eitaa logo
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
1.7هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
5.6هزار ویدیو
167 فایل
🏵️ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻲ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﭼﻴﺴت؟ النَّجْمُ الثَّاقِبُ🌠 ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﺧﺸﺎنیﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﻠمت را می شکافد ناشناس: https://gkite.ir/es/nashenas1401 @Sarbaze_Fadaei_Seyed_Ali ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر آدم جوانی‌اش را برای خدا صرف ڪند جوانی اش ابدی می‌شود..! خدایــا! من از چیزهایی ڪھ دلم می‌خواست؛ برایم جاذبھ داشت؛ بخاطر تو گذشتم بخاطر تو نگاه نڪردم؛ بخاطر تو نگفتم؛ بخاطر تو از هوای خودم گذشتم، بخاطر تـــــو ... و تعداد این "بخاطر تو" ها اگر زیاد بشود، آن وقت ممڪن است آدم بھ جایـی برسد ... و شھـید بشود♥️🕊 سلام دوست عزیز🙂✋🏻 دنبال یه کانال مذهبی میگردی که فقط درمورد شهدا باشه🍃 من یه کانال براتون پیدا کردم واقعا مطالبش عالیه😍 نامه شهدا☘وکلی چیزای دیگھ داشته باشه🍃پس بدو تا حذف نشده😍 راستی خودمم عضوم کانالش فوق العاده است😌 شعبه1سروش👇 🌹 splus.ir/martyrs1400 🌹قرارگاه شهدا🌹 شعبه 2ایتا👇 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 @martyrscomp قرارگاه شهدا
🕯🥀🍂 🥀 ❇️ سردار قاسم سلیمانی: 💠 مهم‌ترین جاذبه‌ای که این جوان‌ها را به سمت خود می‌کشاند، جاذبه‌ی شهادت است. جاذبه‌ی شهادت یعنی حیات ابدی. یعنی همین که امام فرمودند: ما از درک مقام شهدا عاجزیم همین بس که آنها عند ربهم یرزقون‌اند، که پای همه می‌لنگد در تفسیر و تحلیل و فهم این آیه. اشتیاق به شهادت جاذبه‌ی کوچکی نیست. این تیزهوشی میخواهد، این یک عامل بزرگ و جذاب است مثل یک مدار مغناطیسی عظیم است. انسان‌های مستعد را به سمت خود می‌کشد این کاری به فرمان حکومتی ندارد. راه را هم ببندند، راه پیدا می‌کنند. 🇮🇷 🇮🇷
هدایت شده از گلچین نکته های ناب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام بی گمان روز قشنگی بشود امروزم چون سر صبح سلامم به تو خیلی چسبید صبحتان حسینی ‍ ‌‌🌴🍁💎🍁🌴
روایت دردناک دختر سوری از ماندن در محاصره داعشی‌ها 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 پدرم اسلحه آورد خانه گفت: اگر اتفاقی افتاد و من نبودم خودتان را بکشید از پدرم پرسیدم چرا ؟؟ گفت چون اگر خودتان را نکشید داعشیها بلایی سرتان میاورند. که ارزو میکنید بدنیا نیامده بودید. فردای انروز چند خانواده از خانواده های منطقه به دست داعش اسیر شدند که پسرها و مردها و پیرمردها و پیرزنها را سربریده و دختران و زنان را برده بودند.اینجا بود که مجبور شدیم یکی از خانواده را انتخاب کنیم که اگر اتفاقی افتاد همان همه ما را بکشد و در بعد هم خودش را بکشد..