. از حالش پرسيدم، گفت: خدا به من شفا داده و ميل به شيرينى پيدا كردم.
گفتم: وقتى از پيش تو رفتم نااميد بودم. امام صادق- عليه السّلام- از حال تو پرسيد كه جريان را به او گفتم. فرمود: نترس، وقتى كه برگشتى خواهى ديد كه همسرت نشسته و شيرينى مىخورد.
زن گفت: وقتى تو رفتى، من در حال احتضار بودم. مردى داخل شد و پرسيد:
چه شده است؟ گفتم در حال مردن هستم و اين هم ملك الموت است كه براى قبض روح من آمده است.
آن مرد گفت: اى ملك الموت! جواب داد: لبّيك اى امام! فرمود: آيا تو مأمور به اطاعت از ما نيستى؟
گفت: چرا هستم.
فرمود: به تو دستور مىدهم تا بيست سال ديگر، مرگ او را به تأخير اندازى.
گفت: بر روى چشم، اطاعت مىكنم.
بعد هر دو از پيش من خارج شدند و رفتند. و من نيز همان لحظه حالم خوب شد.
3⃣ ابان بن تغلب مىگويد: صبح زود از خانه خودم در مدينه بيرون آمدم و به
قصد ديدار امام صادق- عليه السّلام- به سوى خانه او روانه شدم وقتى به درب خانه رسيدم، مردمى بيرون آمدند كه خوش لباس تر و خوش سيماتر از آنها را نديده بودم.
خيلى با وقار و طمأنينه بودند كأنه پرندهاى بر سر آنها بود. سپس خدمت حضرت رسيديم. امام براى ما حديث گفت. از خانه كه بيرون آمديم پنج نفر با زبانهاى مختلف از عربى، فارسى، نبطى، حبشى و سقلبى آن حديث را فهميدند، لذا به يك ديگر گفتيم: اين چگونه حديثى بود كه همه ما آن را به زبان خود فهميديم؟
كسى كه زبانش عربى بود گفت: با من عربى سخن گفت، فارسى گفت: فارسى فهميدم، حبشى گفت: او حبشى تكلم نمود. سقلبى گفت: او فقط به زبان سقلبى سخن گفت. پس برگشتيم و جريان را براى حضرت بيان كرديم.
حضرت فرمود: سخن يكى بود، ولى با زبانهاى خودتان براى شما تفسير گرديد.
@sagalein_hadadian