و در اخر برادرم که 12 سال داشت به اصرار مادرم قبول کرد که این کار را انجام دهد و ما نه شب داشتیم و نه روز و واقعا در شدیدترین و سختترین شرایط روحی بودیم و مادرم با گریه به برادرم میگفت که اسلحه را از خودت جدا نکن چون هر لحظه ممکن است که اوضاع جوری شود که از ان استفاده کنی و نگذاری که ما زنده به دست این داعشیهای کافر بیافتیم و میگفت پسرم نکنه دلت به رحم بیاید که اگر دلت به رحم امد و ما را نکشتی انها به طرز فجیعی ما را میکشند..چند روزی را با این اوضاع بد و استرس شدید گذراندیم و چند روز بعد داشتم نماز صبح میخواندم که شلیک گلوله در روستا شروع شد و درگیری خیلی شدید بود همه بیدار شدیم و برادرم اسلحه را به دست گرفته بود مادرم گفت هر وقت بهت گفتم اول من رو بکش بعد سه خواهرت بعد هم خودت..درگیری تقریبا سه ساعت طول کشید ما دیگه ناامید شده بودیم و گفتیم که دیگه کار تمومه.در همین لحظه پدرم در را باز کرد و وارد شد مادرم گفت چی شده.پدرم گفت ما درگیر نشدیم ایرانیها امدند و با داعشیها در گیر شدند میخواهند محاصره روستا را بشکنند تا ما را از این کفار نجات بدهند. یکساعت بعد محاصره شکسته شد. خدا را شاهد میگیرم تمامی اهالی روستا با دیدن نیروهای ایرانی از خوشحالی گریه شوق میکردیم و بالاخره این کابوس حقیقی تمام شد.انروزها را هیچ وقت فراموش نمیکنیم که چگونه شب را به صبح و روز را به شب میرساندیم.. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 بـــــیــــــاد حاج قاسم عزیز و همه سربازان حاجی به یاد همه اونهای که اسلام براشون مرز نداره و از همه هستی شون گذشتن برای حفظ اسلام واقعی هدیه به روح بلند شهدای مدافع حرم و سلامتی رزمندگان اسلام صلوات🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
🔻/ شهرهای "سوریه" دومینو وار سقوط می کردند "داعش" به چند صد متری حرم حضرت "زینب" رسیده بود و دواعش روبروی حرم بی بی زینب فریاد می زدند: "زینب یا جای تو اینجاست یا جای ما" ✍کودک و سالخورده، زن و مرد سربریده می شدند! یکی از تروریست‌ها، قلب فردی را به دندان گرفته و درمقابل دوربین می خورد به گونه ای که "پوتین" رییس جمهور روسیه هم از دیدن آن متاثر می شود و آمریکا را به خاطر حمایت ازاین وحشی ها سرزنش می کند 🔹همه در شوک تحولات سوریه بودند که ناگهان و در کمتر از 24 ساعت، موصل عراق در نتیجه خیانت ته مانده های حزب "بعث" و برخی ارتشی های این کشور، سقوط کرد موصلی که به شهر نظامیان عراق معروف بود و از همین جا بود که سقوط دومینووار شهرهای عراق آغاز شد! 🔹موصل، الانبار، تلعفر، سنجار، صلاح الدین، کرکوک، دیاله، هیت، الرمادی و... در عراق متحیرانه سقوط کردنددر وصف اوضاع وحشتناک عراق، همین بس که یک روحانی ایرانی با خانواده در مسیر "نجف" به "کربلا" توسط داعش دستگیر و سر بریده شد. مسیری که الان میلیون ها زائر در مراسم اربعین تردد می کنند... 🔹داعش به دیاله عراق رسید. فاصله دیاله با مرز ایران فقط یک کیلومتر است. فاصله روستای زلزله زده ازگله تا "دیاله" تحت تصرف داعش، فقط 10 کیلومتر! فاصله ثلاث باباجانی تا دیاله فقط 40 کیلومتر ! فاصله، سرپل ذهاب تا دیاله تحت تصرف داعش فقط 45 کیلومتر! صدای توپ و تانک داعش، امان از مردم روستاهای مرزی ایران بریده بود. دواعش به نقل از فرمانده نیروی زمینی ارتش،مهمات خود را دپو کرده بودند و آماده حرکت نهایی یعنی حمله به ایران بودند... 🔹ایران باید چه می کرد؟ عده ای بی بصیرت در داخل کشور، عنوان می کردند عراق و سوریه به ما چه ارتباطی دارد، در حالی که نمی دانستند سقوط سوریه و عراق، سکوی پرش داعش برای ضربه نهایی به ایران بود. برخی می گفتند چرا در عراق هزینه می کنید یا در سوریه! غافل از این که اگر داعش به ایران حمله می کرد ما می بایست صدها برابر هزینه بدهیم 🔹برآورد کارشناسان از هزینه ایران درجنگ تحمیلی با عراق، از سال 59 تا 67 رقمی بالغ بر 10/04 تریلیون دلار است. برای درک این رقم، خوب است بدانید امارات قرارداد ساخت بزرگ ترین برج دنیا را با یک میلیارد دلار بست، یعنی ایران بیش از 10000برابر قیمت بزرگ ترین برج دنیا، فقط هزینه داد... ورود ایران به جنگی دیگر، رقم چنین زیان را برای کشور خواهد ساخت اما ما با حداقل هزینه نه تنها جنگ را به اتمام رساندیم بلکه تغییرات استراتژیکی در منطقه ایجاد شد که قدرت ایران در خاورمیانه بیش از پیش فزونی یافت 🔹مدافعان حرم با امکانات چند صد میلیونی نجنگیدند، نویسنده که در بین مدافعان حرم حضور داشته است گواهی می دهد که عزیزان مدافع حرم، با مهمات تولید حتی قبل از سال 70 و با سلاح های حداقلی جنگیدند. خبری از وعده غذایی مرتب نبود اگر غذایی می رسید می خوردیم و در غیر این صورت، با گرسنگی، کار را ادامه می دادیم 🔹بله مدافعین حرم با کمترین هزینه، بزرگ ترین کار را انجام دادند و با ورود ایران به معرکه، تحولات میدانی در سوریه شروع شد. خدا رحمت کند سردار شهید همدانی را... خطاب به سوری ها عنوان کرده بود: اگر می خواهید سوریه را نجات دهید باید دو شهر را حفظ کرد "حلب" و "دمشق"... کم کم مناطق سوریه باز پس گرفته شد 🔹ایران با هوشیاری تمام و توجیه روسیه نسبت به خطر دواعش بخصوص "چچنی"های داعش، روسیه را وارد سوریه کرد. نیروی هوایی روسیه و قدرت ایران روی زمین، دو عامل شکست پله به پله تروریست ها شد. البته روس ها اقدامات ناهماهنگی انجام می دادند ولیکن در برابر هزینه ای که کردند، چیز مهمی به حساب نمی آید 🔹مع الوصف بعد از تقدیم بیش از 2000 شهید مدافع حرم، اعم از ایرانی، افغانستانی، عراقی، پاکستانی، لبنانی، سوری و... آخرین پایگاه داعش یعنی بوکمال هم پس گرفته شد و ژنرال قاسم سلیمانی این چنین به فرمانده اش گزارش داد:"آخرین قلعه را هم زدیم و پرچم داعش را پائین کشیدیم" 🔹بله مدافعین حرم به جای هزینه 10/04 تریلیون دلاری با کمترین هزینه، کشور را از ورود مستقیم به یک وحشتناک نجات دادند. بیش از 2 هزار شهید دادند که دیگر شاهد پرپر شدن 230 هزار شهید نباشیم. روحتان شاد و راهتان پر رهرو «شادی روح حاج قاسم سلیمانی سیدالشهدای مدافع حرم و تک تک شهدای عزیز مدافع حرم صلوات»
هدایت شده از گلچین نکته های ناب
‼️🖐🏻 اۍڪاش‌بعضیها عمق‌تفکر‌وتعقل‌ومسئولیت‌پذیریشون بہ‌حد "ولاظالین" هاشون بود!:) 🌴💎🍁💎🌴
نگاهی به کتاب "خاطرات مستر همفر جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی" که مقام معظم رهبری درباره آن فرموده اند: "خواندن کتاب خاطرات مستر همفر را به جوانان توصیه موکد می کنم". این کتاب مجموعه خاطرات جاسوس انگلیس - مستر همفر - در کشورهای اسلامی است. او با سال ها تلاش و کوشش، مأموریت پنهانی خود را با موفقیّت به انجام رسانید. این مأموریّت مربوط به زمانی است که قدرت و شوکت امپراطوری عثمانی رو به ضعف و سستی نهاده بود و دشمنان اسلام در پی آن بودند که با ویران کردن پایه های اعتقادی مسلمانان، ضربه ای اساسی بر جوامع اسلامی وارد سازند. آنان می کوشیدند تا باورهایی که مسلمانان را بیدار و آگاه می ساخت و میان آنها همدلی و اتّحاد ایجاد می کرد و باورهایی که فرقه های گوناگون اسلامی بر آن پای می فشردند و سلامت فکری، روانی و اجتماعی آنان را تأمین می نمود را از میان بردارند. در مقدّمه ترجمه انگلیسی این کتاب که در بمبئی چاپ شده آمده است: در خلال جنگ جهانی دوم، آلمانی ها خاطرات مستر همفر را به صورت یک مجموعه دنباله دار در مجلّه اشپیگل منتشر کردند و در این مجموعه که با عنوان اعترافات همفر چاپ می شد از چهره امپریالیسم انگلیس پرده برداشتند. پس از جنگ جهانی دوم یک مجلّه فرانسوی، ترجمه فرانسه این خاطرات را منتشر نمود. سپس دانشجویی لبنانی خاطرات همفر را از فرانسه به زبان عربی باز گردانید و در بیروت منتشر کرد. ترجمه فارسی این کتاب از روی نسخه عربی انجام گرفته است. به امید دل بستن همه مسلمانان به باورهای راستین اسلام و چنگ زدن آنان به دستورات متعالی این آیین جاویدان.
هدایت شده از قم آنلاین
🛑📸 صفحه روزنامه استخدام امروز در قم 🗓 ۲۹ آبان‌ماه ۱۴۰۰ 🔹برای افراد جویای کار، ارسال کنید همه چیز اینجا🔰مهم است http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c 🕌‌ اولین و بزرگترین کانال قمی‌ها
❗️ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 📝 انسان در دنیا[نهایتا] به ده درصد خواسته‌های خود می‌رسد. کمتر کسی پیدا می‌شود که زندگی بر وفق مراد او باشد. هرگونه عیش و نوش دنیا با هزار تلخی و نیش همراه است. اگر کسی دنیا را این‌گونه پذیرفت و شناخت، در برابر ناگواری‌ها و بدی‌های همسر و همسایه و… کمتر ناراحت می‌شود؛ زیرا از دنیا بیش از اینکه خانه بلاست، انتظار نخواهد داشت. 📚 در محضر بهجت، ج۲، ص۳۰۲
هموطن عزیز این تهدید رژیم جعلی اسرائیل، نه شمارا بترساند و نه اینکه نسبت به آن بی تفاوت باشید. چرا که هیمنه پوشالی آنها در حال فروریختن است و به فضل الهی این آخرین نفس ها و دست و پا زدن های این رژیم جعلی است انشاالله. از طرفی از کنار هر پیام، رفتار، تحرکات افراد و... به راحتی عبور نکنید و نسبت به آن بی تفاوت نباشید. شک نکنید که حکومت باطل، نابود شدنی است و حق آمدنی است. وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا ﻭ ﺑﮕﻮ : ﺣﻖ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺷﺪ ; ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺷﺪﻧﻲ ﺍﺳﺖ .(٨١)
خاطرات مستر همفر چگونگی حفظ امپراطوری بزرگ از گذشته های دور حکومت بریتانیای کبیر مانند امروز در این اندیشه بود که امپراطوری بزرگ و گسترده خود را چگونه حفظ کند: امپراطوری که آفتاب هیچگاه در آن غروب نمی کرد. بریتانیا در مقایسه با مستعمرات خود همچون هند، چین و خاورمیانه، کشوری کوچک بود. اگر چه ما در بخش های بزرگی از این کشورها حکومت دست نشانده نداشتیم و کار را خود مردم انجام می دادند، امّا سیاست های فعّال و موفقیّت آمیز ما در این کشورها به پیش می رفت، و ما به سوی حاکمیّت کامل بر آنها گام بر می داشتیم. بنابراین ما باید به دو نکته می اندیشیدیم: 1- در مناطقی که بر آنها تسلّط پیدا کردیم حاکمیّت خود را حفظ کنیم. 2- بخش هایی که هنوز زیر سلطه ما نیستند به مستعمرات خود بیفزاییم. وزارت مستعمرات برای هر یک از این کشورها کمیسیون خاصّی برگزید تا به بررسی این مسایل بپردازد. و من خوشبختانه از ابتدای ورود به این وزارت مورد اعتماد وزیر بودم؛ و کار در کمپانی هند شرقی به من سپرده شد. این کمپانی اگر چه هدف آشکارش بازرگانی بود در حقیقت راه های تسلّط بر هند و به چنگ آوردن سرزمین های دور شبه قاره هند را جستجو می کرد. کشور بریتانیا از هند به دلیل وجود قومیّت های مختلف، ادیان متفاوت، زبان های گوناگون و منافع بسیار در صورت برخورد با آن موارد نگرانی نداشت. چنان که چین نیز نمی توانست نگران کننده باشد. زیرا ادیان بودا و کنفوسیوس که بیشتر مردم آن کشور پیرو آنها بودند انگیزه قیام را در آنان بر نمی انگیخت. این ها دو دین مرده ای هستند که به مسایل اجتماعی کاری ندارند و تنها به ابعاد درونی می پردازند و احتمال ضعیف داشت که احساسی ملّی در میان مردم این دو منطقه پدید بیاید. بنابراین بریتانیای کبیر از این دو منطقه نگرانی نداشت. ما از امکان به وجود آمدن تحوّلاتی در آینده نیز غافل نبودیم و برنامه های دراز مدّتی را برای گسترش تفرقه، نادانی، فقر، و گاه بیماری، در این کشورها برنامه ریزی کردیم. پیدا کردن پوشش مناسب برای این اهداف نیز دشوار نبود، پوشش هایی با ظاهر جذّاب و خیره کننده و باطنی استوار، که با تمایلات روحی مردم در این مناطق متناسب بود. برای توصیف کار ما، می توان از یک مثل قدیمی بودایی یاد کرد که می گوید: «اگر چه دارو تلخ است امّا به گونه ای رفتار کن که بیمار آن را با شیرینی میل کند.» امّا اوضاع کشورهای اسلامی ما را نگران می کرد. ما با این مرد بیمار(1) قراردادهایی بسته بودیم که همه آن به نفع ما بود.
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
خیلی عالیه لطفا ادامه بدید
انشاالله کل کتاب را میارم تو شبکه اجتماعی
✨ادامه خاطرات مستر همفر جاسوس انگلیسی برای ضربه به اسلام ... ما همچنین قراردادهای پنهانی با دولت ایران بسته بودیم و نیز جاسوس ها و مزدورانی در این دو کشور به کار گرفته بودیم. رشوه، فساد اداری و سرگرمی پادشاهان با زنان زیبا مانند موریانه در آنها نفوذ کرده بود ولی با این همه برنامه ریزی به دلایل زیر ما به نتایج کار اطمینان نداشتیم: 1- نیروی اسلام در جان فرزندانش. یک فرد مسلمان در پیروی از اسلام استوار است. هم چنان که اسلام در جان یک مسلمان، همانند مسیحیّت در دل کشیش ها و راهبان می باشد، که جان می دهند ولی دست از مسیحیّت برنمی دارند، خطر وجود مسلمانان شیعه در ایران، از این هم بیشتر است. 2- روزگاری اسلام دین زندگی بوده که سروری داشته، و برده خواندن سروران دشوار است. غرور سروری - حتّی در هنگام ناتوانی و عقب ماندگی - انسان را به سوی برتری می خواند. ما هم نمی توانستیم تاریخ اسلام را وارونه کنیم تا مسلمانان احساس کنند که سروری گذشته آنها در شرایط ویژه ای به دست آمده است و اکنون آن زمان سپری شده و باز نخواهد گشت. 3- ما اطمینان نداشتیم که عثمانی ها و پادشاهان ایران آگاه نشوند و برنامه های سلطه گرانه ما را در هم نریزند. البتّه این دو حکومت چنان که اشاره شد بسیار ناتوان شده بودند امّا وجود یک حکومت مرکزی با حاکمیّت و پول و اسلحه که مردم فرمان بردار آن بودند امری نگران کننده است. 4- ما از عالمان مسلمان بسیار نگران بودیم.علمای الأزهر، عراق و ایران استوارترین سد در برابر خواسته های ما محسوب می شدند، آنان از اصول زندگی معاصر کاملاً بی اطّلاع بودند، بهشتی را که قرآن مژده داده بود هدف خود قرار داده بودند، و حاضر نبودند سر سوزنی از اعتقادات خود دست بردارند، و مردم از آنها پیروی می کردند و حکومت همچون موش هراسان از گربه، از آنها می ترسید، البتّه اهل تسنّن نسبت به شیعیان، کمتر از علمای خود فرمان بری داشتند، زیرا آنان هم سلطان و هم شیخ الإسلام را حاکم می دانند، در حالی که شیعیان حکومت را تنها شایسته عالمان می دانند و به سلطان اهمیّت کافی نمی دهند؛ امّا این تفاوت چیزی از نگرانی وزارت مستعمرات و حاکمان بریتانیای کبیر نمی کاست. ما کنفرانس های بسیاری تشکیل دادیم تا برای این مسایل نگران کننده راه حل هایی بیابیم امّا هر بار با بن بست روبرو می شدیم گزارش های رسیده از جاسوس ها و مزدوران نیز ناامید کننده بود، همچون نتایج کنفرانس ها که یا صفر بود و یا زیر صفر، ناامیدی در ما راهی نداشت زیرا ما خود را با تلاش پیوسته و صبر بی پایان آموخته بودیم. به یاد دارم که یک بار کنفرانسی با حضور شخص وزیر و بزرگ ترین کشیشان و تعدادی از کارشناسان برپا کرده بودیم، افراد حاضر در جلسه بیست نفر بودند بیش از سه ساعت گفتگو کردیم و کنفرانس را بدون نتیجه به پایان بردیم. امّا اسقف گفت: «ناامید نشوید! مسیح پس از سیصد سال شکنجه، و تبعید و کشته شدن خود و پیروانش به حکومت رسید. شاید هم او از ملکوت نظر لطفی بیفکند و ما موفّق شویم حتّی پس از سیصد سال کفّار را از مراکزشان بیرون برانیم. ما باید به ایمان استوار و بردباری بی پایان مجهّز شویم و از همه وسایل و راه ها برای تسلّط و ترویج مسیحیّت در سرزمین های مسلمانان بهره ببریم، اگر چه پس از قرن ها به نتیجه برسیم؛ که پدران برای فرزندان می کارند».
از اعضای محترم این کانال خواهشمند است پیشنهادات خود را برای افزایش فعالیت اعضا، ارائه نمایند. باتشکر